۱۳۹۷/۰۶/۰۵
–
۱۳۴۴ بازدید
آیا زنان حق رآی و حق شرکت در مشاوره و مشورت، از نظر اسلام، ندارند؟
پر واضح است که مهم ترین هدف مشورت، یافتن بهترین گزینه و شیوه هاى اجرایى است و لذا هر کس نمى تواند طرف مشورت قرار گیرد، زیرا گاه آنها نقاط ضعفى دارند که مشورت با آنها مایه بدبختى و عقب افتادگى است. چنانکه على(ع) مى فرماید: با فرد بخیل، ترسو وحریص مشورت نکن، چون در هر یک از این ها نقطه ضعفى وجود دارد که مانع نیل تو به حقیقت مى شوند، (نهج البلاغه (على)، مترجم سید جعفر شهیدى، تهران: شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ دهم، 1376، نامه 53 (خطاب به مالک اشتر)، ص 328). در همین راستا، به خاطر برخى نکات بیولوژیکى و زیست شناختى در بانوان که همانا غلبه احساسات و هیجان ها بر خردورزى آنها و نیز محدودیت اجتماعى که باعث کاهش تجربه آنان مى گردد احیانا رایزنى با بانوان را محدود نموده است. توضیح آنکه: در دو نکته بینآموزه هاى اسلام و یافته هاى علوم جدید از جمله روان شناسى تفاوتى نیست. 1ـ تساوى میزان هوش زن و مرد: چنانکه «کارل هافمن» تصریح مى کند زن ها به اندازه مردها هوشمند هستند، گرچه مغزهاى آنان به طور متوسط 20درصد کوچکتر از مغز مردهاست، (کارل هافمن (و دیگران)، روان شناسى عمومى، ج1 ؛ مترجم: سیامک نقش بندى (و دیگران)؛ تهران: ارسباران، 1378، ص 349). 2ـ فزونى هیجانات در بانوان نسبت به مردان: چنانکه خود ایشان اذعان مى دارند: «پژوهش هاى انجام شده بر روى دانشجویان نشان مى دهند که در چهار مورد از پنج هیجان اساسى (شادى، عشق، ترس، اندوه و خشم) زنها هیجان هاى شدیدتر و فراوان ترى گزارش مى کند تامردها، و آن هیجان مورد استثنا که مردها بر زن پیشى مى گیرند، خشم است زن ها نه تنها هیجان هاى ظریف (شادى، عشق، ترس و اندوه) را با شدت و فراوانى بیشترى تجربه مى کنند، بلکه همچنین در موقعیت هاى مثبت و منفى، هیجان ها را بهتر تشخیص داده و بیشتر به آنها پاسخ مى دهند، (همان، ج 2، صص 53 ـ54). نتیجه آنکه عقل زن ها هرگز کمتر از مردها نیست بلکه تعقل آنها (یعنى بهره گیرى از عقل) کمتر است و این به واسطه هیجانات و احساساتى تر بودن آنهاست.
همانطور که خانم «کلیودالسون» به عنوان یک زن روان شناس که مدت مدیدى در این زمینه تحقیقات و پژوهش هائى داشته است اعلام مى کند «… به این نتیجه رسیده ام که خانم ها تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند»، (ر.ک: حسینى، سیدابراهیم، فمینیزم علیه زنان، کتاب نقد، شماره 17، تهران: مؤسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر، زمستان 79، ص 164).
و یا «اتو کلایى برگ» مى نویسد: «زنان بیشتر به کارهاى خانه واشیاء و اعمال ذوقى علاقه نشان مى دهند و کارهائى را دوست مى دارند که در آنها باید مواظبت و دلسوزى بسیارى خرج داد مانند مواظبت از کودکان و اشخاص عاجز و بینوا… زنها عموما احساساتى تر از مردان هستند»، (همان، ص165).
البته بر خلاف نظر خانم «کلیودالسون» که این مسأله را جزو نقاط ضعف خانم ها تلقى کرده است، (همان، ص 164). به نظر ما لازمه زیست اجتماعى و تقسیم وظائف، اختلاف کارکردهاست که این امر به نوبه خود مقتضیات خاص خود را دارد وچنانچه خانم ها لبریز از عواطف و احساسات نباشند آیا مى توانند در تربیت فرزندان که مهمترین سرمایه یک جامعه هستند موفق باشند؟! و آیا این نقش که به قول افلاطون مادران با همان دستى که گهواره را تکان مى دهند، جهان را زیر و رو مى کنند، کمتر از نشستن پشت فلان دستگاهصنعتى یا اختراع یک ابزار آهنین است؟! لذا قرآن کریم بعد از ذکر وجود تفاوت هایى بین زن و مرد، مى فرماید نباید هیچیک از شما از مواهبى که در صنف دیگر قرار دادیم، مطالبه کند چرا که هر یک از این ویژگى ها به مقتضاى حکمت الهى است «و لا تتمنّوا مافضّل اللّه به بعضکم على بعض للرّجال نصیب ممّا اکتسبوا و للنساء نصیب ممّا اکتسبن و اسألوا اللّه من فضله ان اللّه کان بکل شیى ء علیما»، (سوره نساء، آیه 32 و ر.ک: علامه طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 4، طهران: دار الکتب الاسلامیه، 1376 ه، صص 357 ـ 358).
همان طورکه دکتر «الکسیس کارل» متذکر مى شود: «زنان باید به بسط مواهب طبیعى خود در جهت و سرشت خاص خویش بدون تقلید کورکورانه از مردان بکوشند. وظیفه ایشان در راه تکامل بشریت، خیلى بزرگتر از مردهاست و نبایستى آن را سرسرى بگیرند و رها سازند»،(حسینى، سید ابراهیم، همان، ص 165).
حاصل کلام آن که به خاطر احساساتى تر بودن زنها و نیز حضور کمتر آنان در جامعه که باعث نپختگى و تجربه کمتر آنان مى شود یک سرى محدودیت هائى در بهره گیرى از نظر مشورتى زنان لحاظ شده است. لذا در حدیثى که از على(ع) نقل شده است آمده است«ایّاک و مُشاوره النّساء فان رأیهنّ الى أفن و عزمهن الى وهن»؛ از رایزنى با زنان بپرهیز، زیرا رأى آنان سست بوده، در تصمیم گیرى ناتوانند، (نهج البلاغه، نامه 31).
و لکن هر دو مسأله با رفع عوامل آن قابل جبران است لذا در حدیث دیگرى که علامه مجلسى از على(ع) نقل مى کند آمده است: «ایّاک و مشاوره النساء»؛ از مشورت با زنان بپرهیزید.
اما بلافاصله زنانى که کمال عقلشان آزموده و اثبات شده است استثناء مى شود «الاّ من جربت بکمال عقل»؛ (علامه مجلسى، بحارالانوار، ج103؛ طهران: المکتبة الاسلامیة، 1389 ه.ق، ص 253).
این به لحاظ نوع زنان است و الاّ چه بسیار مردانى نیز باشند که احساساتى یا کم تجربه باشند، مشورت با آنان نیز نافع نیست و چه بسا زیان بار باشد. بر اساس حدیث مذکور نیز امام على(ع) کمال عقل و آگاهى را در مشورت شونده شرط مى داند و زن بودن را مانع جوازمشورت نمى شمارد.
از طرف دیگر در برخى امور که تخصصى و آشنایى زنان بیشتر است سفارش شده است که با زنان مشورت کنید مثل آن حدیثى که رسول اکرم(ص) مى فرماید: «اِئتمروا النساء فى بناتهن»؛ در امور مربوط به دخترانتان با زنان خود مشورت کنید (نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول(ص«، مترجم: ابوالقاسم پاینده، تهران: سازمان چاپ وانتشارات جاویدان، چاپ نهم، 1354، ص 2، ح 7).
بالاتر آنکه در قرآن کریم خداوند متعال در برخى مسایل خانوادگى دستور به رایزنى زن و مرد و تبادل افکار آنان داده است «فأن اراد فصالا عن تراض و تشاور فلا جناح علیهما»؛ اگر پدر ومادر بخواهند با رضایت و مشورت یکدیگر فرزندشان را زودتر از دو سال از شیر بازگیرند مرتکب گناهى نشده اند (سوره بقره، آیه 233).
مقصود از تشاور، همدلى و هم رأیى و مشاوره میان زن و مرد است، و چون مادر چیزهایى از تربیت فرزند مى داند که پدر نمى داند، پس اگر هم فکرى و رایزنى نکنند به زیان فرزند مى انجامد، (ر.ک: رجب نژاد، محمدرضا؛ خرد زیبا (بررسىشبهه نقصان عقل) تهران: انتشارات عابد، بهار 80، ص 91).
در سوره طلاق نیز درباره هم فکرى و همکارى زن و مرد اشاره شده است، (سوره طلاق، آیه 6).
همان طور که مرحوم علامه جعفرى فرمودند، نظام خانواده در اسلام نظام شورایى با سرپرستى و مأموریت اجرایى مرد است، (علامه جعفرى، زن از دیدگاه امام على(ع)، تنظیم و تلخیص، محمدرضا جوادى،تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1378، ص 51).
و روایات نقل شده از على(ع) یا سایر روایات اثبات مى کند که مقصود از «بر حذر بودن از زنان خوب» یا «برحذر داشتن از مشورت با زنان» دقت در گفتار و اندیشه هاى زنان معمولى است و یا زنان هوسباز و کم خرد و تبه کار و تهى مغزى که دل به زخارف فریبنده دنیا بستهو چشم از حقایق برتر فرو بسته اند. اما زنانى که از زر و زیور دنیا اعراض کرده و به تعقل پرداخته اند، مانند مردان شایسته مورد مشورت هستند و به تعبیر علامه جعفرى روایاتى نظیر «ایاک و مشاوره النساء الاّ من جربت بکمال عقل» مؤید نظریه «درون شورایى و برون سرپرستىمرد» در نظام خانوادگى از دیدگاه اسلام است، (همان، ص 104).
و روایات نقل شده از رسول اکرم(ص) در این زمینه، بر فرض صحت سند روایت، اشاره به نکات فوق الذکر است و نه مطلق منع از مشورت با زنان یا مخالفت با نظر آنان پس از مشورت با آنان. لذا روایات مذکور هرگز قابل تعمیم به همه بانوان نیست. این قیود با توجه به سایرروایات و ایات و نیز سیره عملى پیامبر اکرم و ائمه اطهار(ع) به دست مى آید چه اینکه، این بزرگواران در مشاوره خود، زنان را نیز شرکت مى دادند، (رجب نژاد، پیشین، ص 93).
براى آگاهى بیشتر به کتاب زن از دیدگاه امام على(ع)، اثر علامه جعفرى و نیز خرد زیبا تألیف آقاى محمدرضا رجب نژاد، مراجعه شود.
همانطور که خانم «کلیودالسون» به عنوان یک زن روان شناس که مدت مدیدى در این زمینه تحقیقات و پژوهش هائى داشته است اعلام مى کند «… به این نتیجه رسیده ام که خانم ها تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند»، (ر.ک: حسینى، سیدابراهیم، فمینیزم علیه زنان، کتاب نقد، شماره 17، تهران: مؤسسه فرهنگى دانش و اندیشه معاصر، زمستان 79، ص 164).
و یا «اتو کلایى برگ» مى نویسد: «زنان بیشتر به کارهاى خانه واشیاء و اعمال ذوقى علاقه نشان مى دهند و کارهائى را دوست مى دارند که در آنها باید مواظبت و دلسوزى بسیارى خرج داد مانند مواظبت از کودکان و اشخاص عاجز و بینوا… زنها عموما احساساتى تر از مردان هستند»، (همان، ص165).
البته بر خلاف نظر خانم «کلیودالسون» که این مسأله را جزو نقاط ضعف خانم ها تلقى کرده است، (همان، ص 164). به نظر ما لازمه زیست اجتماعى و تقسیم وظائف، اختلاف کارکردهاست که این امر به نوبه خود مقتضیات خاص خود را دارد وچنانچه خانم ها لبریز از عواطف و احساسات نباشند آیا مى توانند در تربیت فرزندان که مهمترین سرمایه یک جامعه هستند موفق باشند؟! و آیا این نقش که به قول افلاطون مادران با همان دستى که گهواره را تکان مى دهند، جهان را زیر و رو مى کنند، کمتر از نشستن پشت فلان دستگاهصنعتى یا اختراع یک ابزار آهنین است؟! لذا قرآن کریم بعد از ذکر وجود تفاوت هایى بین زن و مرد، مى فرماید نباید هیچیک از شما از مواهبى که در صنف دیگر قرار دادیم، مطالبه کند چرا که هر یک از این ویژگى ها به مقتضاى حکمت الهى است «و لا تتمنّوا مافضّل اللّه به بعضکم على بعض للرّجال نصیب ممّا اکتسبوا و للنساء نصیب ممّا اکتسبن و اسألوا اللّه من فضله ان اللّه کان بکل شیى ء علیما»، (سوره نساء، آیه 32 و ر.ک: علامه طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 4، طهران: دار الکتب الاسلامیه، 1376 ه، صص 357 ـ 358).
همان طورکه دکتر «الکسیس کارل» متذکر مى شود: «زنان باید به بسط مواهب طبیعى خود در جهت و سرشت خاص خویش بدون تقلید کورکورانه از مردان بکوشند. وظیفه ایشان در راه تکامل بشریت، خیلى بزرگتر از مردهاست و نبایستى آن را سرسرى بگیرند و رها سازند»،(حسینى، سید ابراهیم، همان، ص 165).
حاصل کلام آن که به خاطر احساساتى تر بودن زنها و نیز حضور کمتر آنان در جامعه که باعث نپختگى و تجربه کمتر آنان مى شود یک سرى محدودیت هائى در بهره گیرى از نظر مشورتى زنان لحاظ شده است. لذا در حدیثى که از على(ع) نقل شده است آمده است«ایّاک و مُشاوره النّساء فان رأیهنّ الى أفن و عزمهن الى وهن»؛ از رایزنى با زنان بپرهیز، زیرا رأى آنان سست بوده، در تصمیم گیرى ناتوانند، (نهج البلاغه، نامه 31).
و لکن هر دو مسأله با رفع عوامل آن قابل جبران است لذا در حدیث دیگرى که علامه مجلسى از على(ع) نقل مى کند آمده است: «ایّاک و مشاوره النساء»؛ از مشورت با زنان بپرهیزید.
اما بلافاصله زنانى که کمال عقلشان آزموده و اثبات شده است استثناء مى شود «الاّ من جربت بکمال عقل»؛ (علامه مجلسى، بحارالانوار، ج103؛ طهران: المکتبة الاسلامیة، 1389 ه.ق، ص 253).
این به لحاظ نوع زنان است و الاّ چه بسیار مردانى نیز باشند که احساساتى یا کم تجربه باشند، مشورت با آنان نیز نافع نیست و چه بسا زیان بار باشد. بر اساس حدیث مذکور نیز امام على(ع) کمال عقل و آگاهى را در مشورت شونده شرط مى داند و زن بودن را مانع جوازمشورت نمى شمارد.
از طرف دیگر در برخى امور که تخصصى و آشنایى زنان بیشتر است سفارش شده است که با زنان مشورت کنید مثل آن حدیثى که رسول اکرم(ص) مى فرماید: «اِئتمروا النساء فى بناتهن»؛ در امور مربوط به دخترانتان با زنان خود مشورت کنید (نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول(ص«، مترجم: ابوالقاسم پاینده، تهران: سازمان چاپ وانتشارات جاویدان، چاپ نهم، 1354، ص 2، ح 7).
بالاتر آنکه در قرآن کریم خداوند متعال در برخى مسایل خانوادگى دستور به رایزنى زن و مرد و تبادل افکار آنان داده است «فأن اراد فصالا عن تراض و تشاور فلا جناح علیهما»؛ اگر پدر ومادر بخواهند با رضایت و مشورت یکدیگر فرزندشان را زودتر از دو سال از شیر بازگیرند مرتکب گناهى نشده اند (سوره بقره، آیه 233).
مقصود از تشاور، همدلى و هم رأیى و مشاوره میان زن و مرد است، و چون مادر چیزهایى از تربیت فرزند مى داند که پدر نمى داند، پس اگر هم فکرى و رایزنى نکنند به زیان فرزند مى انجامد، (ر.ک: رجب نژاد، محمدرضا؛ خرد زیبا (بررسىشبهه نقصان عقل) تهران: انتشارات عابد، بهار 80، ص 91).
در سوره طلاق نیز درباره هم فکرى و همکارى زن و مرد اشاره شده است، (سوره طلاق، آیه 6).
همان طور که مرحوم علامه جعفرى فرمودند، نظام خانواده در اسلام نظام شورایى با سرپرستى و مأموریت اجرایى مرد است، (علامه جعفرى، زن از دیدگاه امام على(ع)، تنظیم و تلخیص، محمدرضا جوادى،تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1378، ص 51).
و روایات نقل شده از على(ع) یا سایر روایات اثبات مى کند که مقصود از «بر حذر بودن از زنان خوب» یا «برحذر داشتن از مشورت با زنان» دقت در گفتار و اندیشه هاى زنان معمولى است و یا زنان هوسباز و کم خرد و تبه کار و تهى مغزى که دل به زخارف فریبنده دنیا بستهو چشم از حقایق برتر فرو بسته اند. اما زنانى که از زر و زیور دنیا اعراض کرده و به تعقل پرداخته اند، مانند مردان شایسته مورد مشورت هستند و به تعبیر علامه جعفرى روایاتى نظیر «ایاک و مشاوره النساء الاّ من جربت بکمال عقل» مؤید نظریه «درون شورایى و برون سرپرستىمرد» در نظام خانوادگى از دیدگاه اسلام است، (همان، ص 104).
و روایات نقل شده از رسول اکرم(ص) در این زمینه، بر فرض صحت سند روایت، اشاره به نکات فوق الذکر است و نه مطلق منع از مشورت با زنان یا مخالفت با نظر آنان پس از مشورت با آنان. لذا روایات مذکور هرگز قابل تعمیم به همه بانوان نیست. این قیود با توجه به سایرروایات و ایات و نیز سیره عملى پیامبر اکرم و ائمه اطهار(ع) به دست مى آید چه اینکه، این بزرگواران در مشاوره خود، زنان را نیز شرکت مى دادند، (رجب نژاد، پیشین، ص 93).
براى آگاهى بیشتر به کتاب زن از دیدگاه امام على(ع)، اثر علامه جعفرى و نیز خرد زیبا تألیف آقاى محمدرضا رجب نژاد، مراجعه شود.