۱۳۹۷/۱۰/۰۶
–
۱۰۹۹ بازدید
اینکه زلزله میاد,خب حتما که خدا میتونه مانعش بشه.شما نگید که به خاطر گناه مردمه مثل بعضی از این کارشناسا.خدایی که مهربون و تواناس اگه هم میتونه و هم مهربونه که حتما هست چرا مانع اینجور مساله ها نمیشه؟
آیا این زمین لرزه ناشی از غضب خداوند و در واقع عذاب او بوده است , یا تنها حادثه ای طبیعی و اجتناب ناپذیر است؟تمام وقایع و حوادث جهان هستی , تابع قانون علیت است ; به این معنی که برای ظهور و وقوع هر پدیده یا حادثه ای , علتی وجود دارد و در واقع هر پدیده ای , معلول پدیده یا علتی دیگر است . این اصل (اصل علیت ) , اصلی است که انسان , به طور فطری , قائل به جهانشمول بودن آنست و شک و تردیدی در آن راه ندارد. اساس تلاش انسان برای گسترش علوم مختلف تجربی , به همین معناست ; به عبارت دیگر , علوم تجربی سعی در کشف علل وقوع حوادث و پدیده ها دارند و این , خود , برپایه اصل علیت استوار است . از سوی دیگر , انسان به طور غریزی , کنجکاو بوده و با مشاهده هر پدیده , به دنبال علت وقوع آن می گردد. همینطور با مشاهده ظهور یک علت , ظهور و حدوث معلول را پیش بینی می کند. برای مثال , انسان با شنیدن یک صدای بلند , به طرف صدا برگشته و بدنبال علت ایجاد آن صدا می گردد. همینطور انسان با مشاهده ابرهای تیره در آسمان , بارش باران را پیش بینی می کند. مجموعه این امور , حاکی از آنست که انسان , به طور فطری به اصل علیت قائل بوده و وقوع هر پدیده ای را معلول علتی می داند. به این ترتیب , واضح است که تمامی پدیده های جهان هستی , براثر دلیلی به وقوع می پیوندند. برهمین اساس , علوم تجربی با مطالعه پیرامون علت پدیده ها , سعی در شناخت و پیش بینی آنها دارد. در همین زمینه نیز مطالعات زمین شناسی , علت بروز « پدیده زلزله » را فعل و انفعالات درونی زمین می دانند که با ایجاد حرکت در صفحات پوسته زمین , موجب ایجاد لرزش در سطح زمین می گردد. به این ترتیب , قوانینی طبیعی پیدا می شوند که می توانند وقوع پدیده های مختلف را توجیه کنند. طبق یکی از این قوانین , در منطقه ای که گسل قرار دارد , همیشه امکان بروز زلزله وجود دارد و به این شکل , زلزله امری طبیعی خواهد بود. از سوی دیگر , در تعالیم اسلامی , مکررا به پدیده هایی چون زلزله , طوفان و سیل , صاعقه و… اشاره شده است در نگاه فلسفی گاهی نافرمانی مردم هم علتی برای اینگونه حوادث بوده است . به این ترتیب , روشن است که تمام پدیده هاو حوادث جهان هستی , به فرمان بی واسطه خداوند و تحت نظارت و اراده او صورت می گیرند. برای مثال , اینکه بادها بوزند , و اینکه ابرها را با خود حمل کنند , و نیز اینکه به سمت چه شهر و دیاری بوزند , و هم اینکه ابرها بر زمین باران فرو ریزند , و باز اینکه از این باران , از زمین , دانه ها رویانیده شود , همگی و در هر مرحله , به فرمان و اراده خدا انجام می گیرد. درعین حال , انسانها با مطالعه علوم تجربی و چگونگی کار طبیعت , قوانینی می یابند که مراحل مذکور را بیان کرده و پدیده های طبیعی را توجیه می کند. به این ترتیب , این نتیجه حاصل می شود که خداوند , اراده خود را توسط ابزارهای طبیعی و با اسباب و وسائل به انجام می رساند. برای مثال , خداوند برای رویانیدن دانه , کافیست به زمین فرمان دهد که دانه برویاند , و دیگر نیازی به باد و ابر و باران نیست ; اما اینکه خداوند تمام این اسباب را با این هماهنگی به کار گرفته است تا پدیده ای مثل روییدن دانه از زمین صورت پذیرد , سنت الهی است که برای انجام امور , از اسباب استفاده گردد. و اساسا فرمان اسلام به مسلمانان برای تدبر و تامل در کار طبیعت و مطالعه آن و فراگیری علوم , همگی به همین معناست که در طبیعت , قوانینی وجود دارند که پدیده های طبیعی , از آنها تبعیت می کنند و این در تضاد و مخالفت با اراده مطلقه خداوند نیست , بلکه اساسا اراده خداوند براین است که کار طبیعت برحسب نظم و حساب انجام پذیرد. حتی از نظر فلاسفه می توان گفت که هنگامی که خداوند , عذابی را بر قومی نازل می کند , قوانین طبیعی نقض نمی شوند و کاری خلاف عادت طبیعت انجام نمی شود , بلکه این اراده خداوند است که از طریق اسباب و قوانین طبیعت , عذاب را بر قومی نازل می کند. معجزات همچنین به این شکل , وقوع معجزات پیامبران نیز نقض قانون علیت نخواهد بود; چرا که علم بشری محدود است و وقوع حادثه ای که از حیطه علم بشر خارج باشد , به معنای مخالفت با عادت طبیعت نیست . برای مثال , خارج شدن شتر از کوه به دعای حضرت صالح علیه السلام , هرچند با قوانینی که ما تاکنون از طبیعت شناخته ایم , سازگاری ندارد , اما خلاف عادت طبیعت و نقض قانون علیت نیست ; چرا که مشکل , از محدود بودن علم ما است ; زیرا وقوع یک پدیده , لزوما محصور به یک علت نیست بلکه ممکن است دهها علت مختلف , موجب وقوع یک پدیده واحد شوند. برای مثال , انواع بیماریها , ضربه و تصادف , و بسیاری از اسباب و علل دیگر , همگی باعث مرگ انسان می شوند. به همین شکل , یک پدیده مادی می تواند نتیجه یک علت مادی یا یک علت معنوی باشد. برای مثال , مرگ انسان , ناشی از کار افتادن اعضای حیاتی بدن انسان و نابودی هماهنگی بین آنهاست این چیزی است که علم زیست شناسی , بعنوان مرگ معرفی می کند. از سوی دیگر , شکی نیست که مرگ انسان , در نتیجه قبض روح انسان توسط حضرت ملک الموت علیه السلام یا دیگر فرشتگان علیهم السلام و به دستور حضرت حق جل و علا انجام می گیرد و چه بسا افرادی که از نظر علم زیست شناسی , مرگ آنها قطعی بود , اما به دلیل اراده خداوند و عدم تحقق علت غیرمادی , مرگ برای آنها حاصل نشد; و چه بسا افرادی که بدون دلیل واضح زیست شناسی , جهان را ترک گفتند. لذا عدم توانایی علوم تجربی در توجیه یک پدیده , به آن معنا نیست که آن پدیده , قانون علیت یا عادت طبیعت را نقض کرده است , بلکه هر پدیده , براثر علت یا عللی به وجود می آید , خواه , این علت یا علتها در حیطه درک علمی انسان باشند و خواه نباشند. با نتیجه گیری از مباحث فوق , این مطلب حاصل می شود که اولا همه پدیده ها , ناشی از اراده مطلق خداوند هستند; ثانیا اراده خداوند می تواند توسط اسباب طبیعی صورت گیرد , و اینکه یک پدیده طبیعی می تواند هم دلیل مادی داشته باشد و هم دلیل یا دلایل غیرمادی . به این ترتیب , می توان گفت وقوع حوادثی مثل سیل , زلزله و… هر چند حوادثی طبیعی و با علل و قوانین طبیعی هستند , اما تحت اراده مطلق خداوند هستند. می توانند حاصل عذاب یا رحمتی از خداوند باشند . توجه به این نکته نیز لازم است که لزوما هر کس که در نتیجه حادثه ای کشته یا زخمی می شود , مورد عذاب خداوند نبوده و شاید این حادثه اساسا مایه رحمت برای او باشد; چرا که خداوند , تنها عالم به همه حقایق است و ممکن است رحمت او برای یک نفر , کشته شدن در اثر یک حادثه طبیعی باشد. لذا شکی نیست که اگر به مصداق آیه 96 سوره مبارکه اعراف , همه مردم , با ایمان و پرهیزکار گردند و به طاعت الهی همت گمارند , رحمت الهی بر آنان نازل می شود و اگر از طاعت حق روی گردان شوند و به اعمال زشت و ناپسند و نافرمانی خدا مشغول شوند , عذاب و غضب الهی بر آنها نازل می گردد , و برکت یا غضب خداوند هم برای تمام اقوام به یک شکل نخواهد بود; شاید حوادثی مثل زلزله , سیل و… برای قومی رحمت الهی باشند , در حالی که انسانها درک نمی کنند ـ « وعسی ان تکرهوا شیئا و هوخیرلکم » , « چه بسیار اموری که از آنان کراهت دارید و حال آنکه برای شما خیر هستند » ـ و غضب خدا نیز برای قومی در قالب بهره مندی آنان از بازیچه دنیا و زیبائی های آن و عمر بیشتر آنان , و در نتیجه ارتکاب معاصی بیشتر باشد ـ « و عسی ان تحبوا شیئا و هوشرلکم » , « چه بسیارند اموری که آنها را دوست می دارید و حال آنکه برای شما شر هستند » ـ چندان که بهره مندی از متاع دنیا و طول عمر , برای بسیاری مایه گناه و ضلالت بیشتر و کسب عذاب و عقاب افزونتر خواهد بود. در قرآن کریم نیز در آیه 155 از سوره مبارکه اعراف می خوانیم : « … پس چون صاعقه آنان را در گرفت موسی علیه السلام گفت : پروردگارا اگر می خواستی که همه آنان و مرا نیز هلاک کنی می کردی ; آیا ما را به فعل سفیهان ما هلاک خواهی کرد این کار جز امتحان تو نیست و در این امتحان هر که را خواهی گمراه و هر که را خواهی هدایت می کنی ; تو مولا و سرپرست مایی پس بر ما ببخش و ترحم کن که تو بهترین آمرزندگانی . » این آیه و نیز اشاره به نجات مومنان از عذاب الهی در بسیاری از آیات دیگر قرآن کریم , مبین این واقعیت است که خداوند هرچند بر گنه کاران عذاب نازل کند , مومنان را بدان گرفتار نخواهد کرد; بلکه آن واقعه , آزمایش برای آنها خواهد بود تا خداوند آنکه را که می خواهد گمراه و آنکه را می خواهد هدایت فرماید; همانطور که در آیه « 94 » همین سوره می خوانیم : « ما هیچ پیغمبری به هیچ شهر و دیاری نفرستادیم مگر آنکه اهلش را به شدائد و محن تضرع و زاری کنند;]به درگاه خداوند[مبتلا ساختیم , باشد که سپس آن سختیها را به آسانی و خوشی تبدیل کردیم , چندان که فراموش کرده و گفتند : « آن رنج و محن به پدران ما]آنان آنرا[ رسید » , ما هم به ناگاه آنان را به کفر اعمالشان عقاب کردیم درحالی که از توجه به آن غافل بودند. » از این آیه شریفه درمی یابیم که نزول سختی ها و محنت ها از سوی خداوند , اول بار برای هشیار ساختن مردم است تا به درگاه الهی باز گشته و تضرع و زاری کنند , اما پس از آن , چون مردم از آن عذاب غافل آنرا[شده و آنرا فراموش کردند و خود را از آن دور دیدند , باز به گناه روی می آورند , و در]مخصوص پدرانشان یافتند نتیجه در همان حال غفلت به عذاب و عقاب الهی گرفتار می گردند. به این ترتیب , اگر مردم با نزول بلایای آسمانی , به سمت خداوند بازگشته و به درگاه او تضرع نمودند , بلا و محنت بر آنها به خوشی و آسانی تبدیل می شود و اگر از عذاب خداوند غافل گشتند (و به کارهای ناپسند روی آوردند) , مورد عقاب خداوند قرار خواهند گرفت . از مجموع سخنان فوق , این نتیجه به دست می آید که وقوع حوادثی مثل سیل , زلزله و… هم می توانند ناشی از عذاب خداوند باشند و هم رحمت او و هم حتی جمع این دو , به صورتی که برای عده ای رحمت و برای عده ای غضب و عذاب باشد. لذا اولا نباید با اتکا به علوم تجربی و طبیعی انگاشتن این پدیده ها با از وجه غیرمادی این پدیده ها و عذاب خداوند و طاعت او غافل ماند و ثانیا نباید با فوق طبیعی دانستن این پدیده ها , در شناخت علمی و طبیعی آنها و تلاش برای پیش بینی , و مقابله با خطرات آنها سستی و کوتاهی کرد.به نقل از همین پایگاه و (روزنامه جمهوری اسلامی، 16/3/83)