۱۳۹۶/۱۰/۰۵
–
۱۲۱ بازدید
ب
سلام, ایا بلند پروازی مالی در اسلام است ,,؟
حرام است
ایا جوان بفکراینده باشد حرام است
این احادیث و روایات معصومین که میگه نان خشک در بیار امشب بخور فردا خدا بزرگ است وشکرکن و ای بشر چ تلاش کنی چ خود ب اب اتش بزنی روزی تو دست خداست ویکی است ,,با فلسفه یک کارمند یا کارگر ی ک بیمه باشد بعد چند سال بازنشسته شود با احادیث در تضاد است ,,راهنمایی کنید؟؟
این اسلامی که میگه ب تکه نان شکرخدا کن ,,چگونه برنامه ای برای یک انسان که دارای چندین فرزند است وگرسنه اند دارد,,,
شیوخ میگن کفرنگین که فرزند کمتر خرج کمتر ,,,شما بگین کسی که ۱۵ بچه دارد با کسی ک ۱ بچه دارد,, پدر هردو کارگر ایا یکی است ,,روزیشان می اید از طرف خدا نشد دلیل,, توضیح دهید
مقدمه
با سلام و احترام فرهیخته گرامی همانطور که می دانید، نعمت هایى که خداوند متعال به انسان عنایت کرده است اگر در جاى خود و در چارچوب مخصوص خود به کار گرفته شوند و حد و حدود و شرایط شرعى و الهى آن رعایت گردد، در راستاى رشد و تعالى انسان و سعادت دنیا و آخرت او قرار مى گیرد. از جمله این نعمت ها، مال و ثروت است که اگر از طریق شرعى و معقول به دست آید و در راهى درست و مفید به کار گرفته شود، خیر و برکت فراوانى به دنبال دارد. از این رو هم اصل ثروت مشروع و هم تحصیل ثروت از راههای مشروع مادامی که در چارچوب ضوابط دینی و اخلاق باشد نمی توان محدودیت خاصی برای آن برشمرد چنانکه همواره نمونه های متعددی از این قبیل در میان افراد صالح جامعه یافت می شود.
الف ) ثروت اندوزی از نظر اسلام
1 . از منظر اسلام کسب درآمد حلال مورد تائید قرار گرفته است. امام صادق علیه السّلام در اینخصوص فرموده: خیر و خوبى در آن کس نیست که علاقه ندارد از راه حلال جمع مال نماید تا بدان وسیله آبروى خود را محافظت کند، بدهی خود را بپردازد، و صله رحم نماید.( الحدیت-روایات تربیتى ج ص : 145)
2 . هدف از کسب مال و دارایی باید انگیزه های الهی باشد نه فخر فروشی. روزى رسول اکرم با اصحاب خود نشسته بود، جوان توانا و نیرومندى را دید که اوّل صبح بکار و کوشش مشغول شده است. کسانى که در محضر آن حضرت بودند گفتند اگر جوانى و نیرومندى خود را در راه خدا بکار می انداخت، این جوان شایسته مدح و تمجید بود. رسول اکرم فرمود: این سخن را نگوئید اگر این جوان براى معاش خود کار میکند که در زندگى محتاج دیگران نباشد و از مردم مستغنى گردد او با این عمل در راه خدا قدم برمیدارد، همچنین اگر کار میکند به نفع والدین ضعیف یا کودکان ناتوان که زندگى آنان را تأمین کند و از مردم بى نیازشان سازد باز هم براه خدا میرود، ولى اگر کار میکند تا با درآمد خود به تهیدستان مباهات نماید و بر ثروت و دارائى خود بیفزاید او براه شیطان رفته و از صراط حق منحرف شده است. (الحدیت-روایات تربیتى، ج 3، ص: 148- محجة البیضاء 3: صفحه 140)
3 . ذات انسان سیری ناپذیر است و نسبت به مال حرص و ولع دارد (1) رسول اکرم (ص) فرموده: اگر فرزند آدم به ظرفیت دو رودخانه بزرگ، سیل طلا در اختیار داشته باشد باز هم قرار نمیگیرد و در طلب ثروت هاى دیگرى است.(الحدیت-روایات تربیتى، ج 3، ص: 151)
4 . توصیه اسلام در خصوص ثروت اکتفا نمودن به میزان کفاف است روایت شده رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله به شترچرانى گذر کرد و کسى را فرستاد تا از او شیر بخواهد شتربان گفت: آنچه در پستان شترانست صبحانه قبیله است و آنچه در ظرف هاست شام ایشانست، رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: خدایا مال و فرزندانش را زیاد کن. سپس به گوسفندچرانى گذر کرد و کس فرستاد تا از او شیر بگیرد، چوپان گوسفندها را دوشید و هر چه در ظرف داشت، در ظرف پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله ریخت و گوسفندى هم براى حضرت فرستاد و عرض کرد همین اندازه نزد ما بود، اگر بیشتر هم بخواهید بشما میدهم. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: خدایا او را بقدر کفاف روزى ده، یکى از اصحاب عرض کرد: یا رسول اللَّه! براى شترچران، دعائى فرمودى که همه ما آن را دوست داریم و براى کسى که حاجتت را روا کرد دعائى فرمودى که همه ما ناخوش داریم. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: آنچه کم باشد و کفایت کند، بهتر است از زیادى که دل را مشغول دارد بار خدایا بمحمد و آل محمد بقدر کفاف روزى کن. در روایت دیگری نقل شده: : مردى از وضع روحى و اخلاقى خود بحضرت صادق علیه السّلام شکایت کرد که در طلب مال میرود و ثروت بدست مى آورد ولى قانع نمیشود و نفس حریصش با وى منازعه دارد و مال بیشترى طلب میکند. سپس گفت بمن چیزى بیاموزید که در اصلاح خوى خود منتفع شوم. حضرت در جواب فرمود:« ان کان ما یکفیک یغنیک فادنى ما فیها یغنیک و ان کان ما یکفیک لا یغنیک فکلّ ما فیها لا یغنیک »اگر بکفاف زندگى اکتفا کنى کمترین مال دنیا بى نیازت میکند و اگر اکتفا نکنى تمام ثروت جهان نمیتواند تو را غنى و بى نیاز سازد.( بحار الأنوار ، ج 70، ص: 178)
ب ) بهترین ثروت از نظر اسلام
بهترین ثروت ایمان و علم و اخلاق و ادب است و نیز مالی که در راه اطاعت الهی و بر طبق دستور او مصرف گردد و در روایات اموری متعدد و از زاویه دیدی مختلف به عنوان بهترین مال و ثروت معرفی شده است که به برخی اشاره می شود :
1- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ : خَیْرُ الْمَالِ الثِّقَةُ بِاللَّهِ وَ الْیَأْسُ عَمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ ،حضرت باقر –ع- می فرماید : بهترین مال اعتماد کردن به خداوند و نا امیدی از مال مردم است تهذیب الأحکام 6 387 93- باب المکاسب ….. ص : 3212
2 – امام حسین –ع- می فرماید : خَیْرَ الْمَالِ مَا وَقَى الْعِرْضَ ، بهترین مال آن است که آبرویی با آن حفظ شود . وسائل الشیعة 21 557 28- باب استحباب صیانة العرض بالمال
3- امیر مومنان –ع- می فرماید : خیر المال ما قضیت به الحقوق ؛ بهترین مال آن است که حقوقی که بر گردن انسان است با آن گردد . ( غررالحکم )و نیز می فرماید : إن خیر المال ما کسب [أکسب ] ثناء و شکرا و أوجب ثوابا و أجرا ؛ بهترین مال آن است که مدح و شکر را به دنبال خود بیاورد و موجب ثواب و پاداش گردد . ( همان ) و نیز می فرماید : خیر اموالک ما کفاک ؛ بهترین مال آن است که در زندگی تو را کفایت کند . ( همان )و نیز می فرماید : خیر المال مما اعان علی المکارم ؛ بهترین مال و ثروت آن است که معین و یاور تو در کسب مکارم و فضائل باشد . (همان )
بنابراین :
ثروت و مال نیز در زندگی انسان تاثیر و نقش عمیقی دارد. ثروت و دارائی اگر معقول و مشروع و برآمده از فعالیت های صحیح اقتصادث و در چارچوب تعالیم دین و احکام اسلامی باشد در گشودن بساری از گره های کور و فراهم آوردن زمینه زندگی سالم و رشد و تعالی انسان نقش تعیین کننده دارد. فقر و نداری از نظر اسلام محکوم و نکوهیده است و فقر بزرگترین مرگ شمرده شده است. در سوره مبارکه بقره آیه 180 از مال و ثروت به عنوان خیر تعبیر شده است: «کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیه للوالدین و الاقربین بالمعروف حقا علی المتقین» (بر شما نوشته شده هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسید، اگر چیز خوبی به جای گذارده وصیت برای پدر و مادر و نزدیکان به طور شایسته کند، این حقی است بر پرهیزکاران) در این آیه به جای کلمه «مال» کلمه «خیر» گفته شده است. این تعبیر نشان می دهد که اسلام ثروت و سرمایه ای را که از طریق مشروع به دست آمده باشد و در مسیر سود و منفعت اجتماع به کار گرفته شود خیر و برکت می داند و بر افکار نادرست آنها که ذات ثروت را چیز بدی می دانند خط بطلان می کشد.
آنچه داراى نقش اساسى و محورى در این رابطه است، اهداف و نیت ها و انگیزه هاى ثروت داشتن و به کار گرفتن آن است. اگر مال و ثروت انسان در راه تحقق اهداف الهى و ترویج ارزش ها و خدمت به بندگان خدا و دستگیرى از افتادگان و رفع نیاز حاجتمندان و عمل به امورى که موجب خشنودى و رضاى حق مى گردد، صرف گردد علاوه بر سامان بخشیدن به امور زندگى و دنیاى خود، تامین کننده سعادت آخرت نیز مى باشد و در واقع این نوع داشتن و بهره مندى خود جلوه اى از آخرت است و دنیا طلبى محسوب نمى گردد. رسول گرامى اسلام) ص (در حدیثى مى فرماید: لیس من حب الدنیا طلب ما یصلحک – درخواست چیزى که موجب اصلاح و سامان تو مى گردد، دنیا دوستى به شمار نمى آید – میزان الحکمه، ج 3، ص 296، ح 5824). در حدیث دیگرى یکى از یاران حضرت صادق(ع) به ایشان مى گوید: ما دنیا را دوست داریم. حضرت صادق(ع) مى فرماید: با دنیا چه مى کنى؟ راوى مى گوید: ازدواج مى کنم و حج به جا مى آورم و خانواده ام را با آن اداره مى کنم و به برادرانمان کمک مى کنم و بر نیازمندان انفاق مى کنم. حضرت صادق(ع) به او فرمود: این کارهاى تو محبت به دنیا و دنیا پرستى نیست بلکه از نوع آخرت است ( میزان الحکمه ج3 ص296 ح 5825).
پس اگر پول داشتن با این هدف و انگیزه و بینش و اعتقاد باشد، دارنده آن هم دنیا را دارد و هم آخرت را اما اگر پول داشتن به معناى دنیا پرستى و زراندوزى و تجمل گرایى و اصالت بخشیدن به مال و ثروت و نفى ارزش هاى متعالى و معنوى باشد، دارنده این ثروت و مال ممکن است دنیاى راحتى داشته باشد ولى بدون شک از سعادت آخروى و کمال حقیقى محروم و بى بهره خواهد بود.
با سلام و احترام فرهیخته گرامی همانطور که می دانید، نعمت هایى که خداوند متعال به انسان عنایت کرده است اگر در جاى خود و در چارچوب مخصوص خود به کار گرفته شوند و حد و حدود و شرایط شرعى و الهى آن رعایت گردد، در راستاى رشد و تعالى انسان و سعادت دنیا و آخرت او قرار مى گیرد. از جمله این نعمت ها، مال و ثروت است که اگر از طریق شرعى و معقول به دست آید و در راهى درست و مفید به کار گرفته شود، خیر و برکت فراوانى به دنبال دارد. از این رو هم اصل ثروت مشروع و هم تحصیل ثروت از راههای مشروع مادامی که در چارچوب ضوابط دینی و اخلاق باشد نمی توان محدودیت خاصی برای آن برشمرد چنانکه همواره نمونه های متعددی از این قبیل در میان افراد صالح جامعه یافت می شود.
الف ) ثروت اندوزی از نظر اسلام
1 . از منظر اسلام کسب درآمد حلال مورد تائید قرار گرفته است. امام صادق علیه السّلام در اینخصوص فرموده: خیر و خوبى در آن کس نیست که علاقه ندارد از راه حلال جمع مال نماید تا بدان وسیله آبروى خود را محافظت کند، بدهی خود را بپردازد، و صله رحم نماید.( الحدیت-روایات تربیتى ج ص : 145)
2 . هدف از کسب مال و دارایی باید انگیزه های الهی باشد نه فخر فروشی. روزى رسول اکرم با اصحاب خود نشسته بود، جوان توانا و نیرومندى را دید که اوّل صبح بکار و کوشش مشغول شده است. کسانى که در محضر آن حضرت بودند گفتند اگر جوانى و نیرومندى خود را در راه خدا بکار می انداخت، این جوان شایسته مدح و تمجید بود. رسول اکرم فرمود: این سخن را نگوئید اگر این جوان براى معاش خود کار میکند که در زندگى محتاج دیگران نباشد و از مردم مستغنى گردد او با این عمل در راه خدا قدم برمیدارد، همچنین اگر کار میکند به نفع والدین ضعیف یا کودکان ناتوان که زندگى آنان را تأمین کند و از مردم بى نیازشان سازد باز هم براه خدا میرود، ولى اگر کار میکند تا با درآمد خود به تهیدستان مباهات نماید و بر ثروت و دارائى خود بیفزاید او براه شیطان رفته و از صراط حق منحرف شده است. (الحدیت-روایات تربیتى، ج 3، ص: 148- محجة البیضاء 3: صفحه 140)
3 . ذات انسان سیری ناپذیر است و نسبت به مال حرص و ولع دارد (1) رسول اکرم (ص) فرموده: اگر فرزند آدم به ظرفیت دو رودخانه بزرگ، سیل طلا در اختیار داشته باشد باز هم قرار نمیگیرد و در طلب ثروت هاى دیگرى است.(الحدیت-روایات تربیتى، ج 3، ص: 151)
4 . توصیه اسلام در خصوص ثروت اکتفا نمودن به میزان کفاف است روایت شده رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله به شترچرانى گذر کرد و کسى را فرستاد تا از او شیر بخواهد شتربان گفت: آنچه در پستان شترانست صبحانه قبیله است و آنچه در ظرف هاست شام ایشانست، رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: خدایا مال و فرزندانش را زیاد کن. سپس به گوسفندچرانى گذر کرد و کس فرستاد تا از او شیر بگیرد، چوپان گوسفندها را دوشید و هر چه در ظرف داشت، در ظرف پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله ریخت و گوسفندى هم براى حضرت فرستاد و عرض کرد همین اندازه نزد ما بود، اگر بیشتر هم بخواهید بشما میدهم. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: خدایا او را بقدر کفاف روزى ده، یکى از اصحاب عرض کرد: یا رسول اللَّه! براى شترچران، دعائى فرمودى که همه ما آن را دوست داریم و براى کسى که حاجتت را روا کرد دعائى فرمودى که همه ما ناخوش داریم. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: آنچه کم باشد و کفایت کند، بهتر است از زیادى که دل را مشغول دارد بار خدایا بمحمد و آل محمد بقدر کفاف روزى کن. در روایت دیگری نقل شده: : مردى از وضع روحى و اخلاقى خود بحضرت صادق علیه السّلام شکایت کرد که در طلب مال میرود و ثروت بدست مى آورد ولى قانع نمیشود و نفس حریصش با وى منازعه دارد و مال بیشترى طلب میکند. سپس گفت بمن چیزى بیاموزید که در اصلاح خوى خود منتفع شوم. حضرت در جواب فرمود:« ان کان ما یکفیک یغنیک فادنى ما فیها یغنیک و ان کان ما یکفیک لا یغنیک فکلّ ما فیها لا یغنیک »اگر بکفاف زندگى اکتفا کنى کمترین مال دنیا بى نیازت میکند و اگر اکتفا نکنى تمام ثروت جهان نمیتواند تو را غنى و بى نیاز سازد.( بحار الأنوار ، ج 70، ص: 178)
ب ) بهترین ثروت از نظر اسلام
بهترین ثروت ایمان و علم و اخلاق و ادب است و نیز مالی که در راه اطاعت الهی و بر طبق دستور او مصرف گردد و در روایات اموری متعدد و از زاویه دیدی مختلف به عنوان بهترین مال و ثروت معرفی شده است که به برخی اشاره می شود :
1- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ : خَیْرُ الْمَالِ الثِّقَةُ بِاللَّهِ وَ الْیَأْسُ عَمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ ،حضرت باقر –ع- می فرماید : بهترین مال اعتماد کردن به خداوند و نا امیدی از مال مردم است تهذیب الأحکام 6 387 93- باب المکاسب ….. ص : 3212
2 – امام حسین –ع- می فرماید : خَیْرَ الْمَالِ مَا وَقَى الْعِرْضَ ، بهترین مال آن است که آبرویی با آن حفظ شود . وسائل الشیعة 21 557 28- باب استحباب صیانة العرض بالمال
3- امیر مومنان –ع- می فرماید : خیر المال ما قضیت به الحقوق ؛ بهترین مال آن است که حقوقی که بر گردن انسان است با آن گردد . ( غررالحکم )و نیز می فرماید : إن خیر المال ما کسب [أکسب ] ثناء و شکرا و أوجب ثوابا و أجرا ؛ بهترین مال آن است که مدح و شکر را به دنبال خود بیاورد و موجب ثواب و پاداش گردد . ( همان ) و نیز می فرماید : خیر اموالک ما کفاک ؛ بهترین مال آن است که در زندگی تو را کفایت کند . ( همان )و نیز می فرماید : خیر المال مما اعان علی المکارم ؛ بهترین مال و ثروت آن است که معین و یاور تو در کسب مکارم و فضائل باشد . (همان )
بنابراین :
ثروت و مال نیز در زندگی انسان تاثیر و نقش عمیقی دارد. ثروت و دارائی اگر معقول و مشروع و برآمده از فعالیت های صحیح اقتصادث و در چارچوب تعالیم دین و احکام اسلامی باشد در گشودن بساری از گره های کور و فراهم آوردن زمینه زندگی سالم و رشد و تعالی انسان نقش تعیین کننده دارد. فقر و نداری از نظر اسلام محکوم و نکوهیده است و فقر بزرگترین مرگ شمرده شده است. در سوره مبارکه بقره آیه 180 از مال و ثروت به عنوان خیر تعبیر شده است: «کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیه للوالدین و الاقربین بالمعروف حقا علی المتقین» (بر شما نوشته شده هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسید، اگر چیز خوبی به جای گذارده وصیت برای پدر و مادر و نزدیکان به طور شایسته کند، این حقی است بر پرهیزکاران) در این آیه به جای کلمه «مال» کلمه «خیر» گفته شده است. این تعبیر نشان می دهد که اسلام ثروت و سرمایه ای را که از طریق مشروع به دست آمده باشد و در مسیر سود و منفعت اجتماع به کار گرفته شود خیر و برکت می داند و بر افکار نادرست آنها که ذات ثروت را چیز بدی می دانند خط بطلان می کشد.
آنچه داراى نقش اساسى و محورى در این رابطه است، اهداف و نیت ها و انگیزه هاى ثروت داشتن و به کار گرفتن آن است. اگر مال و ثروت انسان در راه تحقق اهداف الهى و ترویج ارزش ها و خدمت به بندگان خدا و دستگیرى از افتادگان و رفع نیاز حاجتمندان و عمل به امورى که موجب خشنودى و رضاى حق مى گردد، صرف گردد علاوه بر سامان بخشیدن به امور زندگى و دنیاى خود، تامین کننده سعادت آخرت نیز مى باشد و در واقع این نوع داشتن و بهره مندى خود جلوه اى از آخرت است و دنیا طلبى محسوب نمى گردد. رسول گرامى اسلام) ص (در حدیثى مى فرماید: لیس من حب الدنیا طلب ما یصلحک – درخواست چیزى که موجب اصلاح و سامان تو مى گردد، دنیا دوستى به شمار نمى آید – میزان الحکمه، ج 3، ص 296، ح 5824). در حدیث دیگرى یکى از یاران حضرت صادق(ع) به ایشان مى گوید: ما دنیا را دوست داریم. حضرت صادق(ع) مى فرماید: با دنیا چه مى کنى؟ راوى مى گوید: ازدواج مى کنم و حج به جا مى آورم و خانواده ام را با آن اداره مى کنم و به برادرانمان کمک مى کنم و بر نیازمندان انفاق مى کنم. حضرت صادق(ع) به او فرمود: این کارهاى تو محبت به دنیا و دنیا پرستى نیست بلکه از نوع آخرت است ( میزان الحکمه ج3 ص296 ح 5825).
پس اگر پول داشتن با این هدف و انگیزه و بینش و اعتقاد باشد، دارنده آن هم دنیا را دارد و هم آخرت را اما اگر پول داشتن به معناى دنیا پرستى و زراندوزى و تجمل گرایى و اصالت بخشیدن به مال و ثروت و نفى ارزش هاى متعالى و معنوى باشد، دارنده این ثروت و مال ممکن است دنیاى راحتى داشته باشد ولى بدون شک از سعادت آخروى و کمال حقیقى محروم و بى بهره خواهد بود.