خانه » همه » مذهبی » اهمیت سلوک نظری

اهمیت سلوک نظری


اهمیت سلوک نظری

۱۳۹۸/۰۸/۱۶


۷۰۲ بازدید

سلام

ببخشید در مسیر تهذیب نفس و سیر و سلوک ، دچار شک میشم در اعتقادات و بن مایه دین و خلافت امیرالمومنین و لعن نکردن خلفا و منو زمین گیر میکنه ، پنچرم میکنه ، حال و هوام سرد میشه ، نمیزاره ادامه بدم . چی کار کنم ؟

دوست گرامی. شک برای سالک الی الله بسیار مضر و خطرناک است و باید هر چه زودتر رفع شود. نسبت به اموری که اطلاع کافی ندارد و شک عارض می شود سوال مطرح کنید در خدمت شما هستیم.
اهمیت سلوک نظری:
ارزش عمل و سلوک عملی ناشی از ارزش علم است. سلوک نظری به سلوک عملی و عبادت انسان ارزش می دهد. عمل اگر عالمانه باشد مفید و موثر واقع می شود و اگر جاهلانه صورت گیرد، نه ارزش دارد، نه مفید است و نه مشکلی را حل می کند، بلکه اغلب بر مشکلات می افزاید.
لذا سلوک نظری و علمی بسیار برتر از سلوک عملی است. خود سلوک نظری هم نوعی عمل است. درست است که انسان با عمل به کمال می رسد اما مگر عمل چیست همین سلوک نظری و علم آموزی و تحقیق و تفکر هم نوعی عمل است. بهترین عملی که یک مسلمان انجام می دهد، علم آموزی و تحقیق و تفکر است.
راه نزدیک شدن انسان به خدا صفت علم است. به همین دلیل هم به عرفان، عرفان می گویند. سیر و سلوک عرفانی، هم در بعد نظری و هم عملی به دنبال رسیدن به علم و عرفان است و راه دیگری وجود ندارد. عمل هم اگر مبتنی بر علم بود قرب آور می شود.
عصمت ریشه در علم دارد:
ما معتقدیم که انبیاء و امامان معصوم اند و در حقیقت ریشه تمام مقامات و مناصب معنوی آنان در صفت عصمت است. آنها انسان های کامل و بزرگی بوده اند که خطا و گناه از ایشان سر نمی زده است، منتهی نکته اینجا است که همین صفت با همه عظمتی که دارد ریشه در صفت علم دارد.
اولیای خدا با صفت علم به خدا نزدیک بوده اند. ولایت و خلافت اولیای الهی ناشی از قرب علمی و معرفتی آنها به خدای متعال است. آنها توانایی های فراوانی داشته اند اما ریشه قدرت ارادی و عملی آنها در قدرت علمی آنها نهفته است.
علت اینکه ما به زیارت معصومان می رویم این است که آنها مقام عصمت دارند، مقام قرب دارند، مقام ولایت دارند، مقام امامت دارند و همه اینها به خاطر علم و آگاهی و قرب معرفتی آنها به خدای متعال حاصل شده است.
ریشه ایمان در علم است:
ایمان که بالاترین ارزش دینی است، ریشه اش در علم و آگاهی نهفته است. بدون علم، ایمان هم ارزشی ندارد. ایمان جاهلانه سست و بی بنیاد است و زود زایل می شود، حرکت زا نیست، قدرت به انسان نمی دهد.
ایمانی که ناشی از سلوک نظری و مطالعه و تحقیق و تفکر است، ارزش دارد، فایده و تاثیر دارد، نیرو بخش است، قدرت ایجاد می کند، حرکت ایجاد می کند، انگیزه ایجاد می کند، اراده انسان را تقویت می نماید، مومنین در جهاد و جنگ ها با این ایمان بر دشمنان پیروز می شوند.
علم بالاترین نعمت الهی است:
نعمت، همان امکاناتی است که خداوند برای رسیدن به کمال در اختیار بشر قرار می دهد. در میان کمالات و امکانات کمال آور زندگی، هیچ نعمتی بالاتر از علم وجود ندارد.
خدا اگر بخواهد به کسی خیر برساند در روایت دارد که: فقهه فی الدین. به او علم دین می دهد. هیچ ارزشی با علم دین برابری نمی کند.
علوم دانشگاهی، فضل هستند، علم سه چیز است. اعتقادات اخلاق و احکام شرعی. بقیه علوم طبق روایت از رسول خدا فضل هستند. روی این حساب یک پرفسور دانشگاهی در مقایسه با یک عالم واقعی دینی ممکن است عوام بحساب آید.
نعمت تحصیل علم بالاترین نعمت الهی است. ما قدر طلبگی را نمی دانیم. کاری دردنیا مهمتر از طلبگی و با ارزش تر از علم آموزی وجود ندارد.
چون صفتی بالاتر و مهمتر از علم نیست. اگر کسی توفیق طلبگی پیدا کند باید بداند که خدا او را انتخاب کرده است. باید بداند که خدا به او نظر دارد، او را برای هدایت مردم انتخاب کرده است، او را هدایت کرده است، این یک اتفاق ساده ای نیست، بی خود کسی طلبه نمی شود.
خدا به هر کسی بیداری نمی دهد، به کسانی بیداری می دهد که زمینه داشته باشند. خدا اول به او آگاهی می دهد و بیدارش می کند، بعد عاشق علم اش می شود و به او انگیزه کمال و هدایت می دهد و راه طلبه شدن را برایش باز می کند.
همه اینها کار خدا است و طلبه ها باید بدانند که خدای متعال آنها را انتخاب کرده . تحت ولایت خدا هستند، تحت ولایت معصومین هستند.
به همین دلیل هم خدای متعال از آنها انتظارات فراوانی هم دارد. بالاترین نعمتی که متصور است به آنها داده و از آنها می خواهد که همچون انبیای الهی رفتار کنند، طلبه ها ماموریت و رسالت الهی دارند و در حقیقت وارث انبیا هستند.
ریشه تمام کمالات انسان در علم است:
زیراین آسمان و بر روی کره خاکی هیچ ارزشی به مقام علم نمی رسد، هیچ صفتی مانند صفت علم نیست. هیچ کمالی به پایه علم و دانش نمی رسد. ریشه تمام کمالات و خیراتی که به انسان می رسد، در علم است.
انسان با علم به مقام ولایت و خلافت الهی می رسد. البته عمل و عبادت هم لازم است، اما علم آموزی خودش بهترین عمل است.
همین قدر که انسان گناه نکند و واجبات را انجام دهد و در کنار آنها دعا و توسل داشته باشد و زندگی خود را با احکام دینی تطبیق بدهد و نماز شبی هم بخواند و زیارت هم داشته باشد، می شود عمل.
مگر امام خمینی با چه عملی امام خمینی شده است. اگر شخصیت و زندگی امام را آنالیز کنید، هشتاد درصد شخصیت و کمالات امام در علم بوده است. بیست درصد هم عمل داشته، عبادت داشته، اخلاق رو رعایت می کرده و نماز شب، زیارت، دعا و تلاوت قرآن هم داشته است.
بیشتر وقت امام (رض) به علم آموزی و تعلیم و تعلم و تحقیق و تالیف گذشته است. به هدایت و ارشاد مردم گذشته است. کار علمی و کسب آگاهی های مختلف سیاسی و اجتماعی امام، با کار عملی فردی و عبادی ایشان قابل قیاس نیست.
علم عامل اصلی حیات بخشی است:
در روایت دارد که العلماء باقون. یعنی علم است که به انسان حیات جاودان می دهد. علم است که باعث ماندگاری انسان می شود، حیات می دهد، زنده می کند، به انسان قدرت می دهد، اراده می دهد، سمع و بصر می دهد.
چیزهایی که عالم می بیند و می فهمد و می شنود و توانایی هایی که دارد، مردم عادی ندارند. تمام این توانایی ها از راه علم بدست می آید.
کمال نهایی انسان این است که به صفت حیات برسد و زندگی جاوان پیدا کند، اما رسیدن به حیات، راهی جز علم ندارد.
علم از خون شهید برتر است:
در روایت دارد بالاترین خوبی برای مردم عادی شهادت است، اما همین شهادت به لحاظ اهمیت قابل مقایسه با علم نیست. قلم عالم بسیار برتر و با فضیلت تر از خون شهید است. اثرش بسیار بیشتر از اثر شهادت است. شهادت خیلی مهم است، اما پیش علم و عالم، چندان اهمیتی ندارد. مداد العلماء افضل من دماء شهداء .
مدرسه مقدس ترین معبد دنیا است:
انسان با علم پرستی به خدا نزدیک می شود. مدرسه علمیه معبد علم پرستی است. ما خدا را از طریق صفت علم پرستش می کنیم. علم آموزی بالاترین و برترین مصداق عبادت و خداپرستی است.
ما ذات الهی را از طریق صفات می پرستیم و چون صفات عین ذات هستند، بنابراین علم پرستی عین خداپرستی است.
علم پرستی بالاترین عبادت است، علم موثر ترین عامل قرب انسان به خداوند است.
اگر انسان به ارزش علم آموزی واقف باشد، مدرسه را عبادت گاه خود می داند و به علم آموزی به عنوان عبادت نگاه می کند. مدرسه علمیه مقدس است، اهل معرفت وقتی می خواستند وارد مدرسه علمیه شوند درب آن را می بوسیدند، احساس می کردند می خواهند وارد حرم شوند.
اهمیت حوزه علوم دینی حتی از حرم اهل بیت هم بیشتر است، چون اهل بیت (ع) اگر اهمیت و تقدس دارند به خاطر علم است، به خاطر عصمتی است که ریشه در علم دارد. اگر امامان علم نداشتند باز هم این قدر احترام و عظمت داشتند؟ اصولا انسان جاهل ارزشی ندارد تمام ارزش انسان به خاطر علم است.
علم ریشه پیشرفت بشر امروزی است:
امروز بشر این حقیقت را درک کرده است، در دنیای مدرن امروزی چیزی مانند علم و اطلاعات ارزش ندارد، با ارزش ترین چیزها در دنیای امروز اطلاعات علمی است.
بشر امروزی با علم و دانش به قدرت رسیده است، به رفاه رسیده است، به تکنولوژی دست پیدا کرده است. تمام داشته های بشر امروزی حاصل رشد علمی است. کشورهایی که رشد علمی بیشتری دارند، پیشرفته تر هستند و معیار عقب ماندگی در دنیای امروز عقب ماندگی علمی است.
امروزه انسان با علم، به زمین و آسمان مسلط شده و قوانین طبیعت را کشف کرده و تمام محصولات صنعتی حاصل کار و تحقیقات علمی است.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد