۱۳۹۶/۱۰/۰۷
–
۵۹۲ بازدید
میشه نقدی بر این متن که در شبکههای مجازی پخش شده بگذارید:
علمای شیعه و تحریف قرآن۱- علی بن ابراهیم قمی – تفسیر صافی ج۱ ص:۳۶ آورده است: (ما هو على خلاف ما أنزل الله) ترجمه نص: آیاتی در قرآن وجود دارد که مخالف وحی الله است. ۲- نعمت الله الجزایری: کتاب نور البراهین ۱/۵۲۶ و کتاب الانوار النعمانیه ج ۲ ص: ص: ۳۵۷ و ۳۵۸ : متن فتوا از کتاب الانوار النعمانیه: (( فإنهم بعد النبی قد غیروا وبدلوا فی الدین ما هو أعظم من هذا کتغییرهم القرآن وتحریف کلماته وحذف ما فیه من مدائح آل الرسول والأئمة الطاهرین وفضائح المنافقین وإظهار مساویهم کما سیأتی بیانه فی نور القرآن)) ترجمه: صحابه پس از پیامبر دین را تغیر دادند وتغیر عظیم تری مانند تحریف قرآن وحذف فضایل اهل بیت پیامبر.۳- فیض کاشانی کتاب تفسیر الصافی ج۱- ص: ۱۳: آورده است: (( والمستفاد من هذه الأخبار وغیرها من الروایات من طریق أهل البیت علیهم السلام أن القرآن الذی بین أظهرنا لیس بتمامه کما أنزل على محمد صلى لله علیه وآله وسلم بل منه ما هو خلاف ما أنزل الله ، ومنه ما هو مغیر محرف ، وأنه قد حذف منه أشیاء کثیرة منها اسم علی علیه السلام)) ترجمه: از مجموع این روایات و روایات اهل بیت فهمیده می شود که قرآنی که هم اکنون در بین ما وجود دارد کامل نیست، بلکه برخی از این قرآن بر خلاف چیزی است که الله نازل فرموده است و برخیهای دیگر تحریف شده است.
۴- ملا باقر مجلسی کتاب مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۱۲- ص۵۲۵ آورده است: ((إن القرآن الذی جاء به جبرائیل علیه السلام إلى محمد سبعة عشر ألف آیة قال عن هذا الحدیث: (( موثق ، وفی بعض النسخ عن هشام بن سالم موضع هارون بن سالم، فالخبر صحیح. ولا یخفی أن هذا الخبر وکثیر من الأخبار الصحیحة صریحة فی نقص القرآن وتغییره وعندی أن الأخبار فی هذا الباب متواترة معنى ، وطرح جمیعها یوجب رفع الاعتماد عن الأخبار رأسا، بل ظنی أن الأخبار فی هذا الباب لا یقصر عن أخبار الإمامة فکیف یثبتونها بالخبر)) : مختصر ترجمه پس از اینکه روایت کافی کلینی مبنی بر اینکه قرآنی که الله نازل فرموده است ۱۷۰۰۰ آیه داشته است ملاباقر می گوید: هیچ شکی وجود ندارد که این خبر صحیح است وصحت این خبر کمتر از خبر امامت نیست.
۵- شیخ مفید در کتاب اوایل المقالات ص: ۴۸ آورده است: (( واتفقت الأمامیة على وجوب رجعة کثیر من الأموات إلى الدنیا قبل یوم القیامة، وإن کان بینهم فی معنى الرجعة اختلاف ، واتفقوا على إطلاق لفظ البداء فی وصف الله تعالى ، وإن کان ذلک من جهة السمع دون القیاس ، واتفقوا أن أئمة الضلال خالفوا فی کثیر من تألیف القرآن، وعدلوا فیه عن موجب التنزیل وسنة النبی صلى الله علیه وآله وسلم)) مختصر ترجمه: امامیه اتفاق نظر دارند بر اینکه امامان گمراه قرآن را تحریف کرده اند.
۶- ابوالحسن العاملی: در مقدمه کتاب تفسیر مرآة الأنوار ومشکاة الأسرار ص ۳۶ آورده است: ((اعلم أن الحق الذی لا محیص عنه بحسب الأخبار المتواترة الآتیة وغیرها ، أن هذا القرآن الذی فی أیدینا قد وقع فیه بعد رسول شیء من التغییرات ، وأسقط الذین جمعوه بعده کثیرا من الکلمات والآیات)) مختصر ترجمه: بدان که حق اینست که این قرآن دستخوش تحریف قرار گرفته است.
۷- محمد جنابذی: در کتاب تفسیر بیان السعادة فی مقامات السعادة آورده است: ((اعلم انه قد استقاضت الاخبار عن الائمة الاطهار ع بوقوع الزیادة و النقیصة و التحریف و التغییر فیه بحیث لا یکاد یقع شک فی صدور بعضها منهم و تأویل الجمیع بان الزیادة و النقیصة و التغییر انما هی)) مختصر ترجمه: بدان که گفتارها
الف- در برخی از سایتهای مخالف آمده است که علمای شیعه قائل به تحریف قرآن هستند و به سخنانی در این باره از کتب فریقین استناد میکنند. ابن حزم می گوید: «قال أبو محمد بن حزم فی الملل والنحل و من قول الإمامیة، زید فیه نقص منه.[1] قول امامیه این است که قرآن تحریف شده است و زیادی و نقصان در آن پدید آمده است».کسانی که میگویند علمای شیعه قائل به تحریف قرآن هستند به اقوالی از علمای شیعه استناد میکنند. شیخ مفید میگوید: «أقول إن الأخبار قد جاءت مستفیضة عن أئمة الهدى من آل محمد (ص) باختلاف القرآن و ما أحدثه بعض الظالمین فیه من الحذف و النقصان .[2] همانا اخبار و روایات از ائمه هدی از آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) درباره اختلاف قرآن، و آنچه که ستمکاران در آن به وجود آوردهاند از حذف و نقصان بطور مستفیض آمده است.» و… .چند نکته در پاسخ به این شبهه:
سابقاً بیان شده که قرآن از هرگونه تحریف به دور است، و اگر هم کسی قائل به تحریف قرآن شد، این قولش مردود و غیرقابل قبول است.[3] اما در پاسخ به استدلال کسانی که میگویند علمای شیعه قائل به تحریف قرآن هستند باید گفت که اگر کسی اقوال علمای شیعه را به طور کامل(نه تقطیع) بخواند، متوجه میشود که علمای شیعه نه تنها قائل به تحریف نبوده اند بلکه با کسانی که موافق تحریف بودهاند، مخالف بودهاند.
اما به کسی که به قول شیخ مفید استناد میکند و میگوید ایشان قائل به تحریف قرآن بودهاند باید گفت که پس از بررسی سخن شیخ مفید در کتاب اوائل المقالات متوجه میشویم که سخن ایشان را قیچی کردهاند. اکنون متن کامل سخن شیخ مفید را بیان میکنیم:
شیخ مفید میگوید: «القول فی التالیف القرآن و ما ذکر القوم من الزیاده فیه و النقصان. ﺇﻥ ﺍﻷﺧﺒﺎﺭ ﻗﺪ ﺟﺎﺀﺕ ﻣﺴﺘﻔیﻀﺔ ﻋﻦ ﺃﺋﻤﺔ ﺍﻟﻬﺪی ﻣﻦ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ صل الله علیه و اله ﺑﺎﺧﺘﻼﻑ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﻭﻣﺎ ﺃﺣﺪﺛﻪ ﺑﻌﺾ ﺍﻟﻈﺎﻟﻤیﻦ ﻓیﻪ ﻣﻦ ﺍﻟﺤﺬﻑ ﻭ ﺍﻟﻨﻘﺼﺎﻥ. فاما القول فی التالیف فالموجود یقضی فیه بتقدیم المتاخر و تاخیر المتقدم من عرف الناسخ و المنسوخ…[4] اخبار در مورد اختلاف قرآن و نقصان و حذف در قرآن به صورت مستفیض رسیده است اما منظور از اختلاف در قران رعایت نشدن ترتیب مکی و مدنی بودن و ناسخ و منسوخ بودن ایات قرآن کریم میباشد».
پیرامون دیدگاههای علمای شیعه درباره عدم تحریف قرآن؛ شیخ صدوق میگوید: «اعتقادنا أنّ القرآن الذی أنزله الله علی نبیّه هو ما بین الدفتین و هو ما فی ایدی الناس[5] قرآنی که خدا بر پیغمبرش نازل کرده همین قرآن در اختیار مردم است».
مرحوم آیت الله خوئی میفرماید: «إنّ حدیث تحریف القرآن حدیث خُرافة و خیانة.[6] داستان تحریف قرآن داستانی خرافی و خیالی است و حقیقت ندارد».
علامه مجلسی میفرماید: «إنّ الأخبار التی جاءت بذلک أخبار آحاد لا یقطع على الله تعالى بصحّتها.[7] اخبار تحریف قرآن، اخبار آحاد هستند و قطع به صحت آنها پیدا نمیشود».
قابل توجه است که بدانیم، بعضی از عالمان اهل سنت اعتراف کرده اند که شیعه قائل به تحریف قرآن نمیباشد. غزالی دانشمند اهلسنت میگوید: «سمعت من هؤلاء یقول فی مجلس علم إنّ للشیعة قرآنا آخر یزید و ینقص عن قرآننا المعروف فقلت له أین هذا القرآن ؟ و لماذا لم یطّلع الإنس و الجن علی نسخة منه خلال هذا الدهر الطویل؟ لماذا یساق هذا الافتراء… و لماذا هذا الکتاب علی الناس و علی الوحی.[8] از بعضی در یک مجلسی علمی شنیدم که میگفت: شیعیان یک قرآنی دارند که نسبت به قرآنی که ما داریم برخی از آیات را ندارد و برخی از آیاتی هم دارند که ما نداریم. من به او گفتم: این قرآنی که میگوئید، کجاست؟ چطور قرآنی این چنینی در طول چهارده قرن نزد شیعه است ولی نه انسانی و نه جنّی تا به حال بر این قرآن اطلاع پیدا نکرده است ؟ چرا این افتراء را در میان مردم پخش میکنی؟ چرا چنین افترایی بر شیعه و بر وحی قرآن مطرح میکنی؟»
در بعضی از کتب اهل سنت عقیده تحریف به قرآن دیده میشود. نقل شده است: « عن عائشة قالت لقد نزلت آیة الرجم و رضاعة الکبیر عشرا و لقد کان فی صحیفة تحت سریری فلما مات رسول الله صلى الله علیه وسلم و تشاغلنا بموته دخل داجن فأکلها.[9] عایشه گفت: آیه رجم کردن زانی و آیه رضاع کبیر ده بار نازل شد و در ضمن صحیفه اى زیر رخت خوابم قرار داشت و چون ما به کفن و دفن رسول خدا مشغول شدیم، بزغاله اى که در اطاق نگهدارى مى شد، آن را خورد!»
عمر بن خطاب در جایی دیگر میگوید: «آیه رجم نیز در قرآن بوده است. “الشیخ و الشیخه اذا زنیا فارجموهما البته نکالا من اللّه واللّه عزیز حکیم”.[10] پیرمرد و پیرزنی اگر زنا کردند آنان را سنگسار کنید. عقوبتی است از جانب خدا و خدا عزیز و حکیم است». عمر بن خطاب می گوید: «در قرآن عبارت “لا ترغبوا عن آبائکم فإنه کفر بکم ان ترغبوا عن آبائکم أو ان کفرا بکم ان ترغبوا عن آبائکم” بوده است».[11] یعنی رو گردان نشوید از پدران خود، زیرا این کفر است که از پدران خود رو گردان شوید.
نتیجه اینکه علمای مشهور شیعه قائل به تحریف قرآن نیستند. از سویی در معتبرترین کتابهای اهل سنت روایاتی دال بر تحریف قرآن وجود دارد.
منابع:
[1]. ذهبی، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج 29 ص 434، بیروت: دار الکتاب العربی، 1987
[2]. شیخ مفید، اوائل المقالات ص 80 ، قم: الموتمر العالمی للشیخ المفید، 1413 ق مری
[3]بنگرید به «آیا شیعه معتقد به قرآن تحریف است؟» و «منزلت و جایگاه قرآن در نزد شیعه»
[4]. شیخ مفید، همان، ص 80،
[5]. شیخ صدوق ،اعتقادات الإمامیة ص 84، قم: کنگره شیخ مفید، 1414 قمری
[6]. آیت اللّه خوئی، البیان فی تفسیر القرآن ص 258 ، قم: موسسة احیاء آثار الامام الخوئی ، 1430 ق مری
[7]. مجلسى،بحار الانوار ج 79 ص 75، ناشر: دار إحیاء التراث العربی ، مکان چاپ: بیروت ، سال چاپ: 1403 ق
[8]. محمد غزالی، دفاع عن العقیدة و الشریعة ، ص 253 ، 264، طبع مصر عام 1975 الطبعة الرابعة
[9]. محمد بن یزید أبو عبدالله القزوینی، سنن ابن ماجه ج 1ص 625، بیروت: دار الفکر، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی
[10]. صحیح مسلم ، ج 5 ، ص 116 ، کتاب الحدود، باب رجم الثیب فی الزنى، رقم 4513، بیروت: چاپ دارالجیل؛ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن ج 2، ص 66، ش 4119، چاپ دارالفکر، بیروت، 1416 ه.ق
[11] البخاری، الجامع الصحیح المختصر ج 6 ص 2505، بیروت: دار ابن کثیر , الیمامة،1987. تحقیق: د. مصطفى دیب البغا .
مأخذ: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب
ب. نظر علماى شیعه درباره تحریف قرآن
پرسش : دیدگاه علماى شیعه در رابطه با مسئله تحریف قرآن چیست؟
کاوش در سخنان علماى بزرگ شیعه که همواره در نسل ها سرمشق و الگو بوده اند، نشان مى دهد که آنان از عقیده به تحریف تبرّى مى جستند و اندیشه تحریف را به «خبر واحد» نسبت مى دادند. نقل سخنان همه آنان در طول قرون، امکان ندارد. به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1. فضل بن شاذان نیشابورى (متوفاى 260 ق) در ضمن نقد مذهب اهل سنتمى گوید: عمر بن خطاب گفت: مى ترسم گفته شود عمر در قرآنافزوده و این آیهرا در آن گنجانده است، ما در زمان پیامبر خدا(صلى اللهعلیه وآله) آیهرا چنین مى خواندیم:
پیرزن و پیرمرد زناکار را به خاطر شهوت رانى که کرده اند سنگسار کنید، این کیفرى از سوى خداى مقتدر حکیم است.(1)
اگر شیعه عقیده به تحریف داشت، او بر اهل سنتنمى تاخت که به تحریف معتقدند، چون هر دو در این عقیده مشترک بودند.
2. مرحوم صدوق (متوفاى 381 ق) مى گوید: اعتقاد ما این است که قرآنکتاب خداو وحى اوست که نازل شده و خداوند در قرآنفرموده است: از هیچ سوى باطل سراغ قرآننمى آید، نازل شده اى از سوى خداى حکیم حمید است: «اِنّه لکتابٌ عزیز…»، قرآنقصّه گویى حق است و حقى است جدا کننده حق و باطل و شوخى و بیهوده نیست و خداى متعال، پدید آورنده، نازل کننده، پروردگار، و حافظ آن و گویاى به آن است.(2)
3. شیخ مفید(متوفاى 413 ق) مى گوید: بعضى از شیعیان گفته اند که از قرآنهیچ کلمه یا آیهیا سورهاى کم نشده، لیکن آن چه در مصحفعلى(علیه السلام) به عنوان تأویلو تفسیر معانى آیات طبق حقیقت نزول آنها بوده، حذف شده است، آنها هر چند از کلام الله که قرآنو معجزهالهى است نبوده، لیکن حقایقى ثابت و نازل شده بود و گاهى به تأویل قرآن هم قرآنگفته مى شود. به نظر من این سخن شبیه تر به حق است از حرف کسى که مدّعى کاهش کلماتى از خود قرآناست نه تأویلآن. و به این نظر تمایل دارم.(3)
نیز در جوابِ «مسائل سرویّه» در پاسخ کسانى که براى تحریف، استناد به روایاتى کرده اند که برخى کلمات را به گونه دیگر نقل کرده است، مثلاً به جاى «کُنتم خیر امّه»(4)، «خیر ائمّه» نقل کرده و به جاى «جَعَلْناکُمْ اُمَّه وسطاً»(5)، «ائمّهً وَسطاً» نقل کرده، مى گوید: این ها خبرواحد است و صحّت آنها ثابت نیست، از این رو در باره آنها توقف مى کنیم و از آن چه در قرآنموجود است دست نمى کشیم.(6)
4. سید مرتضى (متوفاى 436 ق) گوید: اضافه بر کسانى که در دلیل اول از آنان نقل کردیم، گروهى از صحابههمچون عبدالله بن مسعود، اُبىّ بن کعب و دیگران بارها قرآن را بر پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) خوانده و ختم کرده اند. این ها با کمترین تامل دلالت دارد که قرآندر آن زمان، مجموعه اى مرتب و مدوّن بود، نه پنهان و پراکنده.(7)
5. شیخ طوسى (متوفاى 460 ق) گوید: سخن در زیاده و نقصان در قرآن، در خور این کتاب نیست. چرا که زیاد شدن در قرآن، بطلانش اجماعى است. کاسته شدن از قرآننیز بر خلاف ظاهر مذهب مسلمانان است و این به مذهب صحیح ما شایسته تر است. سید مرتضى هم همین را تایید کرده و ظاهر روایات هم همین است، وى سپس روایت هاى مخالف را «خبر واحد» شمرده است.(8)
6. مرحوم طبرسى (متوفاى 548 ق) مى نویسد: افزایش چیزى بر قرآن، به اجماععلما باطل است و اما کاسته شدن از آن، بعضى از اصحاب ما و گروهى از حشویّه از اهل سنتگفته اند که در قرآنتغییر یا نقصانى پیش آمده است، لیکن عقیده صحیح در مذهب ما بر خلاف آن است.(9)
7. سید بن طاووس حلّى (متوفاى 664 ق) گفته است: عقیده شیعه، عدم تحریف است.(10)
8. علامه حلّى (متوفاى 726 ق) در جواب سید مهنّا گفته است: حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآننیست و پناه بر خدااز این عقیده و امثال آن، که موجب راهیابى شک به معجزهجاویدان پیامبر خداست، معجزهاى که به صورت تواتر نقل شده است.(11)
9. محقق اردبیلى (متوفاى 993 ق) در مساله لزوم به دست آوردن علم به این که آن چه مى خواند، قرآناست، گفته است: باید این علم را از راه تواترکه علم آور باشد به دست آورد و تنها به شنیدن حتى از یک عادل اکتفا نکرد… و چون تواترقرآن ثابت شده است، پس ایمن از اختلال است… علاوه بر این که در نوشته ها ضبط شده و حرف به حرف و حرکت به حرکت آن شمارش شده است. همچنین راه نگارش و راه هاى دیگر، گمانِ غالب بلکه یقین مى آورد که چیزى بر آن افزوده یا از آن کاسته نشده است.(12)
10. قاضى نور الله شوشترى (متوفاى 1029 ق) گوید: وقوع تحریف در قرآنکه به شیعه نسبت داده شده است، چیزى نیست که عقیده عموم شیعهامامیه باشد، گروهى اندک از آنان چنین سخنى گفته اند که در میان شیعههم جایگاه معتبرى ندارند.(13)
اگر سخنان علما را در این زمینه به نحو کامل بیاوریم، به درازا خواهد کشید. تا این جا حق به روشن ترین صورت آشکار شد.(14)
مأخذ: makarem.ir
پی نوشت:
(1). الایضاح، ص 217 (بخارى آیه رجم را در صحیح خود، ج 8، ص 208 در باب رجم زنان باردار آورده است).
(2). اعتقادات صدوق، ص 93.
(3). اوائل المقالات، ص 53 ـ 54.
(4). سوره آل عمران، ص 110.
(5). سوره بقره، آیه 143.
(6). مجموعة الرسائل، شیخ مفید، ص 366.
(7). مجمع البیان، ج 1، ص 10، به نقل از المسائل الطرابلسیه، سید مرتضى.
(8). تبیان، ج 1، ص 3.
(9). مجمع البیان: ج 1، ص 10.
(10). سعد السعود، ص 144.
(11). اجوبة المسائل المهنائیه، ص 121.
(12). مجمع الفائدة والبرهان، ج 2، ص 218.
(13). آلاء الرّحمن، ج 1، ص 25.
(14). گردآوری از کتاب: سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ: دارالحدیث، بهار 1386، ص 167.
سابقاً بیان شده که قرآن از هرگونه تحریف به دور است، و اگر هم کسی قائل به تحریف قرآن شد، این قولش مردود و غیرقابل قبول است.[3] اما در پاسخ به استدلال کسانی که میگویند علمای شیعه قائل به تحریف قرآن هستند باید گفت که اگر کسی اقوال علمای شیعه را به طور کامل(نه تقطیع) بخواند، متوجه میشود که علمای شیعه نه تنها قائل به تحریف نبوده اند بلکه با کسانی که موافق تحریف بودهاند، مخالف بودهاند.
اما به کسی که به قول شیخ مفید استناد میکند و میگوید ایشان قائل به تحریف قرآن بودهاند باید گفت که پس از بررسی سخن شیخ مفید در کتاب اوائل المقالات متوجه میشویم که سخن ایشان را قیچی کردهاند. اکنون متن کامل سخن شیخ مفید را بیان میکنیم:
شیخ مفید میگوید: «القول فی التالیف القرآن و ما ذکر القوم من الزیاده فیه و النقصان. ﺇﻥ ﺍﻷﺧﺒﺎﺭ ﻗﺪ ﺟﺎﺀﺕ ﻣﺴﺘﻔیﻀﺔ ﻋﻦ ﺃﺋﻤﺔ ﺍﻟﻬﺪی ﻣﻦ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ صل الله علیه و اله ﺑﺎﺧﺘﻼﻑ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﻭﻣﺎ ﺃﺣﺪﺛﻪ ﺑﻌﺾ ﺍﻟﻈﺎﻟﻤیﻦ ﻓیﻪ ﻣﻦ ﺍﻟﺤﺬﻑ ﻭ ﺍﻟﻨﻘﺼﺎﻥ. فاما القول فی التالیف فالموجود یقضی فیه بتقدیم المتاخر و تاخیر المتقدم من عرف الناسخ و المنسوخ…[4] اخبار در مورد اختلاف قرآن و نقصان و حذف در قرآن به صورت مستفیض رسیده است اما منظور از اختلاف در قران رعایت نشدن ترتیب مکی و مدنی بودن و ناسخ و منسوخ بودن ایات قرآن کریم میباشد».
پیرامون دیدگاههای علمای شیعه درباره عدم تحریف قرآن؛ شیخ صدوق میگوید: «اعتقادنا أنّ القرآن الذی أنزله الله علی نبیّه هو ما بین الدفتین و هو ما فی ایدی الناس[5] قرآنی که خدا بر پیغمبرش نازل کرده همین قرآن در اختیار مردم است».
مرحوم آیت الله خوئی میفرماید: «إنّ حدیث تحریف القرآن حدیث خُرافة و خیانة.[6] داستان تحریف قرآن داستانی خرافی و خیالی است و حقیقت ندارد».
علامه مجلسی میفرماید: «إنّ الأخبار التی جاءت بذلک أخبار آحاد لا یقطع على الله تعالى بصحّتها.[7] اخبار تحریف قرآن، اخبار آحاد هستند و قطع به صحت آنها پیدا نمیشود».
قابل توجه است که بدانیم، بعضی از عالمان اهل سنت اعتراف کرده اند که شیعه قائل به تحریف قرآن نمیباشد. غزالی دانشمند اهلسنت میگوید: «سمعت من هؤلاء یقول فی مجلس علم إنّ للشیعة قرآنا آخر یزید و ینقص عن قرآننا المعروف فقلت له أین هذا القرآن ؟ و لماذا لم یطّلع الإنس و الجن علی نسخة منه خلال هذا الدهر الطویل؟ لماذا یساق هذا الافتراء… و لماذا هذا الکتاب علی الناس و علی الوحی.[8] از بعضی در یک مجلسی علمی شنیدم که میگفت: شیعیان یک قرآنی دارند که نسبت به قرآنی که ما داریم برخی از آیات را ندارد و برخی از آیاتی هم دارند که ما نداریم. من به او گفتم: این قرآنی که میگوئید، کجاست؟ چطور قرآنی این چنینی در طول چهارده قرن نزد شیعه است ولی نه انسانی و نه جنّی تا به حال بر این قرآن اطلاع پیدا نکرده است ؟ چرا این افتراء را در میان مردم پخش میکنی؟ چرا چنین افترایی بر شیعه و بر وحی قرآن مطرح میکنی؟»
در بعضی از کتب اهل سنت عقیده تحریف به قرآن دیده میشود. نقل شده است: « عن عائشة قالت لقد نزلت آیة الرجم و رضاعة الکبیر عشرا و لقد کان فی صحیفة تحت سریری فلما مات رسول الله صلى الله علیه وسلم و تشاغلنا بموته دخل داجن فأکلها.[9] عایشه گفت: آیه رجم کردن زانی و آیه رضاع کبیر ده بار نازل شد و در ضمن صحیفه اى زیر رخت خوابم قرار داشت و چون ما به کفن و دفن رسول خدا مشغول شدیم، بزغاله اى که در اطاق نگهدارى مى شد، آن را خورد!»
عمر بن خطاب در جایی دیگر میگوید: «آیه رجم نیز در قرآن بوده است. “الشیخ و الشیخه اذا زنیا فارجموهما البته نکالا من اللّه واللّه عزیز حکیم”.[10] پیرمرد و پیرزنی اگر زنا کردند آنان را سنگسار کنید. عقوبتی است از جانب خدا و خدا عزیز و حکیم است». عمر بن خطاب می گوید: «در قرآن عبارت “لا ترغبوا عن آبائکم فإنه کفر بکم ان ترغبوا عن آبائکم أو ان کفرا بکم ان ترغبوا عن آبائکم” بوده است».[11] یعنی رو گردان نشوید از پدران خود، زیرا این کفر است که از پدران خود رو گردان شوید.
نتیجه اینکه علمای مشهور شیعه قائل به تحریف قرآن نیستند. از سویی در معتبرترین کتابهای اهل سنت روایاتی دال بر تحریف قرآن وجود دارد.
منابع:
[1]. ذهبی، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج 29 ص 434، بیروت: دار الکتاب العربی، 1987
[2]. شیخ مفید، اوائل المقالات ص 80 ، قم: الموتمر العالمی للشیخ المفید، 1413 ق مری
[3]بنگرید به «آیا شیعه معتقد به قرآن تحریف است؟» و «منزلت و جایگاه قرآن در نزد شیعه»
[4]. شیخ مفید، همان، ص 80،
[5]. شیخ صدوق ،اعتقادات الإمامیة ص 84، قم: کنگره شیخ مفید، 1414 قمری
[6]. آیت اللّه خوئی، البیان فی تفسیر القرآن ص 258 ، قم: موسسة احیاء آثار الامام الخوئی ، 1430 ق مری
[7]. مجلسى،بحار الانوار ج 79 ص 75، ناشر: دار إحیاء التراث العربی ، مکان چاپ: بیروت ، سال چاپ: 1403 ق
[8]. محمد غزالی، دفاع عن العقیدة و الشریعة ، ص 253 ، 264، طبع مصر عام 1975 الطبعة الرابعة
[9]. محمد بن یزید أبو عبدالله القزوینی، سنن ابن ماجه ج 1ص 625، بیروت: دار الفکر، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی
[10]. صحیح مسلم ، ج 5 ، ص 116 ، کتاب الحدود، باب رجم الثیب فی الزنى، رقم 4513، بیروت: چاپ دارالجیل؛ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن ج 2، ص 66، ش 4119، چاپ دارالفکر، بیروت، 1416 ه.ق
[11] البخاری، الجامع الصحیح المختصر ج 6 ص 2505، بیروت: دار ابن کثیر , الیمامة،1987. تحقیق: د. مصطفى دیب البغا .
مأخذ: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب
ب. نظر علماى شیعه درباره تحریف قرآن
پرسش : دیدگاه علماى شیعه در رابطه با مسئله تحریف قرآن چیست؟
کاوش در سخنان علماى بزرگ شیعه که همواره در نسل ها سرمشق و الگو بوده اند، نشان مى دهد که آنان از عقیده به تحریف تبرّى مى جستند و اندیشه تحریف را به «خبر واحد» نسبت مى دادند. نقل سخنان همه آنان در طول قرون، امکان ندارد. به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1. فضل بن شاذان نیشابورى (متوفاى 260 ق) در ضمن نقد مذهب اهل سنتمى گوید: عمر بن خطاب گفت: مى ترسم گفته شود عمر در قرآنافزوده و این آیهرا در آن گنجانده است، ما در زمان پیامبر خدا(صلى اللهعلیه وآله) آیهرا چنین مى خواندیم:
پیرزن و پیرمرد زناکار را به خاطر شهوت رانى که کرده اند سنگسار کنید، این کیفرى از سوى خداى مقتدر حکیم است.(1)
اگر شیعه عقیده به تحریف داشت، او بر اهل سنتنمى تاخت که به تحریف معتقدند، چون هر دو در این عقیده مشترک بودند.
2. مرحوم صدوق (متوفاى 381 ق) مى گوید: اعتقاد ما این است که قرآنکتاب خداو وحى اوست که نازل شده و خداوند در قرآنفرموده است: از هیچ سوى باطل سراغ قرآننمى آید، نازل شده اى از سوى خداى حکیم حمید است: «اِنّه لکتابٌ عزیز…»، قرآنقصّه گویى حق است و حقى است جدا کننده حق و باطل و شوخى و بیهوده نیست و خداى متعال، پدید آورنده، نازل کننده، پروردگار، و حافظ آن و گویاى به آن است.(2)
3. شیخ مفید(متوفاى 413 ق) مى گوید: بعضى از شیعیان گفته اند که از قرآنهیچ کلمه یا آیهیا سورهاى کم نشده، لیکن آن چه در مصحفعلى(علیه السلام) به عنوان تأویلو تفسیر معانى آیات طبق حقیقت نزول آنها بوده، حذف شده است، آنها هر چند از کلام الله که قرآنو معجزهالهى است نبوده، لیکن حقایقى ثابت و نازل شده بود و گاهى به تأویل قرآن هم قرآنگفته مى شود. به نظر من این سخن شبیه تر به حق است از حرف کسى که مدّعى کاهش کلماتى از خود قرآناست نه تأویلآن. و به این نظر تمایل دارم.(3)
نیز در جوابِ «مسائل سرویّه» در پاسخ کسانى که براى تحریف، استناد به روایاتى کرده اند که برخى کلمات را به گونه دیگر نقل کرده است، مثلاً به جاى «کُنتم خیر امّه»(4)، «خیر ائمّه» نقل کرده و به جاى «جَعَلْناکُمْ اُمَّه وسطاً»(5)، «ائمّهً وَسطاً» نقل کرده، مى گوید: این ها خبرواحد است و صحّت آنها ثابت نیست، از این رو در باره آنها توقف مى کنیم و از آن چه در قرآنموجود است دست نمى کشیم.(6)
4. سید مرتضى (متوفاى 436 ق) گوید: اضافه بر کسانى که در دلیل اول از آنان نقل کردیم، گروهى از صحابههمچون عبدالله بن مسعود، اُبىّ بن کعب و دیگران بارها قرآن را بر پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) خوانده و ختم کرده اند. این ها با کمترین تامل دلالت دارد که قرآندر آن زمان، مجموعه اى مرتب و مدوّن بود، نه پنهان و پراکنده.(7)
5. شیخ طوسى (متوفاى 460 ق) گوید: سخن در زیاده و نقصان در قرآن، در خور این کتاب نیست. چرا که زیاد شدن در قرآن، بطلانش اجماعى است. کاسته شدن از قرآننیز بر خلاف ظاهر مذهب مسلمانان است و این به مذهب صحیح ما شایسته تر است. سید مرتضى هم همین را تایید کرده و ظاهر روایات هم همین است، وى سپس روایت هاى مخالف را «خبر واحد» شمرده است.(8)
6. مرحوم طبرسى (متوفاى 548 ق) مى نویسد: افزایش چیزى بر قرآن، به اجماععلما باطل است و اما کاسته شدن از آن، بعضى از اصحاب ما و گروهى از حشویّه از اهل سنتگفته اند که در قرآنتغییر یا نقصانى پیش آمده است، لیکن عقیده صحیح در مذهب ما بر خلاف آن است.(9)
7. سید بن طاووس حلّى (متوفاى 664 ق) گفته است: عقیده شیعه، عدم تحریف است.(10)
8. علامه حلّى (متوفاى 726 ق) در جواب سید مهنّا گفته است: حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآننیست و پناه بر خدااز این عقیده و امثال آن، که موجب راهیابى شک به معجزهجاویدان پیامبر خداست، معجزهاى که به صورت تواتر نقل شده است.(11)
9. محقق اردبیلى (متوفاى 993 ق) در مساله لزوم به دست آوردن علم به این که آن چه مى خواند، قرآناست، گفته است: باید این علم را از راه تواترکه علم آور باشد به دست آورد و تنها به شنیدن حتى از یک عادل اکتفا نکرد… و چون تواترقرآن ثابت شده است، پس ایمن از اختلال است… علاوه بر این که در نوشته ها ضبط شده و حرف به حرف و حرکت به حرکت آن شمارش شده است. همچنین راه نگارش و راه هاى دیگر، گمانِ غالب بلکه یقین مى آورد که چیزى بر آن افزوده یا از آن کاسته نشده است.(12)
10. قاضى نور الله شوشترى (متوفاى 1029 ق) گوید: وقوع تحریف در قرآنکه به شیعه نسبت داده شده است، چیزى نیست که عقیده عموم شیعهامامیه باشد، گروهى اندک از آنان چنین سخنى گفته اند که در میان شیعههم جایگاه معتبرى ندارند.(13)
اگر سخنان علما را در این زمینه به نحو کامل بیاوریم، به درازا خواهد کشید. تا این جا حق به روشن ترین صورت آشکار شد.(14)
مأخذ: makarem.ir
پی نوشت:
(1). الایضاح، ص 217 (بخارى آیه رجم را در صحیح خود، ج 8، ص 208 در باب رجم زنان باردار آورده است).
(2). اعتقادات صدوق، ص 93.
(3). اوائل المقالات، ص 53 ـ 54.
(4). سوره آل عمران، ص 110.
(5). سوره بقره، آیه 143.
(6). مجموعة الرسائل، شیخ مفید، ص 366.
(7). مجمع البیان، ج 1، ص 10، به نقل از المسائل الطرابلسیه، سید مرتضى.
(8). تبیان، ج 1، ص 3.
(9). مجمع البیان: ج 1، ص 10.
(10). سعد السعود، ص 144.
(11). اجوبة المسائل المهنائیه، ص 121.
(12). مجمع الفائدة والبرهان، ج 2، ص 218.
(13). آلاء الرّحمن، ج 1، ص 25.
(14). گردآوری از کتاب: سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ: دارالحدیث، بهار 1386، ص 167.