انسان علاوه بر حواس ظاهری و مادی خویش دارای حواس باطنی است که با آنها اموری را که از حواس ظاهر و محسوس پنهان و مخفی است ادراک می کند . در روایات آمده است که هر انسانی دارای دو چشم و دو گوش است که یکی چشم و گوش ظاهر و دیگری چشم و گوش باطن است . با چشم و گوش ظاهر ، دیدنی ها و شنیدنی های محسوس و ظاهر را تشخیص می دهد و با چشم و گوش باطن دیدنی ها و شنیدنی های غیر محسوس و نا پیدا را ادراک می نماید . پس مراد و منظور از چشم سر همان چشم باطن بین و مخفی بین است که صاحب آن به وسیله آن اموری را که از چشم و ادراک دیگران پنهان و مخفی است ادراک می کند و چیزهایی را می بیند که دیگران از دیدن آن ناتوان می باشند . حقایق و امور معنوی و نا محسوس با این چشم دیده می شوند چنان چه شنیدنی های نا محسوس که با گوش ظاهر شنیده نمی شوند با گوش سر و گوش باطن شنیده می شوند . داستان معروف زید بن حارثه که به درجه یقین رسده بود و بهشت و اهل آن و نیز جهنم و اهل آن را می دید و صدای زفیر وناله اهل جهنم را می شنید مربوط به دیدن و شنیدن با چشم سر و باطن می باشد و دیگران که این چشم و گوش را ندارند از دیدن و شنیدن این حقایق محرومند . گوش جان سپردن یعنی توجه قلبی به آیات قرآن ودل دادن به آنها،تا محتوای آن بر عمق جان بنشیند.