۱۳۹۷/۰۲/۲۶
–
۶۱۹ بازدید
آیا میتوان از تمام لذات حلالی که وجود دارد بهره برد و در عین حال از اولیاءالله خاص خدا شد و به مقامات عالیه رسید؟ یعنی کسی که میخواهد از اولیاءالله شود میتواند از تمامی لذات حلال بهره ببرد یا باید ترک لذت کند؟
دوست گرامی. در پاسخ به سوال جنابعالی گفتنی است: انسان بدون لذت و درد نیست، از برخى امور، لذت مى برد و از بعضى رنجور مى شود. در تنظیم این امور، اخلاق سهم مؤثرى دارد. در سایه مسائل اخلاقى، لذت و درد صحیح از ناصحیح، تشخیص داده مى شود تا انسان به سراغ لذت صحیح برود و از ناصحیح آن برحذر باشد.
لذت را می توان به اعتبارات مختلف و از جهات متعدد تقسیم کرد اما در یک تقسیم بندی انواع لذت ها به چهار قسم تقسیم می شود: 1- لذت حسی 2- لذت خیالی 3- لذت عقلی 4- لذت معنوی.
برتر بودن لذت بستگی به دیدگاه و جهان بینی هر فرد دارد. انسان مؤمن رسیدن به مقام رضایت خداوند را برترین لذت ها می داند گرچه با آلام جسمی همراه باشد. راه رسیدن به لذت برتر این است که انسان روح خود را حاکم بر جسم و بدن خود گرداند.
پاسخ تفصیلی
حقیقت لذت، عبارت است از ادراک چیزى که ملائم و موافق با طبیعت و روحیه انسان باشد و در مقابل، درک و احساس چیزهایى که ناگوار و مخالف اخلاق و طبیعت انسان باشد، درد آور و موجب کدورت روان و ناراحتی است.
براین اساس هر انسانی از برخى امور، لذت مى برد و از بعضى رنجور مى شود اما اینکه از چه امور لذت ببرد و از چه مسائلی نگران شود به تربیت اخلاقی او مربوط می شود. انسان طبعاً موجودی لذت جوست و کارهای خود را برای رسیدن به لذتی انجام می دهد یا حداقل انگیزه آنها در رفتن به سوی چیزی لذت از آن چیز است.
برخی از افراد چنین گمان می کنند که لذت ها محدود به لذت های حسی و حیوانی (شکم و شهوت) است که اگر لذت های حسی خود را محدود کنند و برای خدا از لذت های حرام یا لذت هایی که در شأن آنها نیست بگذرند زندگی سختی خواهند داشت و گمان می کنند که مؤمنان واقعی و بندگان مطیع دستورات خداوند از چیزی لذت نمی برند و زندگی به کام آنان تلخ است در حالی که چنین نیست؛ زیرا لذت ها محدود به لذت های حسی نیست، بلکه لذت هایی وجود دارد که بسیار بالاتر از لذت های مادی و حیوانی است.
لذت را می توان به اعتبارات مختلف و از جهات متعدد تقسیم کرد اما در یک تقسیم بندی کلی لذت ها بر چهار نوع است:
1- لذت حسی: لذت هایی که از طریق اعضای بدن و حواس پنج گانه ظاهری نصیب انسان می شود.
2- لذت خیالی: لذتی که از طریق خیال نصیب انسان می شود؛ مانند لذت در خواب. لذت بردن از ناحیه خیال حضور در جایی زیبا، لذت بردن از یک خاطره خوش و … .
3- لذت عقلی: لذت بردن از درک حقایق عقلی؛ مانند لذت بردن از کشف فرمول های ریاضی و فیزیک و لذت بردن از آگاهی یافتن بر امور علمی.
4- لذت معنوی و«روحی»: مانند لذتی که از امور معنوی و بندگی خدا نصیب بنده می شود. البته هدف بنده در امور معنوی و عبادی نباید لذت بردن باشد چون امور عبادی باید خالصانه برای خدا انجام شود، اما به طور طبیعی آنها که اهل امور معنوی و عبادی اند، لذتی نیز عائدشان می شود که کمتر از لذت مادی نیست بلکه برای جمعی بسیار فراتر از آن است.
علامه جعفری انواع لذت ها و آلام را به دو دسته طبقه بندی نموده است که عبارتند از: لذایذ و آلام جسمی (مادی) و لذایذ و آلام روحی (معنوی). اصول لذایذ مادی شامل لذایذ مادی مستقیم مثل لذت خوردن، آشامیدن، پوشیدن و لذایذ مادی غیرمستقیم مثل لذت مهارت، جلب محبت، تسلط بر دیگران و لذت تفریح آرامش فکری و لذت آزادی می باشد. اصول لذایذ روحی مثل انجام تکلیف و تقرب به ذات احدیت.[1]
اما اینکه کدام لذت برتر است بستگی به نوع تفکر و جهان بینی هر فرد دارد از دیدگاه یک انسان مؤمن و الاهی لذتی برتر از رسیدن به مقام رضایت خداوند نیست. از این رو هر کاری که او را به رضای الاهی خدا نزدیک کند دارای لذت برتر است.
مؤمن همیشه در اندیشه انجام کار خیر است؛ نه لذت حسى و سود دنیایى. البته این خیر گاهى لذیذ و نافع و گاهى تلخ و زیانبار است؛ اگر نسبت به حس و طبیعت بررسى شود، براى ذائقه و نیز از نظر منافع مادى، لذیذ و سود آور نیست، ولى عقل آن را خیر مى داند. از این بالاتر، گاهى برخى از کارها، نه تنها براى ذائقه و حس، لذت و از لحاظ مسائل مادى، سودى ندارد، بلکه عقل هم در تشخیص خیر بودن او «راجل » و درمانده است؛ اما وحى که اشراف بر عقل دارد و معلم آن است و آن را شکوفا و دفینه هاى آن را آشکار و شکفته تر مى کند، به عقل مى فهماند که فلان کار خیر است و آن گاه عقل، خیر بودن آن را مى فهمد و مى پذیرد و دستور انجام آن را به بدن صادر مى کند.
در قرآن کریم آمده است که باید معیار کارها، خیر باشد و لذت و سود ظاهرى نباشد و خیر را هم باید وحى بیان کند: « چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. »[2]
از این آیه کریمه، معلوم مى شود حقیقت ما را همان جان و فطرت تأمین مى کند و بدن و منافع بدنى، ابزارى بیش نیست.
راه رسیدن به لذت برتر:
استاد جوادی آملی در این زمینه می فرماید: “آنها که عاقل، زاهد، عارف، عابد و بنده خدا هستند و طعم ریاست را به خوبى چشیده اند، قبل از این که در باره مسائل اجتماعى، سیاسى و… سخن بگویند، در محیط داخلى روح خود، تکلیف رئیس و مرئوس را مشخص مى کنند و مى گویند روح، باید فرمان بدهد و بدن باید اطاعت کند و این گونه ریاست، لذت بخش است؛ مثلاً روح دستور مى دهد که شما روزه بگیرید، ولى بدن رنج مى برد و اطاعت مى کند و روح از این فرمانروایى بر بدن لذت مى برد یا روح در حالت دفاع و جهاد و نبرد با بیگانه ها به بدن دستور مى دهد و بدن اطاعت نموده و از جایى به جایى حرکت و جهاد را آغاز و رنج تیر و دشنه را تحمل مى کند و زخمى مى شود. این جا روح، خدا را شکر مى کند که من فرمان دادم و بدن اطاعت کرد. نیز چنین است در نگاه نکردن به نامحرم یا گوش ندادن به آهنگ هاى حرام و یا نخوردن مال هاى حرام و صدها دستورهاى دینى دیگر، ولى جاهل، بدن را بر روح، مسلط کرده و آن را امیر و رئیس مى کند و بر کرسى ریاست مى نشاند و روح الاهى را تحت اسارت بدن مى گیرد.”[3]
استفاده از لذت های مشروع و حلال مخالف رضای الهی نیست اما اگر کسی بخواهد به محبت الهی برسد لازم است که لذت های مادی را محدود کند و حتی در لذت های حلال افراط نکند چون باعث تغییر ذائقه می شود و این شخص ممکن است برای درک لذت های معنوی دچار مشکل شود یعنی تعلق به لذت های مادی مانع درک و علاقه و گرایش به معنویات و لذت های معنوی گردد.
[1] نک: جعفری، محمد تقی، آفرینش و انسان.
[2] بقره، 216؛َ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ.
[3] جوادى آملى، عبدالله، مبادى اخلاق در قرآن، ص 241.
لذت را می توان به اعتبارات مختلف و از جهات متعدد تقسیم کرد اما در یک تقسیم بندی انواع لذت ها به چهار قسم تقسیم می شود: 1- لذت حسی 2- لذت خیالی 3- لذت عقلی 4- لذت معنوی.
برتر بودن لذت بستگی به دیدگاه و جهان بینی هر فرد دارد. انسان مؤمن رسیدن به مقام رضایت خداوند را برترین لذت ها می داند گرچه با آلام جسمی همراه باشد. راه رسیدن به لذت برتر این است که انسان روح خود را حاکم بر جسم و بدن خود گرداند.
پاسخ تفصیلی
حقیقت لذت، عبارت است از ادراک چیزى که ملائم و موافق با طبیعت و روحیه انسان باشد و در مقابل، درک و احساس چیزهایى که ناگوار و مخالف اخلاق و طبیعت انسان باشد، درد آور و موجب کدورت روان و ناراحتی است.
براین اساس هر انسانی از برخى امور، لذت مى برد و از بعضى رنجور مى شود اما اینکه از چه امور لذت ببرد و از چه مسائلی نگران شود به تربیت اخلاقی او مربوط می شود. انسان طبعاً موجودی لذت جوست و کارهای خود را برای رسیدن به لذتی انجام می دهد یا حداقل انگیزه آنها در رفتن به سوی چیزی لذت از آن چیز است.
برخی از افراد چنین گمان می کنند که لذت ها محدود به لذت های حسی و حیوانی (شکم و شهوت) است که اگر لذت های حسی خود را محدود کنند و برای خدا از لذت های حرام یا لذت هایی که در شأن آنها نیست بگذرند زندگی سختی خواهند داشت و گمان می کنند که مؤمنان واقعی و بندگان مطیع دستورات خداوند از چیزی لذت نمی برند و زندگی به کام آنان تلخ است در حالی که چنین نیست؛ زیرا لذت ها محدود به لذت های حسی نیست، بلکه لذت هایی وجود دارد که بسیار بالاتر از لذت های مادی و حیوانی است.
لذت را می توان به اعتبارات مختلف و از جهات متعدد تقسیم کرد اما در یک تقسیم بندی کلی لذت ها بر چهار نوع است:
1- لذت حسی: لذت هایی که از طریق اعضای بدن و حواس پنج گانه ظاهری نصیب انسان می شود.
2- لذت خیالی: لذتی که از طریق خیال نصیب انسان می شود؛ مانند لذت در خواب. لذت بردن از ناحیه خیال حضور در جایی زیبا، لذت بردن از یک خاطره خوش و … .
3- لذت عقلی: لذت بردن از درک حقایق عقلی؛ مانند لذت بردن از کشف فرمول های ریاضی و فیزیک و لذت بردن از آگاهی یافتن بر امور علمی.
4- لذت معنوی و«روحی»: مانند لذتی که از امور معنوی و بندگی خدا نصیب بنده می شود. البته هدف بنده در امور معنوی و عبادی نباید لذت بردن باشد چون امور عبادی باید خالصانه برای خدا انجام شود، اما به طور طبیعی آنها که اهل امور معنوی و عبادی اند، لذتی نیز عائدشان می شود که کمتر از لذت مادی نیست بلکه برای جمعی بسیار فراتر از آن است.
علامه جعفری انواع لذت ها و آلام را به دو دسته طبقه بندی نموده است که عبارتند از: لذایذ و آلام جسمی (مادی) و لذایذ و آلام روحی (معنوی). اصول لذایذ مادی شامل لذایذ مادی مستقیم مثل لذت خوردن، آشامیدن، پوشیدن و لذایذ مادی غیرمستقیم مثل لذت مهارت، جلب محبت، تسلط بر دیگران و لذت تفریح آرامش فکری و لذت آزادی می باشد. اصول لذایذ روحی مثل انجام تکلیف و تقرب به ذات احدیت.[1]
اما اینکه کدام لذت برتر است بستگی به نوع تفکر و جهان بینی هر فرد دارد از دیدگاه یک انسان مؤمن و الاهی لذتی برتر از رسیدن به مقام رضایت خداوند نیست. از این رو هر کاری که او را به رضای الاهی خدا نزدیک کند دارای لذت برتر است.
مؤمن همیشه در اندیشه انجام کار خیر است؛ نه لذت حسى و سود دنیایى. البته این خیر گاهى لذیذ و نافع و گاهى تلخ و زیانبار است؛ اگر نسبت به حس و طبیعت بررسى شود، براى ذائقه و نیز از نظر منافع مادى، لذیذ و سود آور نیست، ولى عقل آن را خیر مى داند. از این بالاتر، گاهى برخى از کارها، نه تنها براى ذائقه و حس، لذت و از لحاظ مسائل مادى، سودى ندارد، بلکه عقل هم در تشخیص خیر بودن او «راجل » و درمانده است؛ اما وحى که اشراف بر عقل دارد و معلم آن است و آن را شکوفا و دفینه هاى آن را آشکار و شکفته تر مى کند، به عقل مى فهماند که فلان کار خیر است و آن گاه عقل، خیر بودن آن را مى فهمد و مى پذیرد و دستور انجام آن را به بدن صادر مى کند.
در قرآن کریم آمده است که باید معیار کارها، خیر باشد و لذت و سود ظاهرى نباشد و خیر را هم باید وحى بیان کند: « چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. »[2]
از این آیه کریمه، معلوم مى شود حقیقت ما را همان جان و فطرت تأمین مى کند و بدن و منافع بدنى، ابزارى بیش نیست.
راه رسیدن به لذت برتر:
استاد جوادی آملی در این زمینه می فرماید: “آنها که عاقل، زاهد، عارف، عابد و بنده خدا هستند و طعم ریاست را به خوبى چشیده اند، قبل از این که در باره مسائل اجتماعى، سیاسى و… سخن بگویند، در محیط داخلى روح خود، تکلیف رئیس و مرئوس را مشخص مى کنند و مى گویند روح، باید فرمان بدهد و بدن باید اطاعت کند و این گونه ریاست، لذت بخش است؛ مثلاً روح دستور مى دهد که شما روزه بگیرید، ولى بدن رنج مى برد و اطاعت مى کند و روح از این فرمانروایى بر بدن لذت مى برد یا روح در حالت دفاع و جهاد و نبرد با بیگانه ها به بدن دستور مى دهد و بدن اطاعت نموده و از جایى به جایى حرکت و جهاد را آغاز و رنج تیر و دشنه را تحمل مى کند و زخمى مى شود. این جا روح، خدا را شکر مى کند که من فرمان دادم و بدن اطاعت کرد. نیز چنین است در نگاه نکردن به نامحرم یا گوش ندادن به آهنگ هاى حرام و یا نخوردن مال هاى حرام و صدها دستورهاى دینى دیگر، ولى جاهل، بدن را بر روح، مسلط کرده و آن را امیر و رئیس مى کند و بر کرسى ریاست مى نشاند و روح الاهى را تحت اسارت بدن مى گیرد.”[3]
استفاده از لذت های مشروع و حلال مخالف رضای الهی نیست اما اگر کسی بخواهد به محبت الهی برسد لازم است که لذت های مادی را محدود کند و حتی در لذت های حلال افراط نکند چون باعث تغییر ذائقه می شود و این شخص ممکن است برای درک لذت های معنوی دچار مشکل شود یعنی تعلق به لذت های مادی مانع درک و علاقه و گرایش به معنویات و لذت های معنوی گردد.
[1] نک: جعفری، محمد تقی، آفرینش و انسان.
[2] بقره، 216؛َ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ.
[3] جوادى آملى، عبدالله، مبادى اخلاق در قرآن، ص 241.