رفتار آمریکا در قبال غربگرایان
۱۳۹۷/۰۵/۲۸
–
۹۵۲ بازدید
چرا کشوری مثل آمریکا نمیتونه از غرب گرا هایی که توی کشور ما هستن یه کم حمایت کنه که برای خودش آبرو بخره؟ درست که یه علت اینه که اونا قانع نمیشن پس همیشه به جنایاتشون ادامه میدن ولی چرا باید خودشون امیدی که دارن ایجاد میکنند رو از بین ببرند. چرا هر کسی که میره باشون مذاکره کنه رو خودشون رسوا میکنن .اگه اونا با موشکای مشکل دارن چرا میان آبروی کسایی رو که باشون مذاکره کردن رو میبرند بعد میگن ما میخوایم سر یه موضوع دیگه مذاکره کنیم . هر کسی از کشور ما پا شده رفته ک رابطشو با غرب درست کنه طوری بی آبروش میکنن که دیگه نمیتونه سرشو بلند کنه. اگه بعد برجام اونا برخلاف تعهداتشون عمل نمیکردند ک خیلی سخت میشد عموم رو قانع کرد ک با آمریکا نمیشه مذاکره کرد ولی اونا با اینکه میگن ما میخوایم مذاکره کنیم خودشون تمام افرادی ک بشون امید دارن رو از صحنه خارج میکنن درصورتی که نیازمند مذاکره اند و توی منطقه شکست خوردن … اوایلی ک برجام امضا شده بود شاید خیلی افراد تمایل داشتن ک بریم درباره ی موضوعات دیگه مذاکره کنیم ولی الان خود آمریکاییا با دست خودشون کاری میکنن ک چیزی ک بش نیاز دارن رو از خودشون دور میکنن . علت این رفتار چیه؟ وقتی کشور ما مدیریت اقتصادی بسیاربسیار ضعیفی داره اگه ۱۰ میلیار بیشتر پول میومد تو این اقتصاد شاید تغییر چندانی دیده نمیشد ولی اونا برای خودشون آبرو میخریدن برای مذاکرات بیشتر. ریشه ی این رفتار استکبار چیه؟
از آنجایی که آمریکایی ها به دنبال سلطه بر ایران اسلامی هستند و یکی از مهم ترین راه های سلطه نیز استفاده از عناصر داخلی و به اصطلاح جاده صاف کن سیاست های این کشور می باشد، لذا این کشور همواره از مهره ها و عوامل داخلی و نیز سیاست هایی که بتواند تسهیل کننده ورود این کشور به داخل کشور ما می باشد حمایت می کند و این حمایت ها گاه پنهانی و گاه علنی بوده است، چنانکه در جریان فتنه سال 88، مسئولان آمریکایی صراحتا فتنه گران و سران فتنه را به عنوان دوستان خود که باید مورد حمایت قرار گیرند، نام بردند و تمام امکانات سیاسی و رسانه ای خود را برای پیروزی فتنه گران بسیج نمودند، با این حال در برخی مواقع رفتارهایی از آمریکایی ها مشاهده می شود که تحلیل گران را به شگفتی وا می دارد، به عنوان مثال در شرایطی که آمریکایی ها پس از برجام که در اثر تلاش های دولت محترم و هیات مذاکره کننده خدوم ایرانی و با هدف اثبات حسن نیت ایران و راستی آزمایی طرف غربی به ثمر رسیده بود دولت ایالات متحده آمریکا می توانست با اعطای امتیازاتی به طرف ایرانی، شرایطی را فراهم آورد که عناصر غربگرای داخلی، با مستمسک قرار دادن آنها، بر دولت محترم و سایر ارکان نظام فشار آورند تا در جهت بهبود اوضاع اقتصادی، امتیازات بیشتری به طرف غربی دهند و برجام های دیگری را به امضا برسانند، اما ناگهان، ورق برگشت و با نقض عهدهای مکرر طرف آمریکایی، هم غرب رسوا شد و هم کسانی که مدعی قابل اعتماد بودن آمریکا بودند و به این ترتیب، این رفتار آمریکایی ها نه تنها کمکی برای بازگشت ایرانی ها به میز مذاکره و دادن امتیازات بیشتر به طرف آمریکایی نشد بلکه باعث برانگیخته شدن موج ضد آمریکایی در داخل کشور گردید. اما در تحلیل علت چنین رفتاری می توان سه کلید واژه را به کار برد: حماقت، خباثت و خیانت.به عبارتی اولا بخش عمده ای از رفتارهای آمریکایی ها را که باعث رسوا شدن آنها و حامیان داخلی آنها شده است باید ناشی از حماقت آنها دانست که رفتاری انجام دادند که سند بی اعتمادی به آنها شد، در حالی که اگر خلاف این رفتار انجام می شد، در آن صورت جریان انقلابی و ارزشی، باید هزینه فراوانی را پرداخت می کرد تا غیر قابل اعتماد بودن آمریکایی ها را برای افکار عمومی به اثبات می رساند و این یعنی، آمریکایی ها خودشان به دست خود، هر آنچه را که انقلابیون ایران ادعا می کردند مستندسازی کردند که معنایی جز حماقت ندارد.ثانیا این رفتار نشانه ذات خبیث آمریکایی هاست، در واقع آمریکایی ها با این رفتار، حتی در جهت حفظ ظاهر نیز حاضر نشدند اندک امتیازی به طرف ایرانی دهند. ثالثا علت مهمی که باعث شد تا آمریکایی ها حاضر به دادن حداقل امتیازها نشدند این بود که آنان می دانستند در داخل کشور کسانی وجود دارند که بخشی از پروژه فشار بر نظام را عملیاتی خواهند کرد و به همین دلیل بود که رئیس جمهور آمریکا از یک سو از برجام خارج شد و از سوی دیگر بدون دادن کوچکترین امتیازی و در شرایطی که نیازمند ایرانی ها بود، اعلام کرد که ایرانی ها به زودی به میز مذاکرات بازخواهند گشت، از طرف دیگر در همان زمان، دو اتفاق مهم رخ داد، از یک سو برخی عوامل پشت پرده اقدام به التهاب آفرینی اقتصادی در بازار نمودند تا فشار اقتصادی تبدیل به فشار اجتماعی و سیاسی برای کشاندن حاکمیت به سمت میز مذاکره شود که در عمل چنین مطالبه ای از سوی مردم رخ نداد و از سوی دیگر برخی فعالان سیاسی اقدام به نگارش نامه هایی به سران نظام مبنی بر لزوم مذاکره با آمریکا نمودند و این یعنی، رئیس جمهور آمریکا زمانی که اعلام می کرد ایرانی ها به میز مذاکره بازخواهد گشت، خیال او بابت طراحی هایی که انجام گرفته از جمله خیانت های که از سوی برخی فعالان سیاسی و اقتصادی ایرانی، راحت بوده است که البته خوشبختانه با اعلام موضع صریح و قاطع مقام معظم رهبری و سایر مسئولان نظام از جمله رئیس جمهور محترم و وزیر امور خارجه کشورمان مبنی بر غیر عاقلانه بودن مذاکرات با آمریکا، این نقشه ها بر هم ریخت تا جایی که رئیس جمهور آمریکا که بسیار مطمئن، از بازگشت ایرانی ها به میز مذاکره سخن می راند، در واکنشی منفعلانه خواستار مذاکره بی قید و شرط با ایرانی ها شد و طرف اروپایی نیز برای اولین بار سخن از مشوق هایی برای ایرانی ها به منظور باقی ماندن در برجام مطرح کرد.بنابر این عاملی که باعث شد تا آمریکایی ها حتی برای دلخوش کردن غربگرایان وطنی امتیازاتی به ایران ندهد، مجموعه ای از سه عنصر حماقت، خباثت و خیانت بود که در نهایت به نفع جمهوری اسلامی ایران تمام شده و باعث اثبات مجدد غیرقابل اعتماد بودن آمریکایی ها و برباد رفتن آبروی نداشته آنها شد.
جهت مطالعه بیشتر به کتاب «ارمغان دموکراسی» جهت گیری سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران نوشته صادق سلیمی بنی مراجعه شود.
جهت مطالعه بیشتر به کتاب «ارمغان دموکراسی» جهت گیری سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران نوشته صادق سلیمی بنی مراجعه شود.