۱۳۹۷/۰۸/۱۸
–
۶۹۱ بازدید
آیا قرآن متناسب با فرهنگ عرب زبان ها نازل شده است؟
شمول پیام های قرآن کریم اعم از زمان و فرهنگ زمان نزول است ( البته ناظر به زمان و فرهنگ زمان نزول هم می باشد . )
قرآن در بیان پیام و آموزه هاى خود، از الفاظ، عبارات و مثال هاى رایج بین مردم عرب آن زمان استفاده کرده است؛ ولى آنچه فرهنگ ساز است، «پیام» آن مثال ها و عبارات است و «پیام ها» فراتر از محدودیت زمان، مکان و قوم خاصى است. روشن است که اهداف قرآن، در آن مثال ها و مصادیق محدود نمى گردد؛ ولى براى تفهیم و محاوره، گریزى از آنها نیست. مفاهیم و معانى بلند و ژرف، از رهگذر آن مثال ها و مصادیق، پى گیرى مى شود و نتایج معرفتى، اخلاقى و هدایتى را براى عموم مردم به ارمغان مى آورد.
بنابراین عربى بودن قرآن و به کارگیرى بعضى از مثال هاى رایج در حجاز، به جهت آن است که مخاطبان اولیه قرآن، مردم آن سامان بودند. اما زبان عربى، موجب محدودیت ارسال پیام و بیان اهداف قرآن به مردم عرب نیست؛ بلکه براى همگان و به طور همیشه، قابل استفاده است و این دو با هم منافات ندارد؛ چنان که در آیات نخستین سوره ابراهیم علیه السلام آمده است:
«الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ … وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ»۱۰۱؛ «کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را از تاریکى ها به سوى روشنایى بیرون آورى … و ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم».
با توجه به اینکه قرآن، بیانگر همه چیز است۱۰۲ و محدود در زمان و مکان مشخصى نیست۱۰۳ و همه را به تدبر و اندیشه در معانى خود دعوت کرده است؛۱۰۴ معلوم مى شود که واژگان اختصاصى، محدودیتى در ارتباط با اهداف بلند آن پدید نمى آورد و اگر چنین تأثیرى هم داشته باشد، با توجّه به بطون قرآن، جایگاه خود را نزد هر مخاطبى حفظ خواهد کرد. این از ویژگى ها و معجزات قرآن است که گاهى از عبارات و زبان ویژه یک منطقه، استفاده مى کند؛ ولى براى سایر مناطق و فرهنگ ها نیز قابل استفاده است و گاهى تعبیرات را به گونه اى مى آورد که چند منظوره بوده و همه آنها پذیرفتنى است.۱۰۵
البته در قرآن تنها برخى از نمونه هاى رایج در منطقه حجاز، گزینش و از آنها یاد شده است. این موارد به گونه اى است که علاوه بر ملموس بودن براى عرب ها، مورد پذیرش جامعه بشرى و قابل توجه براى دیگران نیز مى باشد.
به عنوان مثال اگر از دقت و تأمل در شتر ـ که جایگاه ویژه اى در زندگى ساکنان شبه جزیره دارد ـ یاد شده است:
«أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَى الاْءِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ»۱۰۶.
علاوه بر پیام کلى (دقت در آفریده هاى خدا در هر مکان و نقطه اى از جهان) پیام ویژه اى نیز دارد و آن اینکه دقت در ویژگى هاى این حیوان، حتى براى مردم مناطق دیگر نیز اسرار بسیارى را روشن خواهد ساخت.
عربى بودن زبان قرآن نیز اگر چه به جهت بعثت پیامبر صلى الله علیه و آله در میان عرب زبانان بوده است؛ اما خود زبان عربى داراى امتیازات فراوانى نسبت به زبان هاى دیگر است و چه بسا حکمت خداوند بر این اساس بوده که دین خاتم و کامل خود را با زبان کامل و مبین به ظهور رساند.
در پایان گفتنى است؛ استفاده از زبان یک قوم، غیر از استفاده از فرهنگ آن قوم است. قرآن اگرچه به زبان عربى است؛ ولى فرهنگ نوینى را با خود به همراه آورده و در موارد بسیارى، با عناصر فرهنگى حاکم بر شبه جزیره، به مخالفت برخاسته و آنها را نسخ کرده است. علاوه بر این قرآن براى خود، زبان و ادبیات مستقلى دارد. اسلوب آن پدیده اى بى نظیر در ادبیات عرب است. زبان قرآن، همان «زبان فطرت» بشرى است، از همین رو پیام آن براى همه انسان ها، قابل درک و پذیرش است.
منبع: hadana.ir
پاورقی ها:
۱۰۱. ابراهیم ۱۴، آیات ۱ و ۴.
۱۰۲. نحل ۱۶، آیه ۸۹.
۱۰۳. ص ۳۸، آیه ۸۷ و انبیاء (۲۱)، آیه ۱۰۷.
۱۰۴. ص ۳۸، آیه ۲۹.
۱۰۵. ر.ک: مطهرى، مرتضى، آشنایى با قرآن، ج ۴، ص ۱۳۴.
۱۰۶. «آیا به شتر نمى نگرند که چگونه آفریده شده است»؛ غاشیه ۸۸، آیه ۱۷.
قرآن در بیان پیام و آموزه هاى خود، از الفاظ، عبارات و مثال هاى رایج بین مردم عرب آن زمان استفاده کرده است؛ ولى آنچه فرهنگ ساز است، «پیام» آن مثال ها و عبارات است و «پیام ها» فراتر از محدودیت زمان، مکان و قوم خاصى است. روشن است که اهداف قرآن، در آن مثال ها و مصادیق محدود نمى گردد؛ ولى براى تفهیم و محاوره، گریزى از آنها نیست. مفاهیم و معانى بلند و ژرف، از رهگذر آن مثال ها و مصادیق، پى گیرى مى شود و نتایج معرفتى، اخلاقى و هدایتى را براى عموم مردم به ارمغان مى آورد.
بنابراین عربى بودن قرآن و به کارگیرى بعضى از مثال هاى رایج در حجاز، به جهت آن است که مخاطبان اولیه قرآن، مردم آن سامان بودند. اما زبان عربى، موجب محدودیت ارسال پیام و بیان اهداف قرآن به مردم عرب نیست؛ بلکه براى همگان و به طور همیشه، قابل استفاده است و این دو با هم منافات ندارد؛ چنان که در آیات نخستین سوره ابراهیم علیه السلام آمده است:
«الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ … وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ»۱۰۱؛ «کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را از تاریکى ها به سوى روشنایى بیرون آورى … و ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم».
با توجه به اینکه قرآن، بیانگر همه چیز است۱۰۲ و محدود در زمان و مکان مشخصى نیست۱۰۳ و همه را به تدبر و اندیشه در معانى خود دعوت کرده است؛۱۰۴ معلوم مى شود که واژگان اختصاصى، محدودیتى در ارتباط با اهداف بلند آن پدید نمى آورد و اگر چنین تأثیرى هم داشته باشد، با توجّه به بطون قرآن، جایگاه خود را نزد هر مخاطبى حفظ خواهد کرد. این از ویژگى ها و معجزات قرآن است که گاهى از عبارات و زبان ویژه یک منطقه، استفاده مى کند؛ ولى براى سایر مناطق و فرهنگ ها نیز قابل استفاده است و گاهى تعبیرات را به گونه اى مى آورد که چند منظوره بوده و همه آنها پذیرفتنى است.۱۰۵
البته در قرآن تنها برخى از نمونه هاى رایج در منطقه حجاز، گزینش و از آنها یاد شده است. این موارد به گونه اى است که علاوه بر ملموس بودن براى عرب ها، مورد پذیرش جامعه بشرى و قابل توجه براى دیگران نیز مى باشد.
به عنوان مثال اگر از دقت و تأمل در شتر ـ که جایگاه ویژه اى در زندگى ساکنان شبه جزیره دارد ـ یاد شده است:
«أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَى الاْءِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ»۱۰۶.
علاوه بر پیام کلى (دقت در آفریده هاى خدا در هر مکان و نقطه اى از جهان) پیام ویژه اى نیز دارد و آن اینکه دقت در ویژگى هاى این حیوان، حتى براى مردم مناطق دیگر نیز اسرار بسیارى را روشن خواهد ساخت.
عربى بودن زبان قرآن نیز اگر چه به جهت بعثت پیامبر صلى الله علیه و آله در میان عرب زبانان بوده است؛ اما خود زبان عربى داراى امتیازات فراوانى نسبت به زبان هاى دیگر است و چه بسا حکمت خداوند بر این اساس بوده که دین خاتم و کامل خود را با زبان کامل و مبین به ظهور رساند.
در پایان گفتنى است؛ استفاده از زبان یک قوم، غیر از استفاده از فرهنگ آن قوم است. قرآن اگرچه به زبان عربى است؛ ولى فرهنگ نوینى را با خود به همراه آورده و در موارد بسیارى، با عناصر فرهنگى حاکم بر شبه جزیره، به مخالفت برخاسته و آنها را نسخ کرده است. علاوه بر این قرآن براى خود، زبان و ادبیات مستقلى دارد. اسلوب آن پدیده اى بى نظیر در ادبیات عرب است. زبان قرآن، همان «زبان فطرت» بشرى است، از همین رو پیام آن براى همه انسان ها، قابل درک و پذیرش است.
منبع: hadana.ir
پاورقی ها:
۱۰۱. ابراهیم ۱۴، آیات ۱ و ۴.
۱۰۲. نحل ۱۶، آیه ۸۹.
۱۰۳. ص ۳۸، آیه ۸۷ و انبیاء (۲۱)، آیه ۱۰۷.
۱۰۴. ص ۳۸، آیه ۲۹.
۱۰۵. ر.ک: مطهرى، مرتضى، آشنایى با قرآن، ج ۴، ص ۱۳۴.
۱۰۶. «آیا به شتر نمى نگرند که چگونه آفریده شده است»؛ غاشیه ۸۸، آیه ۱۷.