تفکری که برابر با هفتاد سال عبادت است.
۱۳۹۷/۰۶/۲۵
–
۲۲۵۶ بازدید
منظور از تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت دقیقا چیه؟ در کدام موارد باید تفکر کنیم ؟ این تفکر به چه شکلی است و چگونه باید عمق بدیم به این تفکر ؟ ایا صرف مطالعه معانی قران و تامل در ان کافیه؟ دعای جوشن کبیر و دعای عرفه شنیدم میگن خوبه برای ترتیب دادن به این تفکر؟ چیکار کنیم بیشتر و عمیقتر بشه این تفکر و باعث افزایش معرفت و افزایش محبت به خداوند و تاثیر اون در اشتیاق به عبادت و بندگی خدا بشه؟ کتاب برای این مورد و همچنین کتاب علمی معرفی کنید ممنون میشم، چون برای تفکر در نعمات خداوند باید از جزییات نعمات و افرینش خدا اگاه بشم مثلا نظم اجزای بدن کهکشان ها و…
دوست گرامی موضوع تفکری که گفته می شود افضل از هفتاد سال عبادت است توحید و بندگی خدا است. این نوع تفکر است که انسان را به کمال و جایگاه خود در آفرینش می رساند و قرآن کریم و روایات به مواردی از تفکر اشاره می کنند که در این راستا است و در نهایت باعث می شود باورهای توحیدی انسان قوی تر شود. به مطالب زیر توجه نمایید.تفکر در چه چیزی؟
همانطور که می دانید هر فکری عبادت محسوب نمی شود؛ بلکه تنها اندیشه ای که انسان را به قرب الهی برساند و موجبات سعادت او را فراهم کند، عبادت است. مهمترین حوزه تفکر توحید است. علمی که از این راه بدست می آید بسیار حقیقی است زیرا توحید نظری حقیقت عالم است و توحید عملی حقیقت دین است و این دو روی هم حکمت است.
حوزه اصلی تفکر در پاسخ یابی به سوالات فطری و اساسی زندگی انسان است. این نوع تفکر آگاه کننده و بیدار کننده است.
با تفکر صحیح است که انسان از خواب غفلت بیدار می شود و تفکر صحیح است که سعادت انسان را تضمین می کند. امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند: «نبه بالتفکر قلبک؛ دل خود را با اندیشه، آگاه نما» (نقل از کتاب شریف چهل حدیث امام خمینی، رضوان الله تعالی علیه، ص 189)
تفکر، دارای درجات ومراتبی است که به بیان مهمترین آنها می پردازیم:
1- تفکر توحیدی یعنی تفکر در ذات و صفات خداوند و نحوه تاثیر گذاری خداوند بر هستی و انسان. توحید ذا و صفات و به خصوص توحید افعالی .
2- تفکر در عظمت وجودی و ظهوری انسان و کمال انسان و انسانیت و معیارهای آن و رابطه انسان با خدا و راه کمال انسان و خودشناسی و انسانی شناسی و هویت انسانی و جایگاه انسان در آفرینش و خلیفه اللهی و ولایت انسان وهدف زندگی انسان وهدف خلقت انسان و مانند آن . در خودگران بودن و اختیار انسان.
3- تفکر در نحوه قرب انسان به خداوند و حقیقت پرستش و انواع پرستش و آثار پرستش در انسان و خودسازی توحیدی و مقایسه آن با شرک و پرستش غیر خدا
4- تفکر در معاد و قیامت و نحوه ظهور توحید و شرک در قیامت و اتفاقاتی که برای انسان بعد از مرگ می افتد و عالم برزخ و بقای روح و تولد ثانی و زندگی پس از مرگ.
5- تفکر در فلسفه دین و بعثت انبیاء و دستگاه هدایتی خداوند و نقشه راه خدا و صراط مستقیم عبودیت و امکاناتی که خداوند برای کمال در اختیا رانسان قرارداده است.
6- تفکر در حق و اسماء و صفات خالق هستی:
به فرموده امام خمینی این نوع از تفکر، افضل مراتب فکر و بالاترین مرتبه علوم است. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «افضل العبادة ادمان التفکر فی الله و فی قدرته؛ پیوسته اندیشیدن در باره خداوند و توانایی او برترین پرستش است.» (همان، ص 191)
7- تفکر در مخلوقات خداوند:
از دیگر درجات و مراتب تفکر، اندیشیدن در مصنوعات الهی و پی بردن به عظمت خدا است. تفکر در عظمت آسمان ها، عجایب کوهها، تنوع در گیاهان، اصناف حیوانات، عجایب دریاها، عظمت خورشید و ماه و ارتباط بین این دو، آمدن شب و روز و فصول مختلف و نظم در خلقت، ابر و باد و باران و برف و… همگی موجبات حیرت اهل فکر را فراهم می آورد و باعث خضوع و تواضع نسبت به خالق هستی می گردد.
امام خمینی در بیانی زیبا و تکان دهنده می فرمایند: «این همه صنعت منظم، که عقول بشر از فهم کلیات آن عاجز است، بیربط و خود به خود پیدا نشده. کور باد چشم دلی که حق را نبیند و جمال جمیل او را در این موجودات مشاهده نکند. نابود باد کسی که با اینهمه آیات و آثار باز در شک و تردید باشد.» (همان، ص 197)
«کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون؛ اینچنین خدا آیاتش را برای شما روشن می گرداند، باشد که در کار (دنیا و آخرت) بیندیشید.» ( سوره بقره، 219)
بسیاری از افراد بشر نمی توانند از تفکر خالق هستی به مخلوقات پی ببرند و قدرت اندیشیدن در صفات و کمالات الهی را ندارند (مورد اول که ذکر شد) اما تفکر در باره مخلوقات خداوند، از عهده همه انسان ها بر می آید و هر کس در هر رتبه ای می تواند در خصوص جهان خلقت بیاندیشد و به خالق آن پی ببرد. در این زمینه کتاب توحید مفضل بسیار کارگشا است.
8- تفکر در اعمال و رفتار خود و محاسبه نفس:
مرحوم ملا احمد نراقی (رحمةالله علیه) در باب کیفیت تفکر در اعمال و رفتار خود می فرمایند: «آدمی در هر شبانه روزی ساعتی به تفکر کار خود بیفتد و اخلاق باطنیه و اعمال ظاهریه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نماید. لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده، سر تا پای آن را مطالعه فرماید.» (معراج السعادة، ص 120 به بعد)
ایشان در ادامه توضیح می دهند که اگر دیدی در طول روز، به دستورات خداوند عمل کرده، از معصیت ها و گناهان اجتناب کرده ای، حمد و سپاس الهی را بجای آور؛ و اگر دیدی معصیتی از تو سرزده و با رفتار و کردارت، مخالفت امر الهی نموده ای، توبه کرده و با جبران عمل، به علاج بپرداز.
ایشان در ادامه توصیه می کنند که انسان با نظر بصیرت به اعمال خود بنگرد و ببیند آیا از صفات رذیله ای که او را به هلاکت می اندازد، از قبیل بخل و حسد و کبر و… چیزی در وجود او هست یا نه؛ و با چراغ فکر همه زوایای وجودش را تفحص کند تا مبادا با این صفات مهلکه خدای خود را ملاقات کند!
در فقه الرضا (علیه السلام) آمده است: «اندیشیدن آینه توست؛ بدی ها و خوبی هایت را به تو نشان می دهد.» (میزان الحکمة، ج10، ح16209)
امام علی (علیه السلام): اندیشه کردن در خوبی ها، انگیزه بکار بستن آن ها می شود.
امام علی (علیه السلام): ریشه سالم ماندن از لغزش ها، اندیشیدن پیش از عمل کردن است و سنجیدن پیش از سخن گفتن.
9- فکر کردن به نعمت های خدا:
امام علی (علیه السلام): اندیشیدن در باره نعمت های خدا، نیکو عبادتی است.
10- تفکر در باره باقی بودن آخرت و فانی بودن دنیا
امام علی (علیه السلام): تمیز دادن (تشخیص دادن) ماندنی (آخرت) از رفتنی (دنیا)، از شریف ترین اندیشه ها است.
11- تفکر در قرآن کریم:
پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله وسلم): سهم دیدگان خود را از عبادت به آنان دهید. عرض کردند: ای رسول خدا! سهم آن ها از عبادت چیست؟ فرمود: نگریستن به قرآن و اندیشیدن در آن و پند گرفتن از شگفتی هایش.
12- فکر کردن در سرنوشت گذشتگان و مطالعه تاریخ:
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة و اثاروا الارض و عمروها اکثر مما عمروها و جاءتهم رسلهم بالبینات فما کان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون؛ آیا در زمین نگردیده اند تا ببینند فرجام کسانی را که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ آنها بس نیرومندتر از ایشان بودند و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند، آن را آباد ساختند و پیامبرانشان دلایل آشکار بر ایشان آوردند. بنابراین، خدا بر آن بود که بر ایشان ستم کند، لیکن خودشان بر خود ستم می کردند.» (سوره روم، 9)
امام علی (علیه السلام) در سفارش به فرزند بزرگوارش حسن (علیه السلام) می فرمایند: فرزندم! هر چند من به اندازه همه کسانی که پیش از من بوده اند، نزیسته ام، اما در کارهای آنان نظر کردم و در اخبار آنها اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم، چندان که همچون یکی از آنان شده ام و بلکه آنسان بر کارهایشان آگاهی یافته ام، که گویی با اولین و آخرین آنها زندگی کرده ام.» (احادیث از میزان الحکمة، ج 10، باب تفکر)
خلاصه اینکه:
از آنچه بیان شد فهمیده می شود که بر هر مسلمانی لازم است که در طول روز، بخشی از وقت خود را به تفکر بپردازد؛ تفکری که او را به خدا نزدیک کند و او را از بدی ها برهاند و به سمت خوبی ها سوق دهد.
اما در خصوص نحوه تفکر باید بدانیم که فکر کردن اختصاص به حالت خاصی ندارد؛ مثلا اینطور نیست که حتما باید در هنگام فکر کردن نشست یا راه رفت و یا… خدای سبحان در اوصاف خردمندان می فرماید: «الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار؛ آنان که خدا را ایستاده و نشسته و خوابیده یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند که پروردگارا! این (جهان) را بیهوده نیافریده ای. منزهی، پس ما را از عذاب آتش نگاه دار» (سوره آل عمران، 191)
پس علاوه بر اینکه انسان می تواند در حالات مختلف با دیدن آیات الهی به تفکر بپردازد؛ اما بهتر است روزانه و لو چند دقیقه، در محیطی خلوت با خود بیندیشد و وظایف خویش را به خود گوشزد کرده، نعمت هایی که خدای سبحان به او عطا کرده، یادآوری کند و از او در انجام تکلیفش یاری بخواهد.
جایگاه تفکر در قرآن:
در قرآن کریم آیات متعددی وجود دارد که انسان ها را به اندیشه و تعقل فراخوانده است.
و در بسیاری از آیات خود، متفکران، اندیشه وران و آنان که در مقام فهم واقعیات و شکل گیری از آن واقعیات هستند را به بهترین صورت، تمجید کرده است و آنان را که از حقیقت گریزانند، سخت مورد نکوهش قرار داده است.
از جمله محورهای اساسی که قرآن انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از:
1-تفکر در جهان خلقت
«ان فی خلق السموات والارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب —همانا در خلقت آسمان ها و زمین و رفت وآمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند. »( آل عمران:190 )
2-تفکر در احکام و آیات الهی
«کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون —خداوند آیاتش را به روشنی بیان می کند، باشد که شما درآن تفکر و تعقل کنید. »( بقره:219)
3-تفکر در تحولات تاریخی
اطلاع از تحولات ملت های گذشته و انگیزه ها و عواملی که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، عقل انسانی را پرورش می دهد، لذا قرآن سفارش می کند:
«قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عاقبه المکذبین —بگو: روی زمین گردش کنید؛ سپس بنگرید سرانجام تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!»( انعام:11)
تفکر از منظر روایات:
در روایات معصومین (ع) و سخنان گهربار ایشان، مطالب بسیار ارزشمندی در باب تفکر بیان شده است.
1-فضیلت تفکر در روایات
امام صادق(ع) می فرمایند:«بیشترین عبادت ابوذر، تفکر و عبرت گرفتن بود.»( خصال،ص 42)
امیر مؤمنان (ع) نیز یکی از خصوصیات بارز مؤمن را تفکر او در جوانب کارها می داند:
«المؤمن … مغمور بفکرته— مؤمن در افکار خویش غوطه ور است. » ( نهج البلاغه،ص 533، حکمت 333)
و در جایی دیگر شأن و منزلت عقل به عنوان قوه تفکر را بیشتر از دین و حیا می دانند:
جبرئیل بر آدم (ع) وارد شد و گفت: ای آدم! من مأمور شدم که تو را بین سه چیز اختیار دهم تا یکی از آن سه چیز را انتخاب کنی و دو تا را رها کنی و آن سه چیز، عقل حیا و دین است. آدم(ع) گفت: من عقل را اختیار کردم. جبرئیل به حیا و دین گفت: برخیزید و عقل را واگذارید، آن دو گفتند: ای جبرئیل! ما مأمور شدیم با عقل باشیم هر کجا باشد،گفت: پس شما به همراه عقل باشید و خود عروج کرد و به آسمان رفت.( الکافی، ج1،ص 10،ح2)
این حدیث نورانی بیانگر آن است که هر کجا عقل باشد، حیا (دوری از گناه) و دینداری و عبادت نیز هست، اما در عبادت و دینداری، ممکن است تعقل نباشد، در حالی که ارزش هر عبادت و دیانتی به میزان عقل فرد است.
2-اشاره به موضوع تفکر در روایات
در قبل اشاره شد که هر تفکری ممدوح و پسندیده نیست، بلکه ارزش تفکر به موضوع آن و نتایج حاصل از آن است . علاوه بر کتاب آسمانی ما که بسیاری از موضوعات تفکر را در پیش روی انسان قرار می دهد، روایات معصومین(ع)نیز دراین زمینه نقش بسزایی دارند؛ از آن جمله:
امیر مؤمنان (ع) می فرمایند:«لاعباده کالتفکر فی صنعه الله —هیچ عبادتی مانند تفکر و مطالعه در مصنوعات (آفریده های ) الهی نیست. » ( بحارالانوار،ج1،ص 88، ح13)
امام صادق(ع) با فضیلت ترین تفکر را، تفکر در اسما و صفات خدا می دانند، نه در چگونگی ذات او:«افضل العباده إدمان التفکر فی الله و فی قدرته—بهترین عبادت تفکر و اندیشه در بزرگی خدا و اسما و صفات او و بزرگی او است. » ( الکافی،ج2، ص 55، ح3)
از امام صادق(ع) درباره حدیث «یک ساعت تفکر، از عبادت یک شب بهتر است .» سؤال و توضیح خواسته شد، ایشان فرمودند:«یمر بالخربه او بالدار فیقول: این ساکنوک؛ این بانوک، ما لک لا تتکلمین( معنای این تفکر یعنی اینکه) اگر از ویرانه یا خانه ای عبور کرد، بگوید: آنان که در تو ساکن بودند، آنان که تو را ساختند، کجایند؟ تو را چه می شود؟ چرا سخن نمی گویی؟!» (همان،ص 54، ح2)
3-نتایج تفکر در روایات
امیر المؤمنین (ع) می فرمایند:«التفکر یدعو إلی البر و العمل به—اندیشه وفکر، انسان را به نیکویی و عمل به آن می کشاند. »؛ (الکافی،ج2، ص 55، ح5)
در نتیجه؛ هر فکری سازنده نیست و سعادت انسان را تأمین نمی کند ؛ بلکه تنها اندیشه ای که انسان را به قرب الهی برساند ، سعادت او را فراهم می کند و عبادت است.
با تفکر صحیح است که انسان از خواب غفلت بیدار می شود و تفکر صحیح است که سعادت انسان را تضمین می کند. امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند: «نبه بالتفکر قلبک؛ دل خود را با اندیشه، آگاه نما» (نقل از کتاب شریف چهل حدیث امام خمینی، رضوان الله تعالی علیه، ص 189)
هرمقدار که تفکر راهگشائی بیشتری داشته باشد ثواب بیشتری دارد بنابراین تفکر، دارای درجات ومراتبی است که هرمرتبه ای که بالاتر است ثواب بیشتری دارد گاهی یک لحظه تفکر یک هفته انسان را جلو می اندازد گاهی یک ماه، گاهی یکسال وگاهی یک عمر.هرچه عمیق تر باشد حرکت وپیشرفت بیشتری بوجود می آورد.
مراتب تفکر سازنده:
1- تفکر در حق و اسماء و صفات خالق هستی
2- تفکر در مخلوقات خداوند
3- تفکر در اعمال و رفتار خود و محاسبه نفس:
مرحوم ملا احمد نراقی (رحمةالله علیه) در باب کیفیت تفکر در اعمال و رفتار خود می فرمایند: «آدمی در هر شبانه روزی ساعتی به تفکر کار خود بیفتد و اخلاق باطنیه و اعمال ظاهریه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نماید. لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده، سر تا پای آن را مطالعه فرماید.» (معراج السعادة، ص 120 به بعد)
ایشان در ادامه توضیح می دهند که اگر دیدی در طول روز، به دستورات خداوند عمل کرده، از معصیت ها و گناهان اجتناب کرده ای، حمد و سپاس الهی را بجای آور؛ و اگر دیدی معصیتی از تو سرزده و با رفتار و کردارت، مخالفت امر الهی نموده ای، توبه کرده و با جبران عمل، به علاج بپرداز.
ایشان در ادامه توصیه می کنند که انسان با نظر بصیرت به اعمال خود بنگرد و ببیند آیا از صفات رذیله ای که او را به هلاکت می اندازد، از قبیل بخل و حسد و کبر و… چیزی در وجود او هست یا نه؛ و با چراغ فکر همه زوایای وجودش را تفحص کند تا مبادا با این صفات مهلکه خدای خود را ملاقات کند!
در فقه الرضا (علیه السلام) آمده است: «اندیشیدن آینه توست؛ بدی ها و خوبی هایت را به تو نشان می دهد.» (میزان الحکمة، ج10، ح16209)
امام علی (علیه السلام): اندیشه کردن در خوبی ها، انگیزه بکار بستن آن ها می شود.
امام علی (علیه السلام): ریشه سالم ماندن از لغزش ها، اندیشیدن پیش از عمل کردن است و سنجیدن پیش از سخن گفتن.
4- فکر کردن به نعمت های خدا:
امام علی (علیه السلام): اندیشیدن در باره نعمت های خدا، نیکو عبادتی است.
5- تفکر در باره باقی بودن آخرت و فانی بودن دنیا:
امام علی (علیه السلام): تمیز دادن (تشخیص دادن) ماندنی (آخرت) از رفتنی (دنیا)، از شریف ترین اندیشه ها است.
6- تفکر در قرآن کریم:
پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله وسلم): سهم دیدگان خود را از عبادت به آنان دهید. عرض کردند: ای رسول خدا! سهم آن ها از عبادت چیست؟ فرمود: نگریستن به قرآن و اندیشیدن در آن و پند گرفتن از شگفتی هایش.
7- فکر کردن در سرنوشت گذشتگان و مطالعه تاریخ
همانطور که می دانید هر فکری عبادت محسوب نمی شود؛ بلکه تنها اندیشه ای که انسان را به قرب الهی برساند و موجبات سعادت او را فراهم کند، عبادت است. مهمترین حوزه تفکر توحید است. علمی که از این راه بدست می آید بسیار حقیقی است زیرا توحید نظری حقیقت عالم است و توحید عملی حقیقت دین است و این دو روی هم حکمت است.
حوزه اصلی تفکر در پاسخ یابی به سوالات فطری و اساسی زندگی انسان است. این نوع تفکر آگاه کننده و بیدار کننده است.
با تفکر صحیح است که انسان از خواب غفلت بیدار می شود و تفکر صحیح است که سعادت انسان را تضمین می کند. امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند: «نبه بالتفکر قلبک؛ دل خود را با اندیشه، آگاه نما» (نقل از کتاب شریف چهل حدیث امام خمینی، رضوان الله تعالی علیه، ص 189)
تفکر، دارای درجات ومراتبی است که به بیان مهمترین آنها می پردازیم:
1- تفکر توحیدی یعنی تفکر در ذات و صفات خداوند و نحوه تاثیر گذاری خداوند بر هستی و انسان. توحید ذا و صفات و به خصوص توحید افعالی .
2- تفکر در عظمت وجودی و ظهوری انسان و کمال انسان و انسانیت و معیارهای آن و رابطه انسان با خدا و راه کمال انسان و خودشناسی و انسانی شناسی و هویت انسانی و جایگاه انسان در آفرینش و خلیفه اللهی و ولایت انسان وهدف زندگی انسان وهدف خلقت انسان و مانند آن . در خودگران بودن و اختیار انسان.
3- تفکر در نحوه قرب انسان به خداوند و حقیقت پرستش و انواع پرستش و آثار پرستش در انسان و خودسازی توحیدی و مقایسه آن با شرک و پرستش غیر خدا
4- تفکر در معاد و قیامت و نحوه ظهور توحید و شرک در قیامت و اتفاقاتی که برای انسان بعد از مرگ می افتد و عالم برزخ و بقای روح و تولد ثانی و زندگی پس از مرگ.
5- تفکر در فلسفه دین و بعثت انبیاء و دستگاه هدایتی خداوند و نقشه راه خدا و صراط مستقیم عبودیت و امکاناتی که خداوند برای کمال در اختیا رانسان قرارداده است.
6- تفکر در حق و اسماء و صفات خالق هستی:
به فرموده امام خمینی این نوع از تفکر، افضل مراتب فکر و بالاترین مرتبه علوم است. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «افضل العبادة ادمان التفکر فی الله و فی قدرته؛ پیوسته اندیشیدن در باره خداوند و توانایی او برترین پرستش است.» (همان، ص 191)
7- تفکر در مخلوقات خداوند:
از دیگر درجات و مراتب تفکر، اندیشیدن در مصنوعات الهی و پی بردن به عظمت خدا است. تفکر در عظمت آسمان ها، عجایب کوهها، تنوع در گیاهان، اصناف حیوانات، عجایب دریاها، عظمت خورشید و ماه و ارتباط بین این دو، آمدن شب و روز و فصول مختلف و نظم در خلقت، ابر و باد و باران و برف و… همگی موجبات حیرت اهل فکر را فراهم می آورد و باعث خضوع و تواضع نسبت به خالق هستی می گردد.
امام خمینی در بیانی زیبا و تکان دهنده می فرمایند: «این همه صنعت منظم، که عقول بشر از فهم کلیات آن عاجز است، بیربط و خود به خود پیدا نشده. کور باد چشم دلی که حق را نبیند و جمال جمیل او را در این موجودات مشاهده نکند. نابود باد کسی که با اینهمه آیات و آثار باز در شک و تردید باشد.» (همان، ص 197)
«کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون؛ اینچنین خدا آیاتش را برای شما روشن می گرداند، باشد که در کار (دنیا و آخرت) بیندیشید.» ( سوره بقره، 219)
بسیاری از افراد بشر نمی توانند از تفکر خالق هستی به مخلوقات پی ببرند و قدرت اندیشیدن در صفات و کمالات الهی را ندارند (مورد اول که ذکر شد) اما تفکر در باره مخلوقات خداوند، از عهده همه انسان ها بر می آید و هر کس در هر رتبه ای می تواند در خصوص جهان خلقت بیاندیشد و به خالق آن پی ببرد. در این زمینه کتاب توحید مفضل بسیار کارگشا است.
8- تفکر در اعمال و رفتار خود و محاسبه نفس:
مرحوم ملا احمد نراقی (رحمةالله علیه) در باب کیفیت تفکر در اعمال و رفتار خود می فرمایند: «آدمی در هر شبانه روزی ساعتی به تفکر کار خود بیفتد و اخلاق باطنیه و اعمال ظاهریه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نماید. لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده، سر تا پای آن را مطالعه فرماید.» (معراج السعادة، ص 120 به بعد)
ایشان در ادامه توضیح می دهند که اگر دیدی در طول روز، به دستورات خداوند عمل کرده، از معصیت ها و گناهان اجتناب کرده ای، حمد و سپاس الهی را بجای آور؛ و اگر دیدی معصیتی از تو سرزده و با رفتار و کردارت، مخالفت امر الهی نموده ای، توبه کرده و با جبران عمل، به علاج بپرداز.
ایشان در ادامه توصیه می کنند که انسان با نظر بصیرت به اعمال خود بنگرد و ببیند آیا از صفات رذیله ای که او را به هلاکت می اندازد، از قبیل بخل و حسد و کبر و… چیزی در وجود او هست یا نه؛ و با چراغ فکر همه زوایای وجودش را تفحص کند تا مبادا با این صفات مهلکه خدای خود را ملاقات کند!
در فقه الرضا (علیه السلام) آمده است: «اندیشیدن آینه توست؛ بدی ها و خوبی هایت را به تو نشان می دهد.» (میزان الحکمة، ج10، ح16209)
امام علی (علیه السلام): اندیشه کردن در خوبی ها، انگیزه بکار بستن آن ها می شود.
امام علی (علیه السلام): ریشه سالم ماندن از لغزش ها، اندیشیدن پیش از عمل کردن است و سنجیدن پیش از سخن گفتن.
9- فکر کردن به نعمت های خدا:
امام علی (علیه السلام): اندیشیدن در باره نعمت های خدا، نیکو عبادتی است.
10- تفکر در باره باقی بودن آخرت و فانی بودن دنیا
امام علی (علیه السلام): تمیز دادن (تشخیص دادن) ماندنی (آخرت) از رفتنی (دنیا)، از شریف ترین اندیشه ها است.
11- تفکر در قرآن کریم:
پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله وسلم): سهم دیدگان خود را از عبادت به آنان دهید. عرض کردند: ای رسول خدا! سهم آن ها از عبادت چیست؟ فرمود: نگریستن به قرآن و اندیشیدن در آن و پند گرفتن از شگفتی هایش.
12- فکر کردن در سرنوشت گذشتگان و مطالعه تاریخ:
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم کانوا اشد منهم قوة و اثاروا الارض و عمروها اکثر مما عمروها و جاءتهم رسلهم بالبینات فما کان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون؛ آیا در زمین نگردیده اند تا ببینند فرجام کسانی را که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ آنها بس نیرومندتر از ایشان بودند و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند، آن را آباد ساختند و پیامبرانشان دلایل آشکار بر ایشان آوردند. بنابراین، خدا بر آن بود که بر ایشان ستم کند، لیکن خودشان بر خود ستم می کردند.» (سوره روم، 9)
امام علی (علیه السلام) در سفارش به فرزند بزرگوارش حسن (علیه السلام) می فرمایند: فرزندم! هر چند من به اندازه همه کسانی که پیش از من بوده اند، نزیسته ام، اما در کارهای آنان نظر کردم و در اخبار آنها اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم، چندان که همچون یکی از آنان شده ام و بلکه آنسان بر کارهایشان آگاهی یافته ام، که گویی با اولین و آخرین آنها زندگی کرده ام.» (احادیث از میزان الحکمة، ج 10، باب تفکر)
خلاصه اینکه:
از آنچه بیان شد فهمیده می شود که بر هر مسلمانی لازم است که در طول روز، بخشی از وقت خود را به تفکر بپردازد؛ تفکری که او را به خدا نزدیک کند و او را از بدی ها برهاند و به سمت خوبی ها سوق دهد.
اما در خصوص نحوه تفکر باید بدانیم که فکر کردن اختصاص به حالت خاصی ندارد؛ مثلا اینطور نیست که حتما باید در هنگام فکر کردن نشست یا راه رفت و یا… خدای سبحان در اوصاف خردمندان می فرماید: «الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار؛ آنان که خدا را ایستاده و نشسته و خوابیده یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند که پروردگارا! این (جهان) را بیهوده نیافریده ای. منزهی، پس ما را از عذاب آتش نگاه دار» (سوره آل عمران، 191)
پس علاوه بر اینکه انسان می تواند در حالات مختلف با دیدن آیات الهی به تفکر بپردازد؛ اما بهتر است روزانه و لو چند دقیقه، در محیطی خلوت با خود بیندیشد و وظایف خویش را به خود گوشزد کرده، نعمت هایی که خدای سبحان به او عطا کرده، یادآوری کند و از او در انجام تکلیفش یاری بخواهد.
جایگاه تفکر در قرآن:
در قرآن کریم آیات متعددی وجود دارد که انسان ها را به اندیشه و تعقل فراخوانده است.
و در بسیاری از آیات خود، متفکران، اندیشه وران و آنان که در مقام فهم واقعیات و شکل گیری از آن واقعیات هستند را به بهترین صورت، تمجید کرده است و آنان را که از حقیقت گریزانند، سخت مورد نکوهش قرار داده است.
از جمله محورهای اساسی که قرآن انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از:
1-تفکر در جهان خلقت
«ان فی خلق السموات والارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب —همانا در خلقت آسمان ها و زمین و رفت وآمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند. »( آل عمران:190 )
2-تفکر در احکام و آیات الهی
«کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون —خداوند آیاتش را به روشنی بیان می کند، باشد که شما درآن تفکر و تعقل کنید. »( بقره:219)
3-تفکر در تحولات تاریخی
اطلاع از تحولات ملت های گذشته و انگیزه ها و عواملی که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، عقل انسانی را پرورش می دهد، لذا قرآن سفارش می کند:
«قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عاقبه المکذبین —بگو: روی زمین گردش کنید؛ سپس بنگرید سرانجام تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!»( انعام:11)
تفکر از منظر روایات:
در روایات معصومین (ع) و سخنان گهربار ایشان، مطالب بسیار ارزشمندی در باب تفکر بیان شده است.
1-فضیلت تفکر در روایات
امام صادق(ع) می فرمایند:«بیشترین عبادت ابوذر، تفکر و عبرت گرفتن بود.»( خصال،ص 42)
امیر مؤمنان (ع) نیز یکی از خصوصیات بارز مؤمن را تفکر او در جوانب کارها می داند:
«المؤمن … مغمور بفکرته— مؤمن در افکار خویش غوطه ور است. » ( نهج البلاغه،ص 533، حکمت 333)
و در جایی دیگر شأن و منزلت عقل به عنوان قوه تفکر را بیشتر از دین و حیا می دانند:
جبرئیل بر آدم (ع) وارد شد و گفت: ای آدم! من مأمور شدم که تو را بین سه چیز اختیار دهم تا یکی از آن سه چیز را انتخاب کنی و دو تا را رها کنی و آن سه چیز، عقل حیا و دین است. آدم(ع) گفت: من عقل را اختیار کردم. جبرئیل به حیا و دین گفت: برخیزید و عقل را واگذارید، آن دو گفتند: ای جبرئیل! ما مأمور شدیم با عقل باشیم هر کجا باشد،گفت: پس شما به همراه عقل باشید و خود عروج کرد و به آسمان رفت.( الکافی، ج1،ص 10،ح2)
این حدیث نورانی بیانگر آن است که هر کجا عقل باشد، حیا (دوری از گناه) و دینداری و عبادت نیز هست، اما در عبادت و دینداری، ممکن است تعقل نباشد، در حالی که ارزش هر عبادت و دیانتی به میزان عقل فرد است.
2-اشاره به موضوع تفکر در روایات
در قبل اشاره شد که هر تفکری ممدوح و پسندیده نیست، بلکه ارزش تفکر به موضوع آن و نتایج حاصل از آن است . علاوه بر کتاب آسمانی ما که بسیاری از موضوعات تفکر را در پیش روی انسان قرار می دهد، روایات معصومین(ع)نیز دراین زمینه نقش بسزایی دارند؛ از آن جمله:
امیر مؤمنان (ع) می فرمایند:«لاعباده کالتفکر فی صنعه الله —هیچ عبادتی مانند تفکر و مطالعه در مصنوعات (آفریده های ) الهی نیست. » ( بحارالانوار،ج1،ص 88، ح13)
امام صادق(ع) با فضیلت ترین تفکر را، تفکر در اسما و صفات خدا می دانند، نه در چگونگی ذات او:«افضل العباده إدمان التفکر فی الله و فی قدرته—بهترین عبادت تفکر و اندیشه در بزرگی خدا و اسما و صفات او و بزرگی او است. » ( الکافی،ج2، ص 55، ح3)
از امام صادق(ع) درباره حدیث «یک ساعت تفکر، از عبادت یک شب بهتر است .» سؤال و توضیح خواسته شد، ایشان فرمودند:«یمر بالخربه او بالدار فیقول: این ساکنوک؛ این بانوک، ما لک لا تتکلمین( معنای این تفکر یعنی اینکه) اگر از ویرانه یا خانه ای عبور کرد، بگوید: آنان که در تو ساکن بودند، آنان که تو را ساختند، کجایند؟ تو را چه می شود؟ چرا سخن نمی گویی؟!» (همان،ص 54، ح2)
3-نتایج تفکر در روایات
امیر المؤمنین (ع) می فرمایند:«التفکر یدعو إلی البر و العمل به—اندیشه وفکر، انسان را به نیکویی و عمل به آن می کشاند. »؛ (الکافی،ج2، ص 55، ح5)
در نتیجه؛ هر فکری سازنده نیست و سعادت انسان را تأمین نمی کند ؛ بلکه تنها اندیشه ای که انسان را به قرب الهی برساند ، سعادت او را فراهم می کند و عبادت است.
با تفکر صحیح است که انسان از خواب غفلت بیدار می شود و تفکر صحیح است که سعادت انسان را تضمین می کند. امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) فرمودند: «نبه بالتفکر قلبک؛ دل خود را با اندیشه، آگاه نما» (نقل از کتاب شریف چهل حدیث امام خمینی، رضوان الله تعالی علیه، ص 189)
هرمقدار که تفکر راهگشائی بیشتری داشته باشد ثواب بیشتری دارد بنابراین تفکر، دارای درجات ومراتبی است که هرمرتبه ای که بالاتر است ثواب بیشتری دارد گاهی یک لحظه تفکر یک هفته انسان را جلو می اندازد گاهی یک ماه، گاهی یکسال وگاهی یک عمر.هرچه عمیق تر باشد حرکت وپیشرفت بیشتری بوجود می آورد.
مراتب تفکر سازنده:
1- تفکر در حق و اسماء و صفات خالق هستی
2- تفکر در مخلوقات خداوند
3- تفکر در اعمال و رفتار خود و محاسبه نفس:
مرحوم ملا احمد نراقی (رحمةالله علیه) در باب کیفیت تفکر در اعمال و رفتار خود می فرمایند: «آدمی در هر شبانه روزی ساعتی به تفکر کار خود بیفتد و اخلاق باطنیه و اعمال ظاهریه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نماید. لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده، سر تا پای آن را مطالعه فرماید.» (معراج السعادة، ص 120 به بعد)
ایشان در ادامه توضیح می دهند که اگر دیدی در طول روز، به دستورات خداوند عمل کرده، از معصیت ها و گناهان اجتناب کرده ای، حمد و سپاس الهی را بجای آور؛ و اگر دیدی معصیتی از تو سرزده و با رفتار و کردارت، مخالفت امر الهی نموده ای، توبه کرده و با جبران عمل، به علاج بپرداز.
ایشان در ادامه توصیه می کنند که انسان با نظر بصیرت به اعمال خود بنگرد و ببیند آیا از صفات رذیله ای که او را به هلاکت می اندازد، از قبیل بخل و حسد و کبر و… چیزی در وجود او هست یا نه؛ و با چراغ فکر همه زوایای وجودش را تفحص کند تا مبادا با این صفات مهلکه خدای خود را ملاقات کند!
در فقه الرضا (علیه السلام) آمده است: «اندیشیدن آینه توست؛ بدی ها و خوبی هایت را به تو نشان می دهد.» (میزان الحکمة، ج10، ح16209)
امام علی (علیه السلام): اندیشه کردن در خوبی ها، انگیزه بکار بستن آن ها می شود.
امام علی (علیه السلام): ریشه سالم ماندن از لغزش ها، اندیشیدن پیش از عمل کردن است و سنجیدن پیش از سخن گفتن.
4- فکر کردن به نعمت های خدا:
امام علی (علیه السلام): اندیشیدن در باره نعمت های خدا، نیکو عبادتی است.
5- تفکر در باره باقی بودن آخرت و فانی بودن دنیا:
امام علی (علیه السلام): تمیز دادن (تشخیص دادن) ماندنی (آخرت) از رفتنی (دنیا)، از شریف ترین اندیشه ها است.
6- تفکر در قرآن کریم:
پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله وسلم): سهم دیدگان خود را از عبادت به آنان دهید. عرض کردند: ای رسول خدا! سهم آن ها از عبادت چیست؟ فرمود: نگریستن به قرآن و اندیشیدن در آن و پند گرفتن از شگفتی هایش.
7- فکر کردن در سرنوشت گذشتگان و مطالعه تاریخ