راه عشق خدا-سلوک عقلانی و عرفانی-
۱۳۹۷/۰۲/۱۳
–
۷۸۲ بازدید
دختری۱۸ ساله هستم. چکار کنم که به خداوند نزدیک تر بشم و عاشق خداوند بشم،ممنون میشم که جوابمو بدید
دوست گرامی. باسلام واحترام حضورپرسشگرگرامی؛
دوست عزیز! رسیدن به عشق الهی بعد از این است که سالک عالم عقل را طی می کند محقق می شود. سلوک انسان به سوی خدا و قرب الاهی دو مرحله دارد. سلوک عقلانی و سلوک عرفانی. عشق مربوط به سلوک عرفانی است و سالک در این نوع سلوک است که با عشق به خدا نزدیک می شود. شرط ورود به عالم عشق و سلوک عرفانی گذر از عالم عقل و سلوک عقلانی است. سالک ابتدا باید با قدم عقل و استدلال در مسیر حقیقت و بندگی خدا حرکت کند و وقتی به حدنصابی از عقلانیت کامل دینی و توحیدی رسید و عبودیت خدا را در خویش نهادینه کرد عاشق خدا می شود و وارد سلوک عرفانی می گردد. فرق سلوک عقلانی و عرفانی در این است که در عالم عقل انسان خودمحور است و برای کمال و سعادت خودش کار می کند اما در سلوک عرفانی عاشق خدا می شود و دیگر خودش مطرح نیست و خودمحوری را به کلی از دست می دهد و کاملا محبوب محور می شود و همه تلاش های عبادی وعملی اش برای بدست آوردن محبت خدا است ودیگر خودش را در این مرحله نمی بیند.
مشکل انسان در مسیر عشق الهی خودمحوری و خودخواهی و خودپرستی است که تا انسان از خودش نگذرد امکان رسیدن به محبت الهی وجود ندارد و این کار با تهذیب نفس و عبودیت کامل حق تعالی میسر می شود.
بنابراین راهبرد اصلی رسیدن به عشق خداوند، قرب و نزدیک شدن به او است. اما کسی که می خواهد عاشق خدا شود اول باید عاشق خودش شود و خودش را خوب بشناسد و بداند که سعادت و کمالش در قرب به خدا است، وقتی عاشق خودش شد و سعی کرد خودش را به خدانزدیک کند هر قدر که نزدیکتر می شود بیشتر عاشق خدا می شود و این عشق به خود به عشق به خدا می انجامد.
من عرف نفسه فقد عرف ربه. کسی که خودش را بشناسد ربش را خواهد شناخت همین طور کسی که عاشق خودش شود، عاشق پروردگارش خواهد شد.
شما باید سعی کنید با خودسازی عقلانی به خدا نزدیک شوید. ابتدا این کار با اختیار انسان انجام می شود و دشوار هم هست وباید تحمل کرد و بعد که قربی حاصل شد انسان کم کم عاشق خدا می شود.
عشق را خدای متعال خودش در قلب انسان قرار می دهد. کاری که ما باید انجام دهیم خودسازی و تقرب به خدا است. انجام وظیفه و تکلیف است. اگر تکلیف به درستی انجام شود عشق را خدای متعال در قلب انسان قرار می دهد.
قرب به خدا دو جهت دارد، یک قرب معرفتی است که باید خدا را خوب بشناسد و احکام خدا را یاد بگیرد.
دوم قرب عملی است، یعنی باید با عمل وعبادت به خدا نزدیک شود. در این صورت اگر موفق شود گناه نکند و به وظایف خود عمل کند و به خدا نزدیک شود، عاشق خدا می شود و عبادت او از این پس عاشقانه خواهد بود نه صرفا از روی تکلیف،عبادت عاشقانه به عرفان و معرفت شهودی خدا منتهی خواهد شد.
مراحل کلی خودسازی و سلوک عقلانی:
1- قبل از اینکه وارد مراحل عملی خودسازی شوید لازم است رفع غفلت نمایید. اولین منزل خودسازی یقظه و بیداری است. برای رفع غفلت و ایجاد بیداری باید بدانید که انسان مسافر ماورای طبیعت است و به این دنیا آمده است تا خود را بسازد و برای رفتن به آخرت آماده نماید اما در ابتدا در اثر انس با طبیعت از ماورای طبیعت و حقایق آن غافل می شود.
برای رفع غفلت لازم است در مورد حقایق ماورای طبیعی مانند خدا و روح انسان و توحید و معاد و شیطان و عالم آخرت، برزخ و قیامت و مانند آن مطالعه و تحقیق کنید . آگاهی های معنوی و ماورای طبیعی انسان را از خواب غفلت در دنیا بیدار می سازد و او را متوجه ماورای طبیعت و خدا می نماید. انسان باید کاملا به این معنا واقف شود که دنیا و طبیعت محل گذر است و جای ماندن و رکون نیست و باید در این فرصت عمر خود را برای سفر به آخرت و ماورای طبیعت آماده نماید و جایگاه اصلی او که از آنجا آمده است ماورای طبیعت است.
انا لله و انا الیه راجعون. ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم.
2- مرحله بعدی ایمان به غیب است. ایمان به غیب یعنی باور نسبت به ماورای طبیعت و حقایق ماورای طبیعی که گفته شد. فرق اصلی یک انسان مومن و دین دار با بی دین و ملحد در ایمان به ماورای طبیعت است. البته ایمان به ارسال رسل و کتب الهی هم لازم است چون انبیاء الهی راهبران راه توحید هستند و بدون راهبری ایشان کسی به مقصد نمی رسد.
3- مرحله بعد تصمیم جدی و عزم برای خودسازی توحیدی و تبعیت از راهبران دینی یعنی انبیاء و اولیای الهی است. تا انسان تصمیم قاطعی برای ساخت خود نداشته باشد دراین راه موفق نمی شود. در این زمینه مطالعه کنید. اولین مرحله راه خدا داشتن عزم و نیت است.
4- بعد از عزم قصد است. یعنی مقصد خود را در زندگی مشخص کنید. در این مرحله باید هدف نهایی و نیت واقعی شما در زندگی قرب به خدا باشد و تمام اهداف متوسط و نیازها و کارهای خود را برای رسیدن به قرب الهی سازمان دهی کنید. این مرحله همان اخلاص در نیت است. نیت نقش مهمی در یکتاپرست شدن و توحیدی شدن انسان ایفاء می کند. یعنی خداپرستی از اینجا شروع می شود.
5- بعد نسبت به گذسته توبه کنید و سعی کنید تصمیم قاطعی برای ترک گناهان داشته باشید و اگر حق الله و حق الناس به گردن شما هست جبران نمایید. این کار بسیار مهم است و در حقیقت مهمترین قدمی است که انسان در جهت ساخت و اصلاح خود برمی دارد.
6- بعد سعی کنید از خودپرستی و دنیا پرستی و ذیل آنها که شکم پرستی و حب راحت پرخوری و پرخوابی و پرگویی و شهوت پرستی و قدرت طلبی و شهرت طلبی و آرزوی دراز دنیوی و مانند آن که ریشه همه گناهان و رزایل اخلاقی انسان هستند تخلیه شوید.
لازم است در مورد هوای نفس و دنیا و این موارد که گفته شد تحقیق کنید و روی نفس خود کار کنید. این مرحله بسیار مهم است و اگر انسان از این امور تخلیه شود نصف راه را رفته است.
7- در مرحله بعد سعی کنید گناهان و واجبات خود را بشناسید و به وظایف دینی خود عمل کنید. و به طور کامل تحت اراده خدا قرار بگیرید و خواست خدا را در زندگی اجرا نمایید.
8- در مرحله بعد سعی کنید در مورد اخلاق مطالعه کنید و روابط خود را با بندگان خداوند بر اساس اصول اخلاق اصلاح کنید و خوش اخلاق باشید و سایر بندگان را برادران خود و همسفران خود بدانید و به آنها خدمت کنید تا آنها هم در مسیر خداپرستی و کمال قرار بگیرند.
9- علم آموزی و داشتن تخصص و نقش اجتماعی برای خدمت به مردم و پیشرفت جامعه اسلامی تاثیر مهمی در ساخته شدن انسان و شکوفایی بسیاری از استعدادهای خود دارد.
10- آگاهی های سیاسی و اجتماعی و دشمن شناسی و حضور در جبهه حق و مبارزه با باطل و جهاد در راه خدا در ساخت انسان مسلمان تاثیر بسیاری دارد. یعنی علاوه بر جهاد اکبر از جهاد اصغر و کبیر هم غفلت نکنید.
11- شناخت راهبران و اولیای دین و ارتباط با ولی زمان در قالب اطاعت و نصرت و تقویت محبت نسبت به ایشان به خصوص برای شیعه امری بسیار لازم و ضروری است و در ساخته شدن انسان بسیار موثر است.
در این دستورالعمل ما به تمام مراحل و راه خودسازی اشاره کرده ایم. اگر این مسیر به درستی طی شود استعداد ها و توانایی های انسان شکوفا می شود و آدمی به خدا نزدیک می گردد و به محبت خدا و کمال و سعادت واقعی خواهد رسید. موفق باشید.
دوست عزیز! رسیدن به عشق الهی بعد از این است که سالک عالم عقل را طی می کند محقق می شود. سلوک انسان به سوی خدا و قرب الاهی دو مرحله دارد. سلوک عقلانی و سلوک عرفانی. عشق مربوط به سلوک عرفانی است و سالک در این نوع سلوک است که با عشق به خدا نزدیک می شود. شرط ورود به عالم عشق و سلوک عرفانی گذر از عالم عقل و سلوک عقلانی است. سالک ابتدا باید با قدم عقل و استدلال در مسیر حقیقت و بندگی خدا حرکت کند و وقتی به حدنصابی از عقلانیت کامل دینی و توحیدی رسید و عبودیت خدا را در خویش نهادینه کرد عاشق خدا می شود و وارد سلوک عرفانی می گردد. فرق سلوک عقلانی و عرفانی در این است که در عالم عقل انسان خودمحور است و برای کمال و سعادت خودش کار می کند اما در سلوک عرفانی عاشق خدا می شود و دیگر خودش مطرح نیست و خودمحوری را به کلی از دست می دهد و کاملا محبوب محور می شود و همه تلاش های عبادی وعملی اش برای بدست آوردن محبت خدا است ودیگر خودش را در این مرحله نمی بیند.
مشکل انسان در مسیر عشق الهی خودمحوری و خودخواهی و خودپرستی است که تا انسان از خودش نگذرد امکان رسیدن به محبت الهی وجود ندارد و این کار با تهذیب نفس و عبودیت کامل حق تعالی میسر می شود.
بنابراین راهبرد اصلی رسیدن به عشق خداوند، قرب و نزدیک شدن به او است. اما کسی که می خواهد عاشق خدا شود اول باید عاشق خودش شود و خودش را خوب بشناسد و بداند که سعادت و کمالش در قرب به خدا است، وقتی عاشق خودش شد و سعی کرد خودش را به خدانزدیک کند هر قدر که نزدیکتر می شود بیشتر عاشق خدا می شود و این عشق به خود به عشق به خدا می انجامد.
من عرف نفسه فقد عرف ربه. کسی که خودش را بشناسد ربش را خواهد شناخت همین طور کسی که عاشق خودش شود، عاشق پروردگارش خواهد شد.
شما باید سعی کنید با خودسازی عقلانی به خدا نزدیک شوید. ابتدا این کار با اختیار انسان انجام می شود و دشوار هم هست وباید تحمل کرد و بعد که قربی حاصل شد انسان کم کم عاشق خدا می شود.
عشق را خدای متعال خودش در قلب انسان قرار می دهد. کاری که ما باید انجام دهیم خودسازی و تقرب به خدا است. انجام وظیفه و تکلیف است. اگر تکلیف به درستی انجام شود عشق را خدای متعال در قلب انسان قرار می دهد.
قرب به خدا دو جهت دارد، یک قرب معرفتی است که باید خدا را خوب بشناسد و احکام خدا را یاد بگیرد.
دوم قرب عملی است، یعنی باید با عمل وعبادت به خدا نزدیک شود. در این صورت اگر موفق شود گناه نکند و به وظایف خود عمل کند و به خدا نزدیک شود، عاشق خدا می شود و عبادت او از این پس عاشقانه خواهد بود نه صرفا از روی تکلیف،عبادت عاشقانه به عرفان و معرفت شهودی خدا منتهی خواهد شد.
مراحل کلی خودسازی و سلوک عقلانی:
1- قبل از اینکه وارد مراحل عملی خودسازی شوید لازم است رفع غفلت نمایید. اولین منزل خودسازی یقظه و بیداری است. برای رفع غفلت و ایجاد بیداری باید بدانید که انسان مسافر ماورای طبیعت است و به این دنیا آمده است تا خود را بسازد و برای رفتن به آخرت آماده نماید اما در ابتدا در اثر انس با طبیعت از ماورای طبیعت و حقایق آن غافل می شود.
برای رفع غفلت لازم است در مورد حقایق ماورای طبیعی مانند خدا و روح انسان و توحید و معاد و شیطان و عالم آخرت، برزخ و قیامت و مانند آن مطالعه و تحقیق کنید . آگاهی های معنوی و ماورای طبیعی انسان را از خواب غفلت در دنیا بیدار می سازد و او را متوجه ماورای طبیعت و خدا می نماید. انسان باید کاملا به این معنا واقف شود که دنیا و طبیعت محل گذر است و جای ماندن و رکون نیست و باید در این فرصت عمر خود را برای سفر به آخرت و ماورای طبیعت آماده نماید و جایگاه اصلی او که از آنجا آمده است ماورای طبیعت است.
انا لله و انا الیه راجعون. ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم.
2- مرحله بعدی ایمان به غیب است. ایمان به غیب یعنی باور نسبت به ماورای طبیعت و حقایق ماورای طبیعی که گفته شد. فرق اصلی یک انسان مومن و دین دار با بی دین و ملحد در ایمان به ماورای طبیعت است. البته ایمان به ارسال رسل و کتب الهی هم لازم است چون انبیاء الهی راهبران راه توحید هستند و بدون راهبری ایشان کسی به مقصد نمی رسد.
3- مرحله بعد تصمیم جدی و عزم برای خودسازی توحیدی و تبعیت از راهبران دینی یعنی انبیاء و اولیای الهی است. تا انسان تصمیم قاطعی برای ساخت خود نداشته باشد دراین راه موفق نمی شود. در این زمینه مطالعه کنید. اولین مرحله راه خدا داشتن عزم و نیت است.
4- بعد از عزم قصد است. یعنی مقصد خود را در زندگی مشخص کنید. در این مرحله باید هدف نهایی و نیت واقعی شما در زندگی قرب به خدا باشد و تمام اهداف متوسط و نیازها و کارهای خود را برای رسیدن به قرب الهی سازمان دهی کنید. این مرحله همان اخلاص در نیت است. نیت نقش مهمی در یکتاپرست شدن و توحیدی شدن انسان ایفاء می کند. یعنی خداپرستی از اینجا شروع می شود.
5- بعد نسبت به گذسته توبه کنید و سعی کنید تصمیم قاطعی برای ترک گناهان داشته باشید و اگر حق الله و حق الناس به گردن شما هست جبران نمایید. این کار بسیار مهم است و در حقیقت مهمترین قدمی است که انسان در جهت ساخت و اصلاح خود برمی دارد.
6- بعد سعی کنید از خودپرستی و دنیا پرستی و ذیل آنها که شکم پرستی و حب راحت پرخوری و پرخوابی و پرگویی و شهوت پرستی و قدرت طلبی و شهرت طلبی و آرزوی دراز دنیوی و مانند آن که ریشه همه گناهان و رزایل اخلاقی انسان هستند تخلیه شوید.
لازم است در مورد هوای نفس و دنیا و این موارد که گفته شد تحقیق کنید و روی نفس خود کار کنید. این مرحله بسیار مهم است و اگر انسان از این امور تخلیه شود نصف راه را رفته است.
7- در مرحله بعد سعی کنید گناهان و واجبات خود را بشناسید و به وظایف دینی خود عمل کنید. و به طور کامل تحت اراده خدا قرار بگیرید و خواست خدا را در زندگی اجرا نمایید.
8- در مرحله بعد سعی کنید در مورد اخلاق مطالعه کنید و روابط خود را با بندگان خداوند بر اساس اصول اخلاق اصلاح کنید و خوش اخلاق باشید و سایر بندگان را برادران خود و همسفران خود بدانید و به آنها خدمت کنید تا آنها هم در مسیر خداپرستی و کمال قرار بگیرند.
9- علم آموزی و داشتن تخصص و نقش اجتماعی برای خدمت به مردم و پیشرفت جامعه اسلامی تاثیر مهمی در ساخته شدن انسان و شکوفایی بسیاری از استعدادهای خود دارد.
10- آگاهی های سیاسی و اجتماعی و دشمن شناسی و حضور در جبهه حق و مبارزه با باطل و جهاد در راه خدا در ساخت انسان مسلمان تاثیر بسیاری دارد. یعنی علاوه بر جهاد اکبر از جهاد اصغر و کبیر هم غفلت نکنید.
11- شناخت راهبران و اولیای دین و ارتباط با ولی زمان در قالب اطاعت و نصرت و تقویت محبت نسبت به ایشان به خصوص برای شیعه امری بسیار لازم و ضروری است و در ساخته شدن انسان بسیار موثر است.
در این دستورالعمل ما به تمام مراحل و راه خودسازی اشاره کرده ایم. اگر این مسیر به درستی طی شود استعداد ها و توانایی های انسان شکوفا می شود و آدمی به خدا نزدیک می گردد و به محبت خدا و کمال و سعادت واقعی خواهد رسید. موفق باشید.