۱۳۹۹/۰۱/۰۷
–
۱۳۴۰ بازدید
زن در نزد آشوریان از چه جایگاهی برخوردار بود؟
تمدن بعدی در تاریخ بین النهرین، تمدن آشور (از 900 تا 600 ق.م) است. در این تمدن شاهد افت شدید حقوق و آزادی های فردی زنان هستیم. جامعه ی آشوری جامعه ای شبه نظامی بود قوانین آن عموماً سخت گیرانه تر از قوانین بابل بود. (1) از نگاه آشوریان زن فقط مولد تولید مثل بود. (2) آشور نیز مانند هر جامعه ی جنگجوی دیگری مردمان را به زاد و ولد بیشتر ترغیب می کرد زیرا نیاز مبرمی به سرباز داشت. زنان که فرزند ذکور به دنیا می آوردند پاداش می گرفتند و از آن سو، زنانی که فرزند مرده به دنیا می آوردند و یا سقط جنین می کردند مستحق مرگ بودند. (3) با این وجود آن چه درباره ی دوره ی آشور از اهمیت خاصی برخوردار است چگونگی پیوند یافتن حقوق زنان با اعصار گذشته و حتی با دوران کنونی است. دلیل این اهمیت، آن است که قوانی آشور میانه (و مهم تر از همه، قانون 40 آشور میانه) در طول همین دوره وضع شد.تقریباً تمام قوانین آشور میانه به نوعی مربوط به زنان است و محدودیت های بیشتری را برای زنان ایجاد می کند. به نظر می رسد که این قوانین، صورت اصلاح شده قوانین حمورابی باشد. قوانین آشور میانه نمونه ای از اولین تلاش ها برای تنظیم و کنترل فعالیت های زنان در بنی النهرین است. (4) به عنوان مثال در قانون 40 آشور میانه درباره ی روبند زنان می خوانیم:نه همسران مردان فرا دست و نه بیوه و نه زنان آشوری حق ندارند بدون پوشش سر خود در خیابان ظاهر شوند. دختران مردان فرادست نیز نباید بدون روبند و تنها درخیابان حاضر شوند. زن صیغه ای که همراه همسر موقت خود از منزل خارج می شود باید خود را با روبند بپوشاند. فاحشه ای که به عقد مردی درآمده است نیز نباید بدون روبند بیرون بیاید ولی فاحشه هایی که به عقد کسی درنیامده اند باید با سر برهنه بیرون بیایند.دلیل وضع چنین قانونی آن بود که مردم بتوانند در خیابان، زنان «قابل احترام» را از زنان «غیر قابل احترام» تمیز دهند و منزلت دختران قابل احترام بیشتر حفظ شود. (5) این قانون برای حل مشکلات مذکور، زنان «قابل احترام» را وادار به پوشیدن روبند می کرد و سایر زنان را وادار به عریان کردن سرشان می نمود. یقیناً می توان چگونگی کاربرد این قانون را در جنبه های مختلف و تاثیر آن بر قوانینی که هنوز هم حاکم اند مشاهده کرد.
در قانون 40 آشور میانه برای اولین بار اصطلاح، زنان قابل احترام و زنان غیرقابل احترام به روشنی تعریف شد. زن قابل احترام زنی است که جزء اموال یک اشراف زاده آشوری است (خواه همسر او باشد یا بیوه ی او یا دختر وی). زن صیغه ای یا زن درجه دوم نیز هنگامی که با همسر اولش در انظار عمومی ظاهر شود، زن قابل احترام به حساب می آید. طبق قانون 40 اشور میانه زنان برده یا فاحشه نباید روبند بپوشند. روبند نشانه ی زنان ازدواج کرده است و برای ارزش گذاری در نزد مردم مورد استفاده قرار می گیرد. (6) برای کسانی که از این قانون تخطی کنند مجازات های سختی در نظر گرفته می شد. «اگر مردی زن روبند داری را ببیند که مجاز به پوشیدن روبند نبوده باید او را دستگیر کند، او را به قصر بیاورد و علیه او شهادت دهد. قاضیان قصر اجازه ی دست درازی به جواهرات او را ندارند و فقط کسی که او را دستگیر کرده می تواند لباس های آن زن را درآورد. قاضیان قصر می توانند با چماق به او پنجاه ضربه بزنند و حتی می توانند این ضربه ها را به سر او بزنند». (7) این مجازات، بسیار سمبلیک است زیرا ضرباتی که به سر وارد می شود نشان می دهد که آن سر شأن و منزلت پوشیدن روبند را ندارد. (8) قانون مذکور سخت ترین مجازات در این زمینه را برای دختر برده ای که روبند پوشیده در نظر گرفته است. چنین دختری لباس هایش کنده و گوشهایش بریده می شود. (9)
از آنچه گفته شد می توان دریافت که زنان بر حسب نوع فعالیت های جنسی شان طبقه بندی می شده اند. زنانی که در خدمت یک مرد بودند یا به هر نحوی نیازهای جنسی همان یک مرد را رفع می کردند و یا تحت حمایت او بودند روبند می پوشیدند و از این طریق خود را به عنوان جزئی از اموال شخصی آن مرد می شناساندند؛ و زنانی که در چنین جایگاهی نبودند – زنان برده، زنان صیغه ای بدون شوهر و فاحشه ها – نمی بایست روبند می زدند. جالب ترین جنبه این قانون مربوط به مجازات مردانی بود که موارد نقض قانون روبند را گزارش نکرده باشند: «اگر مردی زن روبند دار متخلفی را ببیند و او را دستگیر نکند و به قصر نیاورد خود آن مرد با چماق، پنجاه ضربه می خورد، گوش هایش سوراخ می شود و با نخی از پشت سر به هم دوخته می شود و او باید به مدت یک ماه نوکری پادشاه را بکند». (10)
قانون 40 آشور میانه نظام سلسله مراتبی را برای زنان تعیین می کند: در رأس این سلسله مراتب، بانوی ازدواج کرده یا دختر مجرد او قرار دارد، پس از زیر او زن صیغه ای شوهر دار (خواه برده باشد و خواه آزاد) قرار دارد و در پایین این سلسله مراتب زنان فاحشه و زنان برده قرار دارند.
تا قبل از وضع این قانون، فاحشه های معابد که راهبه های نماینده الهه ها به حساب می آمدند خودمختاری و استقلال داشتند و حتی جزء زنان قابل احترام به حساب می آمدند. (11) طبق قانون 40 آشور میانه ماهیت خدمات جنسی معابد در تعیین قابلیت احترام زنان، عامل مؤثری به حساب نمی آمد، زیرا فاحشه های معابد نیز مانند فاحشه های دیگر نگریسته می شدند. (12) در جامعه ی بین النهرین باستان بین فاحشه های مذهبی و فاحشه های تجاری تفاوت آشکاری وجود داشت ولی قانون 40 اشور میانه این تمایز را از میان برداشت. این قانون جایگاه برخی ازگروه های زنان را تنزل داد. آنها را دسته بندی کرد و از این رو می توان این قانون را یکی از اولین نشانه های مداخله ی آشکار دولت در قلمرو امور زناشویی به حساب آورد. (13)
پی نوشت ها:
1. Lerner , Gerda , 1986 , The Origin of prostitutiorr in Ancient Mesopotamia , in Journal of women in culture and society ,p. 247.
2. جوان، موسی: تاریخ اجتماعی ایران باستان، تهران: چاپخانه رنگین، 1340، ص 88.
3. Stephenson , June , 1988 , womens Roots , caliomia: smith publishing co. p. 66.
4. passman , christina , M.1991,womens studies encyclopedia , New york: Greenwood press. p. 457.
5. Lerner. p. 247.
6. Ibid, p. 249.
7. Ibid, p. 247.
8. Ibid, p. 249.
9. Ibid, p. 248.
10. Ibid, p. 250.
11. passman , p. 45.
12. Lenrner , p. 25.
13. passman , p. 45.
در قانون 40 آشور میانه برای اولین بار اصطلاح، زنان قابل احترام و زنان غیرقابل احترام به روشنی تعریف شد. زن قابل احترام زنی است که جزء اموال یک اشراف زاده آشوری است (خواه همسر او باشد یا بیوه ی او یا دختر وی). زن صیغه ای یا زن درجه دوم نیز هنگامی که با همسر اولش در انظار عمومی ظاهر شود، زن قابل احترام به حساب می آید. طبق قانون 40 اشور میانه زنان برده یا فاحشه نباید روبند بپوشند. روبند نشانه ی زنان ازدواج کرده است و برای ارزش گذاری در نزد مردم مورد استفاده قرار می گیرد. (6) برای کسانی که از این قانون تخطی کنند مجازات های سختی در نظر گرفته می شد. «اگر مردی زن روبند داری را ببیند که مجاز به پوشیدن روبند نبوده باید او را دستگیر کند، او را به قصر بیاورد و علیه او شهادت دهد. قاضیان قصر اجازه ی دست درازی به جواهرات او را ندارند و فقط کسی که او را دستگیر کرده می تواند لباس های آن زن را درآورد. قاضیان قصر می توانند با چماق به او پنجاه ضربه بزنند و حتی می توانند این ضربه ها را به سر او بزنند». (7) این مجازات، بسیار سمبلیک است زیرا ضرباتی که به سر وارد می شود نشان می دهد که آن سر شأن و منزلت پوشیدن روبند را ندارد. (8) قانون مذکور سخت ترین مجازات در این زمینه را برای دختر برده ای که روبند پوشیده در نظر گرفته است. چنین دختری لباس هایش کنده و گوشهایش بریده می شود. (9)
از آنچه گفته شد می توان دریافت که زنان بر حسب نوع فعالیت های جنسی شان طبقه بندی می شده اند. زنانی که در خدمت یک مرد بودند یا به هر نحوی نیازهای جنسی همان یک مرد را رفع می کردند و یا تحت حمایت او بودند روبند می پوشیدند و از این طریق خود را به عنوان جزئی از اموال شخصی آن مرد می شناساندند؛ و زنانی که در چنین جایگاهی نبودند – زنان برده، زنان صیغه ای بدون شوهر و فاحشه ها – نمی بایست روبند می زدند. جالب ترین جنبه این قانون مربوط به مجازات مردانی بود که موارد نقض قانون روبند را گزارش نکرده باشند: «اگر مردی زن روبند دار متخلفی را ببیند و او را دستگیر نکند و به قصر نیاورد خود آن مرد با چماق، پنجاه ضربه می خورد، گوش هایش سوراخ می شود و با نخی از پشت سر به هم دوخته می شود و او باید به مدت یک ماه نوکری پادشاه را بکند». (10)
قانون 40 آشور میانه نظام سلسله مراتبی را برای زنان تعیین می کند: در رأس این سلسله مراتب، بانوی ازدواج کرده یا دختر مجرد او قرار دارد، پس از زیر او زن صیغه ای شوهر دار (خواه برده باشد و خواه آزاد) قرار دارد و در پایین این سلسله مراتب زنان فاحشه و زنان برده قرار دارند.
تا قبل از وضع این قانون، فاحشه های معابد که راهبه های نماینده الهه ها به حساب می آمدند خودمختاری و استقلال داشتند و حتی جزء زنان قابل احترام به حساب می آمدند. (11) طبق قانون 40 آشور میانه ماهیت خدمات جنسی معابد در تعیین قابلیت احترام زنان، عامل مؤثری به حساب نمی آمد، زیرا فاحشه های معابد نیز مانند فاحشه های دیگر نگریسته می شدند. (12) در جامعه ی بین النهرین باستان بین فاحشه های مذهبی و فاحشه های تجاری تفاوت آشکاری وجود داشت ولی قانون 40 اشور میانه این تمایز را از میان برداشت. این قانون جایگاه برخی ازگروه های زنان را تنزل داد. آنها را دسته بندی کرد و از این رو می توان این قانون را یکی از اولین نشانه های مداخله ی آشکار دولت در قلمرو امور زناشویی به حساب آورد. (13)
پی نوشت ها:
1. Lerner , Gerda , 1986 , The Origin of prostitutiorr in Ancient Mesopotamia , in Journal of women in culture and society ,p. 247.
2. جوان، موسی: تاریخ اجتماعی ایران باستان، تهران: چاپخانه رنگین، 1340، ص 88.
3. Stephenson , June , 1988 , womens Roots , caliomia: smith publishing co. p. 66.
4. passman , christina , M.1991,womens studies encyclopedia , New york: Greenwood press. p. 457.
5. Lerner. p. 247.
6. Ibid, p. 249.
7. Ibid, p. 247.
8. Ibid, p. 249.
9. Ibid, p. 248.
10. Ibid, p. 250.
11. passman , p. 45.
12. Lenrner , p. 25.
13. passman , p. 45.