ترک نماز-کفر بی نماز-گناه ترک نماز
۱۳۹۷/۰۲/۲۹
–
۷۵۵ بازدید
به نام خدا,سلام,
ضمن قبولی طاعات وعبادات شما,
اگه کسی ازما پرسیدکه اگریک انسان مسلمان وشیعه,نماز نخواند,آیا درجهان آخرت,بقیهءکارهای خیری که انجام میدهدمورد قبول خداوند هست یانه,چه پاسخ کوتاهی(غیرازاینکه اگه نماز پذیرفته نشه,بقیه اعمال هم پذیرفته نمیشه)باید به اوبدهیم؟
الف ) اقسام ترک نماز
در مورد ترک نماز باید گفت: ترک نماز چند قسم است:
1. ترک نماز به طور کلی از روی انکار؛ یعنی نماز را واجب نمی داند و به جا آوردنش را بر خود حتم نمی بیند. در این صورت منکر ضروری دین شده و کافر است و به عذاب ابدی دچار می گردد.
2- ترک نماز به دلیل مسامحه کاری و کم اعتنایی به امور اخروی و اشتغال به سرگرمی های دنیوی.
این قسم از ترک نماز موجب فسق است و گناه کبیره شمرده می شود.
3. ترک نماز در برخی اوقات: گاهی فردی در اثر ضعف ایمان و کم اعتنایی به امر آخرت گاهی نماز می خواند و گاهی ترک می کند و یا در اثر اهمیت ندادن به اوقات نماز، گاهی آن را در وقتش ترک می کند به خیال آن که در خارج وقت آن را قضا کند.
این قسم سوم هر چند مانند دو قسم قبل نیست ولی چنین فردی از ضایع کنندگان نماز و سبک شمارندگان آن است و در روایات آمده است که چنین کسی مشمول شفاعت اهل بیت(ع) قرار نمی گیرد و به شفاعت محمد و آل محمد(ع) نائل نمی گردد هر چند تارک الصلاه شمرده نمی شود و از سبک شمرندگان نماز به حساب می آیند.
ب ) نتیجه اعمال نیک افراد غیر مسلمان
در اینجا مطلبی را خدمتتان ارائه می کنیم که بی ارتباط با سوالی که شما مطرح کرده اید نیست و آن نتیجه اعمال نیک افراد غیر مسلمان است ، در یک نگاه کلی دربارة نتیجه اعمال نیک افراد غیر مسلمان سه دیدگاه عمده وجود دارد:
1. نظر افراط:
برخی از روشنفکران عقیده دارند که بین مسلمان و غیر مسلمان در پاداش و رفتن به بهشت فرقی وجود ندارد. شهید مطهری مینویسد:
” معمولاً کسانی که داعیه روشنفکری دارند، با قاطعیت میگویند هیچ فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان، بلکه موحد و غیر موحد نیست. هر کس عمل نیکی انجام دهد! خدمتی از راه تأسیس یک مؤسسة خیریه و یا اکتشاف و اختراع و یا از راه دیگر انجام دهد، استحقاق ثواب و پاداش از جانب خداوند دارد. می گویند خداوند عادل میان بندگان خود تبعیض نمیکند. . . “. (1)
طرفداران این نگرش هم به دلیل عقل استدلال کردهاند و هم به دلیل نقل. دلیل عقلی آنان بر دو مقدمه استوار است:
یکم: خداوند با همه موجودات نسبتی مساوی داشته . . . بندگان و مخلوقات برای او یکسان هستند و با هیچ کس خویشاوندی و رابطه خصوصی ندارد؛ بر این اساس به افعال و عملکرد همگان پاداش و ثواب میدهد؛ و چون نسبت خداوند به همة موجودات یکسان است، دلیلی ندارد که عمل نیک از یک نفر مقبول باشد و از یک نفر دیگر مقبول نباشد. (2)
دوم: خوبی و بدی اعمال، قراردادی نیست، بلکه واقعی است، یعنی حسن و قبح افعال ذاتی بوده و هر کدام آثار خود را دارد؛ از این رو پاداش و ثواب آن در راستای حسن ذاتی آن است. هر گاه اعمالی بهوجود آمد که حسن ذاتی داشته باشد، ثواب دارد.
شهید مطهری مینویسد: “. . . از این دو مقدمه چنین نتیجه میگیریم که چون خداوند اهل تبعیض نیست و چون عمل نیک از هر کس نیک است، پس هر کس کار نیک بکند ضرورتاً و الزاماً از طرف خدای متعال پاداش نیک خواهد داشت. . . “. (3)
دلیل نقلی نیز دلیل عقل را تأیید و تأکید می کند؛ زیرا در آیات و روایات تصریح شده است که عمل نیک پاداش و عمل بد عذاب را در پی دارد: “فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ. (4) پس هر کس هموزن ذرّه اى کار خیر انجام دهد آن را مى بیند!
و هر کس هموزن ذرّه اى کار بد کرده آن را مى بیند ” یا آیاتی مشابه که در همین رابطه معنا می شود (5)
از این قبیل آیات استفاده میشود که پاداش و عذاب بر اعمال مترتب بوده و مسلمان بودن در اعطای پاداش شرط نشده، همان طوری که در عذاب شدن غیر مسلمان بودن شرط نشده است.
2 . نظر تفریط:
برخی دیگر عقیده دارند که به فعالیتهای نیکوی غیر مسلمانان پاداش داده نشده و به بهشت نمیروند. این نگرش معمولاً از سوی مقدس مآب ها ابراز شده است. طرفداران این نگاه نیز به دلیل عقل و نقل استدلال نمودهاند. دلیل عقلی این گروه این است که اگر بنا باشد اعمال غیر مسلمان و یا مسلمان غیر شیعه مقبول درگاه خداوند باشد، پس فرق میان مسلمان و غیر مسلمان در چیست؟ اصولاً اگر تفاوت مسلمانان با غیر مسلمانان در پاداش ظهور نکند، اسلام و تشیع لغو خواهد بود. برخی از آیات نیز آمده است که عمل کافر غیر مقبول است. در آیه 18سوره ابراهیم اعمال کفار به خاکستری تشبیه شده است که به وسیلة تند بادی پراکنده شود:
” مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فی یَوْمٍ عاصِفٍ لا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلى شَیْ ءٍ ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعید؛ (6) اعمال کسانی که به پروردگارشان کافر شدند. همچون خاکستری است در برابر تندباد در یک روز طوفانی، آنها توانایی ندارند کمترین چیزی از آن چه را انجام دادهاند ، به دست آورند و این گمراهی دور و درازی است. “
شهید مطهری بعد از بررسی این آیات مینویسد: « . . . از ضمیمه ساختن این آیه با آیه قبل چنین استنباط میکنیم که اعمال نیک کافران با همه ظاهر فریبا، سرابی بی واقعیت است و اما اعمال بد ایشان وامصیبتا شر اندر شر و ظلمت روی ظلمت است» . (7)
3. دیدگاه اعتدال:
دیدگاه سوم، دیدگاه اعتدال است که از آیات و روایات استفاده میشود. شهید مطهری و برخی از نظریه سازان اسلامی، طرفداران این دیدگاه هستند. بر اساس این نگرش فعالیت و خدمات غیر مسلمانان مثل افرادی که اعمال نیکی را انجام داده اند همچون مخترعان و مکتشفان و خادمان به بشریت ، پاداش داشته و در عذاب آنها تخفیف داده میشود .
شهید مطهری بعد از بررسی آیات و روایات درباره وضع مخترعان و مکتشفان غیر مسلمان مینویسد:” افرادی اینچنین که البته در همه زمانها کم یا بیش پیدا میشوند، حداقل این است که در عذاب آنها تخفیف داده میشود و یا عذاب آنها به کلی برداشته میشود “. (8)
در تفسیر نمونه در این خصوص می خوانیم :
« از نظر جهان بینی اسلام مطالعه نفس عمل به تنهائی کافی نیست، بلکه عمل به ضمیمه، محرک و انگیزه آن ارزش دارد، بسیار دیده شده کسانی بیمارستان یا مدرسه یا بنای خیر دیگری میسازند و تظاهر به این هم دارند که هدف شان صد در صد خدمت انسانی است به جامعهای که به آن مدیونند، در حالی که زیر این پوشش مطلب دیگری نهفته شده است و آن حفظ مقام یا مال و ثروت یا جلب توجه عوام، و تحکیم منافع مادی خود، و یا حتی دست زدن به خیانت هائی دور از چشم دیگران است!.
ولی به عکس ممکن است کسی کار کوچکی انجام دهد، با اخلاص تمام و انگیزهای صد درصد انسانی و روحانی. مسلماً خداوند عالم عادل آن ها را محروم نمی کند، اما چگونه و چطور ؟ جزئیاتش بر ما روشن نیست، همین اندازه می توان گفت “خداوند اجر چنین نیکوکارانی را ضایع نمیکند” (البته اگر آنها در مورد پذیرش ایمان ، مصداق جاهل قاصر باشند، مسئله بسیار روشن تر است). دلیل بر این مسئله علاوه بر حکم عقل، اشاراتی است که در آیات و یا روایات آمده است.
ما هیچ دلیلی نداریم که جملة « َإِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ(9) خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد » شامل اینگونه اشخاص نشود، زیرا محسنین در قرآن فقط به مؤمنان اطلاق نشده است، هم بندهای یوسف در زندان بی آن که او را بشناسند به او گفتند:« ِ إِنَّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ ؛(10) ما تو را از نیکوکاران میدانیم».
از این گذشته آیه: « هر کس به اندازه سنگینی ذره ای کار نیک کند آن را میبیند و هر کس به مقدار ذره ای کار بد کند آن را خواهد دید» (11) به وضوح شامل اینگونه اشخاص میشود.
از پیامبر اکرم(ص) دربارة عبدالله بن جدعان که از مشرکان معروف جاهلیت و از سران قریش بود، نقل شده : ” کم عذاب ترین اهل جهنم ابن جدعان است، سؤال کردند : چرا؟ فرمود : گرسنگان را سیر میکرد”. (12)
در روایت دیگری میخوانیم که پیامبر به عدی بن حاتم (فرزند حاتم طائی ) فرمود: دفع عن ابیک العذاب الشدید بسخاء نفسه : ” خداوند عذاب شدید را از پدرت به خاطر جود و بخشش او برداشت”. (13) ؛ در نتیجه هرچند در صدق عنوان عمل صالح برای رفتارهای غیر مسلمانان تاملاتی وجود دارد ، اما در هر حال کارهای نیک آنان مورد توجه قرار می گیرد .
در عین حال این نکته هم حائز اهمیت است که ما معتقد نیستیم تنها شرط ورود در بهشت مسلمان بودن است زیرا مشکل کفر و دوری از اسلام مربوط به افرادی است که حقانیت دین اسلام بر آن ها آشکار و واضح گشت، ولی از روی تعصب و یا عناد و یا هوای نفس و یا عوامل دیگر از حق پیروی نکردند ؛ این افراد قطعا در قیامت در عذاب خواهند بود .
اما کسانی که در کشف حقیقت کوتاهی نکردند، ولی دین حق را نیافتند و یا اصلا در محیطی بودند که امکان دسترسی به دین حق نداشتند و یا خوب به آن ها معرفی نشده، به آنان منکر و مخالف اطلاق نمی شود که مستحق عقوبتی باشند. شهید مطهرى (ره) در این باره مى گوید :
«اگر کسى در روایات دقت کند، مى یابد که ائمه (ع) تکیه شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مى آید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطى باشد که مى بایست تحقیق و جستجو کند نکند اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطى به سر مى برند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمى روند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند. ائمه اطهار بسیارى از مردم را از این طبقه مى دانند. این گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهى درباره آنان مى رود».
وى از مرحوم علامه طباطبایى نقل مى کند: «همان طورى که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد». (14)
این گروه در فرهنگ دین به عنوان مستضعفان فکری و فرهنگی شناخته می شوند. اگر واقعاً و حقیقتاً به دنبال حقیقت و دین حق بودند، اما به دلایلی بر آن دست نیافتند ،ولی بر اساس باورهای فطری و عقلی و یا دینی که داشتند ،مؤمن بودند و انسان های درستکار بودند ،مورد عفو الهی اند.
در قرآن هم خداوند می فرماید: ما از هر کس بیش از اندازه وسع و توانش تکلیف نمی خواهیم (15)، پس محاسبه اعمال آنان، و بهشتی بودن یا نبودن و رتبه آنها در بهشت بر پایه عدل خداوندى به نسبت توان شان و میزان مطابقت اعمال و کردار آنها با امور وجدانی و فطری و عقلانی بشری و علم و باورهای دینی آن ها صورت می گیرد .
بر این اساس بدون آنکه بخواهیم در مورد اشخاصی همچون ادیسون و … و ماهیت دوری آنان از اسلام قضاوتی بنماییم ، اصل این نکته حائز اهمیت و قابل توجه خواهد بود و ممکن است بر این اساس بسیاری از غیر مسلمانان اعم از مخترعان و نیکوکاران بزرگ یا افرادی عادی و ساده اهل بهشت گردند .
در این خصوص مطالعه کتاب عدل الهی استاد شهید مرتضی مطهری را توصیه می نماییم .
پی نوشت ها:
1. شهید مطهری، مجموعه آثار، نشر صدرا، تهران 1374 ش ، ج 1 ص 279 .
2. همان، ص 337 ـ 338.
3. همان، ص 339.
4. زلزال (99) آیة 7 ـ 8.
5. کهف (18) آیه 30.
6. ابراهیم (14) آیة 18.
7. عدل الهی، همان، ص 347.
8. همان، ص 377.
9. هود (11) آیه 115 .
10. یوسف (12) آیه 36 .
11. زلزال (99) آیه 7 و 8 .
12. محدث نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، موسسه آل البیت، قم، 1408ه.ق، ج7، ص247.
13. همان، ج7، ص14.
14. مرتضى مطهرى، همان، ج 1، ص 320 به بعد.
15. بقره (2) آیه 282 .
موفق باشید.
در مورد ترک نماز باید گفت: ترک نماز چند قسم است:
1. ترک نماز به طور کلی از روی انکار؛ یعنی نماز را واجب نمی داند و به جا آوردنش را بر خود حتم نمی بیند. در این صورت منکر ضروری دین شده و کافر است و به عذاب ابدی دچار می گردد.
2- ترک نماز به دلیل مسامحه کاری و کم اعتنایی به امور اخروی و اشتغال به سرگرمی های دنیوی.
این قسم از ترک نماز موجب فسق است و گناه کبیره شمرده می شود.
3. ترک نماز در برخی اوقات: گاهی فردی در اثر ضعف ایمان و کم اعتنایی به امر آخرت گاهی نماز می خواند و گاهی ترک می کند و یا در اثر اهمیت ندادن به اوقات نماز، گاهی آن را در وقتش ترک می کند به خیال آن که در خارج وقت آن را قضا کند.
این قسم سوم هر چند مانند دو قسم قبل نیست ولی چنین فردی از ضایع کنندگان نماز و سبک شمارندگان آن است و در روایات آمده است که چنین کسی مشمول شفاعت اهل بیت(ع) قرار نمی گیرد و به شفاعت محمد و آل محمد(ع) نائل نمی گردد هر چند تارک الصلاه شمرده نمی شود و از سبک شمرندگان نماز به حساب می آیند.
ب ) نتیجه اعمال نیک افراد غیر مسلمان
در اینجا مطلبی را خدمتتان ارائه می کنیم که بی ارتباط با سوالی که شما مطرح کرده اید نیست و آن نتیجه اعمال نیک افراد غیر مسلمان است ، در یک نگاه کلی دربارة نتیجه اعمال نیک افراد غیر مسلمان سه دیدگاه عمده وجود دارد:
1. نظر افراط:
برخی از روشنفکران عقیده دارند که بین مسلمان و غیر مسلمان در پاداش و رفتن به بهشت فرقی وجود ندارد. شهید مطهری مینویسد:
” معمولاً کسانی که داعیه روشنفکری دارند، با قاطعیت میگویند هیچ فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان، بلکه موحد و غیر موحد نیست. هر کس عمل نیکی انجام دهد! خدمتی از راه تأسیس یک مؤسسة خیریه و یا اکتشاف و اختراع و یا از راه دیگر انجام دهد، استحقاق ثواب و پاداش از جانب خداوند دارد. می گویند خداوند عادل میان بندگان خود تبعیض نمیکند. . . “. (1)
طرفداران این نگرش هم به دلیل عقل استدلال کردهاند و هم به دلیل نقل. دلیل عقلی آنان بر دو مقدمه استوار است:
یکم: خداوند با همه موجودات نسبتی مساوی داشته . . . بندگان و مخلوقات برای او یکسان هستند و با هیچ کس خویشاوندی و رابطه خصوصی ندارد؛ بر این اساس به افعال و عملکرد همگان پاداش و ثواب میدهد؛ و چون نسبت خداوند به همة موجودات یکسان است، دلیلی ندارد که عمل نیک از یک نفر مقبول باشد و از یک نفر دیگر مقبول نباشد. (2)
دوم: خوبی و بدی اعمال، قراردادی نیست، بلکه واقعی است، یعنی حسن و قبح افعال ذاتی بوده و هر کدام آثار خود را دارد؛ از این رو پاداش و ثواب آن در راستای حسن ذاتی آن است. هر گاه اعمالی بهوجود آمد که حسن ذاتی داشته باشد، ثواب دارد.
شهید مطهری مینویسد: “. . . از این دو مقدمه چنین نتیجه میگیریم که چون خداوند اهل تبعیض نیست و چون عمل نیک از هر کس نیک است، پس هر کس کار نیک بکند ضرورتاً و الزاماً از طرف خدای متعال پاداش نیک خواهد داشت. . . “. (3)
دلیل نقلی نیز دلیل عقل را تأیید و تأکید می کند؛ زیرا در آیات و روایات تصریح شده است که عمل نیک پاداش و عمل بد عذاب را در پی دارد: “فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ. (4) پس هر کس هموزن ذرّه اى کار خیر انجام دهد آن را مى بیند!
و هر کس هموزن ذرّه اى کار بد کرده آن را مى بیند ” یا آیاتی مشابه که در همین رابطه معنا می شود (5)
از این قبیل آیات استفاده میشود که پاداش و عذاب بر اعمال مترتب بوده و مسلمان بودن در اعطای پاداش شرط نشده، همان طوری که در عذاب شدن غیر مسلمان بودن شرط نشده است.
2 . نظر تفریط:
برخی دیگر عقیده دارند که به فعالیتهای نیکوی غیر مسلمانان پاداش داده نشده و به بهشت نمیروند. این نگرش معمولاً از سوی مقدس مآب ها ابراز شده است. طرفداران این نگاه نیز به دلیل عقل و نقل استدلال نمودهاند. دلیل عقلی این گروه این است که اگر بنا باشد اعمال غیر مسلمان و یا مسلمان غیر شیعه مقبول درگاه خداوند باشد، پس فرق میان مسلمان و غیر مسلمان در چیست؟ اصولاً اگر تفاوت مسلمانان با غیر مسلمانان در پاداش ظهور نکند، اسلام و تشیع لغو خواهد بود. برخی از آیات نیز آمده است که عمل کافر غیر مقبول است. در آیه 18سوره ابراهیم اعمال کفار به خاکستری تشبیه شده است که به وسیلة تند بادی پراکنده شود:
” مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فی یَوْمٍ عاصِفٍ لا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلى شَیْ ءٍ ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعید؛ (6) اعمال کسانی که به پروردگارشان کافر شدند. همچون خاکستری است در برابر تندباد در یک روز طوفانی، آنها توانایی ندارند کمترین چیزی از آن چه را انجام دادهاند ، به دست آورند و این گمراهی دور و درازی است. “
شهید مطهری بعد از بررسی این آیات مینویسد: « . . . از ضمیمه ساختن این آیه با آیه قبل چنین استنباط میکنیم که اعمال نیک کافران با همه ظاهر فریبا، سرابی بی واقعیت است و اما اعمال بد ایشان وامصیبتا شر اندر شر و ظلمت روی ظلمت است» . (7)
3. دیدگاه اعتدال:
دیدگاه سوم، دیدگاه اعتدال است که از آیات و روایات استفاده میشود. شهید مطهری و برخی از نظریه سازان اسلامی، طرفداران این دیدگاه هستند. بر اساس این نگرش فعالیت و خدمات غیر مسلمانان مثل افرادی که اعمال نیکی را انجام داده اند همچون مخترعان و مکتشفان و خادمان به بشریت ، پاداش داشته و در عذاب آنها تخفیف داده میشود .
شهید مطهری بعد از بررسی آیات و روایات درباره وضع مخترعان و مکتشفان غیر مسلمان مینویسد:” افرادی اینچنین که البته در همه زمانها کم یا بیش پیدا میشوند، حداقل این است که در عذاب آنها تخفیف داده میشود و یا عذاب آنها به کلی برداشته میشود “. (8)
در تفسیر نمونه در این خصوص می خوانیم :
« از نظر جهان بینی اسلام مطالعه نفس عمل به تنهائی کافی نیست، بلکه عمل به ضمیمه، محرک و انگیزه آن ارزش دارد، بسیار دیده شده کسانی بیمارستان یا مدرسه یا بنای خیر دیگری میسازند و تظاهر به این هم دارند که هدف شان صد در صد خدمت انسانی است به جامعهای که به آن مدیونند، در حالی که زیر این پوشش مطلب دیگری نهفته شده است و آن حفظ مقام یا مال و ثروت یا جلب توجه عوام، و تحکیم منافع مادی خود، و یا حتی دست زدن به خیانت هائی دور از چشم دیگران است!.
ولی به عکس ممکن است کسی کار کوچکی انجام دهد، با اخلاص تمام و انگیزهای صد درصد انسانی و روحانی. مسلماً خداوند عالم عادل آن ها را محروم نمی کند، اما چگونه و چطور ؟ جزئیاتش بر ما روشن نیست، همین اندازه می توان گفت “خداوند اجر چنین نیکوکارانی را ضایع نمیکند” (البته اگر آنها در مورد پذیرش ایمان ، مصداق جاهل قاصر باشند، مسئله بسیار روشن تر است). دلیل بر این مسئله علاوه بر حکم عقل، اشاراتی است که در آیات و یا روایات آمده است.
ما هیچ دلیلی نداریم که جملة « َإِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ(9) خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد » شامل اینگونه اشخاص نشود، زیرا محسنین در قرآن فقط به مؤمنان اطلاق نشده است، هم بندهای یوسف در زندان بی آن که او را بشناسند به او گفتند:« ِ إِنَّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ ؛(10) ما تو را از نیکوکاران میدانیم».
از این گذشته آیه: « هر کس به اندازه سنگینی ذره ای کار نیک کند آن را میبیند و هر کس به مقدار ذره ای کار بد کند آن را خواهد دید» (11) به وضوح شامل اینگونه اشخاص میشود.
از پیامبر اکرم(ص) دربارة عبدالله بن جدعان که از مشرکان معروف جاهلیت و از سران قریش بود، نقل شده : ” کم عذاب ترین اهل جهنم ابن جدعان است، سؤال کردند : چرا؟ فرمود : گرسنگان را سیر میکرد”. (12)
در روایت دیگری میخوانیم که پیامبر به عدی بن حاتم (فرزند حاتم طائی ) فرمود: دفع عن ابیک العذاب الشدید بسخاء نفسه : ” خداوند عذاب شدید را از پدرت به خاطر جود و بخشش او برداشت”. (13) ؛ در نتیجه هرچند در صدق عنوان عمل صالح برای رفتارهای غیر مسلمانان تاملاتی وجود دارد ، اما در هر حال کارهای نیک آنان مورد توجه قرار می گیرد .
در عین حال این نکته هم حائز اهمیت است که ما معتقد نیستیم تنها شرط ورود در بهشت مسلمان بودن است زیرا مشکل کفر و دوری از اسلام مربوط به افرادی است که حقانیت دین اسلام بر آن ها آشکار و واضح گشت، ولی از روی تعصب و یا عناد و یا هوای نفس و یا عوامل دیگر از حق پیروی نکردند ؛ این افراد قطعا در قیامت در عذاب خواهند بود .
اما کسانی که در کشف حقیقت کوتاهی نکردند، ولی دین حق را نیافتند و یا اصلا در محیطی بودند که امکان دسترسی به دین حق نداشتند و یا خوب به آن ها معرفی نشده، به آنان منکر و مخالف اطلاق نمی شود که مستحق عقوبتی باشند. شهید مطهرى (ره) در این باره مى گوید :
«اگر کسى در روایات دقت کند، مى یابد که ائمه (ع) تکیه شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مى آید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطى باشد که مى بایست تحقیق و جستجو کند نکند اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطى به سر مى برند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمى روند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند. ائمه اطهار بسیارى از مردم را از این طبقه مى دانند. این گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهى درباره آنان مى رود».
وى از مرحوم علامه طباطبایى نقل مى کند: «همان طورى که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد». (14)
این گروه در فرهنگ دین به عنوان مستضعفان فکری و فرهنگی شناخته می شوند. اگر واقعاً و حقیقتاً به دنبال حقیقت و دین حق بودند، اما به دلایلی بر آن دست نیافتند ،ولی بر اساس باورهای فطری و عقلی و یا دینی که داشتند ،مؤمن بودند و انسان های درستکار بودند ،مورد عفو الهی اند.
در قرآن هم خداوند می فرماید: ما از هر کس بیش از اندازه وسع و توانش تکلیف نمی خواهیم (15)، پس محاسبه اعمال آنان، و بهشتی بودن یا نبودن و رتبه آنها در بهشت بر پایه عدل خداوندى به نسبت توان شان و میزان مطابقت اعمال و کردار آنها با امور وجدانی و فطری و عقلانی بشری و علم و باورهای دینی آن ها صورت می گیرد .
بر این اساس بدون آنکه بخواهیم در مورد اشخاصی همچون ادیسون و … و ماهیت دوری آنان از اسلام قضاوتی بنماییم ، اصل این نکته حائز اهمیت و قابل توجه خواهد بود و ممکن است بر این اساس بسیاری از غیر مسلمانان اعم از مخترعان و نیکوکاران بزرگ یا افرادی عادی و ساده اهل بهشت گردند .
در این خصوص مطالعه کتاب عدل الهی استاد شهید مرتضی مطهری را توصیه می نماییم .
پی نوشت ها:
1. شهید مطهری، مجموعه آثار، نشر صدرا، تهران 1374 ش ، ج 1 ص 279 .
2. همان، ص 337 ـ 338.
3. همان، ص 339.
4. زلزال (99) آیة 7 ـ 8.
5. کهف (18) آیه 30.
6. ابراهیم (14) آیة 18.
7. عدل الهی، همان، ص 347.
8. همان، ص 377.
9. هود (11) آیه 115 .
10. یوسف (12) آیه 36 .
11. زلزال (99) آیه 7 و 8 .
12. محدث نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، موسسه آل البیت، قم، 1408ه.ق، ج7، ص247.
13. همان، ج7، ص14.
14. مرتضى مطهرى، همان، ج 1، ص 320 به بعد.
15. بقره (2) آیه 282 .
موفق باشید.