۱۳۹۷/۰۷/۰۵
–
۶۷۰ بازدید
باسلام
خسارات وارده از هشت سال جنگ به ایران چقدر بود؟
آیا این که عقب ماندن ایران را به گردن هشت سال جنگ بیندازیم صحیح است؟
آیا مسؤلین کوتاهی نکردند؟
دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز، در زمینه میزان خسارات مستقیم تحمیل شده بر ملت ایران در جریان جنگ تحمیلی اعداد و ارقام مختلفی بیان شده است، اما آنگونه که برخی مقامات رسمی اعلام نموده اند از میان این اعداد و ارقام، دو رقم برجسته تر از سایرین می باشد که یکی از آنها مربوط به برآورد سازمان ملل از خسارات وارده می باشد که بالغ بر 96 میلیارد دلار می باشد(رک: اظهار نظر حشمتالله فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، جام جم آنلاین، http://jamejamonline.ir/online/671031211771539971 ) و دیگری برآوردی است که جمهوری اسلامی ایران از میزان خسارات دارد که بیش از ده برابر این رقم و چیزی معادل 1100 میلیارد دلار می باشد که باید به نرخ روز محاسبه شود.(مصاحبه حشمت الله فلاحت پیشه با خبرگزاری خانه ملت، http://www.icana.ir/Fa/News/63829 )
نکته دیگر در مورد علل و ریشه های عقب ماندگی ملت ایران است که در این زمینه نیز باید گفت اولا انداختن همه مشکلات به گردن جنگ، اشتباهی محض است، با این حال، با توجه به خسارات فراوان مادی جنگ و به ویژه خسارت هایی که از نظر نیرو و منابع انسانی به کشور وارد کرد، طبیعی است که جنگ، نقش بازدارندگی مهمی در برابر روند پیشرفت های ملت ایران داشته است، به عبارت دیگر در یک نگاه کلان ریشه مشکلات کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به چند عامل باز می گردد که مهم ترین آنها عبارتند از:
عقب ماندگی تاریخی ملت ایران در دوران رژیم ستمشاهی با تاکید بر نقش استبداد داخلی و وابستگی به نظام سلطه غرب
مسائل و مشکلات به وجود آمده پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی دشمنان ملت ایران همچون تحریم، ترور و به ویژه خسارت های ناشی از جنگ تحمیلی
مشکلات مربوط به ضعف های مدیریتی مسئولان
مشکلات بنیادین مربوط به پیروزی از ساختارها و الگوهای وارداتی در اداره کشور و طراحی نشدن الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت
بنابر این مجموعه ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، روانی و … در بروز و تداوم مشکلات درکشور دخیل بوده اند که در تحلیل موضوع، لازم است نقش هر یک از این عوامل به صورت جداگانه ارزیابی شده و نباید یکی از آنها همچون جنگ را برجسته نموده و سایر عوامل از جمله ضعف های مدیریتی و حتی برنامه ریزی را نادیده گرفت.
ثانیا کشور ما علیرغم اینکه از عقب ماندگی های تاریخی فراوانی رنج برده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به دلیل موانعی که بر سر راهش ایجاد شده است، نتوانسته به آن سطح ایده آل از پیشرفت ها دست یابد، با این حال ما معتقدیم در مقام مقایسه با دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و نیز کشورهای همتراز در سطح منطقه ای نه تنها یک کشور عقب مانده نیست بلکه پیشرفت های فراوانی نیز کسب کرده است و عقب ماندگی ها هم الزاما مربوط به نظام اسلامی نیست، در واقع میزان قصور و تقصیر نظام اسلامی در راه تحقق اهداف و اصلاح ساختارها را باید با توجه به توانمندی ها ، فرصت ها و امکاناتی که در اختیار دولت اسلامی قرار گرفته و نیز با در نظر گرفتن موانعی که بر سر تحقق اهداف ایجاد می گردد ارزیابی نمود که به نظر می رسد با در نظر گرفتن این مسائل کارنامه عملکرد نظام جمهوری اسلامی کارنامه خوبی باشد هر چند به دلایل متعدد کاستی های فراوانی هم در این مسیر وجود دارد که نیازمند عزم و اراده جدی برای رفع این کاستی ها می باشد . بر این اساس وجود پیشرفت های فراوان در کشور ما بدان معنا نیست که ما در جمهوری اسلامی جامعه ای کاملااسلامی و بدون نقص را تحقق بخشیده ایم بلکه جمهوری اسلامی گامی در جهت تحقق جامعه اسلامی بوده است و تا دستیابی به مقصد نهایی فاصله وجود دارد مرحوم امام در این باره فرمودند:اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی اتضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند،لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجراییه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت دهها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند (صحیفه نور ،قم :تسنیم ،1378 ص39) مقام معظم رهبری نیز در این مورد فرمودند : ما تا تحقق جامعه ای کاملا اسلامی که سعادت دنیا و آخرت جامعه را تامین نماید فاصله داریم و ملت ایران هنوز در نیمه راه است و هنوز تحقق اهداف بزرگ و حقیقتش به نحوی که مورد علاقه او و منطبق بر اصول اسلامی باشد ،تلاش بیشتری می طلبد (منشور دولت اسلامی،باز خوانی مواضع و انتظارات مقام معظم رهبری از قوه مجریه ،قم :دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر ،1384 ص 25)
نکته دیگر در مورد علل و ریشه های عقب ماندگی ملت ایران است که در این زمینه نیز باید گفت اولا انداختن همه مشکلات به گردن جنگ، اشتباهی محض است، با این حال، با توجه به خسارات فراوان مادی جنگ و به ویژه خسارت هایی که از نظر نیرو و منابع انسانی به کشور وارد کرد، طبیعی است که جنگ، نقش بازدارندگی مهمی در برابر روند پیشرفت های ملت ایران داشته است، به عبارت دیگر در یک نگاه کلان ریشه مشکلات کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به چند عامل باز می گردد که مهم ترین آنها عبارتند از:
عقب ماندگی تاریخی ملت ایران در دوران رژیم ستمشاهی با تاکید بر نقش استبداد داخلی و وابستگی به نظام سلطه غرب
مسائل و مشکلات به وجود آمده پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی دشمنان ملت ایران همچون تحریم، ترور و به ویژه خسارت های ناشی از جنگ تحمیلی
مشکلات مربوط به ضعف های مدیریتی مسئولان
مشکلات بنیادین مربوط به پیروزی از ساختارها و الگوهای وارداتی در اداره کشور و طراحی نشدن الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت
بنابر این مجموعه ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، روانی و … در بروز و تداوم مشکلات درکشور دخیل بوده اند که در تحلیل موضوع، لازم است نقش هر یک از این عوامل به صورت جداگانه ارزیابی شده و نباید یکی از آنها همچون جنگ را برجسته نموده و سایر عوامل از جمله ضعف های مدیریتی و حتی برنامه ریزی را نادیده گرفت.
ثانیا کشور ما علیرغم اینکه از عقب ماندگی های تاریخی فراوانی رنج برده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به دلیل موانعی که بر سر راهش ایجاد شده است، نتوانسته به آن سطح ایده آل از پیشرفت ها دست یابد، با این حال ما معتقدیم در مقام مقایسه با دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و نیز کشورهای همتراز در سطح منطقه ای نه تنها یک کشور عقب مانده نیست بلکه پیشرفت های فراوانی نیز کسب کرده است و عقب ماندگی ها هم الزاما مربوط به نظام اسلامی نیست، در واقع میزان قصور و تقصیر نظام اسلامی در راه تحقق اهداف و اصلاح ساختارها را باید با توجه به توانمندی ها ، فرصت ها و امکاناتی که در اختیار دولت اسلامی قرار گرفته و نیز با در نظر گرفتن موانعی که بر سر تحقق اهداف ایجاد می گردد ارزیابی نمود که به نظر می رسد با در نظر گرفتن این مسائل کارنامه عملکرد نظام جمهوری اسلامی کارنامه خوبی باشد هر چند به دلایل متعدد کاستی های فراوانی هم در این مسیر وجود دارد که نیازمند عزم و اراده جدی برای رفع این کاستی ها می باشد . بر این اساس وجود پیشرفت های فراوان در کشور ما بدان معنا نیست که ما در جمهوری اسلامی جامعه ای کاملااسلامی و بدون نقص را تحقق بخشیده ایم بلکه جمهوری اسلامی گامی در جهت تحقق جامعه اسلامی بوده است و تا دستیابی به مقصد نهایی فاصله وجود دارد مرحوم امام در این باره فرمودند:اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی اتضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند،لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجراییه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت دهها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند (صحیفه نور ،قم :تسنیم ،1378 ص39) مقام معظم رهبری نیز در این مورد فرمودند : ما تا تحقق جامعه ای کاملا اسلامی که سعادت دنیا و آخرت جامعه را تامین نماید فاصله داریم و ملت ایران هنوز در نیمه راه است و هنوز تحقق اهداف بزرگ و حقیقتش به نحوی که مورد علاقه او و منطبق بر اصول اسلامی باشد ،تلاش بیشتری می طلبد (منشور دولت اسلامی،باز خوانی مواضع و انتظارات مقام معظم رهبری از قوه مجریه ،قم :دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر ،1384 ص 25)