توبه از تجسس و چک کردن گوشی دیگران
۱۳۹۹/۰۱/۰۸
–
۷۵۴ بازدید
سلام
ایااینکه گوشی شوهرمان را چک کنیم یا بخواهیم بدانیم چکارهایی انجام میدهد،تجسس به حساب می اید و گناه دارد؟
برای حل این موضوع چکاری میتونم انجام بدم ؟
دوست گرامی. چک کردن گوشی همسر یا هر کسی که دوست ندارد کسی به گوشی و حریم خصوصی اش وارد شود و راضی نیست تجسس محسوب می شود و حرام است. عواقب بسیار بدی هم دارد. برای جبران توبه و استغفار کنید و از تکرار این گناه بپرهیزید.
. معنای لغوی تجسس واژة عربی تجسس، در اصل به معنای «با دست لمس کردن» و مجازاً به معنای «نگاه کردن از سر کنجکاوی برای شناسایی دیگران» است. [۱] [۲] [۳]این واژه در فارسی به معنای «خبر جستن » است [۴]2 . معنای واژه تحسس مانند واژه تجسس
معنای واژه تحسس نیز مانند تجسس، خبر جستن و کنجکاوی کردن در اسرار است. برخی، میان مفهوم این دو واژه تفاوت قایل شدهاند، از جمله گفتهاند که تجسس، جستجو در باطن کارها و بیشتر مربوط به امور شر است، اما تحسس آگاهی جستن از ظواهر امور به واسطه حواس ظاهری است و بیشتر در امور خیر به کار می رود، یا آنکه تجسس جستجو برای دیگری و تجسس کاویدن برای خویش است. [۵] [۶] [۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] 3 . معنای اصطلاحی تجسس
معنای اصطلاحی تجسس در متون اسلامی و فقه اسلامی از مفهوم لغوی آن چندان دور نیست [۱۲]، البته در برخی منابع فقهی اهل سنّت ــ که تجسس را تعریف کردهاند ــ مراد از آن تفتیش و جستجوی اخبار مخفی و اطلاعات سرّی دشمنان به قصد آگاهی یافتن از آنها ذکر شده است [۱۳] [۱۴] [۱۵] 4 . واژه تجسس در قرآن
در قرآن کریم این واژه تنها یک بار، به صورت «ولاتجسّسوا»، آمده است. [۱۶] مفسران مراد از تجسس را در این آیه ـ که مورد نهی قرار گرفته ـ تفتیش کردن اسرار و امور مخفی مؤمنان دانستهاند. [۱۷] [۱۸] [۱۹] 5 . تجسس در روایات
در احادیث شیعه و اهل سنت نیز تجسس و تفتیش در امورخصوصی و پنهانی مؤمن، سخت نکوهش شده [۲۱] [۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰]و مؤلفان جوامع حدیثی گاه ابواب خاصی را به این موضوع اختصاص دادهاند [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴]از جمله در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم، آن حضرت پس از بر حذر داشتن مؤمنان از سوءظن و تجسس و کارهایی از این دست، آنان را به برادری فراخوانده است. [۳۵] به فرموده امام صادق علیه السلام جهل در سه چیز مطلوب است، از جمله نسبت به چیزی که مقصود شرع نیست. [۳۶] بر این اساس، علمای اخلاق هم جستجو کردن در اسرار و امور پنهانی (عورات ) دیگران را ناپسند شمردهاند. [۳۷] [۳۸] [۳۹] 6 . حکم تجسس
فقها به استناد آیه دوازدهم سوره حجرات و احادیث متعدد، تجسس را حرام می دانند. همچنین تفتیش از عقاید و اسرار و خطاهای مؤمنان و نیز افشا و آشکار کردن آنها، با استناد به آیات قرآن، از جمله آیه نوزدهم سوره نور، حرام است. [۴۲] [۴۳]تجسس در زندگی شخصی و خانوادگی افراد نیز مشمول این حکم است.از سوی دیگر، براساس برخی آیات، از جمله آیه ۱۸۹ سوره بقره [۴۴]و ۲۷ سوره نور [۴۵]، ورود مخفیانه و بدون اجازه به حریم خانه دیگری، ممنوع است و بر پایه آرای فقهی، هرکس می تواند به هر شکل ممکن با متجاوز به این حریم مقابله کند. به نظر فقهای شیعه و اهل سنت، هرگاه کسی در پی تجسس از درون منزل مؤمن برآید، صاحب منزل حق دارد وی را از این کار بازدارد و اگر تجسس کننده کار خود را ادامه دهد، صاحبخانه مجاز است با پرتاب سنگریزه وی را از این کار منع کند. به نظر بسیاری از فقها، اگر این کار منجر به جراحت و حتی مرگ این شخص شود، صاحب خانه ضامن نیست. [۴۶] [۴۷] [۴۸] [۴۹] 7 . حکم تجسس در امر به معروف و نهی از منکر
تجسس حتی برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر هم ممنوع است. جلوگیری از وقوع آشکار منکرات یکی از وظایف نظام اسلامی است و در صدر اسلام چه بسا خود حاکمان این مهم را انجام می دادند. [۵۰]بعدها منصبی خاص با عنوان حسبه پدید آمد و متصدی آن (محتسب) موظف شد که با تظاهر «به ترک معروف » یا «انجام منکر» مقابله کند. به نوشته غزالی [۵۱]، محتسب باید از منکر آشکار که نیاز به تجسس ندارد، جلوگیری کند. بر این اساس، محتسب یا ناهی از منکر مجاز نیست که در امور پنهانی مردم تجسس و اسرار مخفی آنان را افشا کند. [۵۲]بسیاری از مؤلفانی که به شرایط حسبه توجه داشتهاند، بر این نکته تصریح کرده و به حدیث مشهور نبوی استناد نمودهاند؛طبق آن حدیث، اگر کسی مرتکب کاری منکر شود و کار خود را آشکار کند حد ّ بر او جاری خواهد شد. [۵۳] [۵۴] [۵۵] [۵۶] پی نوشتها :
۱. ↑ محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة ذیل «جسّ».
۲. ↑ ابن منظور، لسان العرب ج۶، ص۳۸.
۳. ↑ محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس ذیل «جسّ».
۴. ↑ دهخدا، ذیل واژه «جسّ».
۵. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
۶. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره یوسف، آیه ۸۷.
۷. ↑ محمود بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی ذیل سوره حجرات، آیه۱۲.
۸. ↑ محمود بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی ذیل سوره یوسف، آیه ۸۷.
۹. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
۱۰. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل سوره یوسف، آیه ۸۷.
۱۱. ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوارج۶۴، ص۳۱۲-۳۱۳.
۱۲. ↑ محمد رواس قلعه جی، الموسوعة الفقهیة المیسرة ج۱۰، ص۱۶۱.
۱۳. ↑ محمد بن عبداللّه خرشی، حاشیة الخرشی علی مختصر خلیل ج۴، ص۲۸.
۱۴. ↑ ابن عابدین، ردالمحتار علی الدّر المختار ج۳، ص۲۴۹.
۱۵. ↑ محمد رواس قلعه جی، الموسوعة الفقهیة المیسرة ذیل واژه.
۱۶. ↑ حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.
۱۷. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات آیه ۱۲.
۱۸. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل سوره حجرات، آیه۱۲.
۱۹. ↑ محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
۲۰. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
۲۱. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۲۸۷.
۲۲. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۳۴۲.
۲۳. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۶۵.
۲۴. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۷۰.
۲۵. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۸۲
۲۶. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۹۲
۲۷. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۵۱۷.
۲۸. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۵۳۹.
۲۹. ↑ سلیمان بن اشعث ابوداود، سنن ابوداوود ج۴، ص۲۸۱.
۳۰. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
۳۱. ↑ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری ج۴، ص۶۰ـ۶۱.
۳۲. ↑ کلینی، اصول کافی ج۲، ص۳۵۴ ۳۵۵.
۳۳. ↑ حر عاملی ج۱۲، ص۲۷۴ـ۲۷۶.
۳۴. ↑ محمد تقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ج۹، ص۱۰۸ـ ۱۱۱.
۳۵. ↑ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری ج۴، ص۶۰ـ۶۱.
۳۶. ↑ ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول ص۳۱۷.
۳۷. ↑ مسعود بن عیسی ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر ج۱، ص۱۱۵.
۳۸. ↑ مسعود بن عیسی ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر ج۲، ص۲۰۸.
۳۹. ↑ زین الدین بن علی شهید ثانی، کشف الریبة عن احکام الغیبةص۲۳.
۴۰. ↑ محمد بن اسماعیل بخاری جعفی، صحیحالبخاری ج۲،ص ۱۷۰ـ۱۷۱.
۴۱. ↑ احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری ج۱۳، ص۵۰۳ ـ۵۰۷.
۴۲. ↑ حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة ج۲، ص۵۳۹ ـ ۵۴۵.
۴۳. ↑ جعفر سبحانی، مفاهیم القرآن ج۲، صص ۵۴۰.
۴۴. ↑ بقره/سوره ۲، آیه۱۸۹.
۴۵. ↑ نور/سوره۲۴، آیه۲۷.
۴۶. ↑ مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح ج۶، ص۱۸۰ـ۱۸۱.
۴۷. ↑ حر عاملی، ج۲۹ ص۵۹.
۴۸. ↑ محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام ج۴۱، ص۶۶۰.
۴۹. ↑ محمد رواس قلعه جی، الموسوعة الفقهیة المیسرة ج۱۰، ص۱۶۹.
۵۰. ↑ علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیة و الولایات الدینیة ص۴۱۳.
۵۱. ↑ محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین ج۳، ص۲۸.
۵۲. ↑ محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین ج۳، ص۲۸.
۵۳. ↑ مالک بن انس، الموطا ج۲، ص۸۲۵.
۵۴. ↑ علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیة و الولایات الدینیة ص۴۰۵.
۵۵. ↑ ابن فراء، الاحکام السلطانیة ص۲۹۵.
۵۶. ↑ ابن اخوه، کتاب معالم القربة فی احکام الحسبة ص۹۱.
. معنای لغوی تجسس واژة عربی تجسس، در اصل به معنای «با دست لمس کردن» و مجازاً به معنای «نگاه کردن از سر کنجکاوی برای شناسایی دیگران» است. [۱] [۲] [۳]این واژه در فارسی به معنای «خبر جستن » است [۴]2 . معنای واژه تحسس مانند واژه تجسس
معنای واژه تحسس نیز مانند تجسس، خبر جستن و کنجکاوی کردن در اسرار است. برخی، میان مفهوم این دو واژه تفاوت قایل شدهاند، از جمله گفتهاند که تجسس، جستجو در باطن کارها و بیشتر مربوط به امور شر است، اما تحسس آگاهی جستن از ظواهر امور به واسطه حواس ظاهری است و بیشتر در امور خیر به کار می رود، یا آنکه تجسس جستجو برای دیگری و تجسس کاویدن برای خویش است. [۵] [۶] [۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] 3 . معنای اصطلاحی تجسس
معنای اصطلاحی تجسس در متون اسلامی و فقه اسلامی از مفهوم لغوی آن چندان دور نیست [۱۲]، البته در برخی منابع فقهی اهل سنّت ــ که تجسس را تعریف کردهاند ــ مراد از آن تفتیش و جستجوی اخبار مخفی و اطلاعات سرّی دشمنان به قصد آگاهی یافتن از آنها ذکر شده است [۱۳] [۱۴] [۱۵] 4 . واژه تجسس در قرآن
در قرآن کریم این واژه تنها یک بار، به صورت «ولاتجسّسوا»، آمده است. [۱۶] مفسران مراد از تجسس را در این آیه ـ که مورد نهی قرار گرفته ـ تفتیش کردن اسرار و امور مخفی مؤمنان دانستهاند. [۱۷] [۱۸] [۱۹] 5 . تجسس در روایات
در احادیث شیعه و اهل سنت نیز تجسس و تفتیش در امورخصوصی و پنهانی مؤمن، سخت نکوهش شده [۲۱] [۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰]و مؤلفان جوامع حدیثی گاه ابواب خاصی را به این موضوع اختصاص دادهاند [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴]از جمله در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم، آن حضرت پس از بر حذر داشتن مؤمنان از سوءظن و تجسس و کارهایی از این دست، آنان را به برادری فراخوانده است. [۳۵] به فرموده امام صادق علیه السلام جهل در سه چیز مطلوب است، از جمله نسبت به چیزی که مقصود شرع نیست. [۳۶] بر این اساس، علمای اخلاق هم جستجو کردن در اسرار و امور پنهانی (عورات ) دیگران را ناپسند شمردهاند. [۳۷] [۳۸] [۳۹] 6 . حکم تجسس
فقها به استناد آیه دوازدهم سوره حجرات و احادیث متعدد، تجسس را حرام می دانند. همچنین تفتیش از عقاید و اسرار و خطاهای مؤمنان و نیز افشا و آشکار کردن آنها، با استناد به آیات قرآن، از جمله آیه نوزدهم سوره نور، حرام است. [۴۲] [۴۳]تجسس در زندگی شخصی و خانوادگی افراد نیز مشمول این حکم است.از سوی دیگر، براساس برخی آیات، از جمله آیه ۱۸۹ سوره بقره [۴۴]و ۲۷ سوره نور [۴۵]، ورود مخفیانه و بدون اجازه به حریم خانه دیگری، ممنوع است و بر پایه آرای فقهی، هرکس می تواند به هر شکل ممکن با متجاوز به این حریم مقابله کند. به نظر فقهای شیعه و اهل سنت، هرگاه کسی در پی تجسس از درون منزل مؤمن برآید، صاحب منزل حق دارد وی را از این کار بازدارد و اگر تجسس کننده کار خود را ادامه دهد، صاحبخانه مجاز است با پرتاب سنگریزه وی را از این کار منع کند. به نظر بسیاری از فقها، اگر این کار منجر به جراحت و حتی مرگ این شخص شود، صاحب خانه ضامن نیست. [۴۶] [۴۷] [۴۸] [۴۹] 7 . حکم تجسس در امر به معروف و نهی از منکر
تجسس حتی برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر هم ممنوع است. جلوگیری از وقوع آشکار منکرات یکی از وظایف نظام اسلامی است و در صدر اسلام چه بسا خود حاکمان این مهم را انجام می دادند. [۵۰]بعدها منصبی خاص با عنوان حسبه پدید آمد و متصدی آن (محتسب) موظف شد که با تظاهر «به ترک معروف » یا «انجام منکر» مقابله کند. به نوشته غزالی [۵۱]، محتسب باید از منکر آشکار که نیاز به تجسس ندارد، جلوگیری کند. بر این اساس، محتسب یا ناهی از منکر مجاز نیست که در امور پنهانی مردم تجسس و اسرار مخفی آنان را افشا کند. [۵۲]بسیاری از مؤلفانی که به شرایط حسبه توجه داشتهاند، بر این نکته تصریح کرده و به حدیث مشهور نبوی استناد نمودهاند؛طبق آن حدیث، اگر کسی مرتکب کاری منکر شود و کار خود را آشکار کند حد ّ بر او جاری خواهد شد. [۵۳] [۵۴] [۵۵] [۵۶] پی نوشتها :
۱. ↑ محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة ذیل «جسّ».
۲. ↑ ابن منظور، لسان العرب ج۶، ص۳۸.
۳. ↑ محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس ذیل «جسّ».
۴. ↑ دهخدا، ذیل واژه «جسّ».
۵. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
۶. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره یوسف، آیه ۸۷.
۷. ↑ محمود بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی ذیل سوره حجرات، آیه۱۲.
۸. ↑ محمود بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی ذیل سوره یوسف، آیه ۸۷.
۹. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
۱۰. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل سوره یوسف، آیه ۸۷.
۱۱. ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوارج۶۴، ص۳۱۲-۳۱۳.
۱۲. ↑ محمد رواس قلعه جی، الموسوعة الفقهیة المیسرة ج۱۰، ص۱۶۱.
۱۳. ↑ محمد بن عبداللّه خرشی، حاشیة الخرشی علی مختصر خلیل ج۴، ص۲۸.
۱۴. ↑ ابن عابدین، ردالمحتار علی الدّر المختار ج۳، ص۲۴۹.
۱۵. ↑ محمد رواس قلعه جی، الموسوعة الفقهیة المیسرة ذیل واژه.
۱۶. ↑ حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.
۱۷. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات آیه ۱۲.
۱۸. ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل سوره حجرات، آیه۱۲.
۱۹. ↑ محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
۲۰. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
۲۱. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۲۸۷.
۲۲. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۳۴۲.
۲۳. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۶۵.
۲۴. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۷۰.
۲۵. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۸۲
۲۶. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۴۹۲
۲۷. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۵۱۷.
۲۸. ↑ ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۲، ص۵۳۹.
۲۹. ↑ سلیمان بن اشعث ابوداود، سنن ابوداوود ج۴، ص۲۸۱.
۳۰. ↑ طبرسی، مجمع البیان ذیل سوره حجرات، آیه ۱۲.
۳۱. ↑ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری ج۴، ص۶۰ـ۶۱.
۳۲. ↑ کلینی، اصول کافی ج۲، ص۳۵۴ ۳۵۵.
۳۳. ↑ حر عاملی ج۱۲، ص۲۷۴ـ۲۷۶.
۳۴. ↑ محمد تقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ج۹، ص۱۰۸ـ ۱۱۱.
۳۵. ↑ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری ج۴، ص۶۰ـ۶۱.
۳۶. ↑ ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول ص۳۱۷.
۳۷. ↑ مسعود بن عیسی ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر ج۱، ص۱۱۵.
۳۸. ↑ مسعود بن عیسی ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر ج۲، ص۲۰۸.
۳۹. ↑ زین الدین بن علی شهید ثانی، کشف الریبة عن احکام الغیبةص۲۳.
۴۰. ↑ محمد بن اسماعیل بخاری جعفی، صحیحالبخاری ج۲،ص ۱۷۰ـ۱۷۱.
۴۱. ↑ احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری ج۱۳، ص۵۰۳ ـ۵۰۷.
۴۲. ↑ حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة ج۲، ص۵۳۹ ـ ۵۴۵.
۴۳. ↑ جعفر سبحانی، مفاهیم القرآن ج۲، صص ۵۴۰.
۴۴. ↑ بقره/سوره ۲، آیه۱۸۹.
۴۵. ↑ نور/سوره۲۴، آیه۲۷.
۴۶. ↑ مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح ج۶، ص۱۸۰ـ۱۸۱.
۴۷. ↑ حر عاملی، ج۲۹ ص۵۹.
۴۸. ↑ محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام ج۴۱، ص۶۶۰.
۴۹. ↑ محمد رواس قلعه جی، الموسوعة الفقهیة المیسرة ج۱۰، ص۱۶۹.
۵۰. ↑ علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیة و الولایات الدینیة ص۴۱۳.
۵۱. ↑ محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین ج۳، ص۲۸.
۵۲. ↑ محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین ج۳، ص۲۸.
۵۳. ↑ مالک بن انس، الموطا ج۲، ص۸۲۵.
۵۴. ↑ علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیة و الولایات الدینیة ص۴۰۵.
۵۵. ↑ ابن فراء، الاحکام السلطانیة ص۲۹۵.
۵۶. ↑ ابن اخوه، کتاب معالم القربة فی احکام الحسبة ص۹۱.