۱۳۹۹/۰۱/۱۵
–
۱۰۲۶ بازدید
زمانی که دجال امد چه کارهای عجیب و غریبی انجام میدهد؟
همه کارهای دجال، شیطانی و اهریمنی است. در روایات – که اکثراً در منابع اهلتسنن یافت میشوند- صفات گوناگون و عجیبی در توصیف او یاد شده است. از جمله: ادعای ربوبیت میکند، عمر طولانی دارد، همراه او آب و آتش است، کور را بینا کرده و مرض برص را بر طرف میکند. امام علی(ع) در حال سخنرانی بودند که سه مرتبه فرمودند: «پیش از آنکه مرا از دست داده و نیابید، هر چه میخواهید بپرسید». شخصی از نیکان به نام صعصعة بن صوحان از جا برخاست و عرض کرد: یا امیر المؤمنین! دجال کیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «آگاه باشید که ]نام[ دجال صائد بن الصائد است. بدبخت کسی است که او را تصدیق کرده و بپذیرد و خوشبخت کسی است که او را تکذیب کند. او از منطقهای ظهور میکند که آنرا “اصبهان” گویند. از محلهای که به محله یهودیان معروف است. چشم راست او به هم چسبیده و هیچ حدقهای ندارد(ممسوح است). چشم دیگر او در پیشانیاش است و آنچنان روشن است که مثل ستاره صبح میدرخشد. در چشم او گوشتی است که گویا به خون مخلوط است و بر پیشانیاش – مابین دو چشم – نوشته است کافر که هر کاتب و بیسوادی میتواند آنرا بخواند. دریاها را درمینوردد و خورشید با او سیر میکند. در مقابلش کوهی از دود و در پشت سرش کوه سفیدی است که مردم میپندارند که غذا است. او در زمان قحطی سختی خروج میکند. در زیر پایش الاغی سبز یا تیره رنگ است. هر گام الاغ او یک میل راه طی میکند. سریع در زمین به سیر و گردش میپردازد. از چشمه و آبی که بگذرد تا روز قیامت خشک میشود. با صدای بلند – که همه اهل مشرق و مغرب میشنوند – فریاد میزند: به سوی من بیایید ای اولیا و دوستان من! من ] خدایی هستم که[ خلق کرد و صورتها را آفرید و تقدیرات را مقدر کرد و راهنمای شما است. “أنا ربکم الاعلی” دروغ میگوید! او دشمن خدا است … و در نهایت به دست آنکه عیسی پشت سرش نماز میخواند (حضرت مهدی) کشته میشود». ( سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1360. صحیح مسلم، ج 8، ص 205. صحیح بخاری، ج 8، ص 103. مسند احمد، ج 5، ص 13)
بر این اساس در مصادر اهل سنت برای دجال کارها صفاتی ذکر شده ( که در احادیث اهلبیت نیامده است) ؛ از قبیل:
ادعای ربوبیت میکند.
عمر طولانی دار.
همراه او آب و آتش است.
کور را بینا کرده و برص را شفا میدهد.
مرده را زنده میکند.
کسی را میکشد، آن گاه او را زنده میکند.
با او بهشت و آتش است.
با او نهری از آب سفید و نهری از آتش است.
خواسته او برآورده میشود.
آنچه در توصیف دجال معروف است، این است که وى مردى است کافر (برعکس سفیانى که ادعاى مسلمانى مى کند و ذکر یارب یارب مى گوید و…) یک چشم بیش ندارد، آن هم در پیشانى اش واقع شده و مانند ستاره اى مى درخشد.حال منظور از این دجال کیست؟ آیا در جامعه کنونى ما مصداق دارد؟دجال از ریشه دجل به معناى دروغ گوى حیله کار است. اصل داستان دجال در کتاب هاى مسیحیان است. در انجیل این واژه بارها به کار رفته است و از کسانى که منکر حضرت مسیح باشند، به عنوان دجال یاد شده است. در ترجمه انگلیسى کتاب هاى مقدس مسیحى واژه «آنتى کِراسْت» Antichrist. (دجال، ضدمسیح) به کار رفته است. بنابراین دجال کلمه عربی است که با تشدید نوشته می شود .در روایات زیادى از اهل سنت، خروج دجال از نشانه هاى برپایى قیامت دانسته شده است. در کتاب هاى روایى شیعه، تنها چند روایت در مورد خروج دجال به عنوان یکى از علایم ظهور حضرت مهدى(عج) آمده است که از نظر سند، معتبر و قابل قبولى نیستند (ر.ک: بحارالانوار، ج 52، ص 193.).در حدیثى آمده است: «هنگامى که غنایم قسطنطنیه را تقسیم مى کنند، خبر خروج دجال به حضرت و یارانش مى رسد»( معجم احادیث امام مهدى، ج 2، ص 50.).با توجه به معناى لغوى «دجال»، مقصود از آن، چه بسا نام شخص معینى نباشد؛ بلکه هر کس که با ادعاى پوچ و بى اساس و با تمسک به انواع و اسباب حیله گرى و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، دجال است. بر این اساس دجال ها متعدد خواهند بود. بنابراین احتمال، قضیه دجال بیانگر این مطلب است که در آستانه انقلاب مهدى(عج)، افراد حیله گرى براى نگه داشتن فرهنگ و نظام جاهلى همه تلاش خود را به کار مى گیرند تا با تزویر و حیله گرى مردم را نسبت به اصالت و تحقق آن انقلاب و استوارى رهبرى دچار تردید سازند!!چه بسا «دجال» کنایه از کفر جهانى و سیطره فرهنگ مادى بر ضد جهان باشد. استکبار با ظاهرى فریبنده و با قدرت مادى، صنعتى و فنى عظیمى که در اختیار دارد، سعى مى کند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند. براین اساس است که پیامبران، امت هاى خود را از فتنه دجال بیم داده اند: «ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال»؛ بحارالانوار، ج 52، ص 205؛ ر.ک: دادگستر جهان، ص 223، چشم به راه مهدى، ص 289.؛ «هیچ پیامبرى مبعوث نشد، مگر آنکه قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت».به نظر می رسد ، ظهور شخصى به نام دجال و دشمنى هاى شدید او با امام مهدى و فتنه هاى فراوان او، قرین صحت است و براساس روایات گروه هاى فراوانى (چون یهودیان، زنا زادگان، شراب خواران، آوازه خوانان، افراد سفیه و…) از او حمایت خواهند و فرجام کار او نیز کشته شدن به دست امام مهدى(عج) است.امام صادق«ع» مى فرماید: «قائم بعد از غیبت ظهور مى کند و دجال را مى کشد و زمین را از هر ظلم و ستمى پاک مى سازد» معجم احادیث الامام مهدى(عج)، ج 2، ص 134.البته در منابع اهل سنت آمده که دجال به دست عیسى«ع» کشته مى شود که منافاتى با این دیدگاه شیعه ندارد؛ زیرا عیسى«ع» تابع حضرت مهدى(عج) بوده و به دستور او دجال را مى کشد.برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت ( پس از ظهور ), رحیم کارگر
بر این اساس در مصادر اهل سنت برای دجال کارها صفاتی ذکر شده ( که در احادیث اهلبیت نیامده است) ؛ از قبیل:
ادعای ربوبیت میکند.
عمر طولانی دار.
همراه او آب و آتش است.
کور را بینا کرده و برص را شفا میدهد.
مرده را زنده میکند.
کسی را میکشد، آن گاه او را زنده میکند.
با او بهشت و آتش است.
با او نهری از آب سفید و نهری از آتش است.
خواسته او برآورده میشود.
آنچه در توصیف دجال معروف است، این است که وى مردى است کافر (برعکس سفیانى که ادعاى مسلمانى مى کند و ذکر یارب یارب مى گوید و…) یک چشم بیش ندارد، آن هم در پیشانى اش واقع شده و مانند ستاره اى مى درخشد.حال منظور از این دجال کیست؟ آیا در جامعه کنونى ما مصداق دارد؟دجال از ریشه دجل به معناى دروغ گوى حیله کار است. اصل داستان دجال در کتاب هاى مسیحیان است. در انجیل این واژه بارها به کار رفته است و از کسانى که منکر حضرت مسیح باشند، به عنوان دجال یاد شده است. در ترجمه انگلیسى کتاب هاى مقدس مسیحى واژه «آنتى کِراسْت» Antichrist. (دجال، ضدمسیح) به کار رفته است. بنابراین دجال کلمه عربی است که با تشدید نوشته می شود .در روایات زیادى از اهل سنت، خروج دجال از نشانه هاى برپایى قیامت دانسته شده است. در کتاب هاى روایى شیعه، تنها چند روایت در مورد خروج دجال به عنوان یکى از علایم ظهور حضرت مهدى(عج) آمده است که از نظر سند، معتبر و قابل قبولى نیستند (ر.ک: بحارالانوار، ج 52، ص 193.).در حدیثى آمده است: «هنگامى که غنایم قسطنطنیه را تقسیم مى کنند، خبر خروج دجال به حضرت و یارانش مى رسد»( معجم احادیث امام مهدى، ج 2، ص 50.).با توجه به معناى لغوى «دجال»، مقصود از آن، چه بسا نام شخص معینى نباشد؛ بلکه هر کس که با ادعاى پوچ و بى اساس و با تمسک به انواع و اسباب حیله گرى و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، دجال است. بر این اساس دجال ها متعدد خواهند بود. بنابراین احتمال، قضیه دجال بیانگر این مطلب است که در آستانه انقلاب مهدى(عج)، افراد حیله گرى براى نگه داشتن فرهنگ و نظام جاهلى همه تلاش خود را به کار مى گیرند تا با تزویر و حیله گرى مردم را نسبت به اصالت و تحقق آن انقلاب و استوارى رهبرى دچار تردید سازند!!چه بسا «دجال» کنایه از کفر جهانى و سیطره فرهنگ مادى بر ضد جهان باشد. استکبار با ظاهرى فریبنده و با قدرت مادى، صنعتى و فنى عظیمى که در اختیار دارد، سعى مى کند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند. براین اساس است که پیامبران، امت هاى خود را از فتنه دجال بیم داده اند: «ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال»؛ بحارالانوار، ج 52، ص 205؛ ر.ک: دادگستر جهان، ص 223، چشم به راه مهدى، ص 289.؛ «هیچ پیامبرى مبعوث نشد، مگر آنکه قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت».به نظر می رسد ، ظهور شخصى به نام دجال و دشمنى هاى شدید او با امام مهدى و فتنه هاى فراوان او، قرین صحت است و براساس روایات گروه هاى فراوانى (چون یهودیان، زنا زادگان، شراب خواران، آوازه خوانان، افراد سفیه و…) از او حمایت خواهند و فرجام کار او نیز کشته شدن به دست امام مهدى(عج) است.امام صادق«ع» مى فرماید: «قائم بعد از غیبت ظهور مى کند و دجال را مى کشد و زمین را از هر ظلم و ستمى پاک مى سازد» معجم احادیث الامام مهدى(عج)، ج 2، ص 134.البته در منابع اهل سنت آمده که دجال به دست عیسى«ع» کشته مى شود که منافاتى با این دیدگاه شیعه ندارد؛ زیرا عیسى«ع» تابع حضرت مهدى(عج) بوده و به دستور او دجال را مى کشد.برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت ( پس از ظهور ), رحیم کارگر