خانه » همه » مذهبی » برهان نظم و بی نظمی های موجود

برهان نظم و بی نظمی های موجود


برهان نظم و بی نظمی های موجود

۱۳۹۶/۱۰/۰۶


۱۱۲۰ بازدید

بر اساس برهان نظم چگونه می توان سحابیان سرگردان و دیگر پدیده هاى نابسامان را توجیه کرد؟ آیا وجود بی نظمی در جهان دلیل بر نبود خالق نظم آفرین نیست؟

1. پدیده هاى طبیعى دوگونه اند:الف. پدیده هایى که سامان مندى آنها روشن است و کسى در نظام وار بودن آنها تردید ندارد، مانند گردش شب و روز، فاصله زمین با ماه و خورشید، مقدار جاذبه زمین، خصوصیات جو و… که همه و همه در ایجاد شرایط زیست حیوانى دخیل اند.ب. پدیده هایى که یا نسبت به اصل نظام وارگى آنها تردید داریم و یا اگر اجمالاً آنها را سامانمند می دانیم به تفصیل نمی توانیم هدف از آنها و چگونگى تأمین آن هدف را مشخص سازیم. برای مثال سحابی هاى سرگردان، که هدف از آنها و اینکه چرا چنین اند و چه سرانجامى دارند یا چه تأثیر هدفمندى بر دیگر موجودات مانند انسان خواهند داشت بی خبریم. لیکن قسم سومى وجود ندارد، یعنى پدیده هایى که دلیل بر بی نظمی، نابسامانى یا ناهدفمندى آنها داشته باشیم.بنابراین تطبیق نظم جهان بر پاره اى از موارد دچار دشوارى است. این دشوارى ناشى از ناآگاهى انسان نسبت به چرایى وجود آن هاست، نه آگاهى به بیهودگى و ناهدفمندى آن ها.2. وجود پدیده هایى به نسبت اندک، که به ظاهر ناسامان مند و یا ناهدفدار می نمایند، در میان خیل عظیمى از میلیاردها میلیارد پدیده بسامان که همگى داراى ارتباط و انسجامى هدفدارند از چه چیزى حکایت می کند؟ آنچه به نظر معقول و منطقى مى رسد این است که نظام مندى و مجموعه عظیم هستى ذهن را به سمت نظم و هدفدارى کل عالم سوق می دهد و به این سو متمایل می سازد که على القاعده چنین پدیده هایى در نظم سراسرى و بزرگ عالم، نمی تواند ناشى از فقدان حکمت و تدبیر باشد، هر چند دانش بشر به حکمت تفصیلى آن راه نیافته باشد. بنابراین ظهور طرح و تدبیر در این همه پدیده هاى سامانمند در حد قرینه اى قطعى یا اطمینانى در نظام مندى پدیده هاى به ظاهر ناسامانمند است و آگاهى تجربى از وجود نظم در گستره بسیار وسیعى از جهان و انبوهى کلان از پدیده ها به حدى است که بالاترین درجه ممکن از اطمینان به وجود نظم در دیگر پدیده ها را به دنبال دارد. چنین اطمینانى هیچ کاستى از دیگر باورهاى تجربى که همه دانش هاى تجربى و بخش عظیمى از زندگى انسان بر آن مبتنى است ندارد.
3. بسیارى از آنچه در زبان برخی از خداناباوران مانند جان هاسپرز[ See: John Hospers , “An Introduction to Philosophical Analysis”؛ Second Edition, Routledge, and Degan Paul LTD. London, E.C.4, 1470, p 456.] و دیگران به عنوان پدیده هاى نامنظم و سرگردان خوانده شده است، در حال حاضر و در پرتو نظریه هاى جدیدتر و جامع تر به عنوان پدیده هاى نظام مند و هدفدار شناخته می شود و معلوم گردیده که چنین قضاوت هایی بسیار شتاب زده و عجولانه بوده است.

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد