طلسمات

خانه » همه » مذهبی » معجزه هود

معجزه هود


معجزه هود

۱۳۹۷/۰۳/۰۶


۳۴۱۳ بازدید

با توجه به آیه ۵۳ سوره هود، آیا حضرت هود هیچ دلیل و معجزه ای برای اثبات رسالتش نداشت؟

معجزه حضرت هود سخنان منطقی و مستدل بود!
برای فهمیدن و شرح این موضوع به تفسیر نمونه، ج 9، ص: 140مراجعه می کنیم :
ببینیم این قوم سرکش و مغرور یعنى قوم عاد در برابر برادرشان هود(ع) و نصایح و اندرزها و راهنمایی هاى او چه واکنشى نشان دادند. ” آنها گفتند: اى هود تو دلیل روشنى براى ما نیاورده اى” (قالُوا یا هُودُ ما جِئْتَنا بینة). ” و ما هرگز به خاطر سخنان تو دست از دامن بتها و خدایانمان بر نمى داریم” (وَ ما نَحْنُ بِتارِکِی آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِکَ). ” و ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد”! (وَ ما نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ).
و پس از این سه جمله غیرمنطقى، اضافه کردند:” ما فکر مى کنیم تو دیوانه شده اى و علتش این بوده که مبغوض خدایان ما گشته اى و آنها به عقل تو آسیب رسانده اند” (إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَراکَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ.)
بدون شک هود- همانگونه که برنامه و وظیفه تمام پیامبران است- معجزه یا معجزاتى براى اثبات حقانیت خویش به آنها عرضه داشته بود، ولى آنها به خاطر کبر و غرورى که داشتند مانند سایر اقوام لجوج، معجزات را انکار کردند و آنها را سحر شمردند، یا یک سلسله تصادف ها و حوادث اتفاقى که نمى تواند دلیلى بر چیزى بوده باشد.
از این گذشته نفى بت پرستى دلیلى لازم ندارد هر کس مختصر عقل وشعورى داشته باشد و خود را از تعقیب برهاند آن را بخوبى در مى یابد و بفرض که دلیل بخواهد آیا دلائل علاوه بر منطقى و عقلى به معجزه هم نیاز دارد؟
و به تعبیر دیگر آنچه در دعوت هود در آیات گذشته آمد، دعوت به سوى خداوند یگانه و باز گشت به سوى او و استغفار از گناهان و نفى هر گونه شرک و بت پرستى است، همه اینها مسائلى است که اثبات آن با دلیل عقلى کاملا امکان پذیر است.
بنا براین اگر منظور آنها از نفى” بینة”، نفى دلیل عقلى بوده، مسلما این سخن نادرست است، و اگر منظور نفى” معجزه” بوده، این ادعا نیاز به معجزه نداشته است، و به هر حال این جمله که آنها گفته اند ما هرگز به خاطر سخنان تو، بت هاى خود را فراموش نمى کنیم بهترین دلیل بر لجاجت آنها است، چرا که انسان عاقل و حقیقت جو سخن حق را از هر کس که باشد مى پذیرد.
مخصوصا این جمله که آنها هود را متهم به” جنون” کردند، جنونى که بر اثر خشم خدایان حاصل شده بود! خود بهترین دلیل بر خرافى بودن و خرافه پرستى آنها است. سنگ و چوب هاى بى جان و بى شعور که نیاز به حمایت بندگان خود دارند، چگونه مى توانند عقل و شعور را از انسان عاقلى بگیرند.
به علاوه، آنها چه دلیلى بر جنون هود داشتند جز اینکه او، سنت شکنى کرده، و با آداب و سنن خرافى محیطش به پیکار برخاسته بود، اگر این دلیل جنون باشد تمام مصلحان جهان و مردان انقلابى که بر ضد روش هاى غلط بپا خاستند باید مجنون باشند. و این تازگى ندارد، تاریخ گذشته و معاصر پر است از نسبت جنون به مردان و زنان نیک اندیش و سنت شکن که بر ضد خرافات و استعمارها و اسارت ها بپا مى خاستند.
به هر حال هود مى باید پاسخى دندان شکن به این قوم گمراه و لجوج بدهد، پاسخى که هم آمیخته با منطق باشد، و هم از موضع قدرت ادا شود. قرآن میگوید: او در پاسخ آنها این چند جمله را بیان کرد: ” من خدا را به شهادت مى طلبم و همه شما نیز شاهد باشید که من از این بتها و خدایانتان بیزارم” (قالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّی بَرِی ءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ- مِنْ دُونِهِ).
اشاره به اینکه اگر این بتها قدرتى دارند از آنها بخواهید مرا از میان بردارند، من که آشکارا به جنگ آنها بر خاسته ام و علنا بیزارى و تنفر از آنها را اعلام مى دارم، چرا آنها، معطلند؟ انتظار چه چیز را مى کشند؟ و چرا مرا نابود نمى کنند؟! سپس اضافه مى کند: نه فقط کارى از آنها ساخته نیست، شما هم با این انبوه جمعیت تان قادر بر چیزى نیستید،” اگر راست مى گوئید همگى دست به دست هم بدهید و هر نقشه اى را مى توانید بر ضد من بکشید و لحظه اى مرا مهلت ندهید” (فَکِیدُونِی جَمِیعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ).
چرا من انبوه جمعیت شما را به هیچ مى شمرم؟ و چرا کمترین اعتنایى به قوت و قدرت شما ندارم؟ شمایى که تشنه خون من هستید و همه گونه قدرت دارید. براى اینکه من پشتیبانى دارم که قدرتش فوق قدرتها است” من توکل بر خدایى کردم که پروردگار من و شما است” (إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَ رَبِّکُمْ).
این خود دلیل بر این است که من دروغ نمى گویم، این نشانه آن است که من دل به جاى دگرى بسته ام، اگر درست بیندیشید این خود یک نوع معجزه است که انسانى تک و تنها با عقاید خرافى جمعیتى نیرومند و متعصب به پیکار برخیزد، و حتى آنها را تحریک به قیام بر ضد خود کند، و در عین حال نه ترسى به خود راه دهد، و نه دشمنانش قدرت بر تصمیم گیرى بر ضد او داشته باشند.
و بعد ادامه داد نه تنها شما،” هیچ جنبنده اى در جهان نیست مگر اینکه در قبضه قدرت و فرمان خدا است” و تا او نخواهد کارى از آنان ساخته نیست (ما مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِناصِیَتِها).
ولى این را نیز بدانید خداى من از آن قدرتمندانى نیست که قدرتش موجب خودکامگى و هوسبازى گردد و آن را در غیر حق به کار برد، بلکه” پروردگار من همواره بر صراط مستقیم و جاده عدل و داد مى باشد” و کارى بر خلاف حکمت و صواب انجام نمى دهد (إِنَّ رَبِّی عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ).

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد