امام صادق(ع) و کسب درآمد و اشتغالزایی
۱۳۹۸/۰۲/۳۰
–
۵۳۸ بازدید
سلام. ایا امام صادق (ع) به شاگردان خود که در مکتب جعفری ایشان حضور بهم رسانده و درس می اموختند، مستمری یا حقوقی یا پولی چرداخت می کردند یا خیر؟ متشکرم
خیر چنین فرهنگی مبنی بر پرداخت حقوق به شاگردان درسی و علمی در آن زمان وجود نداشت ودر جایی از تاریخ هم برخورد نکردیم، اما امام(ع) همواره از فقرا و مستمندان بخصوص شیعیان دستگیری داشتهاند. ویا با پول خود با عنوان مضاربه در تجارت برای برخی ایجاد شغل میکردند .
عبدالاعلی میگوید: در اطراف مدینه، در یکی از راهها در هوای گرم تابستان امام صادق (علیهالسلام) را دیدم و گفتم: فدای تو بشوم تو با این مقام و عظمت چطور در این روز گرم خود را به مشقت انداختهای؟! امام فرمود: ای عبدالاعلی! آمدم کار بکنم و روزی حلال به دست آورم تا از مانند تو بینیاز گردم.(وسایل ج ۱۲ ص ۱۰ ح ۲)
ابو عمرو شیبانی میگوید: روزی امام صادق (علیهالسلام) را در هوای گرم دیدم که بیل گرفته؛ روپوش سفتی هم پوشیده بود، در باغ خود کار میکرد و عرق میریخت، گفتم: فدایت شوم بیل را به من بده تا من بهجای تو کار کنم. امام فرمود: من دوست دارم که انسان برای اداره زندگی خود ناراحتی گرمای آفتاب را بچشد. (همان، ص ۲۳ ح ۷ باب ۹).
ابو بصیر میگوید: از امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که فرمود: من در برخی از باغاتم کار میکنم و عرق میریزم بااینکه کسانی هستند که آن کار را انجام بدهند ولی من خودم آن کارها را میکنم تا خداوند ببیند که من در پی به دست آوردن روزی حلال هستم.(همان، ص۲۳ ح ۸).
محمد بن عذافر به نقل از پدرش میگوید: امام صادق (علیهالسلام) مبلغ ۱۷۰۰ دینار به پدرم داد و گفت: با این تجارت بکن و امام فرمود: من عاشق سود نیستم و فقط میخواهم خداوند ببیند که در پی کسب روزی حلال هستم. پدرم میگوید: من با این یکهزار و هفتصد دینار تجارت کردم و برای امام صادق (علیهالسلام) یکصد دینار سود از تجارت آوردم و به آن حضرت گفتم: سهم سود شما یکصد دینار است. امام خوشحال شد و فرمود: آن را هم روی سرمایه من بگذار و تجارت بکن. پدرم با این اموال امام صادق (علیهالسلام) تجارت میکرد و پدرم پس از چندی مُرد. از سوی امام صادق (علیهالسلام) پیام آمد که مبلغ ۱۸۰۰ دینار ما را به عمر بن یزید تحویل بدهید. (همان، ص ۲۶ باب ۱۱ ح اول)،
عبدالاعلی میگوید: در اطراف مدینه، در یکی از راهها در هوای گرم تابستان امام صادق (علیهالسلام) را دیدم و گفتم: فدای تو بشوم تو با این مقام و عظمت چطور در این روز گرم خود را به مشقت انداختهای؟! امام فرمود: ای عبدالاعلی! آمدم کار بکنم و روزی حلال به دست آورم تا از مانند تو بینیاز گردم.(وسایل ج ۱۲ ص ۱۰ ح ۲)
ابو عمرو شیبانی میگوید: روزی امام صادق (علیهالسلام) را در هوای گرم دیدم که بیل گرفته؛ روپوش سفتی هم پوشیده بود، در باغ خود کار میکرد و عرق میریخت، گفتم: فدایت شوم بیل را به من بده تا من بهجای تو کار کنم. امام فرمود: من دوست دارم که انسان برای اداره زندگی خود ناراحتی گرمای آفتاب را بچشد. (همان، ص ۲۳ ح ۷ باب ۹).
ابو بصیر میگوید: از امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که فرمود: من در برخی از باغاتم کار میکنم و عرق میریزم بااینکه کسانی هستند که آن کار را انجام بدهند ولی من خودم آن کارها را میکنم تا خداوند ببیند که من در پی به دست آوردن روزی حلال هستم.(همان، ص۲۳ ح ۸).
محمد بن عذافر به نقل از پدرش میگوید: امام صادق (علیهالسلام) مبلغ ۱۷۰۰ دینار به پدرم داد و گفت: با این تجارت بکن و امام فرمود: من عاشق سود نیستم و فقط میخواهم خداوند ببیند که در پی کسب روزی حلال هستم. پدرم میگوید: من با این یکهزار و هفتصد دینار تجارت کردم و برای امام صادق (علیهالسلام) یکصد دینار سود از تجارت آوردم و به آن حضرت گفتم: سهم سود شما یکصد دینار است. امام خوشحال شد و فرمود: آن را هم روی سرمایه من بگذار و تجارت بکن. پدرم با این اموال امام صادق (علیهالسلام) تجارت میکرد و پدرم پس از چندی مُرد. از سوی امام صادق (علیهالسلام) پیام آمد که مبلغ ۱۸۰۰ دینار ما را به عمر بن یزید تحویل بدهید. (همان، ص ۲۶ باب ۱۱ ح اول)،