رفع محرومیت- دستاوردهای اقتصادی انقلاب- عدالت
۱۳۹۷/۰۳/۰۶
–
۱۹۵۱ بازدید
باسلام.چرا با حدود چهل سال از گذشت انقلاب اسلامی هنوز مناطقی از کشور مانند بوشهر وسیستان وبلوچستان وجود دارد که از نیازهای اولیه مانند برق و آب آشامیدنی وخانه محرومند وبه قدری این محرومیت عجیب و تکان دهنده است که انسان نسبت به اسلامی بودن جمهوری اسلامی شک میکند؟
محرومیت زدایی و رفع محرومیت از مناطق کم برخوردار کشور یکی از اهداف نظام جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است و اقدامات خوبی نیز در این زمینه انجام شده است .
نگاهی به برخی آمار این واقعیت را بیشتر روشن می کند؛ در تامین اجتماعی افراد تحت پوشش در سال ۵۷، ۵.۸میلیون نفر بودند که در سال ۹۴ به ۴۱.۷میلیون نفر افزایش یافتند که در سالهای اخیر با پوشش بیمه سلامت قریب به همه افراد جامعه تحت پوشش بیمه قرار میگیرند. آب آشامیدنی روستاها در سال ۵۷، ۲۵درصد بود که امروز به بالای ۹۰درصد رسیده است، در همین حال نرخ مرگ و میر کودکان ۱۱۱مورد در ۱۰۰۰ نفر در سال ۵۷ بود که امروز به ۱۴مورد در ۱۰۰۰ رسیده است و این یعنی فراگیری خدمات بهداشتی تا دورترین نقاط ایران، همچنین امید به زندگی در سال ۵۷، ۵۵ سال بود که در سال ۹۴ به ۷۵ سال رسیده است.
توجه به سواد و دانش و فراهم کردن بستر آموزش عمومی که طبیعتا زمینه ساز برطرف شدن فقر و محرومیت ناشی از بی سوادی است از دیگر امور مورد عنایت در سالهای پس از انقلاب بوده به تحوی که در بخش آموزش نرخ باسوادی در سال ۵۷، ۴۹ درصد بود و امروز به ۹۱.۵درصد افزایش یافته است.
این آمار را در حوزه های دیگر هم می توان ارایه داد و بیش از پیش اثبات کرد که انقلاب اسلامی تلاش و اقدامات زیادی در رفع تبعیض و محرومیت زدایی انجام داده است .
در عین حال با وجود همه تلاش های صورت گرفته شاهد وجود برخی محرومیت ها و کمبودها در گوشه و کنار کشور هستیم که به هیچ وجه زیبنده کشور نبوده و قابل پذیرش نیست.
دلایل مختلفی در بروز این مساله تاثیر داشته است که مهمترین آن عبارت است از:
1.ضعف روحیه جهادی و انقلابی ، با توجه به گستره زیاد مناطق محروم که از نظام ستمشاهی به جایی مانده است ،نیاز به روحیه جهادی و انقلابی برای برطرف نمودن آن وجود دارد که متاسفانه کمتر شاهد چنین روحیه ای بوده این . هر چند با شکل گیری اردوهای جهادی توسط جوانان پر شور و متعهد و ورود سپاه و بسیج به این عرصه شاهد توجه بیشتر به مناطق محروم و محرومیت زدایی از مناطق مختلف کشور هستیم.
2.جنگ تحمیلی و لزوم بازسازی و ترمیم خسارت های ناشی از آن که فرصت و هزینه فراوانی از کشور را به خود اختصاص داد که می توانست صرف محرومیت زدایی در کشور گردد.
3.فقدان برنامه ریزی جامع با اولویت مناطق محروم
4.حاکمیت نگاه توسعه اقتصادی نسخه برداری شده از توسعه اقتصادی غربی که در آن عدالت و رفع محرومیت ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
5.کم کاری بعضی مسئولان مناطق محروم در جذب اعتبارات ویژه برای رفع کمبودها و مشکلات این مناطق
هر چند باقی ماندن چهره محرومیت در برخی مناطق بعد از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی زیبنده نظام نیست اما تمرکز بر وجود برخی مناطق محروم و نادیده گرفتن اقدامات صورت گرفته در محرومیت زدایی از مناطق مختلف نیز بر خلاف واقعیت و خارج شدن از جاده انصاف است
به نظر می رسد با توجه به امکانات کشور و ظرفیت خوب نیروهای جوان و انقلابی و با هدایت و جذب ظرفیت خیرین و کمکهای مردمی در کشور با برنامه ریزی مناسب و منطقی و تبدیل نمودن این حرکت به یک جریان فراگیر در کشور، شاهد سرعت گرفتن محرومیت زدایی از کشور و اقدامات بیشتر و بهتر در این زمینه خواهیم بود.
نگاهی به برخی آمار این واقعیت را بیشتر روشن می کند؛ در تامین اجتماعی افراد تحت پوشش در سال ۵۷، ۵.۸میلیون نفر بودند که در سال ۹۴ به ۴۱.۷میلیون نفر افزایش یافتند که در سالهای اخیر با پوشش بیمه سلامت قریب به همه افراد جامعه تحت پوشش بیمه قرار میگیرند. آب آشامیدنی روستاها در سال ۵۷، ۲۵درصد بود که امروز به بالای ۹۰درصد رسیده است، در همین حال نرخ مرگ و میر کودکان ۱۱۱مورد در ۱۰۰۰ نفر در سال ۵۷ بود که امروز به ۱۴مورد در ۱۰۰۰ رسیده است و این یعنی فراگیری خدمات بهداشتی تا دورترین نقاط ایران، همچنین امید به زندگی در سال ۵۷، ۵۵ سال بود که در سال ۹۴ به ۷۵ سال رسیده است.
توجه به سواد و دانش و فراهم کردن بستر آموزش عمومی که طبیعتا زمینه ساز برطرف شدن فقر و محرومیت ناشی از بی سوادی است از دیگر امور مورد عنایت در سالهای پس از انقلاب بوده به تحوی که در بخش آموزش نرخ باسوادی در سال ۵۷، ۴۹ درصد بود و امروز به ۹۱.۵درصد افزایش یافته است.
این آمار را در حوزه های دیگر هم می توان ارایه داد و بیش از پیش اثبات کرد که انقلاب اسلامی تلاش و اقدامات زیادی در رفع تبعیض و محرومیت زدایی انجام داده است .
در عین حال با وجود همه تلاش های صورت گرفته شاهد وجود برخی محرومیت ها و کمبودها در گوشه و کنار کشور هستیم که به هیچ وجه زیبنده کشور نبوده و قابل پذیرش نیست.
دلایل مختلفی در بروز این مساله تاثیر داشته است که مهمترین آن عبارت است از:
1.ضعف روحیه جهادی و انقلابی ، با توجه به گستره زیاد مناطق محروم که از نظام ستمشاهی به جایی مانده است ،نیاز به روحیه جهادی و انقلابی برای برطرف نمودن آن وجود دارد که متاسفانه کمتر شاهد چنین روحیه ای بوده این . هر چند با شکل گیری اردوهای جهادی توسط جوانان پر شور و متعهد و ورود سپاه و بسیج به این عرصه شاهد توجه بیشتر به مناطق محروم و محرومیت زدایی از مناطق مختلف کشور هستیم.
2.جنگ تحمیلی و لزوم بازسازی و ترمیم خسارت های ناشی از آن که فرصت و هزینه فراوانی از کشور را به خود اختصاص داد که می توانست صرف محرومیت زدایی در کشور گردد.
3.فقدان برنامه ریزی جامع با اولویت مناطق محروم
4.حاکمیت نگاه توسعه اقتصادی نسخه برداری شده از توسعه اقتصادی غربی که در آن عدالت و رفع محرومیت ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
5.کم کاری بعضی مسئولان مناطق محروم در جذب اعتبارات ویژه برای رفع کمبودها و مشکلات این مناطق
هر چند باقی ماندن چهره محرومیت در برخی مناطق بعد از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی زیبنده نظام نیست اما تمرکز بر وجود برخی مناطق محروم و نادیده گرفتن اقدامات صورت گرفته در محرومیت زدایی از مناطق مختلف نیز بر خلاف واقعیت و خارج شدن از جاده انصاف است
به نظر می رسد با توجه به امکانات کشور و ظرفیت خوب نیروهای جوان و انقلابی و با هدایت و جذب ظرفیت خیرین و کمکهای مردمی در کشور با برنامه ریزی مناسب و منطقی و تبدیل نمودن این حرکت به یک جریان فراگیر در کشور، شاهد سرعت گرفتن محرومیت زدایی از کشور و اقدامات بیشتر و بهتر در این زمینه خواهیم بود.