حضرت زینب(س) در کربلا-فرزندان حضرت زینب(س)
۱۳۹۸/۰۲/۲۳
–
۹۸۰ بازدید
طفلان حضرت زینب چند ساله بودند؟
فرزندان حضرت زینب(س) طفل نبودند بلکه جنگآور و رشید بودند چرا که خود حضرت زینب سلام الله علیها در پنجم جمادی الاولی سال پنجم هجری متولد شد و در 15 رجبِ سال 65 ه ق وفات کرد و با توجه به این که واقعه عاشور سال 61 هجری قمری اتفاق افتاده است ایشان در آن زمان 56 سال داشتند.دو (یا به نقل برخی سه) پسر از فرزندان حضرت زینب(س) از همسرشان عبدالله بن جعفر در واقعه کربلا حضور داشته و ایشان را همراهی میکردند. آنها در رکاب دایی بزرگوارشان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به شهادت رسیدند. حضرت زینب پس از شهادت علی اکبر(ع) آنان را آماده نبرد و جان فشانی در راه حق نمود. آنان را میتوان جزء اولین شهدای بنیهاشم معرفی نمود که به طور خلاصه و مستند در ادامه به آن اشاره میشود:1- عَوْن بنعبداللّه بنجعفر**
سومین شهید از بنیهاشم، عَوْن بنعبداللّه بنجعفر بود.[1]عَوْن بنعبداللّه به میدان رفت و چنین رجز می خواند:
إن تنکرونی فأنا ابنجعفر شهید صدق فی الجنان أزهر
یطیر فیها بجناح أخضر کفی بهذا شرفاً فی المحشر
اگر مرا نمی شناسید من پسر جعفر [طیار] هستم. آن شهید راستین که در بهشت، نورانی است و با بالهای سبز پرواز می کند و همین شرافت برای روز محشر کافی است.
او سه سواره و هیجده پیاده را از دشمنان کشت و خود به دست عبداللّه بنقُطْنَة (قُطْبَة) طائی کشته شد.[2]2- محمّد بنعبداللّه بنجعفر
سپس محمّد بنعبداللّه بنجعفر به میدان رفت در حالی که چنین رجز می خواند:
نَشکُوا اِلَی اللَّهِ مِنَ الْعُدْوانِ فِعالَ قَوْمٍ فِی الرَّدی عمْیانِ
قَدْ تَرَکوُا مَعالِمَ القُرْآنِ و أَظْهَروا الْکُفْرَ مَعَ الطُّغْیانِ
«از ستمگری و کردار دشمنانی که با کوری به فرومایگی افتاده اند به خداوند شکایت می کنیم، اینان نشانه های قرآن را رها کرده و کفر و سرکشی را آشکار ساخته اند».
وی سخت جنگید تا به شهادت رسید.[3] ابنشهراشوب میگوید: او ده نفر از دشمنان را از پای در آورد.[4] او سرانجام به دست عامر بن نَهْشَل تِیْمی به شهادت رسید.[5]3- شهادت عبیداللّه بنعبداللّه بنجعفر
ابوالفرج اصفهانی[6] و ابنشهراشوب[7] عبیداللّه بنعبداللّه بنجعفر را جزء شهدای کربلا ذکر کرده اند، که به دست بِشْر بنحُویطر قانصی کشته شد. ـ جعفر طیّار.
پینوشتها:
[1] ـ طبری، تاریخ الامم والملوک، ج5، ص447؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ج3، ص406؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص107.
[2] ـ . ابنشهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 115؛ طبری،تاریخ الامم والملوک، ج5، ص447؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ج3، ص406 ؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص107؛ خوارزمی، مقتل الحسین ، ج2، ص27.
[3] ـ خوارزمی، پیشین، ج2، ص26.
[4] ـ ابنشهراشوب، پیشین، ج4، ص115.
[5] ـ طبری، پیشین، ج5، ص447؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ج3، ص406؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص107.
[6] ـ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 61.
[7] ـ ابنشهراشوب، مناقب آلابیطالب، ج4، ص115.
سومین شهید از بنیهاشم، عَوْن بنعبداللّه بنجعفر بود.[1]عَوْن بنعبداللّه به میدان رفت و چنین رجز می خواند:
إن تنکرونی فأنا ابنجعفر شهید صدق فی الجنان أزهر
یطیر فیها بجناح أخضر کفی بهذا شرفاً فی المحشر
اگر مرا نمی شناسید من پسر جعفر [طیار] هستم. آن شهید راستین که در بهشت، نورانی است و با بالهای سبز پرواز می کند و همین شرافت برای روز محشر کافی است.
او سه سواره و هیجده پیاده را از دشمنان کشت و خود به دست عبداللّه بنقُطْنَة (قُطْبَة) طائی کشته شد.[2]2- محمّد بنعبداللّه بنجعفر
سپس محمّد بنعبداللّه بنجعفر به میدان رفت در حالی که چنین رجز می خواند:
نَشکُوا اِلَی اللَّهِ مِنَ الْعُدْوانِ فِعالَ قَوْمٍ فِی الرَّدی عمْیانِ
قَدْ تَرَکوُا مَعالِمَ القُرْآنِ و أَظْهَروا الْکُفْرَ مَعَ الطُّغْیانِ
«از ستمگری و کردار دشمنانی که با کوری به فرومایگی افتاده اند به خداوند شکایت می کنیم، اینان نشانه های قرآن را رها کرده و کفر و سرکشی را آشکار ساخته اند».
وی سخت جنگید تا به شهادت رسید.[3] ابنشهراشوب میگوید: او ده نفر از دشمنان را از پای در آورد.[4] او سرانجام به دست عامر بن نَهْشَل تِیْمی به شهادت رسید.[5]3- شهادت عبیداللّه بنعبداللّه بنجعفر
ابوالفرج اصفهانی[6] و ابنشهراشوب[7] عبیداللّه بنعبداللّه بنجعفر را جزء شهدای کربلا ذکر کرده اند، که به دست بِشْر بنحُویطر قانصی کشته شد. ـ جعفر طیّار.
پینوشتها:
[1] ـ طبری، تاریخ الامم والملوک، ج5، ص447؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ج3، ص406؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص107.
[2] ـ . ابنشهراشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 115؛ طبری،تاریخ الامم والملوک، ج5، ص447؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ج3، ص406 ؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص107؛ خوارزمی، مقتل الحسین ، ج2، ص27.
[3] ـ خوارزمی، پیشین، ج2، ص26.
[4] ـ ابنشهراشوب، پیشین، ج4، ص115.
[5] ـ طبری، پیشین، ج5، ص447؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ج3، ص406؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص107.
[6] ـ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 61.
[7] ـ ابنشهراشوب، مناقب آلابیطالب، ج4، ص115.