۱۳۹۸/۰۳/۰۳
–
۴۶۸۹ بازدید
سه امام بزرگوار چهارم وپنجم وششم به یک لقب خاصی مشهور هستند آن لقب چیست؟
آنچه از کنیه و القاب ائمه علیهماالسلام معروف است به این شرح است: ابوالقاسم
مقصود از «ابوالقاسم»، حضرت رسول الله صلّی الله علیه و آله و حضرت صاحب الامر عجّل الله تعالی فرجه الشریف میباشد و به صورت مطلق، مراد، «بقیه الله» است.[1]
امیر المؤمنین
این عبارت برای حضرت علی علیهالسلام به کار میرود مانند:
۱. عدّه عن اصحابنا عن احمد بن محمّد البرقی رفعه قال: سأل الجاثلیق أمیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ فقال اخبرنی عن الله یحمل العرش ام العرش یحمله، فقال امیر المؤمنین علیه السّلام: عزّوجلّ حامل العرش و السموات و الارض و ما فیها … [۲]۲. قال امیر المؤمنین علیه السّلام: لا تشدّ الرحال الاّ إلی ثلاثه مساجد؛ المسجد الحرام و مسجد رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ و مسجد الکوفه. [۳]
ابو جعفر
مقصود از «ابو جعفر» به صورت مطلق، یا با قید ابو الجعفر الأوّل در روایات، امام محمّد باقر علیهالسّلام میباشد و اگر مقیّد به «ابو جعفر ثانی» باشد، منظور امام جواد علیهالسّلام است. مانند:
۱. محمّد بن یحیی عن محمّد بن الحسین عن ابن أبی عمیر عن هشام بن سالم عن محمّد بن مسلم عن ابی جعفر ـ علیه السّلام ـ قال: سمعته یقول: کان الله عزّوجلّ و لا شیء غیره و لم یزل عالما بما یکون فعلمه به قبل کونه کعلمه به بعد کونه. [۴]۲. علی بن محمّد و محمّد بن الحسن عن سهل بن زیاد عن محمّد بن الولید عن داود بن القاسم الجعفری، قال: قلت لأبی جعفر الثانی ـ علیه السّلام ـ (الجواد): جُعلت فداک ما الصمد؟ قال: السیّد المصود الیه فی القلیل و الکثیر.» [۵]
ابو عبدالله
مقصود از «ابو عبدالله» امام حسین علیه السّلام و امام جعفر صادق علیه السّلام است
ولی در بیشتر موارد بین محدّثان، مقصود از آن امام صادق علیه السّلام میباشد. مانند:
۱. محمّد بن یحیی العطار عن احمد بن ابی زاهر عن الحسن بن موسی عن علی بن حسان عن عبد الرحمن بن کثیر قال سمعت ابا عبدالله ـ علیه السّلام ـ (الصادق) یقول: نحن ولاه الامر و خزنه علم الله و عیبه وحی الله. [۶]۲. عدّه عن اصحابنا عن أحمد بن محمّد بن خالد … عن ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ (الصادق) … [۷]
ابو الحسن
مقصود از «ابوالحسن» با قید الاوّل و در بیشتر موارد [۸] به صورت مطلق و با قید الماضی، امام موسی کاظم علیهالسّلام میباشد و اگر مقیّد به «ابو الحسن الرضا، یا ثانی» باشد، مقصود امام رضا علیهالسّلام است و اگر مقیّد به «ابو الحسن ثالث» بود، مقصود امام هادی علیهالسّلام خواهد بود. مانند:
۱. محمّد بن یحیی عن احمد بن ابی زاهر او غیره عن محمّد بن حمّاد عن أخیه احمد بن حمّاد عن ابراهیم عن ابیه عن ابی الحسن الاوّل (الکاظم) ـ علیه السّلام ـ قال: قلت له: جعلت فداک اخبرنی عن النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ ورث النبین کلّهم؟ قال: نعم. [۹]۲. احمد بن ادریس عن محمّد بن عبد الجبار عن صفوان بن یحیی قال: قلت لأبی الحسن (الکاظم)ـ علیه السّلام ـ اخبرنی عن الإراده من الله و من الخلق؟ فقال: إراده من الخلق الضمیر و ما یبدو لهم بعد ذلک من الفعل و اما من الله تعالی فارادته احداثه. [۱۰]۳. عن عبد الرحمن بن الحجّاج قال: سألت عبد الرحمن فی السنه التی اخذ فیها ابو الحسن الماضی (الکاظم) ـ علیه السّلام ـ فقلت له … . [۱۱]۴. عنه، عن أحمد بن محمد بن ابی نصر عن ابی الحسن الرضا ـ علیه السّلام ـ قال: قال ابو عبدالله ـ علیه السّلام ـ : ـ صلّی الله علیه و آله ـ : صل رحمک و لو بشربهٍ من ماءٍ. [۱۲]۵. علی بن محمّد عن بعض اصحابنا عن ایوب بن نوح عن ابی الحسن الثالث ـ علیه السّلام ـ (الهادی) قال اذا رفع علمکم من بین اظهرکم فتوقعوا الفرج من تحت اقدامکم. [۱۳]
ابو ابراهیم
اصطلاح «ابو ابراهیم» مخصوص حضرت امام کاظم موسی بن جعفر علیه السّلام میباشد، همچنان که برای ایشان لقب «عبد صالح، شیخ، عالم» نیز به کار رفته است. مانند:
۱. عن داود الرقی قال: قلت لأبی ابراهیم ـ علیه السّلام ـ (الکاظم): جعلت فداک انّی قد کبر سنّی فخذ بیدی من النار، قال: فاشار إلی ابنه ابی الحسن ـ علیه السّلام ـ قال: هذا صاحبکم من بعدی. [۱۴]
عبدصالح لقب امام کاظم است
۲. عدّه من اصحابنا عن احمد بن محمّد … عن محمّد بن منصور قال: سألت عبداً صالحاً (الکاظم) عن قول الله عزوجل: (انّما حرّم ربّی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن). قال: فقال ـ علیه السّلام ـ : ان القرآن له ظهر و بطن … . [۱۵]۳. عن داود الرقی عن العبد الصالح (الکاظم) قال: انّ الحجّه لا تقوم لله علی خلقه الاّ بامام حتی یعرف. [۱۶]۴. الحسین بن محمّد عن معلّی بن محمّد … عن ابن مسکان قال: سألت الشیخ ـ علیه السّلام ـ (الکاظم) عن الائمّه قال: من انکر واحداً من الأحیاء فقد انکر الاموات. [۱۷]۵. عن الحسین بن محمّد عن معلّی بن محمّد قال: سئل العالم (الکاظم) ـ علیه السّلام ـ کیف علم الله: قال: علم و شاء و اراد و قدّر و قضی و أمضی … . [۱۸]
ابو محمّد
عبارت «ابو محمّد»، برای امام حسن مجتبی علیهالسّلام و امام حسن عسکری علیهالسّلام و امام زین العابدین علیهالسّلام به کار میرود ولی عبارت ابومحمّد در روایات برای امام حسن عسکری علیهالسّلام به کار رفته است مانند:
۱. عن ابی هاشم الجعفری قال: قلت لأبی محمّد ـ علیه السّلام ـ (العسکری): جلالتک تمنعنی من مسألتک فتأذن لی ان اسألک فقال: سل. فقلت: یا سیّدی هل لک ولد؟ فقال: نعم. قلت: فان حدث بک حدث فأین أسأل عنه؟ قال: بالمدینه. [۱۹]۲. علی بن محمّد عن جعفر بن محمّد الکوفی عن جعفر بن محمّد المکفوف عن عمرو و الأهوازی قال أراینه ابو محمّد ـ علیه السّلام ـ و قال هذا صاحبکم. [۲۰]
ابو اسحاق
عبارت «ابو اسحاق» مختصّ به حضرت صادق علیه السّلام است. [۲۲]منبع: پایگاه ویکی فقه
پینوشت:
۱- جهت شادی روح ائمه اطهار، صلوات
۲- کافی: ۱ / ۱۲۹.
۳- من لا یحضره الفقیه: ۱ / ۱۵۰ روایت ۶۹۵.
۴- کافی: ۱ / ۱۰۷.
۵- همان، ص ۱۲۳.
۶- الکافی: ۱ / ۱۹۲.
۷- همان، ص ۱۴۹.
۸- در مواردی به صورت مطلق آمده ولی مقصود امام هادی ـ علیه السّلام ـ است مانند: کافی: ۱ / ۱۷۹؛ روایت ۹، باب ان الارض لاتخلو من حجّه.
۹- کافی: ۱ / ۲۲۶.
۱۰-همان، ۱۰۹.
۱۱-همان، ص ۳۰۸.
۱۲- همان: ۲ / ۱۵۱.
۱۳-همان: ۱ / ۳۴۱.
۱۴- همان: ۱ / ۳۱۲.
۱۵- همان، ص ۳۷۴.
۱۶- همان، ۱۷۷.
۱۷- همان، ۳۷۳.
۱۸- همان، ۱۴۸.
۱۹-همان، ۳۲۸.
۲۰- همان، ص ۳۳۲.
۲۱-علم الحدیث، شانه چی، ص ۱۹۴.
۲۲- بحار الانوار: ۴۶ / ۲۸۶، باب ۶، مکارم اخلاق؛ مستدرک الوسائل: ۱۸ / ۲۲۶/
مقصود از «ابوالقاسم»، حضرت رسول الله صلّی الله علیه و آله و حضرت صاحب الامر عجّل الله تعالی فرجه الشریف میباشد و به صورت مطلق، مراد، «بقیه الله» است.[1]
امیر المؤمنین
این عبارت برای حضرت علی علیهالسلام به کار میرود مانند:
۱. عدّه عن اصحابنا عن احمد بن محمّد البرقی رفعه قال: سأل الجاثلیق أمیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ فقال اخبرنی عن الله یحمل العرش ام العرش یحمله، فقال امیر المؤمنین علیه السّلام: عزّوجلّ حامل العرش و السموات و الارض و ما فیها … [۲]۲. قال امیر المؤمنین علیه السّلام: لا تشدّ الرحال الاّ إلی ثلاثه مساجد؛ المسجد الحرام و مسجد رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ و مسجد الکوفه. [۳]
ابو جعفر
مقصود از «ابو جعفر» به صورت مطلق، یا با قید ابو الجعفر الأوّل در روایات، امام محمّد باقر علیهالسّلام میباشد و اگر مقیّد به «ابو جعفر ثانی» باشد، منظور امام جواد علیهالسّلام است. مانند:
۱. محمّد بن یحیی عن محمّد بن الحسین عن ابن أبی عمیر عن هشام بن سالم عن محمّد بن مسلم عن ابی جعفر ـ علیه السّلام ـ قال: سمعته یقول: کان الله عزّوجلّ و لا شیء غیره و لم یزل عالما بما یکون فعلمه به قبل کونه کعلمه به بعد کونه. [۴]۲. علی بن محمّد و محمّد بن الحسن عن سهل بن زیاد عن محمّد بن الولید عن داود بن القاسم الجعفری، قال: قلت لأبی جعفر الثانی ـ علیه السّلام ـ (الجواد): جُعلت فداک ما الصمد؟ قال: السیّد المصود الیه فی القلیل و الکثیر.» [۵]
ابو عبدالله
مقصود از «ابو عبدالله» امام حسین علیه السّلام و امام جعفر صادق علیه السّلام است
ولی در بیشتر موارد بین محدّثان، مقصود از آن امام صادق علیه السّلام میباشد. مانند:
۱. محمّد بن یحیی العطار عن احمد بن ابی زاهر عن الحسن بن موسی عن علی بن حسان عن عبد الرحمن بن کثیر قال سمعت ابا عبدالله ـ علیه السّلام ـ (الصادق) یقول: نحن ولاه الامر و خزنه علم الله و عیبه وحی الله. [۶]۲. عدّه عن اصحابنا عن أحمد بن محمّد بن خالد … عن ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ (الصادق) … [۷]
ابو الحسن
مقصود از «ابوالحسن» با قید الاوّل و در بیشتر موارد [۸] به صورت مطلق و با قید الماضی، امام موسی کاظم علیهالسّلام میباشد و اگر مقیّد به «ابو الحسن الرضا، یا ثانی» باشد، مقصود امام رضا علیهالسّلام است و اگر مقیّد به «ابو الحسن ثالث» بود، مقصود امام هادی علیهالسّلام خواهد بود. مانند:
۱. محمّد بن یحیی عن احمد بن ابی زاهر او غیره عن محمّد بن حمّاد عن أخیه احمد بن حمّاد عن ابراهیم عن ابیه عن ابی الحسن الاوّل (الکاظم) ـ علیه السّلام ـ قال: قلت له: جعلت فداک اخبرنی عن النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ ورث النبین کلّهم؟ قال: نعم. [۹]۲. احمد بن ادریس عن محمّد بن عبد الجبار عن صفوان بن یحیی قال: قلت لأبی الحسن (الکاظم)ـ علیه السّلام ـ اخبرنی عن الإراده من الله و من الخلق؟ فقال: إراده من الخلق الضمیر و ما یبدو لهم بعد ذلک من الفعل و اما من الله تعالی فارادته احداثه. [۱۰]۳. عن عبد الرحمن بن الحجّاج قال: سألت عبد الرحمن فی السنه التی اخذ فیها ابو الحسن الماضی (الکاظم) ـ علیه السّلام ـ فقلت له … . [۱۱]۴. عنه، عن أحمد بن محمد بن ابی نصر عن ابی الحسن الرضا ـ علیه السّلام ـ قال: قال ابو عبدالله ـ علیه السّلام ـ : ـ صلّی الله علیه و آله ـ : صل رحمک و لو بشربهٍ من ماءٍ. [۱۲]۵. علی بن محمّد عن بعض اصحابنا عن ایوب بن نوح عن ابی الحسن الثالث ـ علیه السّلام ـ (الهادی) قال اذا رفع علمکم من بین اظهرکم فتوقعوا الفرج من تحت اقدامکم. [۱۳]
ابو ابراهیم
اصطلاح «ابو ابراهیم» مخصوص حضرت امام کاظم موسی بن جعفر علیه السّلام میباشد، همچنان که برای ایشان لقب «عبد صالح، شیخ، عالم» نیز به کار رفته است. مانند:
۱. عن داود الرقی قال: قلت لأبی ابراهیم ـ علیه السّلام ـ (الکاظم): جعلت فداک انّی قد کبر سنّی فخذ بیدی من النار، قال: فاشار إلی ابنه ابی الحسن ـ علیه السّلام ـ قال: هذا صاحبکم من بعدی. [۱۴]
عبدصالح لقب امام کاظم است
۲. عدّه من اصحابنا عن احمد بن محمّد … عن محمّد بن منصور قال: سألت عبداً صالحاً (الکاظم) عن قول الله عزوجل: (انّما حرّم ربّی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن). قال: فقال ـ علیه السّلام ـ : ان القرآن له ظهر و بطن … . [۱۵]۳. عن داود الرقی عن العبد الصالح (الکاظم) قال: انّ الحجّه لا تقوم لله علی خلقه الاّ بامام حتی یعرف. [۱۶]۴. الحسین بن محمّد عن معلّی بن محمّد … عن ابن مسکان قال: سألت الشیخ ـ علیه السّلام ـ (الکاظم) عن الائمّه قال: من انکر واحداً من الأحیاء فقد انکر الاموات. [۱۷]۵. عن الحسین بن محمّد عن معلّی بن محمّد قال: سئل العالم (الکاظم) ـ علیه السّلام ـ کیف علم الله: قال: علم و شاء و اراد و قدّر و قضی و أمضی … . [۱۸]
ابو محمّد
عبارت «ابو محمّد»، برای امام حسن مجتبی علیهالسّلام و امام حسن عسکری علیهالسّلام و امام زین العابدین علیهالسّلام به کار میرود ولی عبارت ابومحمّد در روایات برای امام حسن عسکری علیهالسّلام به کار رفته است مانند:
۱. عن ابی هاشم الجعفری قال: قلت لأبی محمّد ـ علیه السّلام ـ (العسکری): جلالتک تمنعنی من مسألتک فتأذن لی ان اسألک فقال: سل. فقلت: یا سیّدی هل لک ولد؟ فقال: نعم. قلت: فان حدث بک حدث فأین أسأل عنه؟ قال: بالمدینه. [۱۹]۲. علی بن محمّد عن جعفر بن محمّد الکوفی عن جعفر بن محمّد المکفوف عن عمرو و الأهوازی قال أراینه ابو محمّد ـ علیه السّلام ـ و قال هذا صاحبکم. [۲۰]
ابو اسحاق
عبارت «ابو اسحاق» مختصّ به حضرت صادق علیه السّلام است. [۲۲]منبع: پایگاه ویکی فقه
پینوشت:
۱- جهت شادی روح ائمه اطهار، صلوات
۲- کافی: ۱ / ۱۲۹.
۳- من لا یحضره الفقیه: ۱ / ۱۵۰ روایت ۶۹۵.
۴- کافی: ۱ / ۱۰۷.
۵- همان، ص ۱۲۳.
۶- الکافی: ۱ / ۱۹۲.
۷- همان، ص ۱۴۹.
۸- در مواردی به صورت مطلق آمده ولی مقصود امام هادی ـ علیه السّلام ـ است مانند: کافی: ۱ / ۱۷۹؛ روایت ۹، باب ان الارض لاتخلو من حجّه.
۹- کافی: ۱ / ۲۲۶.
۱۰-همان، ۱۰۹.
۱۱-همان، ص ۳۰۸.
۱۲- همان: ۲ / ۱۵۱.
۱۳-همان: ۱ / ۳۴۱.
۱۴- همان: ۱ / ۳۱۲.
۱۵- همان، ص ۳۷۴.
۱۶- همان، ۱۷۷.
۱۷- همان، ۳۷۳.
۱۸- همان، ۱۴۸.
۱۹-همان، ۳۲۸.
۲۰- همان، ص ۳۳۲.
۲۱-علم الحدیث، شانه چی، ص ۱۹۴.
۲۲- بحار الانوار: ۴۶ / ۲۸۶، باب ۶، مکارم اخلاق؛ مستدرک الوسائل: ۱۸ / ۲۲۶/