خانه » همه » مذهبی » تولد مؤمن از سلب کافر

تولد مؤمن از سلب کافر


تولد مؤمن از سلب کافر

۱۳۹۶/۱۲/۲۱


۴۶۸ بازدید

چطوره زن فرعون خوب بوده و تو خاندان یزید هم حتی آدم خوب بوده مثلا پسر یزید مگه دشمنان خدا خورنده لقمه حرام و حرامزاده نیستن پس این موارد چطوره؟

خدای متعال در آیه 19 از سوره مبارکه روم فرموده اند : یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ کَذلِکَ تُخْرَجُونَ زنده را از مرده بیرون مى‌آورد، و مرده را (نیز) از زنده بیرون مى‌کشد، و زمین را بعد از مرگش زنده مى‌کند، و شما نیز (روز قیامت) این گونه بیرون آورده مى‌شوید. براى خارج شدن مرده از زنده و زنده از مرده، مصادیق و نمونه‌هاى زیادى در تفاسیر بیان شده است، از جمله: ایجاد انسان از نطفه و ایجاد نطفه از انسان. فرزند مؤمن از والدین کافر و بالعکس، که همه‌ى اینها نشانه‌ى قدرت مطلقه‌ى خداوند در جهان و توانایى او در برپایى قیامت و حشر موجودات است. بر اساس آموزه های دینی سرنوشت و سعادت هر کس در گرو ایمان و عمل صالح و باور و پذیرش دین حق در زمان خود او است . مؤمنین به هر یک از ادیان الهی تا وقتی که دین الهی بعدی نیامده، دین حق محسوب می شوند . افرادی که بدان باور داشته و به آموزه های وحیانی آن عمل نموده اند، از نظر قرآن مؤمن محسوب می شوند. همچنین مسیحیانی که قبل از بعثت پیامبرصلی لله علیه و آله طبق دستورات آن دین عمل نموده اند، مؤمن اند و رستگار . تفاوتی از حیث درجه با مؤمنان سایر ادیان در زمان حقانیت دین خودشان ندارند ، بلکه ملاک و میزان ایمان و تقوا و عمل صالح، و پیروی از دین حق می باشد .
قرآن کریم وظیفه هر کس در هر زمان را تحقیق و یافتن دین حق و باور و عمل طبق آموزه های آن دین دانسته است . برهمین اساس ملاک بهشتی و جهنمی بودن افراد پیروی از دین حق و حقیقت جوئی و حق طلبی انسان ها و تسلیم بودن در مقابل آن، و یا در مقابل نتیجه انکار آن حقیقت است. شهید مطهرى (ره) در این باره مى گوید:
«اگر کسى در روایات دقت کند، مى یابد که ائمه علیهم السلام تکیه شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مى آید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطى باشد که مى بایست تحقیق و جستجو کند نکند اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطى به سر مى برند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمى روند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند. ائمه اطهار بسیارى از مردم را از این طبقه مى دانند. این گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهى درباره آنان مى رود».
وى از مرحوم علامه طباطبایى نقل مى کند: «همان طورى که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد».
این گروه در فرهنگ دین به عنوان مستضعفان فکری و فرهنگی شناخته می شوند. اگر واقعاً و حقیقتاً به دنبال حقیقت و دین حق بودند، اما به دلایلی بر آن دست نیافتند ،ولی بر اساس باورهای فطری و عقلی و یا دینی که داشتند ،مؤمن بودند و انسان های درستکار بودند ،مورد عفو الهی اند.
در قرآن هم خداوند می فرماید: ما از هر کس بیش از اندازه وسع و توانش تکلیف نمی خواهیم ، پس محاسبه اعمال آنان، و بهشتی بودن یا نبودن و رتبه آنها در بهشت بر پایه عدل خداوندى به نسبت توان شان و میزان مطابقت اعمال و کردار آنها طبق علم و باورهای دینی آن ها صورت می گیرد .
در نتیجه روشن می شود که بهشتی شدن لزوما نیاز به تولد در خانواده مومن ندارد و چه بسا افرادی در خانواده و محیط و کشور کفر متولد شوند اما بدلیل کشف حقیقت به سمت ایمان و دین حق بگروند و اهل بهشت شوند یا بدلیل عدم امکان رسیدن به حقیقت تکلیفی در این زمینه نداشته و اهل نجات باشند .

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد