امر الهی غالب بر همه مقرراتی است که برای فهم و کشف حقایق در این دنیا وجود دارد. طی الارض یک فرمول هندسی کشف نشده مگر برای خواص است. در فلسفه صدرایی بدن متناسب با روح است. و به هیچوجه از آن جدا نیست.
بدن مثالی انسان را می توان دید امّا نه با چشم سر؛ چرا که چشم سر تنها اموری را می بیند که نوری مادّی از آنها دریافت نماید. بدن مثالی را با همان چشمی می توان دید که با آن خواب می بینیم. ما هنگام خواب دیدن ، حقیقتاً می بینیم و می شنویم ؛ امّا نه از طریق چشم و گوش مادّی و با انعکاس نور یا امواج هوا ؛ بلکه اشکال مثالی و اصوات مثالی را با چشم و گوش مثالی خودمان ادراک می نماییم. البته خیلی اوقات آنچه می بینیم با تخیّلات خودمان آمیخته می شوند ؛ لذا تبدیل می شوند به خوابهای آشفته. امّا افرادی هستند که به خاطر قدرت روحی بالا نه تنها خوابهایشان بدون آلودگی خیال است ؛ بلکه حتّی در بیداری نیز می توانند با آن چشم مثالی و گوش مثالی حقایقی مثالی را ادراک نمایند.