۱۳۹۷/۰۱/۲۰
–
۸۸۹ بازدید
ضمن سلام و خسته نباشید از سایت فوق العاده عالی و مورد نیاز همه مخصوصا ما جوان ها.
دوتا ۱)چرا باید مهربان باشیم و اصلا با دیگران با مهربانی برخورد کنیم.اگه تصور کنیم که خدا ما رو موجوداتی می افرید که فقط منطق داشتیم و نه احساسات میتوانستیم با منطق محض هم زندگیمان را ادامه دهیم و اتفاق خاصی پیش نمی امد ومثلا میگغتیم بر اساس یک سری از دلایل منطقی که شما هم قبلا به ان اشاره کرده اید پس باید ازدواج و تولید مثل کنیم و کارهایی و رابطه با جنس مخالف بر اساس دلایل منطقی از راهی غیر ازدواج نادرست است و…. ۲)چرا باید به دیگران نیکی کنیم.چون اخه هدف ما در زندگی این است که خودمان را به تعالی برسانیم نه دیگران. میدانم که نیکی به دیگران باعث تعالی برخی از سرمایه های وجودی انسان است اما نمیدانم که چرا بازهم متقاعد نمیشوم.لطفا دلایل دیگری بیان کنید
الف ) ضرورت مهرورزی و مهربانی
خواسته ها و تمایلاتی که خدای حکیم در نهاد انسان به امانت گذاشته است، به دو گروه حیوانی و انسانی تقسیم می شود. تمایلات حیوانی یا غرایز، خواسته هایی هستند که انسان و حیوان در برخورداری از آن مشترکند. میل به آب وغذا، علاقه به خواب و آسایش، تمایل به جنس مخالف، علاقه به فرزند، احساس خشم، میل به انتقام، برتری جویی و جاه طلبی، ازبرجسته ترین نمودهای غرایز و تمایلات حیوانی هستند.
این تمایلات از ضروریات زندگی انسان در این جهانند و اگر یکی از آنها در کسی نباشد، یکی از پایه های اساسی زندگی مادی می لنگد، ولی هیچ یک از اینها برای انسان افتخار نیست. برای مثال، انسان برای ادامه زندگی به خوردن و آشامیدن نیاز دارد، برای رفع خستگی نیازمند خواب و استراحت است و غریزه جنسی و علاقه او به فرزند برای بقای نسل است، ولی هیچ کدام از اینها ملاک فضیلت و بزرگواری او نیست و شرف انسان با استناد به مقام اشرف مخلوق بودنش، به این عوامل بستگی ندارد. به قول سعدی:
خور و خواب و خشم و شهوت، شغب است و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
در کنار خواسته های حیوانی، تمایلات عالی انسانی نیز وجود دارد که از آن، به فضایل تعبیر می شود. هر چه این فضایل در انسان شکوفاتر شود، آدمی ارزش و عظمت بیشتری می یابد. وفای به عهد، عدالت و انصاف، نیکی و احسان، عفو و گذشت، ایثار و فداکاری، دل سوزی و غم گساری، مهرورزی و دگردوستی، از جمله این فضایل کمالی هستند ، بنابراین مهرورزی و دگردوستی ارزش انسان و معیار برتری در جامعه است.
ب ) مهربانی در اسلام
از دیدگاه اسلام، مهربانی و محبت ورزیدن، مایه قوام و برپایی جامعه انسانی است و بدون مهربانی، نظام اجتماع بشری، سرد و بی روح و زیبایی های زندگی به کام انسان تلخ و بی معناست.
کسی که آدمی را برای زندگی اجتماعی آفریده، احساس نیاز به این پیوند و رابطه را نیز در وجود او قرار داده است. او هم خود رحمان، رحیم، ودود، رئوف و عطوف است وهم بندگانش را بر این سرشت آفریده است. خدای مهربان، بندگانش را به محبت و مهرورزی تشویق می کند و اهل مهر و عاطفه را جزو اصحاب میمنه معرفی می کند؛ کسانی که نامه اعمالشان به دست راستشان داده خواهد شد یا کسانی که وجودشان سرشار از یمن و برکت برای خودشان و دیگران است. آن گاه می فرماید:
ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ . (بلد: 17 و 18)
سپس از کسانی باشد که ایمان آورده اند و یکدیگر را به صبر و استقامت و مهربانی و عطوفت توصیه می کنند. اینان اصحاب یمین هستند.
رسول گرامی اسلام نیز استحکام پیوند و مودّت و مهربانی مؤمنان با یکدیگر را چنین توصیف می کند:
اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ فی تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ بِمَنْزَلَةِ الْجَسَدِ الْواحِدِ اِذا اشْتَکی عُضْوٌ مِنْهُ تَداعی سایِرُ الْجَسَدِ بِالْحُمیّ وَ السَّهَرْ.
مؤمنان در مقام مهربانی و عطوفت به یکدیگر، همانند یک پیکرند. وقتی عضوی از این گروه بیمار شود، دیگر اعضا در تب داری و شب بیداری با او همراهی می کنند ، پس خدای مهربان، مهربانی به بندگانش را دوست می دارد و مهرورزی با دیگران عامل قرب به خدا و نجات و رستگاری است.
ج ) لذت مهربانی
در حقیقت، میان لذت های معنوی و لذت های زودگذر مادی تفاوت بسیار وجود دارد، لذت های معنوی نه تنها سبب جذب انسان به مادیات نمی شود، بلکه تا حدود زیادی، دل را از سیطره لذت های مادی و غریزی آزاد می کند. ناگفته نماند کسانی که تسلیم لذت های مادی شده اند و از هرگونه رشد معنوی محرومند، نمی توانند لذت عاطفی را درک کنند. برای مثال، کسی که با خشم و خشونت خو گرفته و این صفت زشت بر روحش حاکم شده است، از مهربانی لذت نمی برد و آن را نمی فهمد، ولی آنان که در سایه تربیت صحیح به پرورش عواطف انسانی خویش همت گماشته اند، از ارضای آنها به لذتی می رسند که هرگز از اشباع غرایز به چنان لذتی دست نمی یابند. ازاین رو، علی علیه السلام می فرماید:
لَذَّةُ الْکِرامِ فِی الإِطْعامِ وَ لَذَّةُ اللِّئامِ فِی الطَّعامِ.
لذت بزرگواران در خوراندن است و لذت فرومایگان در خوراک.
مولوی درهمین زمینه چه زیبا سروده است:
خشم و شهوت، وصف حیوانی بود مهر و رقت، وصف انسانی بود
این چنین خاصیتی در آدمی است مهر، حیوان را کم است، آن از کمی است
مهرورزی به دیگران، یکی از معیارهای بزرگواری و ارزش آدمی و خود، سرچشمه بسیاری از بزرگواری هاست؛ زیرا در این صورت، آدمی با تضعیف خواسته های فردی و حیوانی، زمینه را برای گرایش خویش به ارزش های والای انسانی فراهم می آورد. در اینجاست که انسان برخلاف اقتضای خودخواهی اش، قدم از دایره تنگ خودپرستی بیرون می نهد و به دیگر خواهی روی آورد.
بنابراین لذت مهرورزی به دیگران، بسیار بیشتر از لذت ارضای نیاز فردی و برآوردن خواسته های مادی است.
د ) رابطه عاطفی
یکی از نیازهایی که خداوند در وجود انسان به ودیعه نهاده است نیاز عاطفی و لذت بردن از کاری که انسان انجام می دهد خیلی نکته مهمی است یعنی همان طور که انسان ها برای زنده ماندن نیاز به برطرف کردن بعضی از نیازهای خود ( خوردن ، آشامیدن و … ) دارند در داشتن آرامش نیاز به داشتن رابطه عاطفی با دیگران هستند و یکی از موثرترین راهها برای ایجاد این رابطه مهربانی کردن به دیگران است .
از طرف دیگر رفتار منطقی به تنهای موجب کسالت و خستگی روح میشو و نمی تواند خیلی از مشکلات انسان را حل نماید .
خواسته ها و تمایلاتی که خدای حکیم در نهاد انسان به امانت گذاشته است، به دو گروه حیوانی و انسانی تقسیم می شود. تمایلات حیوانی یا غرایز، خواسته هایی هستند که انسان و حیوان در برخورداری از آن مشترکند. میل به آب وغذا، علاقه به خواب و آسایش، تمایل به جنس مخالف، علاقه به فرزند، احساس خشم، میل به انتقام، برتری جویی و جاه طلبی، ازبرجسته ترین نمودهای غرایز و تمایلات حیوانی هستند.
این تمایلات از ضروریات زندگی انسان در این جهانند و اگر یکی از آنها در کسی نباشد، یکی از پایه های اساسی زندگی مادی می لنگد، ولی هیچ یک از اینها برای انسان افتخار نیست. برای مثال، انسان برای ادامه زندگی به خوردن و آشامیدن نیاز دارد، برای رفع خستگی نیازمند خواب و استراحت است و غریزه جنسی و علاقه او به فرزند برای بقای نسل است، ولی هیچ کدام از اینها ملاک فضیلت و بزرگواری او نیست و شرف انسان با استناد به مقام اشرف مخلوق بودنش، به این عوامل بستگی ندارد. به قول سعدی:
خور و خواب و خشم و شهوت، شغب است و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
در کنار خواسته های حیوانی، تمایلات عالی انسانی نیز وجود دارد که از آن، به فضایل تعبیر می شود. هر چه این فضایل در انسان شکوفاتر شود، آدمی ارزش و عظمت بیشتری می یابد. وفای به عهد، عدالت و انصاف، نیکی و احسان، عفو و گذشت، ایثار و فداکاری، دل سوزی و غم گساری، مهرورزی و دگردوستی، از جمله این فضایل کمالی هستند ، بنابراین مهرورزی و دگردوستی ارزش انسان و معیار برتری در جامعه است.
ب ) مهربانی در اسلام
از دیدگاه اسلام، مهربانی و محبت ورزیدن، مایه قوام و برپایی جامعه انسانی است و بدون مهربانی، نظام اجتماع بشری، سرد و بی روح و زیبایی های زندگی به کام انسان تلخ و بی معناست.
کسی که آدمی را برای زندگی اجتماعی آفریده، احساس نیاز به این پیوند و رابطه را نیز در وجود او قرار داده است. او هم خود رحمان، رحیم، ودود، رئوف و عطوف است وهم بندگانش را بر این سرشت آفریده است. خدای مهربان، بندگانش را به محبت و مهرورزی تشویق می کند و اهل مهر و عاطفه را جزو اصحاب میمنه معرفی می کند؛ کسانی که نامه اعمالشان به دست راستشان داده خواهد شد یا کسانی که وجودشان سرشار از یمن و برکت برای خودشان و دیگران است. آن گاه می فرماید:
ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ . (بلد: 17 و 18)
سپس از کسانی باشد که ایمان آورده اند و یکدیگر را به صبر و استقامت و مهربانی و عطوفت توصیه می کنند. اینان اصحاب یمین هستند.
رسول گرامی اسلام نیز استحکام پیوند و مودّت و مهربانی مؤمنان با یکدیگر را چنین توصیف می کند:
اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ فی تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ بِمَنْزَلَةِ الْجَسَدِ الْواحِدِ اِذا اشْتَکی عُضْوٌ مِنْهُ تَداعی سایِرُ الْجَسَدِ بِالْحُمیّ وَ السَّهَرْ.
مؤمنان در مقام مهربانی و عطوفت به یکدیگر، همانند یک پیکرند. وقتی عضوی از این گروه بیمار شود، دیگر اعضا در تب داری و شب بیداری با او همراهی می کنند ، پس خدای مهربان، مهربانی به بندگانش را دوست می دارد و مهرورزی با دیگران عامل قرب به خدا و نجات و رستگاری است.
ج ) لذت مهربانی
در حقیقت، میان لذت های معنوی و لذت های زودگذر مادی تفاوت بسیار وجود دارد، لذت های معنوی نه تنها سبب جذب انسان به مادیات نمی شود، بلکه تا حدود زیادی، دل را از سیطره لذت های مادی و غریزی آزاد می کند. ناگفته نماند کسانی که تسلیم لذت های مادی شده اند و از هرگونه رشد معنوی محرومند، نمی توانند لذت عاطفی را درک کنند. برای مثال، کسی که با خشم و خشونت خو گرفته و این صفت زشت بر روحش حاکم شده است، از مهربانی لذت نمی برد و آن را نمی فهمد، ولی آنان که در سایه تربیت صحیح به پرورش عواطف انسانی خویش همت گماشته اند، از ارضای آنها به لذتی می رسند که هرگز از اشباع غرایز به چنان لذتی دست نمی یابند. ازاین رو، علی علیه السلام می فرماید:
لَذَّةُ الْکِرامِ فِی الإِطْعامِ وَ لَذَّةُ اللِّئامِ فِی الطَّعامِ.
لذت بزرگواران در خوراندن است و لذت فرومایگان در خوراک.
مولوی درهمین زمینه چه زیبا سروده است:
خشم و شهوت، وصف حیوانی بود مهر و رقت، وصف انسانی بود
این چنین خاصیتی در آدمی است مهر، حیوان را کم است، آن از کمی است
مهرورزی به دیگران، یکی از معیارهای بزرگواری و ارزش آدمی و خود، سرچشمه بسیاری از بزرگواری هاست؛ زیرا در این صورت، آدمی با تضعیف خواسته های فردی و حیوانی، زمینه را برای گرایش خویش به ارزش های والای انسانی فراهم می آورد. در اینجاست که انسان برخلاف اقتضای خودخواهی اش، قدم از دایره تنگ خودپرستی بیرون می نهد و به دیگر خواهی روی آورد.
بنابراین لذت مهرورزی به دیگران، بسیار بیشتر از لذت ارضای نیاز فردی و برآوردن خواسته های مادی است.
د ) رابطه عاطفی
یکی از نیازهایی که خداوند در وجود انسان به ودیعه نهاده است نیاز عاطفی و لذت بردن از کاری که انسان انجام می دهد خیلی نکته مهمی است یعنی همان طور که انسان ها برای زنده ماندن نیاز به برطرف کردن بعضی از نیازهای خود ( خوردن ، آشامیدن و … ) دارند در داشتن آرامش نیاز به داشتن رابطه عاطفی با دیگران هستند و یکی از موثرترین راهها برای ایجاد این رابطه مهربانی کردن به دیگران است .
از طرف دیگر رفتار منطقی به تنهای موجب کسالت و خستگی روح میشو و نمی تواند خیلی از مشکلات انسان را حل نماید .