۱۳۹۷/۰۸/۱۱
–
۶۷۴ بازدید
این عبیدالله بن عباس که امام حسن علیه السلام او را فرمانده لشگرش کرد، همان ابن عباس معروف در نقل روایات است؟ اگر هست اخر به معاویه لعنت الله علیه پیوست یا نه؟ کربلا زنده بود؟ در قضیه فتنه داخل سپاه امام ابالفضل العباس سلام الله علیه کجا بود که با یک غرش شیرانه هر چه روبه بز دل را سر جا بنشونه؟
1. عباس عموی رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم دارای چندیدن پسر بود. ابن عباس مشهور عبد الله بن عباس است که روایات بسیاری را از رسول خدا و امیر مومنان علیهما السلام نقل می کند .اما فرزند عباس که به عنوان فرمانده سپاه امام حسن علیه السلام برگزیده شد عبید الله بن عباس است، نه ابن عباس معروف! وی تقریباً دو سال پیش از هجرت پیامبر در مکه متولد شده بود. عبیدالله بن عباس فرمانده لشگر امام حسن (علیه السلام) نتوانست در برابر پیشنهادهای معاویه مقاومت کند و به راحتى فریب خورد و با عده ای زیادى از زیردستان خود در حدود هشت هزار نفر شبانه به اردوگاه معاویه پیوست و سپاهیان امام را بدون فرمانده رها کرد.[1] این درحالى بود که در دوره امام على (علیه السلام) فرستاده معاویه به مکه دو فرزند خردسال عبیدالله بن عباس را سر بریده بود.[2] انتظار آن بود که عبیدالله نه به خاطر امام بلکه به خاطر دو فرزندى که معاویه از او کشته بود به معاویه نپیوندد، ولى دنیا طبى او تمام خاطرات تلخش را نیز به فراموشى سپرد.صبحگاه وقتى سپاه امام براى نماز حاضر شدند، عبیدالله بن عباس غایب بود.به نقل برخی تاریخ نویسان عبیدالله پس از صلح همراه با سایر هاشمیان ویاران امام به مدینه رفته، ساکن آنجا شد و بقیهٔ عمر خود را در مدینه گذراند و در دوران خلافت معاویه در سال ۵۸ هجری درگذشت. لذا او در حادثه کربلا در قید حیات نبود .
2. ائمه علیهمالسلام در تمام کارهای اجتماعی مسیر طبیعی و عادی را مییمودند وتا جایی پیش میرفتند که از حمایت مردم بهرهمند بودند اما وقتی مردم از آنها حمایت نمیکردند و از دور امام متفرق میشدند و به امام خیانت میشد یا مردم از امام رویگردان میشدند آنها دست از مبارزه برمیداشتند و راهی دیگر انتخاب میکردند وهیچگاه از طریق معجزات یا امور خارقالعاده هدفی را دنبال نمیکردند، لذا شجاعت حضرت ابوالفضل(ع) در جایی که یاران امام به او خیانت میکنند کافی نیست و کاری از پیش نمیبرد.
پینوشت:
1 – مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار بیروت ، الوفا، چاپ دوم 1403 ،ج44 ،ص51 و یعقوبى، احمدبن ابى یعقوب؛ تاریخ یعقوبى، محمد ابراهیم آیتى، تهران، انتشارات علمى فرهنگى، چاپ هشتم، 1378، ج2، ص141
2- یعقوبى، همان، ج2، ص107
2. ائمه علیهمالسلام در تمام کارهای اجتماعی مسیر طبیعی و عادی را مییمودند وتا جایی پیش میرفتند که از حمایت مردم بهرهمند بودند اما وقتی مردم از آنها حمایت نمیکردند و از دور امام متفرق میشدند و به امام خیانت میشد یا مردم از امام رویگردان میشدند آنها دست از مبارزه برمیداشتند و راهی دیگر انتخاب میکردند وهیچگاه از طریق معجزات یا امور خارقالعاده هدفی را دنبال نمیکردند، لذا شجاعت حضرت ابوالفضل(ع) در جایی که یاران امام به او خیانت میکنند کافی نیست و کاری از پیش نمیبرد.
پینوشت:
1 – مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار بیروت ، الوفا، چاپ دوم 1403 ،ج44 ،ص51 و یعقوبى، احمدبن ابى یعقوب؛ تاریخ یعقوبى، محمد ابراهیم آیتى، تهران، انتشارات علمى فرهنگى، چاپ هشتم، 1378، ج2، ص141
2- یعقوبى، همان، ج2، ص107