۱۳۹۷/۰۱/۱۴
–
۱۳۱۳ بازدید
P۳Aسلام خدا قوت بایکی از دوستان بحث وگفتگو میکردیم که یکدفعه ایشان شبهه ای سوال کردند اول اشکال به دین اسلام اینه که اسلام میگوید که دروغ بگو همان تقیه درصورتی که هیچ کدام از ادیان دیگر این کار را نمی پسندند فلان مسیحی یاشخص لا ییک این کار را نمی کند لطفا پاسخ دهید .لطفا اگه میشه جواب را پیامک کنید##نامشخص
پاسخ: «تقیّه» از مادة «وَقٌی» است، مثل تقوا که از مادة «وَقٌی» است. تقیّه معنایش این است: در یک شکل مخفیانه ای، در یک حالت استتاری از خود دفاع کردن و به عبارت دیگر سپر به کار بردن، هرچه بیشتر زدن و هرچه کمتر خوردن؛ نه دست از مبارزه برداشتن، یا لزوما دروغ گفتن. مجموعه آثار شهید مطهری ج18ـ سیری در سیره ائمه اطهار(ع)،شهید مطهری تقیه ریشه قرآنی دارد. در قرآن مجید در چند آیه به طور صریح یا ضمنی به تقیه اشاره شده است ؛ مانند : مَن کَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إیمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمَانِ وَلَکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿نحل/106﴾ : هر کس پس از ایمان آوردن خود به خدا کفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت] مگر آن کس که مجبور شده و[لى] قلبش به ایمان اطمینان دارد لیکن هر که سینه اش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابى بزرگ خواهد بود.تقیه به معنای پوشیده داشتن اعتقاد از مخالفان به خاطر ضرر دینی یا جانی یا دنیوی است.
سیاست تقیه و فعالیت مخفی بعد از شهادت امام حسین(ع) به دلیل فشارهای سیاسی موجود و به منظور حفظ تشیع شروع شد و در عصر امام صادق(ع) به بعد هنگام خلافت خلفای عباسی به اوج خود رسید.امامان علیهم السلام بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، حالت تقیه نسبت به خلفاء را در پیش گرفتند و پیوسته آماده ى قیام بودند و اگر پیروان متعهدى داشتند، قیام مى کردند . لذا با توجه به اوضاع و شرایط سیاسى، سیاست تقیه، بهترین روش بود .موقعیت امام صادق علیه السلام و نگرش امام علیه السلام به نظام سیاسى جدید را با شرایط بحرانى اى که عباسیان به وجود آورده بودند، امام علیه السلام را واداشت تا ابزار جدیدى براى ارتباط با اعضاى جامعه ى خود جست و جو کند . لذا امام، نظام زیرزمینى ارتباطات (التنظیم السرى) را در جامعه به کار گرفت .در دوره ى امام کاظم علیه السلام، امامیه به علت فشار عباسیان و قیام اسماعیلیه، ضعیف شده بودند . لذا امام علیه السلام با در پیش گرفتن سیاست تقیه، هواداران خود را از هرگونه قیام مسلحانه، منع مى کرد . با شهادت امام کاظم علیه السلام، شکاف دیگرى میان امامیه ایجاد شد و گروهی واقفیه شدند; یعنى امام کاظم علیه السلام را قائم مهدى دانستند. سپس در دوران امام رضا علیه السلام که سیاست تقیه هم چنان ادامه دارد و امام علیه السلام چون با مامون در حکومت نقش دارد، لذا در این زمان، از نهاد وکالت سخنى در میان نیست . ولى گسترش سازمان امامت (وکالت) را در زمان امام جواد علیه السلام، شاهد هستیم و امام علیه السلام به هواداران خود اجازه ى نفوذ به دستگاه عباسیان را مى دهد . البته فعالیت هاى مخفى تنها به منظور هدایت امور مالى و مذهبى امامیه صورت مى گرفت، نه تهدید حکومت مامون .بعد از آن باید نسبت به فعالیت امام هادى علیه السلام و شیوه ى خشن برخورد متوکل در قالب اقدامات ضد شیعى و تاسیس ارتش نوین موسوم به «شاکریه » را که به ضد علوى معروف بودند، توجه شود که چگونه وکلاى امام را دستگیر و شکنجه و به شهادت مى رساندند و حتى قبور ائمه علیهم السلام را تخریب کردند . اقدامات متوکل لطمات جدى به ارتباطات شبکه ى وکالت وارد کرد، ولى مانع از فعالیت امام هادى علیه السلام با حفظ سیاست تقیه نشد . در زمان منتصر، اوضاع کمى بهتر شد، ولى قیام هاى متعدد باعث شد عباسیان، قیام ها را با امامیه مرتبط بدانند و رهبران امامیه را به سامراء فرابخوانند .بعد از شهادت امام هادى علیه السلام، دیدگاه محتاطانه ى حکومت نسبت به امامیه در طول امامت امام عسکرى علیه السلام ادامه یافت و حضرت هم سیاست تقیه را در پیش گرفت.
سیاست تقیه و فعالیت مخفی بعد از شهادت امام حسین(ع) به دلیل فشارهای سیاسی موجود و به منظور حفظ تشیع شروع شد و در عصر امام صادق(ع) به بعد هنگام خلافت خلفای عباسی به اوج خود رسید.امامان علیهم السلام بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، حالت تقیه نسبت به خلفاء را در پیش گرفتند و پیوسته آماده ى قیام بودند و اگر پیروان متعهدى داشتند، قیام مى کردند . لذا با توجه به اوضاع و شرایط سیاسى، سیاست تقیه، بهترین روش بود .موقعیت امام صادق علیه السلام و نگرش امام علیه السلام به نظام سیاسى جدید را با شرایط بحرانى اى که عباسیان به وجود آورده بودند، امام علیه السلام را واداشت تا ابزار جدیدى براى ارتباط با اعضاى جامعه ى خود جست و جو کند . لذا امام، نظام زیرزمینى ارتباطات (التنظیم السرى) را در جامعه به کار گرفت .در دوره ى امام کاظم علیه السلام، امامیه به علت فشار عباسیان و قیام اسماعیلیه، ضعیف شده بودند . لذا امام علیه السلام با در پیش گرفتن سیاست تقیه، هواداران خود را از هرگونه قیام مسلحانه، منع مى کرد . با شهادت امام کاظم علیه السلام، شکاف دیگرى میان امامیه ایجاد شد و گروهی واقفیه شدند; یعنى امام کاظم علیه السلام را قائم مهدى دانستند. سپس در دوران امام رضا علیه السلام که سیاست تقیه هم چنان ادامه دارد و امام علیه السلام چون با مامون در حکومت نقش دارد، لذا در این زمان، از نهاد وکالت سخنى در میان نیست . ولى گسترش سازمان امامت (وکالت) را در زمان امام جواد علیه السلام، شاهد هستیم و امام علیه السلام به هواداران خود اجازه ى نفوذ به دستگاه عباسیان را مى دهد . البته فعالیت هاى مخفى تنها به منظور هدایت امور مالى و مذهبى امامیه صورت مى گرفت، نه تهدید حکومت مامون .بعد از آن باید نسبت به فعالیت امام هادى علیه السلام و شیوه ى خشن برخورد متوکل در قالب اقدامات ضد شیعى و تاسیس ارتش نوین موسوم به «شاکریه » را که به ضد علوى معروف بودند، توجه شود که چگونه وکلاى امام را دستگیر و شکنجه و به شهادت مى رساندند و حتى قبور ائمه علیهم السلام را تخریب کردند . اقدامات متوکل لطمات جدى به ارتباطات شبکه ى وکالت وارد کرد، ولى مانع از فعالیت امام هادى علیه السلام با حفظ سیاست تقیه نشد . در زمان منتصر، اوضاع کمى بهتر شد، ولى قیام هاى متعدد باعث شد عباسیان، قیام ها را با امامیه مرتبط بدانند و رهبران امامیه را به سامراء فرابخوانند .بعد از شهادت امام هادى علیه السلام، دیدگاه محتاطانه ى حکومت نسبت به امامیه در طول امامت امام عسکرى علیه السلام ادامه یافت و حضرت هم سیاست تقیه را در پیش گرفت.