۱۳۹۶/۱۲/۱۲
–
۶۹۲ بازدید
سکوت در برابر قضیه ی کشف حجاب از بابت چیست ؟ قضیه ی چهارشنبه ی سفید ، اینکه بعضی بی اعتقادان در صدد مختل کردن نظم جامعه هستند و روسری سفید در اعتراض به حجاب نشان میدهند ، چرا با برخورد پلیس و دستگاه قضایی مواجه نمیشوند ؟ خیلی از خانواده ها بخصوص خانواده های شهدا طاقت این بی قیدی ها و لاابالی گری ها را ندارند؟
قانون مرتبط با حجاب اسلامی علاوه بر اینکه ریشه در فلسفه تشکیل حکومت اسلامی دارد، در قوانین عادی مدون همچون قانون مجازات اسلامی مورد تصریح قرار گرفته است، برای توضیح این مطلب لازم است اشاره نماییم آیات وجوب حجاب (سوره نور ، آیه 31 ، سوره احزاب ، آیه 59) و روایاتی که در مورد لزوم پوشش و حجاب آمده است ( به عنوان نمونه ر.ک: الحر العاملی ، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث، ج 14، ص 138- 169، محمدی ری شهری ، محمد ، میزان الحکمه ،قم ، دار الحدیث ، 1377، ج2، ص 994-995 ) و فلسفه آن که حفظ سلامت جامعه و امنیت اخلاقی و روانی آن و جلوگیری از مفاسد اجتماعی و اخلاقی ناشی از عدم رعایت آن است ، بیانگر الزام به رعایت آن از سوی حکومت اسلامی می باشد. زیرا حکومت اسلامی وظیفه دارد زمینه تحقق ارزشها در جامعه را فراهم نموده و با ضد ارزش ها مقابله نماید خداوند متعال می فرماید « الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و اتوالزکاه وامروا بالمعروف و نهوا عن المنکر ولله عاقبه الامور »« کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم ، نماز را به پا داشته و زکات می دهند و امر به معروف و نهی از منکر نموده و سرانجام کارها بدست خداست .»( سوره حج, آیه 41)در این آیه شریفه ، تحقق امر به معروف و نهی از منکر که همان حاکمیت ارزش های اسلامی و مقابله با ضد ارزش هاست ، به عنوان یکی از وظایف نظام اسلامی بر شمرده شده است و از آنجا که رعایت نکردن حجاب و پوشش اسلامی ، پیامدها و مفاسد زیادی را برای جامعه به همراه دارد ، حکومت اسلامی نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت بوده و کوتاهی نماید، بلکه باید افراد متخلف را ملزم به رعایت مقررات نماید زیرا انسان یک موجود اجتماعى است جامعه بزرگى که در آن زندگى مى کند از یک نظر همچون خانه او است و حریم آن همچون حریم خانه او محسوب مى شود پاکى جامعه به پاکى او کمک مى کند و آلودگى آن به آلودگیش روى همین اصل در اسلام با هر کارى که جو جامعه را مسموم یا آلوده کند شدیدا مبارزه شده است ؛ چرا که گناه همانند آتش است هنگامى که در نقطه اى از جامعه این آتش روشن شود باید سعى و تلاش کرد که آتش خاموش یا حداقل محاصره گردد اما اگر به آتش دامن زنیم و آن را از نقطه اى به نقطه دیگر ببریم حریق همه جا را فرا خواهد گرفت و کسى قادر بر کنترل آن نخواهد بود و از این گذشته عظمت گناه در نظر عامه مردم و حفظ ظاهر جامعه از آلودگی ها خود سد بزرگى در برابر فساد است اشاعه فحشا و نشر گناه و تجاهر به فسق و تسامح در این موضوع این سد را مى شکند گناه را کوچک مى کند و آلودگى به آن را ساده مى نماید. لذا حکومت اسلامى موظف است جلو منکرات را بگیرد و این نوعى واکسینه کردن جامعه در مقابل آلودگی هاست .حجاب در پیشینه تاریخی کشورمان نیز همواره به عنوان یک ارزش مطرح بوده است اگر به وضع ایرانیان تا قبل از دستور کشف حجاب رضاخان مراجعه کنیم، خواهیم دید که اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان از دیرباز، حجاب را به عنوان یکی از اصلیترین نمادهای دینداری و مسلمانی به حساب میآوردند. در همان دوره کشف حجاب هم تنها وابستگان دربار و برخی دولتیها ( اعم از دولتمردان و کارمندان دولت) و تعداد معدودی ، تجدد سوغاتگونه فرنگ را بر خود تافتند، و گرنه اکثریت همچنان با اعتقادات راسخ خود، مبانی اصلی اسلام را حتی در زمان خفقان و ممنوعیت، زنده نگاه میداشتند. با پیروزی انقلاب اسلامی که همواره در طول سالهای مبارزه، دغدغههای دین مداری و دینمحوری در حکومت را شعارها و اصول راهبردی خود میدانست، توقع از نظام برای تحقق کامل این اصول بیش از گذشته شد.اما روند قانونی شدن حجاب پس از پیروزی انقلاب اسلامی روند خاصی را طی نمود و این گونه نبود که فردای پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یکباره شرایط برای قانونی شدن حجاب فراهم بشود . که به اختصار به آن اشاره می کنیم:
= ۱۵ اسفند ۵۷ ؛ هنوز یک ماه هم از پیروزی انقلاب نگذشته است. زنان بی حجاب در اداره ها و سازمان های مختلف فعالیت می کنند و این موضوع باعث ناراحتی بسیاری از انقلابی ها شده است. امام راحل اولین نطق تاریخی شان را درباره مسأله حجاب انجام می دهند و می فرمایند: «وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه های اسلامی نباید زن های بی حجاب بیایند. زن ها بروند؛ اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند.»
= 16 اسفند ۵۷ ؛ اعتراضاتی توسط برخی زنان بی حجاب به سخنان امام شکل گرفت و در مقابل حمایت هایی در مورد حجاب صورت گرفت.
= ۱۷ اسفند ۵۷ ؛ به دنبال گسترش تشنج میان زنان باحجاب و بی حجاب و هم چنین با زیاد شدن دامنه تعرض بعضی افراد غیرمسئول، به انگیزه های گوناگون، به زنان بی حجاب در روز ۱۷ اسفند، دفتر امام خمینی (ره) اعلامیه ای صادر می کند که در آن آمده است: «هرگونه تعرض به زنان بی حجاب ممنوع است و ارگان مسئول موظف به برخورد با افراد خاطی هستند.»
=۲۰ اسفند ۵۷؛ دو مصاحبه رسانه ای مهم در این روز درباره حجاب انجام می شود؛ یکی از سوی عباس امیر انتظام، معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت وقت و دیگری توسط آیت الله طالقانی. امیر انتظام در مصاحبه اش نظر دولت و نخست وزیر – بازرگان – را درخصوص حجاب این طور اعلام می کند: «بدیهی است که نخست وزیر و خانواده ایشان، از قدیم طرفدار، مشوق و مقید به حجاب در حد معقول، عملی و صحیح اسلامی آن بوده اند، ولی ایشان و همه آقایان وزرا، معتقد و عامل به آیه کریمه «لا اکراه فی الدین» هستند و دستور اجبار برای خانم ها صادر نمی کنند…» آیت الله طالقانی هم می گوید : «حجاب ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص صریح قرآن است…جنجال راه نیندازید و همان طور که بار ها گفتم، همه حقوق حقه زنان در اسلام و محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند و از آن ها خواهش می کنیم که با لباس ساده، با وقار، روسری هم روی سرشان بیندازند؛ به جایی برنمی خورد… حضرت امام خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می کند، راهنماییش می کند که شما این جور باشید به این سبک باشید…»
= ۱۲ فرودین ۵۸؛ مردم به طور قاطع به جمهوری اسلامی رأی می دهند و مسلما با برپایی این نوع حکومت، حضور زنان بی حجاب در جامعه به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. از نیمه دوم فروردین همان سال، طرح هایی هم چون پاکسازی در مطبوعات، طرح جدید گزینش دانشجو، زنانه و مردانه کردن پلاژ های دریا و ممنوعیت برگزاری تظاهرات و اجتماعات در دانشگاه تهران مطرح شد و به اجرا درآمد. از این تاریخ به بعد یک حرکت خودجوش میان مردم به وجود آمد تا با بی حجابی مقابله کنند. بسیاری از مغازه دار ها تابلویی مقابل فروشگاه شان قرار دادند که روی آن نوشته شده بود: «از پاسخ گویی به خانم های بی حجاب معذوریم.» این روند تا تابستان سال بعد ادامه دارد و حرکت خودجوش مردم، بسیاری از بی حجاب ها را مجبور به رعایت پوشش شرعی می کند.
= ۱۳ تیر ۱۳۵۹ ؛ مقابله خودجوش مردم با بی حجابی، بسیاری از بی حجابان را مجبور به عقب نشینی کرده است، ولی هنوز هم حضور بی حجابان با پوششی نامناسب در جامعه احساس می شود. امام (ره) در این روز طی یک سخنرانی در حسینیه جماران، شدیدا از دولت انتقاد می کند که چرا هنوز نشانه های شاهنشاهی را در ادارات دولتی از بین نبرده است. ایشان به دولت بنی صدر، ۱۰ روز فرصت داد تا اداره ها را اسلامی کند. بعد از این سخنرانی، تعرض به زنان بی حجاب دوباره شدت گرفت، به همین دلیل بلافاصله امام (ره) پیامی خطاب به ملت ایران صادر می کند : «ممکن است تعرض به زن ها در خیابان، کوچه و بازار، از ناحیه منحرفان و مخالفان انقلاب باشد. از این جهت، کسی حق تعرض ندارد و این گونه دخالت ها برای مسلمان ها حرام است و باید پلیس و کمیته ها از این گونه جریانات جلوگیری کنند.»
= ۱۴ تیر ۱۳۵۹؛ بعد از سخنرانی امام (ره) و اطلاع رسانی سریع آن در جامعه، از صبح ۱۴ تیر ۱۳۵۹ ورود زنان بی حجاب به اداره ها و سازمان های دولتی ممنوع می شود. البته هنوز لباس فرم یا آن چه که بعد ها به نام مانتو مشهور شد، رسمیت ندارد، بلکه زنان موظف هستند لباس آستین بلند و پوشیده بپوشند و روسری نیز سر کنند. این روند تا ماه رمضان سال ۱۳۶۰ ادامه می یابد و در این تاریخ، قوانین جدید برای حجاب مشخص می شود.
= ۱۰ تیر ۱۳۶۰؛ نماینده دادستان انقلاب در دادگاه مبارزه با منکرات، مقررات مربوط به ماه رمضان را اعلام می کند که بر اساس این مقررات جدید، اماکن عمومی موظف می شوند، تابلویی در معرض دید مشتریان شان قرار دهند که روی آن این جمله نوشته شده باشد : «به دستور دادگاه مبارزه با منکرات، از پذیرفتن میهمانان و مشتریانی که رعایت ظواهر اسلامی را نمی کنند معذوریم». تا سال ۱۳۶۲ حادثه خاصی درخصوص حجاب در کشور اتفاق نمی افتد و حتی گروه های معارض، همانند مجاهدین خلق نیز حجاب را رعایت می کنند. اما از سال ۱۳۶۲ کشور با پدیده جدیدی به نام بدحجابی مواجه می شود. کسانی که خودشان حجاب را انتخاب نکرده، بلکه تحت اجبار شرایط موجود از آن استفاده می کردند، به سمت گرایش های قبلی خود تمایل میشوند و روسری ها را عقب تر می کشند. این پدیده که به دنبال تحرکات جنبش های فمینیستی در خارج کشور شروع شده است، موجی از تحریک افکار عمومی را به دنبال دارد، به گونه ای که برخورد هایی بین مردم و افراد بدحجاب صورت می گیرد. دامنه این برخورد ها تا سال بعد ادامه می یابد و دادستان عمومی تهران اطلاعیه ای در این مورد صادر می کند. در بخشی از این اطلاعیه آمده است : «به تمام مسئولان در ادارات و سازمان های دولتی و شرکت ها و سایر واحد های دولتی و خصوصی، اماکن عمومی از قبیل هتل ها، مسافرخانه ها، تالار ها و باشگاه های برگزار کننده مجالس جشن عروسی، غذاخوری ها و سایر اماکن عمومی اعلام و ابلاغ می دارد، از تاریخ انتشار این اطلاعیه موظفند از ورود بانوانی که رعایت حجاب و پوشش صحیح اسلامی را نمی کنند، جلوگیری به عمل آورند.»
= ۱۱ آبان ۱۳۶۳؛ مجلس شورای اسلامی ایران در سال ۱۳۶۳ قانون مجازات اسلامی را به تصویب می رساند. به موجب ماده ۱۰۲ این قانون، هرکس در معابر عمومی حجاب را رعایت نکند، به ۷۲ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.(www.hankh.ir/?p=6851)
شکل گیری انقلاب اسلامی که بر مبانی و ارزش های دینی استوار شده بود این انتظار را در میان توده مردم ایجاد نمود که به احکام و ارزش های اسلامی توجه شده و زمینه برای رعایت آن فراهم شود و حجاب یکی از این مسائل بود البته طبیعی بود که برخی افراد که میانه ای با مذهب نداشتند و برخی گروههای لیبرال و غیر مذهبی در برابر این حکم مقاومت کنند ولی با توجه به فضای کلی کشور و خواست اکثریت مردم به رعایت دستورات دین و رأی مثبت به جمهوری اسلامی زمینه برای عمل به این حکم مترقی الهی فراهم شد .
خلاصه اینکه قانون الزام و اجبار حجاب ریشه در فلسفه تشکیل حکومت دینی داشته و در برخی قوانین مدون عادی همچون قانون مجازات اسلامی نیز به آن تصریح شده ، چنانکه در آئین نامه های داخلی بسیاری از دستگاه ها، نهادها و مراکز نیز مورد اشاره گرفته است همچون قوانین لزوم رعایت حجاب در دانشگاه های سراسر کشور.
اما در ارتباط با پدیده های جدیدی همچون چهارشنبه های سفید و امثال آن نیز باید بگوییم علیرغم اینکه در چند سال اخیر، طرح های مشابهی به کرات در کشور مطرح و عملیاتی شده است، اما خوشبختانه در کشور ما کمترین استقبال از چنین طرح هایی صورت گرفته است که نشانگر این است که کشور ما همچنان صبغه دینی و مذهبی خود را داراست و اگر چه عده ای فریب خورده گول این شعارها را خورده و با آن همراهی نمودند، اما این دعوت ها هرگز نتوانست تبدیل به یک موج فراگیر شود به طوری که حتی افراد بدحجاب نیز حاضر به تبعیت از این شعارها و پیوستن به هنجارشکنان نشدند، به عنوان نمونه پدیده ای که ضد انقلاب با نام «دختر خیابان انقلاب» از آن یاد می کند، تنها در چند نقطه اجرایی شد و حتی رهگذران نیز بدان اعتنایی ننمودند، این مساله حاکی از این است که اعتقادات دینی ملت ما و نیز احترام به هنجارهای اجتماعی و دینی، حتی در میان کسانی که در ظاهر بدحجابند همچنان قوی بوده و همین تضمین مستحکمی برای شکست طرح هایی اینچنینی است و به همین دلیل نباید انتظار داشت که الزاما با این پدیده از طریق نهادهای قضایی و امنیتی برخورد صورت گیرد، به عبارتی مردم با بی اعتنایی به چنین شعارهایی، بهترین پاسخ را داده و آنها را رسوا نمودند، به ویژه اینکه مساله مبارزه با بد حجابی امری فرهنگی است برخورد فیزیکی صرف برای ریشهکن کردن بیحجابی کافی نیست بلکه این مسئله باید از منظر فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی مورد توجه قرار گیرد تا باور حجاب به صورت همگانی در جامعه شکل گیرد. اشاعه فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه یکی از وظایف اصلی نهادهای فرهنگی چون؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، صدا و سیما ، آموزش و پرورش و سیستم اداری کشور می باشد که متاسفانه این قبیل نهادها در این زمینه کوتاهی کردهاند و امروز ما شاهد این مسئله هستیم که تمام بار بردوش نیروی انتظامی افتاده است.و حال آنکه برخورد پلیسی به تنهایی، همیشه راه حل مناسب و جامعی برای اصلاح ناهنجاری ها و ارتقاء امنیت اجتماعی نیست.
در پایان لازم به ذکر است علیرغم اینکه ما معتقدیم بار اصلی اشاعه فرهنگ حجاب و مبارزه با بی حجابی بر دوش مسئولان و نهادهای فرهنگ ساز و نیز خود مردم معتقد و ایمانی کشورمان است، در عین حال با توجه به اینکه بخشی از موضوع پروژه های ضد حجاب اخیر، هنجارشکنی و مقابله با هنجارهای قانونی، عرفی و دینی و حداقل تغییر ذائقه آنان و بی تفاوت نمودنشان در مقابل چنین پدیده های هنجارشکنانه ای هست، طبیعتا مردم نیز انتظار به حقی از دستگاه های مسئول و از جمله قوه قضائیه دارند تا به موضوع رسیدگی دقیقی نماید تا صف هنجارشکنان مرتبط با سرویس های بیگانه از صف فریب خوردگانی که از سر سادگی و نادانی در این دام افتاده اند جدا شود که خوشبختانه دستگاه قضایی این مسیر را نیز دنبال کرده است و به همین دلیل با عناصر و عوامل داخلی این پروژه ها که عمدتا با خارج از کشور نیز مرتبط هستند برخوردهای مقتضی صورت داده است.
= ۱۵ اسفند ۵۷ ؛ هنوز یک ماه هم از پیروزی انقلاب نگذشته است. زنان بی حجاب در اداره ها و سازمان های مختلف فعالیت می کنند و این موضوع باعث ناراحتی بسیاری از انقلابی ها شده است. امام راحل اولین نطق تاریخی شان را درباره مسأله حجاب انجام می دهند و می فرمایند: «وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه های اسلامی نباید زن های بی حجاب بیایند. زن ها بروند؛ اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند.»
= 16 اسفند ۵۷ ؛ اعتراضاتی توسط برخی زنان بی حجاب به سخنان امام شکل گرفت و در مقابل حمایت هایی در مورد حجاب صورت گرفت.
= ۱۷ اسفند ۵۷ ؛ به دنبال گسترش تشنج میان زنان باحجاب و بی حجاب و هم چنین با زیاد شدن دامنه تعرض بعضی افراد غیرمسئول، به انگیزه های گوناگون، به زنان بی حجاب در روز ۱۷ اسفند، دفتر امام خمینی (ره) اعلامیه ای صادر می کند که در آن آمده است: «هرگونه تعرض به زنان بی حجاب ممنوع است و ارگان مسئول موظف به برخورد با افراد خاطی هستند.»
=۲۰ اسفند ۵۷؛ دو مصاحبه رسانه ای مهم در این روز درباره حجاب انجام می شود؛ یکی از سوی عباس امیر انتظام، معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت وقت و دیگری توسط آیت الله طالقانی. امیر انتظام در مصاحبه اش نظر دولت و نخست وزیر – بازرگان – را درخصوص حجاب این طور اعلام می کند: «بدیهی است که نخست وزیر و خانواده ایشان، از قدیم طرفدار، مشوق و مقید به حجاب در حد معقول، عملی و صحیح اسلامی آن بوده اند، ولی ایشان و همه آقایان وزرا، معتقد و عامل به آیه کریمه «لا اکراه فی الدین» هستند و دستور اجبار برای خانم ها صادر نمی کنند…» آیت الله طالقانی هم می گوید : «حجاب ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص صریح قرآن است…جنجال راه نیندازید و همان طور که بار ها گفتم، همه حقوق حقه زنان در اسلام و محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند و از آن ها خواهش می کنیم که با لباس ساده، با وقار، روسری هم روی سرشان بیندازند؛ به جایی برنمی خورد… حضرت امام خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می کند، راهنماییش می کند که شما این جور باشید به این سبک باشید…»
= ۱۲ فرودین ۵۸؛ مردم به طور قاطع به جمهوری اسلامی رأی می دهند و مسلما با برپایی این نوع حکومت، حضور زنان بی حجاب در جامعه به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. از نیمه دوم فروردین همان سال، طرح هایی هم چون پاکسازی در مطبوعات، طرح جدید گزینش دانشجو، زنانه و مردانه کردن پلاژ های دریا و ممنوعیت برگزاری تظاهرات و اجتماعات در دانشگاه تهران مطرح شد و به اجرا درآمد. از این تاریخ به بعد یک حرکت خودجوش میان مردم به وجود آمد تا با بی حجابی مقابله کنند. بسیاری از مغازه دار ها تابلویی مقابل فروشگاه شان قرار دادند که روی آن نوشته شده بود: «از پاسخ گویی به خانم های بی حجاب معذوریم.» این روند تا تابستان سال بعد ادامه دارد و حرکت خودجوش مردم، بسیاری از بی حجاب ها را مجبور به رعایت پوشش شرعی می کند.
= ۱۳ تیر ۱۳۵۹ ؛ مقابله خودجوش مردم با بی حجابی، بسیاری از بی حجابان را مجبور به عقب نشینی کرده است، ولی هنوز هم حضور بی حجابان با پوششی نامناسب در جامعه احساس می شود. امام (ره) در این روز طی یک سخنرانی در حسینیه جماران، شدیدا از دولت انتقاد می کند که چرا هنوز نشانه های شاهنشاهی را در ادارات دولتی از بین نبرده است. ایشان به دولت بنی صدر، ۱۰ روز فرصت داد تا اداره ها را اسلامی کند. بعد از این سخنرانی، تعرض به زنان بی حجاب دوباره شدت گرفت، به همین دلیل بلافاصله امام (ره) پیامی خطاب به ملت ایران صادر می کند : «ممکن است تعرض به زن ها در خیابان، کوچه و بازار، از ناحیه منحرفان و مخالفان انقلاب باشد. از این جهت، کسی حق تعرض ندارد و این گونه دخالت ها برای مسلمان ها حرام است و باید پلیس و کمیته ها از این گونه جریانات جلوگیری کنند.»
= ۱۴ تیر ۱۳۵۹؛ بعد از سخنرانی امام (ره) و اطلاع رسانی سریع آن در جامعه، از صبح ۱۴ تیر ۱۳۵۹ ورود زنان بی حجاب به اداره ها و سازمان های دولتی ممنوع می شود. البته هنوز لباس فرم یا آن چه که بعد ها به نام مانتو مشهور شد، رسمیت ندارد، بلکه زنان موظف هستند لباس آستین بلند و پوشیده بپوشند و روسری نیز سر کنند. این روند تا ماه رمضان سال ۱۳۶۰ ادامه می یابد و در این تاریخ، قوانین جدید برای حجاب مشخص می شود.
= ۱۰ تیر ۱۳۶۰؛ نماینده دادستان انقلاب در دادگاه مبارزه با منکرات، مقررات مربوط به ماه رمضان را اعلام می کند که بر اساس این مقررات جدید، اماکن عمومی موظف می شوند، تابلویی در معرض دید مشتریان شان قرار دهند که روی آن این جمله نوشته شده باشد : «به دستور دادگاه مبارزه با منکرات، از پذیرفتن میهمانان و مشتریانی که رعایت ظواهر اسلامی را نمی کنند معذوریم». تا سال ۱۳۶۲ حادثه خاصی درخصوص حجاب در کشور اتفاق نمی افتد و حتی گروه های معارض، همانند مجاهدین خلق نیز حجاب را رعایت می کنند. اما از سال ۱۳۶۲ کشور با پدیده جدیدی به نام بدحجابی مواجه می شود. کسانی که خودشان حجاب را انتخاب نکرده، بلکه تحت اجبار شرایط موجود از آن استفاده می کردند، به سمت گرایش های قبلی خود تمایل میشوند و روسری ها را عقب تر می کشند. این پدیده که به دنبال تحرکات جنبش های فمینیستی در خارج کشور شروع شده است، موجی از تحریک افکار عمومی را به دنبال دارد، به گونه ای که برخورد هایی بین مردم و افراد بدحجاب صورت می گیرد. دامنه این برخورد ها تا سال بعد ادامه می یابد و دادستان عمومی تهران اطلاعیه ای در این مورد صادر می کند. در بخشی از این اطلاعیه آمده است : «به تمام مسئولان در ادارات و سازمان های دولتی و شرکت ها و سایر واحد های دولتی و خصوصی، اماکن عمومی از قبیل هتل ها، مسافرخانه ها، تالار ها و باشگاه های برگزار کننده مجالس جشن عروسی، غذاخوری ها و سایر اماکن عمومی اعلام و ابلاغ می دارد، از تاریخ انتشار این اطلاعیه موظفند از ورود بانوانی که رعایت حجاب و پوشش صحیح اسلامی را نمی کنند، جلوگیری به عمل آورند.»
= ۱۱ آبان ۱۳۶۳؛ مجلس شورای اسلامی ایران در سال ۱۳۶۳ قانون مجازات اسلامی را به تصویب می رساند. به موجب ماده ۱۰۲ این قانون، هرکس در معابر عمومی حجاب را رعایت نکند، به ۷۲ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.(www.hankh.ir/?p=6851)
شکل گیری انقلاب اسلامی که بر مبانی و ارزش های دینی استوار شده بود این انتظار را در میان توده مردم ایجاد نمود که به احکام و ارزش های اسلامی توجه شده و زمینه برای رعایت آن فراهم شود و حجاب یکی از این مسائل بود البته طبیعی بود که برخی افراد که میانه ای با مذهب نداشتند و برخی گروههای لیبرال و غیر مذهبی در برابر این حکم مقاومت کنند ولی با توجه به فضای کلی کشور و خواست اکثریت مردم به رعایت دستورات دین و رأی مثبت به جمهوری اسلامی زمینه برای عمل به این حکم مترقی الهی فراهم شد .
خلاصه اینکه قانون الزام و اجبار حجاب ریشه در فلسفه تشکیل حکومت دینی داشته و در برخی قوانین مدون عادی همچون قانون مجازات اسلامی نیز به آن تصریح شده ، چنانکه در آئین نامه های داخلی بسیاری از دستگاه ها، نهادها و مراکز نیز مورد اشاره گرفته است همچون قوانین لزوم رعایت حجاب در دانشگاه های سراسر کشور.
اما در ارتباط با پدیده های جدیدی همچون چهارشنبه های سفید و امثال آن نیز باید بگوییم علیرغم اینکه در چند سال اخیر، طرح های مشابهی به کرات در کشور مطرح و عملیاتی شده است، اما خوشبختانه در کشور ما کمترین استقبال از چنین طرح هایی صورت گرفته است که نشانگر این است که کشور ما همچنان صبغه دینی و مذهبی خود را داراست و اگر چه عده ای فریب خورده گول این شعارها را خورده و با آن همراهی نمودند، اما این دعوت ها هرگز نتوانست تبدیل به یک موج فراگیر شود به طوری که حتی افراد بدحجاب نیز حاضر به تبعیت از این شعارها و پیوستن به هنجارشکنان نشدند، به عنوان نمونه پدیده ای که ضد انقلاب با نام «دختر خیابان انقلاب» از آن یاد می کند، تنها در چند نقطه اجرایی شد و حتی رهگذران نیز بدان اعتنایی ننمودند، این مساله حاکی از این است که اعتقادات دینی ملت ما و نیز احترام به هنجارهای اجتماعی و دینی، حتی در میان کسانی که در ظاهر بدحجابند همچنان قوی بوده و همین تضمین مستحکمی برای شکست طرح هایی اینچنینی است و به همین دلیل نباید انتظار داشت که الزاما با این پدیده از طریق نهادهای قضایی و امنیتی برخورد صورت گیرد، به عبارتی مردم با بی اعتنایی به چنین شعارهایی، بهترین پاسخ را داده و آنها را رسوا نمودند، به ویژه اینکه مساله مبارزه با بد حجابی امری فرهنگی است برخورد فیزیکی صرف برای ریشهکن کردن بیحجابی کافی نیست بلکه این مسئله باید از منظر فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی مورد توجه قرار گیرد تا باور حجاب به صورت همگانی در جامعه شکل گیرد. اشاعه فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه یکی از وظایف اصلی نهادهای فرهنگی چون؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، صدا و سیما ، آموزش و پرورش و سیستم اداری کشور می باشد که متاسفانه این قبیل نهادها در این زمینه کوتاهی کردهاند و امروز ما شاهد این مسئله هستیم که تمام بار بردوش نیروی انتظامی افتاده است.و حال آنکه برخورد پلیسی به تنهایی، همیشه راه حل مناسب و جامعی برای اصلاح ناهنجاری ها و ارتقاء امنیت اجتماعی نیست.
در پایان لازم به ذکر است علیرغم اینکه ما معتقدیم بار اصلی اشاعه فرهنگ حجاب و مبارزه با بی حجابی بر دوش مسئولان و نهادهای فرهنگ ساز و نیز خود مردم معتقد و ایمانی کشورمان است، در عین حال با توجه به اینکه بخشی از موضوع پروژه های ضد حجاب اخیر، هنجارشکنی و مقابله با هنجارهای قانونی، عرفی و دینی و حداقل تغییر ذائقه آنان و بی تفاوت نمودنشان در مقابل چنین پدیده های هنجارشکنانه ای هست، طبیعتا مردم نیز انتظار به حقی از دستگاه های مسئول و از جمله قوه قضائیه دارند تا به موضوع رسیدگی دقیقی نماید تا صف هنجارشکنان مرتبط با سرویس های بیگانه از صف فریب خوردگانی که از سر سادگی و نادانی در این دام افتاده اند جدا شود که خوشبختانه دستگاه قضایی این مسیر را نیز دنبال کرده است و به همین دلیل با عناصر و عوامل داخلی این پروژه ها که عمدتا با خارج از کشور نیز مرتبط هستند برخوردهای مقتضی صورت داده است.