۱۳۹۶/۱۰/۱۱
–
۶۶۶ بازدید
آیت الله حسن قمی که در پیش از انقلاب در صف مخالفین شاه و از همسنگران امام خمینی بود، چگونه بعد از انقلاب در برابر امام قرار گرفت و در حبس خانگی قرار گرفت؟
آیت الله سید حسن طباطبائی قمی فرزند ارشد آیت العظمی حاج آقا سید حسین طباطبائی قمی از آیات عظام و علمای مبارزی بود که در دوران سلطنت رضا خان نقش مهمی در مخالفت با اعمال و اقدامات ضد اسلامی و دینی رژیم پهلوی داشت. وی در آخرین دهه قرن پیش در شهر نجف به دنیا آمد. درجوانی به همراه پدرش که به درخواست اهالی خراسان و سفارش میرزا محمد تقی خان شیرازی بود، به مشهد مهاجرت نمود و تحصیلات خویش را در آن شهر آغاز نمود. در وقایع قیام مسجد گوهر شاد در سال 1314ش. در شهر مشهد که نسبت به تغییر لباس و کشف حجاب روی داد، ایشان به عنوان اعتراض به همراه پدر بزرگوارشان عازم تهران شدند و پس از آنکه به دستور رضا خان به عتبات تبعید گردیدند، از سوی پدر مامور جمع آوری خانواده و رساندن ایشان به عراق گردیدند. ازاین رو نامه ای برای محمود جم نخست وزیر وقت تنظیم نمود و از ایشان خواست تا ارز مورد نیاز را در اختیار خانواده قمی قرار دهد پس از ورود به عراق تحصیلات خویش را در محضر اساتیدی چون میرزا محمد حسین نائینی، شیخ محمد حسین اصفهانی و شیخ کاظم شیرازی دنبال کرده پس از مدتی به دلیل گسترش ارتباطات همراه با شجاعت ذاتی و حسن معاشرت در میان اقشار مردم محبوبیت خاصی پیدا کرد و به عنوان امامت جماعت مسجد گوهر شاد انتخاب شد. به همین دلیل از ابتدای مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی، وی از پیشگامانی بود که در تمامی مراحل نهضت اسلامی مردم ایران همگام با سایر مراجع و علمای بزرگ و مبارز نقش مهمی در پیشبرد انقلاب اسلامی ایفا نمود. وی در جلسه ای که برای بررسی عواقب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در منزل آیت الله میلانی تشکیل شده بود، سید جلال تهرانی استاندار خراسان را تهدید کرد که در صورت عدم لغو تصویب نامه، مردم را به تحصن در مسجد گوهر شاد دعوت خواهد کرد. به دنبال تحریم عید سال 1342ش. ازطرف حضرت امام خمینی ( ره ) و اعلام عزای ملی، نیروهای نظامی و امنیتی خراسان به مجلس عزاداری که به همین مناسبت با حضور ایشان و آیت الله میلانی برگزار شده بود، حمله کردند. موضع گیری های قاطع آیت الله حسن قمی باعث گردید که قبل از فرا رسیدن محرم 1342ش. و 15 خرداد، ساواک مشهد در گزارشی پیشنهاد کند که آیت الله قمی به علت این که هسته اصلی تشنج در شهر مشهد می باشد، تبعید گردد. بالاخره درروز 15 خرداد 1342ش. ایشان در برگشت از مسجد گوهر شاد توسط نیروهای امنیتی رژیم پهلوی دستگیر و به تهران منتقل گردید. ایشان را در تهران همراه حضرت امام خمینی ( ره ) به مدت 15 روز در زندان قصر زندانی کرده و بعد به پادگان عشرت آباد منتقل کردند. وی بعد از مدتی از زندان آزاد و به مشهد بازگشت وبه مبارزه خود علیه رژیم پهلوی ادامه داد. به دنبال تبعید حضرت امام خمینی ( ره ) از ایران و انتشار خبر آن در مشهد، علمای مبارز آن شهر در منزل آیت الله میلانی اجتماع کردند و تصمیم گرفتند تا به عنوان اعتراض نسبت به اقدام رژیم پهلوی در اخراج امام از ایران، در مسجد گوهر شاد تحصن نمایند. از جمله علمای شرکت کننده دراین اجتماع آیت الله قمی بود که بلافاصله منزل ایشان به محاصره نظامی در آمد. هم زمان با پخش تصویب قانون حمایت از خانواده در سال 1345ش. آیت الله قمی آن لایحه را مخالف شرع دانستند و با ارسال تلگرافی به هویدا ضمن اعتراض به اقدام وزیر دادگستری از تقدیم چنین لایحه ای به مجلس، بعضی از مفاد آن رادر زمینه ازدواج و طلاق مخالف احکام شرع و قران دانستند و از هویدا خواستند که لایحه مذکوررا پس بگیرد. پس از این جریانات رژیم پهلوی تصمیم گرفت که آیت الله قمی را از محل اقامت شان دور کند و به همین سبب در سال 1346ش. ایشان را از مشهد به زاهدان و خاش تبعید نمودند. بعد از 14 ماه اقامت در خاش تا پیروزی انقلاب اسلامی نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم ایشان را به خانه ای واقع در کرج منتقل کرده و تحت حصر کامل و مراقبت ویژه قرار دادند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان مجددا در شهر مشهد ساکن گردید. پس از سالها مبارزه سرانجام آیت الله سید حسن طباطبائی قمی در تاریخ 20 خرداد 1386ش. دعوت حق را لبیک گفتند. مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نیز در پی رحلت عالم مجاهد، مرحوم مغفور آیت الله حاج آقا حسن طباطبائی قمی رضوان الله تعالی علیه پیام تسلیتی به شرح زیر صادر نمودند : رحلت عالم مجاهد، مرحوم مغفور آیت الله آقای حاج آقا حسن طباطبائی رضوان الله تعالی علیه را به حضرات علما و حوزه ی مشهد مقدس و به عموم مردم انقلابی و با ایمان آن شهر شهید پرور و به خصوص به علاقه مندان و ارادت ورزان آن مرحوم و بالاخص به بازماندگان مکرم ایشان و بیت رفیع طباطبائی قمی تسلیت عرض می کنیم. سالیان درازی از عمر با برکت این فقیه مجاهد در راه مبارزه با رژیم طاغوت گذشت و بیانات پرشور ایشان گرما بخش نیروهای مبارز بود. رنج و محنت زندان و تبعید نتوانست در عزم راسخ آن بزرگوار خلل وارد آورد و تا لحظه ی پیروزی انقلاب تلاش ایشان را متوقف سازد. از خداوند متعال علو درجات و حشر با اولیاء مکرمین را برای ایشان مسالت می کنم.( سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران , nlai.ir/Default.aspx?tabid=832 ) در مورد دیدگاه ایشان در مورد ولایت فقیه باید بگوییم ایشان مخالف ولایت فقیه نبوده و در مورد ولایت فقیه دیدگاهی همچون آیت الله خویی (ره) داشتند که ولایت فقیه را در امور حسبیه و ضروری پذیرفته بودند . نکته قابل توجه در مورد ولایت فقیه اینکه اصل ولایت فقیه مورد پذیرش تمامی علما بوده و آنچه مورد اختلاف است محدوده اختیارات ولی فقیه است که محدود به امور حسبیه و ضروری می باشد که از آن به نظریه ولایت مقیده فقیه تعبیر می شود یا اینکه فراتر از آن بوده و مقید به امور حسبیه و ضروری نیست که نظریه ولایت مطلقه نامیده می شود. روشن است که نوع نگاه به مسأله ولایت فقیه در موضع گیری در مورد مسایل سیاسی و در قبال نظام دخیل می باشد اما آنچه باید توجه داشت این است که حتی فقهایی که نازل ترین دیدگاه را نسبت به ولایت فقیه دارند همچون آیت الله خویی (ره) ، مخالفت با نظام را جایز ندانسته و « از نظر حسبه ، می پذیرند که اگر مردم یک کشور، حاضر شده اند که حکومت را بر اساس اسلام اداره کنند، این، یک امر زمین مانده ای است که بر همگان و خصوصاً بر فقیهان، واجب کفایی است که تصدی آن را بر عهده بگیرند و اگر یک فقیه واجد شرایط رهبری، تصدی آن را بر عهده گرفته و امت اسلامی نیز او را قبول دارند، در این حال، مخالفت با احکام این حاکم و تضعیف او، جایز نیست.»(جوادی آملی ، عبد الله ، ولایت فقیه ، ولایت فقاهت و عدالت ، قم: مرکز نشر اسرا ، 1385، ص 469) ایشان بعد از انقلاب , نسبت به برخی برخوردها و عملکردها انتقاد و اعتراض داشتند که بیشتر ناشی از دغدغه دینی و مذهبی ایشان می شد تا اینکه انگیزه سیاسی و مخالفت با نظام و سابقه مبارزاتی ایشان به خوبی بیانگر این مسأله است . البته فضا و شرایط حاکم بر کشور به گونه ای بود که محدودیتهایی برای ایشان ایجاد شد اما ایشان تدریس و مراسم خود را در بیت خودشان داشتند و بر خلاف آنچه در برخی سایت ها مطرح شده , ایشان هیچگاه حصر خانگی نشدند .