۱۳۹۷/۰۷/۱۱
–
۱۸۲۶ بازدید
سلام چون کسی به من تهت زد من به او فش ناسزاگفتم آیامن منجر به گناه شدم؟
پرسشگر گرامی ، جهت دریافت پاسخ به نکات زیر توجه نمایید :الف ) فحش هر حرفی را که در عرف وشرع زشت و ناپسند باشد وبگویند فحش است ، را شامل می شود الف ) فحش وناسزا : سب یعنی فحاشی کردن، فحش دادن در اسلام نهی شده ، اعم از اینکه ناموسی باشد ویا نباشد واز محرمات الهی است وسب هر چقدر زشت ترباشد گناه بیشتری دارد! گاهی شخص با سب کردن تهمت هم می زند! که این هم، گناه مضاعفی است !( کاملا روشن است که مقابله به مثل در اسلام ودین ممنوع است به دلایل زیر توجه کنیم ):
ب ) دیدگاه قرآن درباره فحش و ناسزا
خداوند در قرآن می فرماید: و لاتسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل امه عملهم ثم الی ربهم مرجعهم فیبنهم بما کانوا یعملون(انعام. ۱۰۸) معبود کسانی را که غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل می کردند آگاه می سازد (و پاداش و کیفر می دهد)
در تفسیر نمونه آمده است: هیچگاه بتها و معبودهای مشرکان را دشنام ندهید، زیرا این عمل سبب می شود که آنها نیز نسبت به ساحت قدس خداوند همین کار را از روی ظلم و ستم و جهل و نادانی انجام دهند.
به طوری که از بعضی روایات استفاده می شود جمعی از مؤمنان بر اثر ناراحتی شدید که از مسئله بت پرستی داشتند، گاهی بتهای مشرکان را به باد ناسزا گرفته و به آنها دشنام می دادند، قرآن صریحا از این موضوع، نهی کرد و رعایت اصول ادب و عفت و نزاکت در بیان را، حتی در برابر خرافی ترین و بدترین ادیان، لازم شمرد.
دلیل این موضوع، روشن است، زیرا با دشنام و ناسزا نمی توان کسی را از مسیر غلط باز داشت، بلکه به عکس، تعصب شدید آمیخته با جهالت که در اینگونه افراد است، سبب می شود که به اصطلاح روی دنده لجاجت افتاده، در آئین باطل خود راسختر شوند، و براحتی زبان به بدگوئی و توهین نسبت به ساحت قدس پروردگار بگشایند، زیرا هر گروه و ملتی نسبت به عقاید و اعمال خود، تعصب دارد همانطور که قرآن در جمله بعد می گوید ما این چنین برای هر جمعیتی عملشان را زینت دادیم (کذلک زینا لکل امه عملهم). و در پایان آیه می فرماید که بازگشت همه آنها به سوی خدا است، و به آنها خبر می دهد که چه اعمالی انجام داده اند.
ج ) ناسزاگویی در روایات
در روایات اسلامی نیز منطق قرآن درباره ترک دشنام به گمراهان و منحرفان، تعقیب شده و پیشوایان بزرگ اسلام به مسلمانان دستور داده اند همیشه روی منطق و استدلال تکیه کنند و به حربه بی حاصل دشنام نسبت به معتقدات مخالفان، متوسل نشوند، در نهج البلاغه می خوانیم که علی(ع) به جمعی از یارانش که پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام می دادند می فرماید:« انی اکره لکم ان تکونوا سبابین و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصوب فی القول و ابلغ فی العذر. » من خوش ندارم که شما فحاش باشید، اگر شما به جای دشنام، اعمال آنها را برشمرید و حالات آنها را متذکر شوید (و روی اعمالشان تجزیه و تحلیل نمائید) به حق و راستی نزدیکتر است و برای اتمام حجت بهتر.
درسیره اهل بیت علیهم السلام جایی مشاهده نشده که ایشان کسی راناسزا بگویند حتی به دشمنان خود.
ابوبصیر از امام باقر«علیه السَّلام »نقل می کند که فردی از قبیله تمیم به حضور پیامبراکرم «صلَّی اللّه علیه و آله و سلَّم »رسید و از آن حضرت موعظه درخواست کرد. از جمله اموری که پیامبرصلَّی اللّه علیه و آله و سلَّم به او سفارش کرد، این بود:«لا تَسُبُّوا النّاسَ فَتَکسِبُوا العَداوَةَ لَهُمْ»«ناسزا نگویید تا از دشمنی آنان در امان بمانید». [ وسائل الشیعة، ج8، باب 158، از ابواب احکام عشرت، حدیث 2.].
همچنین امام صادق «علیه السَّلام » می فرماید: «سباب المؤمن کالمُشرِفِ علی الهلکة». «دشنام به مؤمن، انسان را در آستانه هلاکت قرار می دهد»[ وسائل الشیعة، ج8، باب 158، باب احکام عشرت، حدیث4.]
د ) راههای دوری از فحش و ناسزا
برای این که خوب سخن بگویید و در گفتگوها از واژگان خوب و نیکو استفاده کنید و خوشزبانی، خوشکلامی و گفتن سخنان نیکو و پسندیده را در خود نهادینه کنید دو راه عمده وجود دارد:
الف) علمی
1. توجه به آیات نورانی قرآن کریم که کلام الهی است و نیز مطالعه سیره حضرات معصومین(علیهمالسلام)؛
عفتبیان تعابیر قرآن درسی آموزنده دارد؛ مثلاً وقتی قرآن مى خواهد از قضاى حاجت سخن بگوید تعبیرى را انتخاب مى کند که هم مطلب را بفهماند و هم واژه صریح و نامناسبى به کار نبرده باشد و مىگوید: «أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ» توضیح اینکه «غائط» بر خلاف مفهوم امروزى (مدفوع انسان) در اصل به معنى زمین گودى است که انسان را از انظار دور مى دارد و افراد بیابانگرد و مسافر در آن زمان براى «قضاى حاجت» آنجا مى رفتند، تا از دیدگاه مردم دور باشند، بنابراین معنى جمله چنین مى شود:
«اگر یکى از شما از مکان گودى آمده باشد» که روى هم رفته کنایه از قضاى حاجت است و جالب اینکه به جاى «شما»، تعبیر «یکى از شما» به کار رفته تا عفتبیان آن بیشتر باشد. همچنین آنجا که از آمیزش جنسى سخن مى گوید با تعبیر «أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ؛ یا با زنان تماس گرفته باشید» مطلب را مى فهماند و واژه «لمس» کنایه زیبایى از آمیزش جنسى است.(1)
2. توجه به فوائد و آثار خوشزبانی که در آیات و روایات به آن اشاره شده است.
3. توجه به آثار و پیامدهای منفی بد زبانی، گفتن سخنان ناشایست که در آیات و روایات به آن اشاره شده است.
در آموزه های دینی و تعالیم اسلامی به شدت از هرزهگویی و بد زبانی، فحش و ناسزاگویی نهی شده است به گونه ای که ورود افراد بد زبان، فحاش و ناسزاگو به بهشت حرام شده است.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «الْبَذَاءُ مِنَ الْجَفَاءِ وَ الْجَفَاءُ فِی النَّار» (2)؛ «هرزهگویی و بدزبانی از جفاکاری است و جفاکار در آتش است».
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) در این خصوص میفرمایند: «الْجَنَّةُ حَرَامٌ عَلَى کُلِّ فَاحِشٍ أَنْ یَدْخُلَهَا» (3)؛ «ورود افراد فحاش و ناسزاگو به بهشت حرام است».
امام کاظم (علیهالسلام) نیز میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى کُلِّ فَاحِشٍ بَذِی ءٍ قَلِیلِ الْحَیَاءِ لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ فِیه » (4)؛ «خداوند بهشت را حرام نموده بر کسانی که دارای زبانی فحاشاند و حیای آنها کم است، باک ندارند از این که خودشان چه می گویند و باک ندارند که درباره آنها چه گفته می شود».
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «إِیَّاکُمْ وَ الْفُحْشَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یُحِبُّ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّش» (5)؛ «از فحش دادن بپرهیزید که خداوند فحش و کسی را که فحاشی می کند دشمن می دارد».
ب) عملی
1. تفکر کردن قبل از سخن گفتن؛
2. پرهیز از دوستی و مجالست و معاشرت با انسانهای بد دهن و بد گفتار؛
3. مجالست و معاشرت با انسانهای خوشگفتار و خوشبیان؛
4. کمک خواستن از خدا؛
5. سکوت اختیار کردن در غیر موارد ضروری؛
6. تمرین و تکرار؛ برای این منظور میتوانید از محیطهای کوچک مخصوصاً محیط خانه آغاز نمایید و بهتدریج خوشزبانی را به محیطهای دیگر تسرّی بدهید.
7. فراهم نمودن واژگان زیبا و بهخاطر سپردن آنها و استفاده از آنها در مکالمات؛
8. خود تشویقی؛
میتوانید برای هر مدتی که موفق به استفاده از کلمات خوب و واژگان نیکو در گفتگوها میشوید، به تشویق ذهنی ـ عملی موفقیتهای خود در این خصوص بپردازید. با کمال سخاوت به تشویق خود بپردازید. خود تشویقی میتواند به صورت کلامی یا غیر کلامی باشد و سبب تقویت اعتماد به نفستان برای تکرار رفتار خوب گردد.
9. خود تنبیهی؛
میتوانید تنبیهات و جریمههایی نیز برای هر بار استفاده از کلمات ناشایست و واژگان زشت برای خود قرار دهید تا به تدریج از این کلمات کمتر استفاده کنید. یادتان باشد اگر قرار باشد در هر بار استفاده از این قبیل کلمات، از حساب میلیونی شما مبلغ چند هزار تومان کسر شود، تا به کی حاضر هستید که به این رفتار خود ادامه دهید، پس تعیین جریمه و برخی تنبیهات میتواند بازدارندگی ایجاد کند و مانع استفاده از کلمات ناشایست و واژگان زشت گردد و در تقویت خوشکلامی شما مفید واقع شود.
باتوجه به مطالبی که عرض شد، به کار بردن واژگان زشت و خلاف عفت به شوخی نیز چه با همسر و چه با دیگران صحیح نیست و لازم است با راهکارهایی که عرض شد نیکو سخن گفتن را در خود نهادینه کنید.
همواره موفق و کامروا باشید.
پینوشتها:
1. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1374، ج3، ص400.
2. وسائل الشیعة، ج16، ص35.
3. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، مجموعة ورّام ، قم : 1410ق ، ج1، ص110.
4. نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، قم : مؤسسة آل البیت علیهم السلام ، 1408ق ، ج12، ص83.
5. بحارالأنوار، ج76، ص110.
ب ) دیدگاه قرآن درباره فحش و ناسزا
خداوند در قرآن می فرماید: و لاتسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم کذلک زینا لکل امه عملهم ثم الی ربهم مرجعهم فیبنهم بما کانوا یعملون(انعام. ۱۰۸) معبود کسانی را که غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید مبادا آنها (نیز) از روی ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، این چنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل می کردند آگاه می سازد (و پاداش و کیفر می دهد)
در تفسیر نمونه آمده است: هیچگاه بتها و معبودهای مشرکان را دشنام ندهید، زیرا این عمل سبب می شود که آنها نیز نسبت به ساحت قدس خداوند همین کار را از روی ظلم و ستم و جهل و نادانی انجام دهند.
به طوری که از بعضی روایات استفاده می شود جمعی از مؤمنان بر اثر ناراحتی شدید که از مسئله بت پرستی داشتند، گاهی بتهای مشرکان را به باد ناسزا گرفته و به آنها دشنام می دادند، قرآن صریحا از این موضوع، نهی کرد و رعایت اصول ادب و عفت و نزاکت در بیان را، حتی در برابر خرافی ترین و بدترین ادیان، لازم شمرد.
دلیل این موضوع، روشن است، زیرا با دشنام و ناسزا نمی توان کسی را از مسیر غلط باز داشت، بلکه به عکس، تعصب شدید آمیخته با جهالت که در اینگونه افراد است، سبب می شود که به اصطلاح روی دنده لجاجت افتاده، در آئین باطل خود راسختر شوند، و براحتی زبان به بدگوئی و توهین نسبت به ساحت قدس پروردگار بگشایند، زیرا هر گروه و ملتی نسبت به عقاید و اعمال خود، تعصب دارد همانطور که قرآن در جمله بعد می گوید ما این چنین برای هر جمعیتی عملشان را زینت دادیم (کذلک زینا لکل امه عملهم). و در پایان آیه می فرماید که بازگشت همه آنها به سوی خدا است، و به آنها خبر می دهد که چه اعمالی انجام داده اند.
ج ) ناسزاگویی در روایات
در روایات اسلامی نیز منطق قرآن درباره ترک دشنام به گمراهان و منحرفان، تعقیب شده و پیشوایان بزرگ اسلام به مسلمانان دستور داده اند همیشه روی منطق و استدلال تکیه کنند و به حربه بی حاصل دشنام نسبت به معتقدات مخالفان، متوسل نشوند، در نهج البلاغه می خوانیم که علی(ع) به جمعی از یارانش که پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام می دادند می فرماید:« انی اکره لکم ان تکونوا سبابین و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصوب فی القول و ابلغ فی العذر. » من خوش ندارم که شما فحاش باشید، اگر شما به جای دشنام، اعمال آنها را برشمرید و حالات آنها را متذکر شوید (و روی اعمالشان تجزیه و تحلیل نمائید) به حق و راستی نزدیکتر است و برای اتمام حجت بهتر.
درسیره اهل بیت علیهم السلام جایی مشاهده نشده که ایشان کسی راناسزا بگویند حتی به دشمنان خود.
ابوبصیر از امام باقر«علیه السَّلام »نقل می کند که فردی از قبیله تمیم به حضور پیامبراکرم «صلَّی اللّه علیه و آله و سلَّم »رسید و از آن حضرت موعظه درخواست کرد. از جمله اموری که پیامبرصلَّی اللّه علیه و آله و سلَّم به او سفارش کرد، این بود:«لا تَسُبُّوا النّاسَ فَتَکسِبُوا العَداوَةَ لَهُمْ»«ناسزا نگویید تا از دشمنی آنان در امان بمانید». [ وسائل الشیعة، ج8، باب 158، از ابواب احکام عشرت، حدیث 2.].
همچنین امام صادق «علیه السَّلام » می فرماید: «سباب المؤمن کالمُشرِفِ علی الهلکة». «دشنام به مؤمن، انسان را در آستانه هلاکت قرار می دهد»[ وسائل الشیعة، ج8، باب 158، باب احکام عشرت، حدیث4.]
د ) راههای دوری از فحش و ناسزا
برای این که خوب سخن بگویید و در گفتگوها از واژگان خوب و نیکو استفاده کنید و خوشزبانی، خوشکلامی و گفتن سخنان نیکو و پسندیده را در خود نهادینه کنید دو راه عمده وجود دارد:
الف) علمی
1. توجه به آیات نورانی قرآن کریم که کلام الهی است و نیز مطالعه سیره حضرات معصومین(علیهمالسلام)؛
عفتبیان تعابیر قرآن درسی آموزنده دارد؛ مثلاً وقتی قرآن مى خواهد از قضاى حاجت سخن بگوید تعبیرى را انتخاب مى کند که هم مطلب را بفهماند و هم واژه صریح و نامناسبى به کار نبرده باشد و مىگوید: «أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ» توضیح اینکه «غائط» بر خلاف مفهوم امروزى (مدفوع انسان) در اصل به معنى زمین گودى است که انسان را از انظار دور مى دارد و افراد بیابانگرد و مسافر در آن زمان براى «قضاى حاجت» آنجا مى رفتند، تا از دیدگاه مردم دور باشند، بنابراین معنى جمله چنین مى شود:
«اگر یکى از شما از مکان گودى آمده باشد» که روى هم رفته کنایه از قضاى حاجت است و جالب اینکه به جاى «شما»، تعبیر «یکى از شما» به کار رفته تا عفتبیان آن بیشتر باشد. همچنین آنجا که از آمیزش جنسى سخن مى گوید با تعبیر «أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ؛ یا با زنان تماس گرفته باشید» مطلب را مى فهماند و واژه «لمس» کنایه زیبایى از آمیزش جنسى است.(1)
2. توجه به فوائد و آثار خوشزبانی که در آیات و روایات به آن اشاره شده است.
3. توجه به آثار و پیامدهای منفی بد زبانی، گفتن سخنان ناشایست که در آیات و روایات به آن اشاره شده است.
در آموزه های دینی و تعالیم اسلامی به شدت از هرزهگویی و بد زبانی، فحش و ناسزاگویی نهی شده است به گونه ای که ورود افراد بد زبان، فحاش و ناسزاگو به بهشت حرام شده است.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «الْبَذَاءُ مِنَ الْجَفَاءِ وَ الْجَفَاءُ فِی النَّار» (2)؛ «هرزهگویی و بدزبانی از جفاکاری است و جفاکار در آتش است».
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) در این خصوص میفرمایند: «الْجَنَّةُ حَرَامٌ عَلَى کُلِّ فَاحِشٍ أَنْ یَدْخُلَهَا» (3)؛ «ورود افراد فحاش و ناسزاگو به بهشت حرام است».
امام کاظم (علیهالسلام) نیز میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى کُلِّ فَاحِشٍ بَذِی ءٍ قَلِیلِ الْحَیَاءِ لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ فِیه » (4)؛ «خداوند بهشت را حرام نموده بر کسانی که دارای زبانی فحاشاند و حیای آنها کم است، باک ندارند از این که خودشان چه می گویند و باک ندارند که درباره آنها چه گفته می شود».
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «إِیَّاکُمْ وَ الْفُحْشَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یُحِبُّ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّش» (5)؛ «از فحش دادن بپرهیزید که خداوند فحش و کسی را که فحاشی می کند دشمن می دارد».
ب) عملی
1. تفکر کردن قبل از سخن گفتن؛
2. پرهیز از دوستی و مجالست و معاشرت با انسانهای بد دهن و بد گفتار؛
3. مجالست و معاشرت با انسانهای خوشگفتار و خوشبیان؛
4. کمک خواستن از خدا؛
5. سکوت اختیار کردن در غیر موارد ضروری؛
6. تمرین و تکرار؛ برای این منظور میتوانید از محیطهای کوچک مخصوصاً محیط خانه آغاز نمایید و بهتدریج خوشزبانی را به محیطهای دیگر تسرّی بدهید.
7. فراهم نمودن واژگان زیبا و بهخاطر سپردن آنها و استفاده از آنها در مکالمات؛
8. خود تشویقی؛
میتوانید برای هر مدتی که موفق به استفاده از کلمات خوب و واژگان نیکو در گفتگوها میشوید، به تشویق ذهنی ـ عملی موفقیتهای خود در این خصوص بپردازید. با کمال سخاوت به تشویق خود بپردازید. خود تشویقی میتواند به صورت کلامی یا غیر کلامی باشد و سبب تقویت اعتماد به نفستان برای تکرار رفتار خوب گردد.
9. خود تنبیهی؛
میتوانید تنبیهات و جریمههایی نیز برای هر بار استفاده از کلمات ناشایست و واژگان زشت برای خود قرار دهید تا به تدریج از این کلمات کمتر استفاده کنید. یادتان باشد اگر قرار باشد در هر بار استفاده از این قبیل کلمات، از حساب میلیونی شما مبلغ چند هزار تومان کسر شود، تا به کی حاضر هستید که به این رفتار خود ادامه دهید، پس تعیین جریمه و برخی تنبیهات میتواند بازدارندگی ایجاد کند و مانع استفاده از کلمات ناشایست و واژگان زشت گردد و در تقویت خوشکلامی شما مفید واقع شود.
باتوجه به مطالبی که عرض شد، به کار بردن واژگان زشت و خلاف عفت به شوخی نیز چه با همسر و چه با دیگران صحیح نیست و لازم است با راهکارهایی که عرض شد نیکو سخن گفتن را در خود نهادینه کنید.
همواره موفق و کامروا باشید.
پینوشتها:
1. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1374، ج3، ص400.
2. وسائل الشیعة، ج16، ص35.
3. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى، مجموعة ورّام ، قم : 1410ق ، ج1، ص110.
4. نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، قم : مؤسسة آل البیت علیهم السلام ، 1408ق ، ج12، ص83.
5. بحارالأنوار، ج76، ص110.