خانه » همه » مذهبی » -تکرار توبه-تکرار گناه-

-تکرار توبه-تکرار گناه-


-تکرار توبه-تکرار گناه-

۱۳۹۹/۰۲/۰۲


۱۶۹۹ بازدید

سلام من بارها و بارها گناه کردم . تنها قصدم نیاز مالی ومحبت بود پشیمانم اما نمیتوانم روی توبه ام بایستم احساس می‌کنم چون این گناه را بی اندازه انجام دادم بخشیده نمیشم عذاب وجدان دارم افسردگی گرفتم.

در زمینه تکرار گناه و توبه باید هشیارانه توجه کرد که میان روش هدایتی خداوند و وسوسه های شیطان تفاوت اساسی وجود دارد؛ «قبل از انجام گناه» خداوند آدمی را از نزدیک شدن به حریم گناه به شدت هشدار می دهد. اما شیطان گناه را در نظر انسان کوچک می کند و آن را قابل جبران جلوه می دهد. «بعد از انجام گناه»، خداوند به کسانی که پشیمان می شوند و به فکر اصلاح و جبران می باشند وعده آمرزش و حتی پذیرش بیش از گذشته به بندگان می دهد. تا آدمی با امیدواری به رحمت بی پایان خدا هر چه سریع تر و پایدارتر به راستی و درستی گرایش پیدا کند. اما شیطان ناامیدی و بریدگی را در دل و جان آدمی رخنه می دهد تا بیش از پیش در لجن زار آلودگی غوطه ور شود. با آگاهی به آن چه گفته شد حال باید دانست؛ یاءس از رحمت خداوند گناهی بزرگ است مگر خود او نفرموده است : «به آن بندگانم که با عصیان بر نفس خویش اسراف کردند بگو: هرگز از رحمت خدا ناامید مباشید البته خدا گناهان را خواهد بخشید که او بسیار آمرزنده و مهربان است»و پیامبرش فرمود : «التائب من الذنب کمن لا ذنب له ; توبه کننده از گناه همانند کسی است که گناهی نکرده است» (بحار ج 2 ص 154) پس چرا از رحمت او ماءیوس باشیم ؟! به فرموده ء امام سجاد (ع ) در دعای ابوحمزه : «خدایا آن گاه که به گناهانم می نگرم آه از نهادم بر می آید و جزع و فزع می کنم و آن گاه که به کرم تو می نگرم طمع می کنم». بازآ بازآ هرآنچه هستی بازآ گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ این درگه ما درگه نومیدی نیست صدبار اگر توبه شکستی بازآ سفارش ما به شما این است که وقتی توبه می کنید عزم راسخ داشته باشید که دیگر گناه نکنید و گذشته ء خود را فراموش نمایید. هدف از ندامت و پشیمانی از برنامه ها و کارهای گذشته و غصه دار بودن این است که چنین اشتباهی در آینده تکرار نگردد و خطاها و کاستی های گذشته را با عزم و اراده ای مستحکم در آینده جبران نماییم و با عبرت آموزی از گذشته و دستیابی به عوامل خطاهای گذشته، راه آینده را با استواری و صلابت بپیماییم و به سعادت حقیقی در دنیا و آخرت نائل گردیم.
ولی اگر غصه و تأسف و اندوه برگذشته، افق آینده را در نظر ما تیره و تار سازد و پای رفتن و حرکت ما را سست نماید این دور شدن از هدف و تسلیم دام شیطان شدن و از چاله به چاه افتادن است. خداوندی که خالق و آفریننده ما است و از ضعف و ناتوانی و جهالت ما از همان ابتدای افرینش و قبل از آن آگاه بوده و می دانسته ما انسان های خدا باور و معتقد به او دچار لغزش و خطا می شویم و گاه گاهی در دام خدعه و فریب شیطان می افتیم،و لذا بابی به نام توبه رافرا روی ما گشوده است و ما را دعوت نموده که بعد از لغزش و افتادن با توبه و پشیمانی و عذرخواهی بلند شویم و قد راست نماییم و عجز و نیاز را به پیشگاه او ببریم و رشته اتصال بین خود و خدا را که با گناه و خطا پاره کرده ا یم دوباره گره بزنیم و با آب اشک و توبه، چهره خویش را از گناهان بزداییم و او وعده پذیرش توبه و آمرزش داده است.
حال اگر انسانی دچار خطا و گناه گردید و متوجه خطای خود شد و پشیمان و نادم گردید وعذر تقصیر به پیشگاه با عظمت خداوند آورد، ولی به آمرزش و لطف حق اعتمادی نداشت و تصورش این بود که مورد مغفرت و رحمت حق قرار نگرفته، معلوم است که وعده های الهی را باور نکرده و خداوند را به غفور بودن و رحمان و رحیم بودن نشناخته و یا گناه خود را که با همه بزرگی محدود است بزرگتر از صفات رحمت و مغفرت الهی که بی حد و بی کرانه است می بیند. توجه داشته باشید که دام های شیطان بسیار متنوع و رنگارنگ است.
شیطان که استاد مکر و فریب است برای هر فردی دامی ویژه او دارد برای بندگان با تقوای الهی دامی و برای بندگان فاسق دامی دیگر دارد. هدف شیطان بازداشتن از یاد خداوند و فاصله انداختن بین بندگان و خداوند به هر طریق ممکن است. اندوه بر گذشته اگر باعث تباه شدن فرصت های آینده و حال ما گردد و حال و آینده مان را با تأسف و تحسر و اندوه بر اعمال گذشته سپری سازیم، در واقع شاد کردن شیطان و کمک به او در پیاده کردن اغراض شوم اوست.
آیا شما تصور می کنید همه بندگان خوب و لایق خداوند که به مقام قرب او رسیده اند و سر بر آستانه با عظمت او ساییده اند همگی از ابتدای عمر، پاک و بی خطا و بی جرم بوده اند؟ خیر، این ویژگی تنها مخصوص بندگان معصوم خداوند یعنی انبیا و اولیا(ع) است و دیگران کم و بیش از خطا و اشتباه در برهه ای از دوران عمر خویش و به ویژه دوران نوجوانی و جوانی که دوران اوج غریزه و غلبه سستی قدرت و نیرو در انسان است، دچار خطا و اشتباه و گناه بوده اند.
بزرگانی مثل فضیل بن عیاض و بشر حافی و افراد فراوان دیگری که عمری را در فساد و آلودگی و گناه به سر بردند ولی بالاخره لطف حق و هدایت الهی شامل حالشان گردید و نه تنها خود راه هدایت را یافتند بلکه راهنمای دیگران در ظلمت ها و تیرگی ها شدند و با جبران گذشته و پا گذاشتن در جاده بندگی، پله های قرب حق را پیمودند و در مقام صدق و راستی و در جوار خداوند آرمیدند، الگوها و نمونه های روشنی برای ما می باشد که مراقب باشیم از راهی که فکر می کنیم درست و مطلوب است و ناخواسته در دام شیطان گرفتار نگردیم و آینده مان را به سرنوشت گذشته مان دچار نسازیم. به لطف و عنایت و رحمت و پرده پوشی و مغفرت الهی ایمان بیشتری داشته باشیم و به وعده های حق و بشارت های او خوش گمان تر باشیم که خداوند همان گونه که درباره او گمان می کنیم با ما رفتار می کند و او را همان گونه که تصور می کنیم می یابیم.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: ((و لا تیائسوا من رحمه الله ، یعنی از رحمت خدا نا امید نشوید…))
به قول شاعر: این در گه ما درگه نومیدی نیست ==صد بار اگر توبه شکستی باز آی
اینکه هرگاه انسان به خود نظر می افکند معمولا صحیفه اعمال خود را آلوده و مشوب به رذایل اخلاقی می بیند در این حال اگر راهی و روزنه ای برای پالایش وجدان از بدی ها نباشد انسان در سراشیبی سیه روزی و شقاوت کامل قرار می گیرد و به سمت نومیدی و غرقه شدن در مرداب رذایل فرو می رود افزون بر این از جنبه روحی و روانی گناه و خطا در انسان حالتی پدید می آورد که اگر زایل نشود آمادگی بیشتری برای ارتکاب خلاف در فرصتهای آینده خواهد داشت .
گناه عملی است که انسان با اختیار و آگاهی انجام می دهد و بیشتر نسبت به کسانی صادق است که می توانند از طریق حلال زندگی کنند ولی در اثر غفلت و سرکشی و طغیان، در مقابل خداوند می ایستند و با فرمان او مخالفت نموده و عملی را انجام می دهند که خدای متعال از انجام آن راضی نیست، ولی کسی که مثلا تحت فشار شدید شهوت تمام سعی خود را می کند که به گناه نیافتد ولی گاهی توان خود را از دست می دهد و ناخواسته آلوده می گردد، وضعیت اش مانند کسی که از روی سرکشی گناه می کند نیست، مانند دزدی که ثروت مند است و دزدی می کند و کسی که از روی ناچاری و فقر مفرط دست به سرقت می زند. از نظر شرعی سارق اولی اگر دزدی اش اثبات شود، دست اش قطع می شود، ولی در مورد دومی که از روی ناچاری سرقت کرده، حکم به قطع دست نمی شود.
بنابراین نباید به صورت افراطی خودتان را تحت فشار قرار دهید و احساس گناه کنید و از خودتان ناامید شوید، این حالت انرژی شما را برای تلاش در جهت اصلاح و خودسازی کاهش می دهد و مانع حرکت تکاملی شما خواهد شد. پس هر چه زودتر تغییر وضعیت دهید و افکار منفی را از خویش دور نمایید و با فراموش کردن گناهان سابق و مدیریت صحیح وضعیت فعلی و حفظ شادابی و نشاط و یقین نسبت به رحمت و بخشش خداوند، زندگی تازه ای را شروع کنید و مطمئن باشید که نه تنها خداوند گناهان شما را می بخشد، بلکه قطعا شما را دوست دارد و مورد عنایت خویش قرار می دهد.
دوست عزیز؛ بخشش گناه از کسی که گناه را تکرار می‌کند و از روی علم و آگاهی آن را انجام می‌دهد برای خداوند سخت نیست! البته خداوند توبه‌ی جاهل گنه‌کار را زودتر می‌پذیرد؛ همانطور که در مکاتبه‌ی قبلی خدمتتان عرض کردیم، درب رحمت و بخشش الهی همیشه به روی توبه کنندگان باز است و هر زمان که بنده به سوی خدا برود و توبه کند، مشمول رحمت الهی خواهد بود. شکستن توبه مانع توبه نیست .
مهم این است که بدانیم، توبه‌کردن برای کسی که گناه را عالمانه و از روی عمد تکرار می‌کند، ممکن است رفته‌رفته سخت ‌شود (دقت کنید)؛ زیرا انسان با هر بار گناه کردن نقطه ای سیاه در قلبش نقش می بندد که اگر آن نقطه سیاه را با توبه پاک نکند و به گناهان ادامه دهد, کم کم صفحه ی قلبش سراسر ظلمانی گشته و دیگر جایی برای بازگشت باقی نمی ماند؛ نه اینکه بخشش برای خداوند سخت باشد!
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: توبه بر چهار پایه استوار است: پشیمانی در دل, آمرزش خواهی به زبان, عمل کردن با اعضای بدن و تصمیم بر بازنگشتن به گناه. (همان / ح 2160)
پس شما دوست عزیز تا در سنین جوانی هستید باید تلاش کنید توبه ای نصوح داشته باشید. مطمئنا با همت و پشتکاری که دارید می توانید به وسوسه های شیطان دست رد زده او را از خود ناامید کنید.
هر معصیتی, می تواند مانعی بزرگ بر سر راه مؤمن باشد. لذا باید نسبت به گناهان کسب معرفت کرده, آنها را بشناسد و همه ی تلاش خویش را در ترک و دوری از گناهان صرف کند.
بهترین وسیله ها برای شناخت گناهان, کتاب خداوند (قرآن) و روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است. بنابراین لازم است هر روز به میزانی معین از آیات الهی را با تدبر و تفکر تلاوت کنید (حداقل پنجاه آیه) و برای فهم دقیق تر برخی از آیات, به تفاسیر مراجعه کرده, روایات مربوط به آن آیات را بخوانید.
– دستور العمل ترک گناه و تحصیل تقوی:
1- ترک زمینه گناه: این خود زیرمجموعه اى دارد که مهمترین آن عبارت از است:
* کنترل چشم: دقیقا باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و کلاً هر آنچه که شهوت انگیز است، نگاه شود. عن الصادق(ع): «النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویله؛ نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد»، (سفینة البحار، شیخ عباسى قمى، ماده نظر).
تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
* کنترل گوش: باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند نوار موسیقى، صداى شهوت انگیز نامحرم و…
* ترک مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مى شوند انسان مزه گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.
از امام سجاد(ع) نقل شده: «النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طریق و هم الکذاب والفاسق والبخیل والاحمق والقاطع لرحمه؛ حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است»، (همان، ماده صحب).
البته اینها از مهمترین زمینه هاى گناه هستند که باید ترک شوند ولى کلاً هر چیزى که زمینه گناه را فراهم مى کندباید ترک شود.
2- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد ازاین رو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترک شود فکر گناه کمتر به سراغ انسان مى آید. این فکر گناه است که شوق در انسان ایجاد مى نماید و بعد از شوق اراده ى عمل سپس خود گناه محقق مى شود، مسلما تا اراده و شوق و میل نسبت به کارى نباشد انسان مرتکب آن کار نمى گردد.
3- اشتغال به برنامه شبانه روزى: حتما باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى کشاند قال امیرالمؤمنین على(ع): «ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند»، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 1، ص 544، ح 4).
4- روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کم رنگ مى شود. عن ابى جعفر(ع) قال: «اذا شبع البطن طغى؛ هرگاه شکم پر شود طغیان مى کند، (المحجة البیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 150). مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.
تذکر این نکته بسیار ضرورى است که اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنج شنبه باشد نه بیشتر ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود.
5- ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزش هایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت هاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.
6- فکر مرگ: این یکى دیگر از چیزهاى بسیار مفید است که فکر گناه را یا از بین مى برد و یا کم مى کند که این به شدت و ضعف فرو رفتن در فکر مرگ بستگى دارد اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد. قال امیرالمؤمنین على(ع): «اذکروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى الشتات؛ یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جدایى ها را»، (الغرر والدرر، باب الموت، به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 2، ص 159).
یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مى سازد و انسان را از گناه و فکر گناه باز مى دارد آنچه که بسیار مهم است این است که اولاً این فکر هر روز و مستدام باشد اگر شبانه روزى نیم ساعت باشد کافى است ثانیا در مکان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مکان خلوت خود محیط قبرستان باشد به هر گونه که این فکر در مرگ با جان عجین شود و باور دل گردد بسیار مطلوب است مثلاً یکى از کیفیت هاى فکر در مرگ را یکى از بزرگان چنین مى فرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امکان مثل یک فیلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند که همه اینها گذشت و چند روز باقى مانده عمر هم مى گذرد لحظات جان دادن، وقتى که خویشان و نزدیکان را رها مى سازد و از تمام تلخ و شیرینى ها وداع مى کند و… همه و همه را به خوبى تأمل کند تا دل بلرزند و چشم بگرید.
7- بیشتر گناهان یک جوان ناشی از بر افروختگی نیروی شهوت در او است. بهترین و اساسی ترین راهکار کنترل شهوت و ترک گناه ازدواج است. اگر ازدواج به هیچ و جه مقدور نیست، در این صورت چاره ای جز استفاده از روش های کنترلی و پیشگیری هایی که گفته شد نیست.
سخن آخر این است که این دستورات وقتى نتیجه مى بخشد که هر چه دقیق تر به آن عمل شود زمان نتیجه آن بستگى به شرایط و خصوصیات افراد دارد، ازاین رو پى گیر زمان نتیجه نباید بود فقط هم و غمّ صرف عمل به دستورات شود.
پیروز و موفق باشید.

موفق باشید.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد