۱۳۹۶/۰۹/۰۱
–
۱۷۲۱۸ بازدید
بسمه تعالیبا سلاملطفا دعایی منحصرا جهت عزت یافتن معرفی بفرمایید.
مقدمه :
پرسشگر گرامی ، فقط به واسطه ذکر و دعا نمی توان به عزت رسید ، در قرآن کریم عزت واقعی را از آن خداوند می داند: »من کان یرید العزه فلله العزه جمیعا; کسی که طالب عزت است بداند که تمام عزت از آن اوست »(فاطر / 10).
در حدیث آمده : «العزیز بغیر الله ذلیل ; کسی که عزتش از غیر خدا باشد, ذلیل و خوار است .» (میزان الحکمه , ج 6 / 289).
خداوند متعال در آیه 26 آل عمران می فرماید: «تعز من تشاء و تذل من تشاء; خداوندا تو به هر که بخواهی عزت و یا ذلت می بخشی »
یعنی مهار عزت و ذلت مانند پرکار دیگری به دست اوست ولی خواستن خداوند بر اساس علم و حکمت است نه مانند ما بر اساس هوا و میل و خواهش , یعنی کسی را عزیز می کند که زمینه عزت را خود فراهم آورده باشد و کسی را ذلیل می کند که خود مقدمات آن را آماده کرده باشد. ذکر این نکته مهم این که مسئله عزت و ذلت همانند مسئله هدایت و ضلالت است , یعنی همان طور که خداوند کسی را ابتدائ و بدون وجود زمینه ای که خود شخصی فراهم کرده , گمراه نمی کند, بلکه گمراهی در واقع نتیجه رها کردن هدایت و عمل ننمودن به اسباب هدایت و سلب توفیق الهی است , ذلت نیز بدینگونه است .
یعنی وقتی خداوند ببیند که بنده اش موجبات عزت را فراهم نمی کند و عزت را در ثروت و مقام و اعتماد به غیر خدا, جستجو می کند و کار را در واقع به دست غیر خدا می بیند و به ریسمان عزت الهی که همان بندگی او و سر سپردن به درگاه اوست , چنگ می زند, خداوند از او سلب توفیق می کند و او را به حال خود رها می سازد و زمینه ی عزت و عظمت را برای او فراهم نمی کند, یعنی انسان می ماند و ناتوانی و عجز و محدودیت و فقر, موجودی می شود بدون پناهگاه و دست آویز و می بیند, چیزهایی که عزت خود را در چنگ زدن و آویختن به آن ها موجوداتی ضعیف و بی ریشه اند که توانایی و وجود و هستی خود را از خداوند دارند و خود به جای دیگر تکیه زده اند و از خود هیچ قوت و عزت و توانایی ندارند.
الف) برخی عوامل عزت نفس
در قرآن کریم و روایات اولیای الهی (ع ) برخی عوامل عزت ذکر شده است که می توان اسباب ذلت را نیز از آنها فهمید:
1. اطاعت الهی : «من اراد عزا بلا عشیره و غنی بلا مال رهیبه بلا سلطان فلینتقل عن ذل معصیه الله الی عز طاعته ; کسی که طالب عزت بدون تکیه به اقوام و ثروت بدون مال و جلال و شکوه بدون سلطنت است باید از ذلت گناه به عزت طاعت الهی تغییر مسیر دهد» (میزان الحکمه , ج 6 / 291)
2 . تقوی : «لا عز اعزّ من التقوی ; هیچ عزتی از تقوا بالاتر نیست » (میزان الحکمه , ج 6 / 291)
3 . چشم به مردم نداشتن : «الیائس مما فی ائیدی الناس عز الموئمن فی دینه ; قطع امید و طمع از مال مردم , باعث عزت و سرافرازی مومن در دینش می گردد.» (میزان الحکمه , ج 6 / 292)
4 . انصاف : «الا انه ینصف الناس من نفسه لم یزده الله اِلّا عزّا; بدانید کسی که با مردم از در انصاف درآید خداوند بر عزتش می افزاید» (میزان الحکمه , ج 6 / 293)
5 . فرو بردن خشم : «ما من عبد کظم غیظا الا زاده الله عزوجل , عزا فی الدنیا و الاخره ; هر بنده ای که خشم خود را فرو برد, خداوند متعال , عزتش را در دنیا و آخرت فزونی می بخشد»(میزان الحکمه , ج 6 / 293).
پس بندگی خدا عزت می آورد. بندگی هم به اطاعت محض از خدا و دوری از نافرمانی او است. بندگی به این است که ما به دنبال رضای مولای خود با اعمالمان باشیم.
ب ) چند دعا برای طلب عزت و بزرگی
1-الإمامُ زینَ العابدینُ علیه السلام ـ مِن دُعائهِ فی مَکارِمِ الأخلاقِ ـ : و أعِزَّنی و لا تَبتَلِیَنّی بِالکِبرِ ••• و لا تَرفَعْنی فی النّاسِ دَرَجَةً إلاّ حَطَطتَنی عِندَ نَفسی مِثلَها ، و لا تُحدِثْ لی عِزّا ظاهِرا إلاّ أحدَثتَ لی ذِلّةً باطِنَةً عِندَ نَفسی بِقَدرِها .
امام زین العابدین علیه السلام ـ در دعاى خود در مکارم اخلاق ـ گفت: مرا عزّت بخش و به کبر و غرور مبتلایم مفرما••• و مرا در نزد مردم درجه اى بالا مبر، جز این که به همان اندازه در نظر خودم فرودم آورى و هیچ عزّت آشکارى برایم پدید میاور مگر این که به همان اندازه ذلّتى درونى در نظر خودم پدید آورى.
2-و عنه علیه السلام ـ مِن دُعائهِ یَومَ عَرَفةَ ـ : و ذَلِّلْنی بَینَ یَدَیکَ ، و أعِزَّنی عِندَ خَلقِکَ ، و ضَعْنی إذا خَلَوتُ بِکَ ، وَ ارفَعْنی بَینَ عِبادِکَ ، و أغنِنی عَمَّن هُوَ غَنِیٌّ عَنّی ، و زِدْنی إلَیکَ فاقَةً و فَقرا .
امام زین العابدین علیه السلام ـ در دعاى او در روز عرفه ـ گفت : مرا در پیشگاه خودت خوار گردان و نزد خلقت عزیز فرما؛ مرا در خلوتِ با خودت پست گردان و در میان بندگانت سربلند، و از کسى که از من بى نیاز است، بى نیازم گردان و بر نیازمندى و فقر من به خودت بیفزاى.
3- بحار الأنوار : فی الدُّعاءِ : اللّهُمَّ و فی صُدورِ الکافِرینَ فعَظِّمْنی ، و فی أعیُنِ المُؤمِنینَ فجَلِّلْنی ، و فی نَفسی و أهلِ بَیتی فذَلِّلْنی .
بحار الأنوار ـ در دعا ـ : بار خدایا! مرا در سینه هاى کافران با عظمت گردان و در چشمان مؤمنان پر شکوه، و در نزد خودم و خانواده ام مرا کوچک گردان.
4- بحار الأنوار : أیضا ـ : الهی ….و فی نَفسی فذَلِّلْنی و فی أعیُنِ النّاسِ فعَظِّمْنی .
بحار الأنوار ـ نیز در دعا ـ : مرا در نظر خودم خوار گردان و در چشم مردم بزرگ دار.
پرسشگر گرامی ، فقط به واسطه ذکر و دعا نمی توان به عزت رسید ، در قرآن کریم عزت واقعی را از آن خداوند می داند: »من کان یرید العزه فلله العزه جمیعا; کسی که طالب عزت است بداند که تمام عزت از آن اوست »(فاطر / 10).
در حدیث آمده : «العزیز بغیر الله ذلیل ; کسی که عزتش از غیر خدا باشد, ذلیل و خوار است .» (میزان الحکمه , ج 6 / 289).
خداوند متعال در آیه 26 آل عمران می فرماید: «تعز من تشاء و تذل من تشاء; خداوندا تو به هر که بخواهی عزت و یا ذلت می بخشی »
یعنی مهار عزت و ذلت مانند پرکار دیگری به دست اوست ولی خواستن خداوند بر اساس علم و حکمت است نه مانند ما بر اساس هوا و میل و خواهش , یعنی کسی را عزیز می کند که زمینه عزت را خود فراهم آورده باشد و کسی را ذلیل می کند که خود مقدمات آن را آماده کرده باشد. ذکر این نکته مهم این که مسئله عزت و ذلت همانند مسئله هدایت و ضلالت است , یعنی همان طور که خداوند کسی را ابتدائ و بدون وجود زمینه ای که خود شخصی فراهم کرده , گمراه نمی کند, بلکه گمراهی در واقع نتیجه رها کردن هدایت و عمل ننمودن به اسباب هدایت و سلب توفیق الهی است , ذلت نیز بدینگونه است .
یعنی وقتی خداوند ببیند که بنده اش موجبات عزت را فراهم نمی کند و عزت را در ثروت و مقام و اعتماد به غیر خدا, جستجو می کند و کار را در واقع به دست غیر خدا می بیند و به ریسمان عزت الهی که همان بندگی او و سر سپردن به درگاه اوست , چنگ می زند, خداوند از او سلب توفیق می کند و او را به حال خود رها می سازد و زمینه ی عزت و عظمت را برای او فراهم نمی کند, یعنی انسان می ماند و ناتوانی و عجز و محدودیت و فقر, موجودی می شود بدون پناهگاه و دست آویز و می بیند, چیزهایی که عزت خود را در چنگ زدن و آویختن به آن ها موجوداتی ضعیف و بی ریشه اند که توانایی و وجود و هستی خود را از خداوند دارند و خود به جای دیگر تکیه زده اند و از خود هیچ قوت و عزت و توانایی ندارند.
الف) برخی عوامل عزت نفس
در قرآن کریم و روایات اولیای الهی (ع ) برخی عوامل عزت ذکر شده است که می توان اسباب ذلت را نیز از آنها فهمید:
1. اطاعت الهی : «من اراد عزا بلا عشیره و غنی بلا مال رهیبه بلا سلطان فلینتقل عن ذل معصیه الله الی عز طاعته ; کسی که طالب عزت بدون تکیه به اقوام و ثروت بدون مال و جلال و شکوه بدون سلطنت است باید از ذلت گناه به عزت طاعت الهی تغییر مسیر دهد» (میزان الحکمه , ج 6 / 291)
2 . تقوی : «لا عز اعزّ من التقوی ; هیچ عزتی از تقوا بالاتر نیست » (میزان الحکمه , ج 6 / 291)
3 . چشم به مردم نداشتن : «الیائس مما فی ائیدی الناس عز الموئمن فی دینه ; قطع امید و طمع از مال مردم , باعث عزت و سرافرازی مومن در دینش می گردد.» (میزان الحکمه , ج 6 / 292)
4 . انصاف : «الا انه ینصف الناس من نفسه لم یزده الله اِلّا عزّا; بدانید کسی که با مردم از در انصاف درآید خداوند بر عزتش می افزاید» (میزان الحکمه , ج 6 / 293)
5 . فرو بردن خشم : «ما من عبد کظم غیظا الا زاده الله عزوجل , عزا فی الدنیا و الاخره ; هر بنده ای که خشم خود را فرو برد, خداوند متعال , عزتش را در دنیا و آخرت فزونی می بخشد»(میزان الحکمه , ج 6 / 293).
پس بندگی خدا عزت می آورد. بندگی هم به اطاعت محض از خدا و دوری از نافرمانی او است. بندگی به این است که ما به دنبال رضای مولای خود با اعمالمان باشیم.
ب ) چند دعا برای طلب عزت و بزرگی
1-الإمامُ زینَ العابدینُ علیه السلام ـ مِن دُعائهِ فی مَکارِمِ الأخلاقِ ـ : و أعِزَّنی و لا تَبتَلِیَنّی بِالکِبرِ ••• و لا تَرفَعْنی فی النّاسِ دَرَجَةً إلاّ حَطَطتَنی عِندَ نَفسی مِثلَها ، و لا تُحدِثْ لی عِزّا ظاهِرا إلاّ أحدَثتَ لی ذِلّةً باطِنَةً عِندَ نَفسی بِقَدرِها .
امام زین العابدین علیه السلام ـ در دعاى خود در مکارم اخلاق ـ گفت: مرا عزّت بخش و به کبر و غرور مبتلایم مفرما••• و مرا در نزد مردم درجه اى بالا مبر، جز این که به همان اندازه در نظر خودم فرودم آورى و هیچ عزّت آشکارى برایم پدید میاور مگر این که به همان اندازه ذلّتى درونى در نظر خودم پدید آورى.
2-و عنه علیه السلام ـ مِن دُعائهِ یَومَ عَرَفةَ ـ : و ذَلِّلْنی بَینَ یَدَیکَ ، و أعِزَّنی عِندَ خَلقِکَ ، و ضَعْنی إذا خَلَوتُ بِکَ ، وَ ارفَعْنی بَینَ عِبادِکَ ، و أغنِنی عَمَّن هُوَ غَنِیٌّ عَنّی ، و زِدْنی إلَیکَ فاقَةً و فَقرا .
امام زین العابدین علیه السلام ـ در دعاى او در روز عرفه ـ گفت : مرا در پیشگاه خودت خوار گردان و نزد خلقت عزیز فرما؛ مرا در خلوتِ با خودت پست گردان و در میان بندگانت سربلند، و از کسى که از من بى نیاز است، بى نیازم گردان و بر نیازمندى و فقر من به خودت بیفزاى.
3- بحار الأنوار : فی الدُّعاءِ : اللّهُمَّ و فی صُدورِ الکافِرینَ فعَظِّمْنی ، و فی أعیُنِ المُؤمِنینَ فجَلِّلْنی ، و فی نَفسی و أهلِ بَیتی فذَلِّلْنی .
بحار الأنوار ـ در دعا ـ : بار خدایا! مرا در سینه هاى کافران با عظمت گردان و در چشمان مؤمنان پر شکوه، و در نزد خودم و خانواده ام مرا کوچک گردان.
4- بحار الأنوار : أیضا ـ : الهی ….و فی نَفسی فذَلِّلْنی و فی أعیُنِ النّاسِ فعَظِّمْنی .
بحار الأنوار ـ نیز در دعا ـ : مرا در نظر خودم خوار گردان و در چشم مردم بزرگ دار.