۱۳۹۶/۰۹/۰۸
–
۱۴۵۱ بازدید
. ریاضت هاى غیردینى چه فرقى با روزه که نوعى ریاضت است دارد؟
1. تحمل رنج و تعب براى تهذیب نفس و تربیت خود یا دیگرى،
2. تمرین و ممارست،
3. کوشش و سعى،
4. گوشه نشینى توأم با عبادت و کفّ نفس فرهنگ معین..
و در اصطلاح؛ یعنى، تحمل رنج و مشقت و خود را از نظر جسمانى در محدودیت قرار دادن و در قبال آن به یک توانمندى هاى روحى رسیدن.
انواع ریاضت:
از منظرى کلى، ریاضت را به دو نوع مى توان تقسیم کرد:
1. ریاضت به صورت مطلق؛ قطع نظر از آموزه هاى دینى.
2. ریاضت در قالب آموزه هاى دینى و براساس معیارهاى شرعى. فرق هاى این دو عبارت است از:
یکم. ریاضت به معناى مطلق؛ یعنى، اینکه انسان از هر راه ممکن، جسم خود را به مشقت بیندازد تا مهارت ها و توانمندى هایى را در بعد روحى به دست آورد؛ قطع نظر از اینکه آیا چنین عملى از نظر احکام شرعى و مبانى دینى صحیح است یا نه؛ از این رو مرتاضانى که بدون در نظر گرفتن شریعت الهى، ریاضت مى کشند براى رسیدن به هدف خود، هر عملى را انجام مى دهند؛ ولو این که از نظر شرعى کار حرامى باشد یا حتى با کرامت انسانى سازگار نباشد؛ زیرا او بر این باور است که فلان عمل، موجب تقویت روح یا اراده او مى شود. حال آنکه در ریاضت هاى دینى (مانند روزه) هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمى شود و هر قدرت و نیرویى براى او مطلوب نیست. براساس احکام الهى روزه مى گیرد، زیرا اعمال و احکامى که دین وضع نموده و انسان ها را موظّف به انجام دادن آن کرده، بدین جهت است که انسان را در حوزه عبودیت خدا، قرار دهد و او به مقام قرب الهى برسد. پس نتیجه واثر ریاضت هاى شرعى، با غیر شرعى کاملا با هم متفاوت است.
دوم. فرق دیگر ریاضت دینى با ریاضت غیر دینى این است که دین به انسان اجازه ضرر زدن به خود یا به دیگرى را نمى دهد و همواره اعمالى که انسان انجام مى دهد باید یک فایده عقلایى داشته باشد. به عنوان مثال روزه یک عمل واجبى است که افراد مکلف – که داراى شرایط تکلیف هستند باید روزه بگیرند. اما همین روزه اگر در جایى موجب آسیب شدید جسمانى شود یا موجب بیمارى یا تشدید بیمارى گردد، حکم آن لغو مى شود و چنین فردى نباید روزه بگیرد.
در حالى که یک مرتاض ممکن است عملى را انجام دهد؛ صرفا به جهت این که دادن انجام آن موجب تقویت اراده مى شود و کارى ندارد به اینکه این عمل ممکن است براى او ضرر داشته باشد. به عبارت دیگر بر اساس قاعده کلى «لاضرر و لا ضرار فى الاسلام»؛ ضرر رساندن و ضرر دیدن در اسلام و احکام آن قرار داده نشده است و نیز بر اساس قاعده (لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها)؛ خداوند هیچ کس را بیش از توانایى اش تکلیف بار نمى کند. این قواعد و اصول را یک مرتاض نه تنها مد نظر ندارد؛ بلکه ممکن است برخلاف آن عمل کند؛ صرفا به این جهت که مى خواهد با ریاضت کشیدن، بعدى از ابعاد روحى و روانى خودش را تقویت کند. از همین روى بسیارى از احکام اولیه در مورد بسیارى از افراد ممکن است تغییر کند یا آن تکلیف اولیه از دوش آنان برداشته شود؛ مثلا اگر کسى بیمار است و روزه گرفتن براى او ضرر دارد یا درمان او را به تأخیر مى اندازد و نیز افرادى که مسافر هستند، نباید روزه بگیرند.
سوّم. فرق دیگر مربوط به انگیزه و هدفى است که مرتاض دنبال کند. مرتاض با چه انگیزه و هدفى جسم خود را به مشقت مى اندازد؟ اگر از مرتاض سؤال شود انگیزه و هدف تو از این عمل چیست؟ ممکن است بگوید: براى تقویت روح یا به جهت تقویت اراده یا به دلیل اینکه بتوانم توانایى به دست آورم. اما اولین شرط روزه این است که روزه دار باید نیت و قصد «قربت» کند: «انما الاعمال بالنیات». البته روزه دار نیز ممکن است انگیزه اش دستیابى به بهشت و نعمت هاى بهشتى باشد؛ اما قصد قربة الى الله دارد او مى خواهد در قالب عبودیت، رضایت خدا را به دست آورد و به دنبال آن از نعمت هاى مادى و معنوى او نیز بهره بگیرد. پس در ریاضت هاى الهى قصد و انگیزه انسان ها الهى است؛ ولى مرتاضان معلوم نیست چنین هدفى را دنبال کنند.
چهارم. یکى دیگر از فرق هایى که بین ریاضت هاى غیر دینى و ریاضت هاى دینى وجود دارد، به کارگیرى محصولات و نتایج ریاضت است. یک انسان مؤمن – که در قالب عمل به احکام الهى از جمله روزه گرفتن به کمالاتى دست مى یابد – هرگز حاضر نیست از این کمالى که به دست آورده، سوء استفاده کند و در راه حرام آن را به کار گیرد؛ ولى یک مرتاض ممکن است در اثر ریاضت؛ توانمندى هایى به دست آورد و در راه غیر صحیح و غیر مشروع از آن استفاده کند. حال ممکن است سؤال شود: مگر مى شود انسانى از طریق ریاضت هاى غیر دینى، به جایى برسد؟
جواب این است که آرى؛ زیرا ریاضت و نتایج آن تحت نظام علّى و معلولى است؛ یعنى، اگر علت (به مشقت انداختن جسم) ایجاد شد، معلول (تقویت روح در بعدى از ابعاد) نیز حاصل مى شود. حال این علت و معلول ممکن است در قالب یک نظام ارزشى و الهى شکل بگیرد و ایجاد شود و یا ممکن است خارج از نظام ارزشى الهى تحقق پیدا کند. درست مثل یک چاقوى تیز که مى توانیم در راه صحیح از آن بهره بردارى کنیم و نیز ممکن است از این چاقو در راه غلط استفاده کنیم و حتى تیز کردن چاقو نیز ممکن است از طریق صحیح تیز شده باشد و از راه غصبى و از وسیله غصب شده دیگران؛ بنابراین تقویت روح چیزى شبیه تیز کردن چاقو است.
بنابراین ریاضت هاى دینى علاوه بر اینکه نفس را قدرتمند مى کند و انسان به کمالاتى مى رسد؛ به سعادت واقعى و جاودان نیز دست مى یابد، چیزى که با ریاضت هاى غیر دینى حاصل نمى شود.