خانه » همه » مذهبی » دافعه و روشهای مهرورزی و جذب

دافعه و روشهای مهرورزی و جذب


دافعه و روشهای مهرورزی و جذب

۱۳۹۶/۰۹/۰۹


۱۵۸۴ بازدید

پسری ۳۴ ساله و مجرد هستم. می خواهم با خانواده همسری که میگیرم و نیز نزد همه خلق الله محبوب و بدون هیچ دافعه ای باشم . بنده را راهنمایی فرمایید تا باعث رنجش کسی نگردم و جاذبه ایمانی خودرا تقویت کنم.

انسانهای با مسلک که در راه عقیده و مسلک خود فعالیت می کنند، گروههایی را به سوی خود می کشند، در دلهایی به عنوان محبوب و مراد جای می گیرند و گروههایی را هم از خود دفع می کنند و می رانند؛ هم دوست سازند و هم دشمن ساز؛ هم موافق پرور و هم مخالف پرور.انسان ها از نظر جاذبه و دافعه یکسان نیستند بلکه به طبقات مختلفی تقسیم می شوند:
1. افرادی که نه جاذبه دارند و نه دافعه؛ نه کسی آنها را دوست و نه کسی دشمن دارد، نه عشق و علاقه و ارادت [کسی] را بر می انگیزند و نه عداوت و حسادت و کینه و نفرت کسی را، بی تفاوت در بین مردم راه می روند، مثل این است که یک سنگ در میان مردم راه برود. این، یک موجود ساقط و بی اثر است. آدمی که هیچ گونه نقطه مثبتی در او وجود ندارد (مقصود از مثبت تنها جهت فضیلت نیست، بلکه شقاوتها نیز در اینجا مقصود است) نه از نظر فضیلت و نه از نظر رذیلت، حیوانی است، غذایی می خورد و خوابی می رود و در میان مردم می گردد، همچون گوسفندی که نه دوست کسی است و نه دشمن کسی، و اگر هم به او رسیدگی کنند و آب علفش دهند، برای این است که در موقع، از گوشتش استفاده کنند. او نه موج موافق ایجاد می کند و نه موج مخالف. اینها یک دسته هستند: موجودات بی ارزش و انسانهای پوچ و تهی، زیرا انسان نیاز دارد که دوست بدارد و او را دوست بدارند و هم می توانیم بگوییم نیاز دارد که دشمن بدارد و او را دشمن بدارند.
2. مردمی که جاذبه دارند اما دافعه ندارند؛ با همه می جوشند و گرم می گیرند و همه مردم از همه طبقات را مرید خود می کنند؛ در زندگی، همه کس آنها را دوست دارد و کسی منکر آنان نیست، وقتی هم که بمیرند مسلمان با زمزمشان می شوید و هندو بدن آنها را می سوزاند.
3. مردمی که دافعه دارند، اما جاذبه ندارند، دشمن سازند، اما دوست ساز نیستند. اینها نیز افراد ناقصی هستند، و این دلیل بر این است که فاقد خصایل مثبت انسانی می باشند؛ زیرا اگر از خصایل انسانی بهره مند بودند، گروهی ولو عده قلیلی طرفدار و علاقه مند داشتند؛ زیرا در میان مردم همواره آدم خوب وجود دارد هر چند عددشان کم باشد. اگر همه مردم باطل و ستم پیشه بودند، این دشمنیها دلیل حقیقت و عدالت بود، اما هیچ وقت همه مردم بد نیستند، همچنانکه در هیچ زمانی همه مردم خوب نیستند. قهراً کسی که همه دشمن او هستند، خرابی از ناحیه خود اوست والاّ چگونه ممکن است در روح انسان خوبیها وجود داشته باشد و هیچ دوستی نداشته باشد. این گونه اشخاص در وجودشان جهات مثبت وجود ندارد، حتی در جهات شقاوت. وجود اینها سرتاسر تلخ است و برای همه هم تلخ است. چیزی که لااقل برای بعضی ها شیرین باشد [در آن] وجود ندارد. علی (ع) می فرماید: «اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسابِ الاِخْوانِ وَ اَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفَرَ بِهِ مِنْهُمْ (نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت 11) ناتوانترین مردم کسی است که از دوست یافتن ناتوان باشد و از آن ناتوانتر آن که دوستان را از دست بدهد و تنها بماند».
4. مردمی که هم جاذبه دارند و هم دافعه. انسانهای با مسلک که در راه عقیده و مسلک خود فعالیت می کنند، گروههایی را به سوی خود می کشند، در دلهایی به عنوان محبوب و مراد جای می گیرند و گروههایی را هم از خود دفع می کنند و می رانند؛ هم دوست سازند و هم دشمن ساز؛ هم موافق پرور و هم مخالف پرور. اینها نیز چندگونه اند، زیرا گاهی جاذبه و دافعه هر دو قوی است و گاهی هر دو ضعیف و گاهی با تفاوت، افراد با شخصیت آنهایی هستند که جاذبه و دافعه شان هر دو قوی باشد، و این بستگی دارد به اینکه پایگاه های مثبت و پایگهای منفی در روح آنها چه اندازه نیرومند باشد. البته قوّت نیز مراتب دارد تا می رسد به جایی که دوستان مجذوب، جان را فدا می کنند و در راه او از خود می گذرند و دشمنان هم آن قدر سرسخت می شوند که جان خود را در این راه از کف می دهند، و تا آنجا قوّت می گیرند که حتی بعد از مرگ، قرنها جذب و دفعشان در روحها کارگر واقع می شود و سطح وسیعی را اشغال می کند. و این جذب و دفع های سه بعدی از مختصات اولیاست، همچنانکه دعوتهای سه بعدی مخصوص سلسله پیامبران است. (مقدمه جلد اول محمد (ص) خاتم پیامبران، ص 11 و 12) (مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ جاذبه و دافعه علی(ع) صفحه226 الی،شهید مطهری )
مهرورزى به دیگران یکى از معیارهاى بزرگوارى و ارزش آدمى است، بلکه خود سرچشمه بسیارى از فضایل دیگر است، زیرا با تضعیف خواسته هاى فردى و غریزی، زمینه را براى گرایش آدمى به ارزش هاى والاى انسانى فراهم مى سازد. اسلام به شدت در پی آن است که محبت و برادری میان همه مسلمانان و حتی میان تمامی انسان‌ها گسترش یابد و تفاوت در نژاد و رنگ و زبان و وطن، آنها را از یکدیگر جدا نسازد. امام صادق(علیه السلام) چنین سفارش مى کند: «تَواصَلُوا وَ تَبارُّوا وَ تَراحَمُوا وَ تَعاطَفُوا»[ کافی، ج 2، ص 175.]؛ «به یکدیگر متّصل شوید و پیوند محبّت را محکم کنید و به هم نیکى نمایید و نسبت به هم مهربان و عطوف باشید». نباید در برابر وضعیت و شرایط مسلمانان بی‌تفاوت باشیم و در دفاع از آنان و رفع مشکلات و گرفتارى آنها بکوشیم و همه آنها را از افراد خانواده بزرگ اسلامى بدانیم به گونه‌اى که درد آنها را درد خود و رنج آنها را رنج خود و مشکلات آنان را مشکل خود بدانیم. رسول گرامى صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: «کسی که شب و روز خود را بگذراند و در فکر مسلمانان نباشد مسلمان نیست»[ «مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»، بحار الأنوار، ج 71، ص 337.] و هنگامی‌که از حضرتش از محبوب‌ترین مردم در نزد خدا سؤال می‌نمایند می‌فرماید: «او کسی است که بیشتر از همه برای اجتماع مسلمانان مفید باشد»[ «سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ أَحَبُّ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ- قَالَ أَنْفَعُ النَّاسِ لِلنَّاس»، همان، ص 339.] از امام جعفر صادق(علیه السلام) نقل شده است که خداوند تبارک و تعالی فرمود: «اَلخلق عیالی فاحبهم الیّ الطفهم بهم و اسعاهم فی حوائجهم»[ وسائل الشیعه، ج 16، ص 367.]؛ «بندگان من عیال (نان‌خورهای) من هستند. پس محبوب‌ترین مردم نزد من کسانی هستند که نسبت به آنان مهربان‌تر باشند و در تأمین نیازهای آنها بیشتر بکوشند». بنابراین انسان باید در جهت تحکیم و تقویت عناصر محبت و رحمت به عنوان شالوده و اساس هرچیز و نیکی در خود بکوشد زیرا پروراندن عشق و محبت به‌خدا و به پیامبر و به اولیا و اهل‌بیت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم از اصول آیین اسلام و بدون آن انسان به موجود تندخو و سخت‌دلی تبدیل می‌شود که قادر به کنار آمدن با خود و دیگران نیست و مردم از پیرامون وی می‌رمند و از آن‌رو که اگر این رحمت و مهر به درستی پرورانده شود. اسلام در راستای توجه جدّی به ابراز مهر و محبّت متقابل در جامعه، روش‌هایی را مطرح ساخته که به طور خلاصه برخی را اشاره می‌کنیم:
1.حُسن نیّت : پاکی نیّت و خواست قلبی، تأثیر بسزایی در اعمال و رفتار آدمی دارد. از جمله نتایج و پیامدهای آن فراهم آمدن محبت میان مردم است. امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرموده‌اند: «هرکس نیّتش پاک شود پاداشش افزون و زندگیش سعادتمند گردد و مودّتش واجب شود»[ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 92.] 2. خوش گمانی به مردم: از اخلاق والا و پسندیده آدمی، خوش‌گمانی به مردم است؛ این کار محبت و مهربانی را به دنبال دارد؛ امام علی(علیه السلام) فرموده‌اند: «هرکس به مردم خوش‌گمان شود، محبت ایشان را به دست آورد» [ همان، ص 253.]
3.حسن معاشرت: خوش‌رفتاری و معاشرت نیکو با همراهان، محبت به دنبال دارد. امام علی(علیه السلام) فرموده‌اند: «خوش‌رفتاری و همراهی نیکو، محبت دل‌ها را می‌افزاید» [ عیون الحکم والمواعظ، ص 228.] «با حُسن معاشرت، محبت‌ها تداوم می‌یابد» [ همان، ص 178.]
4.خوشرویی: به معنای روی خوش نشان دادن و برخورد خوب داشتن است. امام علی(علیه السلام) فرموده‌اند: «خوش‌رویی، راه شکار محبّت است» [ تحف العقول، ص 202.] درادامه توجه شما را به نکاتی جلب میکنیم: 1-نگرش هر فردی از سه مولفه تشکیل شده است و آن سه مولفه عبارتند از شناخت،رفتار و عواطف .هر کدام از اینها بر دیگری اثر گذار است و البته تاثیر عواطف بر شناخت و رفتار ، بیشتر است. ابراز عواطف مثبت هنگام برخورد یکی از روش های جذب دیگران و یکی از جاذبه های میان فردی است. تجارب آزمایشگاهى به طور هماهنگ نشان دهنده آن است که عواطف مثبت به ارزیابى مثبت از دیگران (دوست داشتن) مى انجامد و عواطف منفى به ارزیابى منفى (دوست نداشتن) منتهى مى شود . 2-عواطف از دو طریق بر جاذبه تأثیر مى گذارند: نخست، شخص دیگر کارى مى کند که در ما موجب احساس مطبوع یا نامطبوع مى شود و ما مایلیم افراد یا امورى را که احساس خوشایندى در ما ایجاد کنند دوست بداریم و آنان را که در ما اثر ناخوشایندى ایجاد مى نمایند دوست نداشته باشیم و کسى را که از نخستین ساعات روز، ما را با تعریف و تمجید صادقانه اى شاد مى کند، بر کسى که با انتقاد غیرمنصفانه از همان ابتداى صبح ما را ناراحت مى کند، ترجیح مى دهیم؛ زیرا ما افرادى را دوست داریم که رفتارشان بیش ترین پاداش و کم ترین هزینه را براى ما داشته باشد. یکى از امورى که در یک تعامل اجتماعى مى تواند عواطف مثبت یا منفى را برانگیزد، «شیوه هاى آغاز گفت وگو»با یک فرد غریبه است. بسیارى از افراد، به ویژه مردان، مى کوشند با گفتن یک نکته با مزه یا مزاح علاقه طرف مقابل را جلب کنند؛ مثلاً: «سلام، من مزاحمتى براى شما ندارم، شما چطور؟» لیکن بر خلاف مقصود ما، واکنش به این زیرکى احتمالاً منفى است. امّا هنگامى که شروع صحبت با یک جمله خنثى یا صریح همراه باشد، بیش تر با واکنش عاطفى مثبت روبه رو مى شویم؛ مانند: «شما اهل کجا هستید؟» یا «سلام، مى بخشید من مایلم با شما آشنا شوم». مردان یا زنانى که با کلمات مزاح و شوخى شروع مى کنند کمتر مورد علاقه قرار مى گیرند. مردان یا زنانى که از جملات صریح و مستقیم استفاده مى کنند بیشتر مورد علاقه قرار مى گیرند. بروز عواطف مثبت و خوشایند در برخورد با دیگران، دوستى ها را پدید مى آورد و بر استحکام و شدت روابط قبلى مى افزاید. *توصیه های اسلام در رابطه با بروز عواطف مثبت الف. گشاده رویى و لبخند زدن: حرکات غیر کلامىِ چهره، به ویژه صورت شادِ همراه با لبخند در هنگام ملاقات با دوستان، تأثیرى عمیق تر از زبان دارد و به طرف مقابل چنین القا مى کند که دوستت دارم و از دیدار تو خرسندم. «لبخند زدن فرد در هنگام مواجهه با برادر مؤمنش، براى او پاداش محسوب مى شود.»[] گشاده رویى «دام دوستى»] و «موجب انس دوستان است». ب. احترام گذاشتن: نخستین گام براى جلب عواطف و محبت دیگران، رعایت ادب و احترام در مقابل آنان است. در روایتى آمده است: «احترام میان خود و برادرت را از بین مبر و از آن، چیزى را باقى بگذار؛ زیرا از میان رفتن آن موجب از میان رفتن شرم است و بر جاى بودن احترام، عامل ثبات دوستى است». توجه به دیگران، و قدردانى و گوش فرا دادن به سخنان آنان از علائم احترام گذاشتن است. در روایتى مى خوانیم: «بهترین برادران تو آن است که احسان تو را به خود به زبان آورد».[ هم چنین «از جوانمردى است که اگر برادرت سخن مى گوید، به سخنش گوش بسپارى…». ج. سلام کردن: سلام نوعى اعلام محبت، دوستى و اظهار مهر و آشتى در آغاز گفت وگوست که معمولاً توأم با حالت عاطفى خوشایند است. 3-عواطف در طول زندگی و از طریق یادگیری ومسایل دیگر آموخته می شود و لذا کسانی که از نعمت مادر مهربان محروم بوده اند ،از عواطف ضعیفی برخوردارند. 4 -هرچقدر به فواید عواطف و نقش آن در روابط اجتماعی پی ببریم ،نسبت به کسب این ویژگی علاقه مند تر می شویم. 5-بی تفاوتی به مشکلات مسلمانان و همنوعان ،ناپسند بوده ومورد مذمت قرار گرفته است و از طرف دیگر در نگاه دینی یاری رساندن به برادران دینی پاداش و ثواب زیادی دارد ومورد رضایت الهی است. با توجه به این نکات پیشنهاد می شود که اولا بصیرت و بینش خودتان را درباره ثمرات عواطف و یاری کردن به دیگران ،بیشتر کنید ثانیا با افرادی که اهل خیر رسانی و ارتباط اجتماعی قوی هستند ،بیشتر ارتباط و مراوده داشته باشید تا تحت تاثیر قرار بگیرید.ثالثا آرام آرام روابط خود را با دوستان و فامیل و غیره توسعه بدهید و با نگاهی خوشبینانه و با قصد خیر هم شروع کنید،تا کم کم از لذت روابط قوی و عواطف قوی برخوردار شوید و نسبت به آن میل پیدا کنید. *درپایان نکاتی را بیان می کنیم که شناخت و رفتارهای ما را به سمت بروز و پرورش عاطفه به هم نوعان سوق دهد. 1- در مورد آثار و فواید محبت و دوست داشتن انسانها فکر کردن راه بسیار موثر است. تأمل و دقت در نتایج دوست داشتن انگیزه ی شما را نسبت به محبت دیگران بالا می برد و از جهت روحی و روانی آماده می شوید که همگان را دوست بدارید. در این زمینه سخنان پیشوایان دین بسیار راهگشا و هدایت گر می باشد. پیامبر اکرم – صل الله علیه وآله وسلم- می فرماید:« مردم عائله خدا هستند؛ پس محبوب ترین کس نزد خدا، آن است که به عائله ی او سود رساند و خانواده ای را خوشحال کند». امام علی –علیه السلام- می فرماید: «آن که چوبش نرم باشد، شاخه هایش بسیار می شود». امام باقر–علیه السلام- می فرماید:« چهره ی شاد و روی باز، وسیله ی جلب محبت و مایه ی تقرب به خدا است و ترشرویی و گرفتگی چهره، سبب جلب دشمنی و مایه ی دوری از خدا است». امام صادق –علیه السلام- می فرماید:« رحمت خدا بر آن بنده ای که محبت مردم را به خود جلب کند…». (احادیث میزان الحکمه، باب محبت، ج2) کسی که هم نوعان خود را دوست بدارد از آثار دنیوی مثل؛ رحمت الهی، محبت، یاری، هم دردی، دوستان زیاد، عزیز شدن و موارد دیگر بهره مند می شود و نیز در وظایفی که خدا بر عهده ی او نسبت به دیگران گذاشته بهتر می تواند بهره ببرد، زیرا به همه گان عشق می ورزد و وظایف خود را با شوق و دقت بیشتری به سر انجام می رساند، براین اساس از آثار اخروی غیر قابل وصفی نیز بر خوردار می گردد؛ خدای که در این دنیا رحمتش را شامل چنین بنده ای می کند در روز رستاخیز نیز همان گونه با او عمل خواهد کرد. قرآن در این باره می فرماید:« من جاء بالحسنة فله خیر منها و هم من فزع یومئذ آمنون؛ هر کس که کار نیکی کند، بهتر از آن را پاداش گیرد و نیکو کاران از وحشت آن روز(قیامت) در امان باشند».( النمل/160) باید بفهمیم شخصیت خودمان در دوست داشتن افراد بهتر و بیشتر رشد می کند، زیرا یکی از ابعاد وجودی ما عاطفه می باشد که با بکارگیری آن، این بعد رشد بهتری می کند و بر ابعاد دیگر شخصیت ما نیز موثر خواهد بود. بر این اساس چه بسا بتوان گفت که آدمی به دیگر دوستی بیشتر احتیاج دارد تا دیگر دوستی به انسان. این را باید همواره در ذهن خود مرور کنیم که هر کاری، هر نگاهی، هر رفتار و عملی چه زیبا و چه نازیبا بر روی خود ما اثر می گذارد.دوست داشتن و محبت به دیگران در ابتدا باعث شادی خود شما از خودتان می شود و این کار از جهت روحی و روانی برای شما بسیار مفید می باشد و چنین حس خوشایندی باعث بروز و تکرار چنین رفتارهای مثبت و سازنده می شود. هرچه کنی به خود کنی / گر همه خوب و بد کنی 2- نگاه مثبت به جهان و افراد بسیار در رشد عاطفی انسان نقش آفرین می باشد. اشخاصی که معمار دنیا و ساکنان آن را خدای مهربان می دانند، به همه چیز و همه کس خوش بین هستند، زیرا می داند که از خیر محض جز خیر چیزی به وجود نمی آید. این جهان نگری باعث می شود که آدمی همواره احساس ها ی خوب را در درون خود تجربه و حس کند و این حالت سبب می گردد، حس خوب درونی او به بیرون از خود نیز لبریز شود و به دیگران نیز نصیبی از آن برساند و در سایه ی محبت به آنها آن حس را به نمایش بگذارد. اگر به این دید بندگان خدا را نظاره کنیم که خدا آنها را خلق کرده و نشانی از اثر دست خدا در تک تک آنان وجود دارد، به طور خودکار به محبت کرده و آنان را قابل احترام می دانیم. چرا همگان را دوست نداریم در صورتی که از روح الهی در تمام ما قرار داده شده و در این مسئله همگان مشترک هستیم. اشتراکات باعث نزدیکی باید بشود. خدا می فرماید: « ‌و لقد کرمنا بنی آدم؛ ‌و ما فرزندان بنی آدم را گرامی داشتیم »‌. (اسراء/70)خدا بندگانش را اکرام نموده ما چرا نه؟! به هر شخصی به این دید نگاه کنید که او یک رابطه و نشانی از خدا دارد و خدا خواسته که او در این دنیا باشد. توجه به یکی از این موارد سبب می شود عاطفه ی ما رشد بالا و متعالی کند. 3- هر مقدار که به رشد و شکوفایی استعدادهای درونی خود بپردازید و خود سازی در اصطلاح داشته باشید، عاطفه ی شما به همان مقدار رشد خواهد کرد، زیرا در سایه خود سازی همه ی قوای درونی شما رشد می کنند. منظور ما نیز از خود سازی رشد ایمان و باور قلبی تان به خالق تان می باشد. در سایه ی این ایمان شاخه های کارهای صالح و پسندیده نیز افزوده می گردد. هر چه قدر خودمان بزرگ شویم به همان مقدار دست به کارهای بزرگ خواهیم زد. قرآن می فرماید:« و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هوناً و إذا خاطبهم الجهلون قالوا سلما؛ بندگان(خاص خدا) رحمان، کسانی هستند که بی تکبر بر زمین راه می روند و هنگامی که جاهلان آنها را خطاب سازند(و سخن نابخردانه) گویند به آنها سلام می گویند( و با بزرگواری می گذرند). (فرقان/63) هر مقدار که کینه، حسادت، خشونت، قهر، نارضایتی، دشمنی، تنفر، خود محوری و هر چه احساسها و عواطف زشت از صحنه ی و جودمان کنار رود جای بیشتری برای، ملایمت، عشق، بخشش، رفعت، شفقت و بخشش خواهد بود. امام علی –علیه السلام- می فرماید:« سه خصلت موجب جلب محبت می شود: خوشخویی، ملایمت و فروتنی». (میزان الحکمه، باب محبت، ج2) این مواردی که حضرت فرمودند با تلاش و خود سازی در وجود ما جوانه خواهد زد. 4- باید بپذیریم که ما افراد معمولی محدود هستیم و هر کدام دارای اشکالات و نواقصی می باشیم. از این رو باید قبول کنیم افرادی که ما با آنها سرو کار داریم نیز همین طور هستند و بر این اساس اگر از آنها اشتباهی سر زد باید بپذیریم که آنها در بعضی مواقع نمی دانند که چه کنند و چه باید کنند و چگونه باید سخن بگویند. همان طور که خدا بندگانش را می بخشد ما هم بیاموزیم که دیگران را بخشیده و از کارهای نادرست آنها با بزرگی عبور کنیم. این گذشت سبب محبت داشتن به آنان می گردد. 5- بر اثر تکرار محبت و دوست داشتن افراد به مرور زمان این صفت در شما عمق بیشتری خواهد گرفت تا جای که جزء شخصیت شما می شود. در ابتدا به اقوام، نزدیکان، همسر و دوستان خود ابراز محبت و دوستی کنید و به مرور به آن وسعت ببخشید. 6- باید بدانیم و بتوانیم با اطرافیان خود یک ارتباط خوب و سازنده بر قرار کنیم. این زمینه را در خود تقویت کنید. 7- کار، ورزش، تفریح، مسافرت و هر چیز که باعث سر زندگی می شود، مفید و موثر می باشد، زیرا یک انسان امیدوار و شاد می تواند به دیگران امید و شادی ببخشد. 8- اصل دوست داشتن همه ی افراد امر مطلوبی می باشد و این امر هم تا حدی طبیعی است که نمی شود همگان را به یک اندازه دوست داشت، زیرا رفتار افراد بر دوست داشتنی تر شدن آنها موثر است. چرا ما انسانها افراد خوش بین، خوش خلق، خوش بیان و خوش خنده را دوست داریم؟!! بیاید خود را دوست داشته باشیم و از این خوش ها چند تای را برای خود برداریم.
برای مطالعه بیشتر به کتاب های زیر مراجعه فرمایید:
1.دیدگاههای روانشناختی استاد مصباح یزدی ،تالیف محمد صادق شجاعی
2-روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی ،تالیف مسعود آذربایجانی ،به ویژه فصل جاذبه های میان فردی.
3-آیین دوستی، غلامحسین انصاری، شرکت چاپ و نشر بین الملل.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد