۱۳۹۸/۰۲/۲۸
–
۵۱۱ بازدید
منظور از دابه الارض در قران چیست ؟
واژه «دابة»، از نظر معنا، جنبنده ای است که قابل اطلاق بر انسان و غیر انسان است.[1] امّا در این که «جنبنده زمینى» در آیه شریفه چه موجودی است و برنامه و رسالت او چگونه است؟ قرآن به صورت سربسته بیان کرده و مى گوید: موجود متحرّک و جنبنده اى است که خدا او را از زمین در آستانه رستاخیز، ظاهر مى سازد. او با مردم سخن مى گوید و سخنش این است که مردم به آیات خدا ایمان نمى آورند. بدیهى است با آن شرایط که در آن زمان رخ خواهد داد و کلامی که «دابّة الارض» می گوید، منکران به خود مى آیند و از گذشته تاریک خویش پشیمان مى شوند، ولى چه سود که راه بازگشت بسته است.در باره جزئیّات و ویژگی های «دابّة الأرض» در روایات و منابع تفسیری، مطالبی گفته شده که برخی از آنها را بیان می کنیم:1. گروهى آن را یک موجود جاندار و جنبنده غیر عادى از غیر جنس انسان دانسته و معتقدند مصداق این کلمه همان حیوان است.[2] در بعضی از روایات نیز از او با شکلى عجیب یاد شده و ویژگی های مختلفی را برای او ذکر کرده اند.[3]2. جمعى دیگر به پیروى از روایات متعدّد دیگری که در این زمینه وارد شده او را یک انسان مى دانند، یک انسان فوق العاده، یک انسان متحرّک و جنبنده و فعال که در آخر الزمان ظاهر مى شود و یکى از کارهاى اصلیش جدا ساختن مسلمانان از منافقان و علامت گذارى آنها است.[4]برخی از مفسّران نیز با استناد به روایاتی که در ذیل آیه شریفه آمده، قول دوم را پذیرفته اند؛ و در تأویل آن به روایاتی تمسّک کرده اند که دابة الارض را، شخص امام على (ع) می داند.[5]گفتنی است احادیث دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که مى توان از «دابة الارض» مفهوم کلى ترى را استفاده کرد که بر هر یک از پیشوایان بزرگ که در آخر زمان قیام و حرکت فوق العاده مى کنند و حق و باطل و مؤمن و کافر را از هم مشخص مى سازند، منطبق شود.[6]پی نوشت ها:
[1] . قرشى، سید على اکبر، احسن الحدیث ، ج 1، ص 29، بنیاد بعثت ، تهران، 1377ش.
[2] . صادقى تهرانى، محمد، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، ص 384، نشر مؤلف، قم، چاپ اول، 1419ق.
[3] . ابوالفتوح رازى، حسین بن على ، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن ، ج 15، ص 73، تحقیق: یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى ، مشهد، 1408 ق.
[4] . تفسیر نمونه، ج 15، ص 552.
[5] .حسینى استرآبادى، سید شرف الدین على ، تأویل الآیات الظاهرة، ص 399 و 400، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1409 ق؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 39، ص 243،دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[6] . تفسیر نمونه، ج 15، ص 554.
[1] . قرشى، سید على اکبر، احسن الحدیث ، ج 1، ص 29، بنیاد بعثت ، تهران، 1377ش.
[2] . صادقى تهرانى، محمد، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، ص 384، نشر مؤلف، قم، چاپ اول، 1419ق.
[3] . ابوالفتوح رازى، حسین بن على ، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن ، ج 15، ص 73، تحقیق: یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى ، مشهد، 1408 ق.
[4] . تفسیر نمونه، ج 15، ص 552.
[5] .حسینى استرآبادى، سید شرف الدین على ، تأویل الآیات الظاهرة، ص 399 و 400، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1409 ق؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 39، ص 243،دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[6] . تفسیر نمونه، ج 15، ص 554.