بداخلاق-عواقب بدخلقی-بدخلقی در روایات-خوش خلقی در روایات
۱۳۹۶/۰۷/۱۹
–
۱۷۹۳ بازدید
صحیحه میگن اخلاق بالاترین مرتبه اسلامه حدیثی بگه بداخلاقهاجهنمین چیست؟
باسلام واحترام حضورپرسشگرگرامی؛
بدخلقی و بداخلاقی یکی از صفات رذیله ای است که در اسلام مورد نکوهش قرارگرفته است. برعکس آن، خوش خلقی و برخورد نیکو با دیگران از صفات و فضایلی است که در آیات قرآن مجید و روایات ائمه اطهار(ع) بسیار مورد تاکید قرارگرفته است .
بداخلاقی نزدیک به اخم و بدخویی است و غلظت و درشتی از ثمرات کج خلقی است! همچنان که دلتنگی و بدکلامی نیز از آثار آن است. و این صفت از نتایج قوه غضبیه است. و این از جمله صفاتی است که آدمی را از خالق و خلق دور می کند، و از نظر مردم می افکند، و طبعها را از او متنفر می کند.
و هر انسان کج خلقی اغلب مسخره مردمان و مضحکه ایشان می شود، و لحظه ای از حزن و الم و اندوه و غم خالی نیست. و از این جهت حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند که: «هرکه بدخلق است خود را معذب دارد» و بسیار می شود که به واسطه کج خلقی ضررهای عظیم به آدمی می رسد، و از نفعهای بزرگ محروم می شود، و عاقبت هم آدمی را به عذاب اخروی می افکند.
مروی است که: روزی به حضرت رسول(ص) عرض کردند که: «فلان زن روزها را روزه می گیرد و شبها را به عبادت به پای می دارد و لیکن بدخلق است و از کج خلقی به همسایگان خود آزار می رساند. آن حضرت فرمودند: هیچ خیری در او نیست، و او از اهل جهنم است» و آن حضرت فرمودند که: «بدخلقی بنده را می رساند تا اسفل درک جهنم.» و باز آن حضرت فرمودند: «خدا منع کرده است قبول توبه بد خلق را. عرض کردند که: چرا یا رسول الله؟ فرمودند: به علت اینکه هر وقت از گناهی توبه کرد در گناهی بدتر می افتد». و فرمودند که: «بدخلقی گناهی است که آمرزیده نمی شود.» و بعضی از بزرگان گفته اند که: «اگر مصاحبت و همنشینی کنم با فاسق فاجر خوش خلقی، دوست تر دارم که با عابد کج خلقی بنشینم.»
● برخی روایات درباره بداخلاقی و کج خلقی:
1.▪ امام صادق (ع): این سوء الخلق لیفسد العمل کما یفسد الخل العسل؛ همانا بد اخلاقی فاسد می کند عمل را همچنان که سرکه عسل را فاسد می کند.
2.▪ رسول الله (ص): خصلتان لایجتمعان فی مؤمن البخل و سوء الخلق؛ دو خصلت است که در مؤمن جمع نمی شود (یافت نمی شوند) بخل و بداخلاقی.
3.▪ رسول الله (ص): ان العبد لیبلغ من سوء خلقه اسفل درک جهنم.؛ همانا بنده به خاطر بداخلاقی به پایین ترین طبقه جهنم راه پیدا می کند.
4.▪ علی (ع): من ساء خللاقه ضاق رزقه؛ کسی که بداخلاق باشد روزی اش کم می شود.
5.▪ علی (ع) سوء الخلق یوحش النفس و یرفع الانس؛ سوء خلق باعث وحشت نفس و از بین بردن انس و الفت با دیگران است.
6.▪ علی سوء الخلق نکد العیش و عذاب النفس؛ سوء خلق باعث سختی در معیشت و زندگی انسان بوده و سبب عذاب همیشگی اوست.
منبع: (میزان الحکمه، ج ۳، ص ۱۵۲)؛ (معراج السعاده – مرحوم نراقی، ص ۱۷۶)
*اهمیت اخلاق در روایات اسلامی:
این مساله در احادیثی که از شخص پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و همچنین از سایر پیشوایان معصوم علیهم السلام رسیده است با اهمیت فوق العاده ای تعقیب شده، که به عنوان نمونه چند حدیث پرمعنای زیر را از نظر می گذرانیم:
1- در حدیث معروفی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم:
“إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ ; من تنها برای تکمیل فضائل اخلاقی مبعوث شده ام.”[ کنز العمال، حدیث 52175 (جلد3، صفحه 16). ] [مستدرک الوسائل ج 11 ص 187 به نقل از مجمع البیان طبرسی]و در تعبیر دیگری: “انما بعثت لاتمم حسن الاخلاق ” آمده است. [کنز العمال، حدیث 5218. ]و در تعبیر دیگری: ” بُعِثْتُ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَحَاسِنِهَا ” آمده است. [بحار الانوار ج 16 ص 287]تعبیر به “انما” که به اصطلاح برای حصر است نشان می دهد که تمام اهداف بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله در همین امر یعنی تکامل اخلاقی انسان ها خلاصه می شود.
از این روایت فهمیده می شود که حداقل یکی از مهم ترین اهداف دین، تربیت اخلاقی انسان هاست. همچنین از ایشان نقل شده است که “الاسلام حسن الخلق” و نیز ” الْخُلُقُ الْحَسَنُ نِصْفُ الدِّینِ [بحار الانوارج 68 ص 385]” و نیز “أَکْمَلُ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقا[وسائل الشیعه ج 12 ص 156]” این روایات از اهمیت اخلاق برای دین انسان ها حکایت می کنند. اهمیت اخلاق برای دنیای انسان ها نیز در روایات مورد توجه بوده است. امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند: من حسنت خلیقته طابت عشرته [غرر الحکم 255]؛ کسی که اخلاقش نیکو باشد زندگانی اش گواراست. ( آموزه های بنیادین علم اخلاق / محمد فتحعلی خانی /جلد: 1 )
2- در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی علیه السلام می خوانیم که فرمود: ” لَوْ کُنَّا لَا نَرْجُو جَنَّةً وَ لَا نَخْشَی نَاراً وَ لَا ثَوَاباً وَ لَا عِقَاباً لَکَانَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَطْلُبَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا مِمَّا تَدُلُّ عَلَی سَبِیلِ النَّجَاح [مستدرک الوسائل ج 11 ص 193; اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی نمی داشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چرا که آن ها راهنمای نجات و پیروزی و موفقیت هستند.”
این حدیث بخوبی نشان می دهد که فضائل اخلاقی نه تنها سبب نجات در قیامت است بلکه زندگی دنیا نیز بدون آن سامان نمی یابد! این روایت بسیار پرمعناست. یکی از معانی احتمالی این روایت این است که اگر آخرتی در کار نبود و حیات انسان در دنیا خلاصه می شد، باز هم مکارم اخلاق مطلوب بودند؛ چرا که زندگی دنیا را دلپذیر و انسان را در دنیا متعادل و آرام می سازند. احتمالا یکی دیگر از درس های این روایت، این است که خوبی و مطلوبیت مکارم اخلاق، چنان است که حتی اگر در برابر کارهای نیک پاداشی در کار نبود و بر اثر اعمال بد عقابی صورت نمی گرفت، باز هم درک خوبی و مطلوبیت مکارم اخلاقی ما را وا می داشت که آنها را بخواهیم. در این معنا حتی آثار مکارم اخلاق در بهبود حیات دنیایی انسان ها هم سبب مطلوبیت آنها نیست، بلکه خوبی ذاتی مکارم اخلاقی مورد نظر است. احتمالات دیگری نیز در معنای این روایت وجود دارد که از آنها در می گذریم.
3- در حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که فرمود: “جعل الله سبحانه مکارم الاخلاق صلة بینه وبین عباده فحسب احدکم ان یتمسک بخلق متصل بالله; خداوند سبحان فضائل اخلاقی را وسیله ارتباط میان خودش و بندگانش قرار داده، همین بس که هر یک از شما دست به اخلاقی بزند که او را به خدا مربوط سازد.” [تنبیه الخواطر، صفحه 362. ][مجموعه ورام ج 2 ص 121]به تعبیر دیگر، خداوند بزرگترین معلم اخلاق و مربی نفوس انسانی و منبع تمام فضائل است، و قرب و نزدیکی به خدا جز از طریق تخلق به اخلاق الهی امکان پذیر نیست!
بنابراین، هر فضیلت اخلاقی رابطه ای میان انسان و خدا ایجاد می کند و او را گام به گام به ذات مقدسش نزدیکتر می سازد.
زندگی پیشوایان دینی نیز سرتاسر بیانگر همین مساله است که آن ها در همه جا به فضائل اخلاقی دعوت می کردند، و خود الگوی زنده و اسوه حسنه ای در این راه بودند و به خواست خدا در مباحث آینده در هر بحثی به نمونه های اخلاقی آن ها آشنا خواهیم شد; و همین بس که قرآن مجید به هنگام بیان مقام والای پیامبراسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: “وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم ; تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری!” [قلم 4]موفق ومؤید باشید.
بدخلقی و بداخلاقی یکی از صفات رذیله ای است که در اسلام مورد نکوهش قرارگرفته است. برعکس آن، خوش خلقی و برخورد نیکو با دیگران از صفات و فضایلی است که در آیات قرآن مجید و روایات ائمه اطهار(ع) بسیار مورد تاکید قرارگرفته است .
بداخلاقی نزدیک به اخم و بدخویی است و غلظت و درشتی از ثمرات کج خلقی است! همچنان که دلتنگی و بدکلامی نیز از آثار آن است. و این صفت از نتایج قوه غضبیه است. و این از جمله صفاتی است که آدمی را از خالق و خلق دور می کند، و از نظر مردم می افکند، و طبعها را از او متنفر می کند.
و هر انسان کج خلقی اغلب مسخره مردمان و مضحکه ایشان می شود، و لحظه ای از حزن و الم و اندوه و غم خالی نیست. و از این جهت حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند که: «هرکه بدخلق است خود را معذب دارد» و بسیار می شود که به واسطه کج خلقی ضررهای عظیم به آدمی می رسد، و از نفعهای بزرگ محروم می شود، و عاقبت هم آدمی را به عذاب اخروی می افکند.
مروی است که: روزی به حضرت رسول(ص) عرض کردند که: «فلان زن روزها را روزه می گیرد و شبها را به عبادت به پای می دارد و لیکن بدخلق است و از کج خلقی به همسایگان خود آزار می رساند. آن حضرت فرمودند: هیچ خیری در او نیست، و او از اهل جهنم است» و آن حضرت فرمودند که: «بدخلقی بنده را می رساند تا اسفل درک جهنم.» و باز آن حضرت فرمودند: «خدا منع کرده است قبول توبه بد خلق را. عرض کردند که: چرا یا رسول الله؟ فرمودند: به علت اینکه هر وقت از گناهی توبه کرد در گناهی بدتر می افتد». و فرمودند که: «بدخلقی گناهی است که آمرزیده نمی شود.» و بعضی از بزرگان گفته اند که: «اگر مصاحبت و همنشینی کنم با فاسق فاجر خوش خلقی، دوست تر دارم که با عابد کج خلقی بنشینم.»
● برخی روایات درباره بداخلاقی و کج خلقی:
1.▪ امام صادق (ع): این سوء الخلق لیفسد العمل کما یفسد الخل العسل؛ همانا بد اخلاقی فاسد می کند عمل را همچنان که سرکه عسل را فاسد می کند.
2.▪ رسول الله (ص): خصلتان لایجتمعان فی مؤمن البخل و سوء الخلق؛ دو خصلت است که در مؤمن جمع نمی شود (یافت نمی شوند) بخل و بداخلاقی.
3.▪ رسول الله (ص): ان العبد لیبلغ من سوء خلقه اسفل درک جهنم.؛ همانا بنده به خاطر بداخلاقی به پایین ترین طبقه جهنم راه پیدا می کند.
4.▪ علی (ع): من ساء خللاقه ضاق رزقه؛ کسی که بداخلاق باشد روزی اش کم می شود.
5.▪ علی (ع) سوء الخلق یوحش النفس و یرفع الانس؛ سوء خلق باعث وحشت نفس و از بین بردن انس و الفت با دیگران است.
6.▪ علی سوء الخلق نکد العیش و عذاب النفس؛ سوء خلق باعث سختی در معیشت و زندگی انسان بوده و سبب عذاب همیشگی اوست.
منبع: (میزان الحکمه، ج ۳، ص ۱۵۲)؛ (معراج السعاده – مرحوم نراقی، ص ۱۷۶)
*اهمیت اخلاق در روایات اسلامی:
این مساله در احادیثی که از شخص پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و همچنین از سایر پیشوایان معصوم علیهم السلام رسیده است با اهمیت فوق العاده ای تعقیب شده، که به عنوان نمونه چند حدیث پرمعنای زیر را از نظر می گذرانیم:
1- در حدیث معروفی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم:
“إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ ; من تنها برای تکمیل فضائل اخلاقی مبعوث شده ام.”[ کنز العمال، حدیث 52175 (جلد3، صفحه 16). ] [مستدرک الوسائل ج 11 ص 187 به نقل از مجمع البیان طبرسی]و در تعبیر دیگری: “انما بعثت لاتمم حسن الاخلاق ” آمده است. [کنز العمال، حدیث 5218. ]و در تعبیر دیگری: ” بُعِثْتُ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَحَاسِنِهَا ” آمده است. [بحار الانوار ج 16 ص 287]تعبیر به “انما” که به اصطلاح برای حصر است نشان می دهد که تمام اهداف بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله در همین امر یعنی تکامل اخلاقی انسان ها خلاصه می شود.
از این روایت فهمیده می شود که حداقل یکی از مهم ترین اهداف دین، تربیت اخلاقی انسان هاست. همچنین از ایشان نقل شده است که “الاسلام حسن الخلق” و نیز ” الْخُلُقُ الْحَسَنُ نِصْفُ الدِّینِ [بحار الانوارج 68 ص 385]” و نیز “أَکْمَلُ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقا[وسائل الشیعه ج 12 ص 156]” این روایات از اهمیت اخلاق برای دین انسان ها حکایت می کنند. اهمیت اخلاق برای دنیای انسان ها نیز در روایات مورد توجه بوده است. امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند: من حسنت خلیقته طابت عشرته [غرر الحکم 255]؛ کسی که اخلاقش نیکو باشد زندگانی اش گواراست. ( آموزه های بنیادین علم اخلاق / محمد فتحعلی خانی /جلد: 1 )
2- در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی علیه السلام می خوانیم که فرمود: ” لَوْ کُنَّا لَا نَرْجُو جَنَّةً وَ لَا نَخْشَی نَاراً وَ لَا ثَوَاباً وَ لَا عِقَاباً لَکَانَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَطْلُبَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا مِمَّا تَدُلُّ عَلَی سَبِیلِ النَّجَاح [مستدرک الوسائل ج 11 ص 193; اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی نمی داشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چرا که آن ها راهنمای نجات و پیروزی و موفقیت هستند.”
این حدیث بخوبی نشان می دهد که فضائل اخلاقی نه تنها سبب نجات در قیامت است بلکه زندگی دنیا نیز بدون آن سامان نمی یابد! این روایت بسیار پرمعناست. یکی از معانی احتمالی این روایت این است که اگر آخرتی در کار نبود و حیات انسان در دنیا خلاصه می شد، باز هم مکارم اخلاق مطلوب بودند؛ چرا که زندگی دنیا را دلپذیر و انسان را در دنیا متعادل و آرام می سازند. احتمالا یکی دیگر از درس های این روایت، این است که خوبی و مطلوبیت مکارم اخلاق، چنان است که حتی اگر در برابر کارهای نیک پاداشی در کار نبود و بر اثر اعمال بد عقابی صورت نمی گرفت، باز هم درک خوبی و مطلوبیت مکارم اخلاقی ما را وا می داشت که آنها را بخواهیم. در این معنا حتی آثار مکارم اخلاق در بهبود حیات دنیایی انسان ها هم سبب مطلوبیت آنها نیست، بلکه خوبی ذاتی مکارم اخلاقی مورد نظر است. احتمالات دیگری نیز در معنای این روایت وجود دارد که از آنها در می گذریم.
3- در حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که فرمود: “جعل الله سبحانه مکارم الاخلاق صلة بینه وبین عباده فحسب احدکم ان یتمسک بخلق متصل بالله; خداوند سبحان فضائل اخلاقی را وسیله ارتباط میان خودش و بندگانش قرار داده، همین بس که هر یک از شما دست به اخلاقی بزند که او را به خدا مربوط سازد.” [تنبیه الخواطر، صفحه 362. ][مجموعه ورام ج 2 ص 121]به تعبیر دیگر، خداوند بزرگترین معلم اخلاق و مربی نفوس انسانی و منبع تمام فضائل است، و قرب و نزدیکی به خدا جز از طریق تخلق به اخلاق الهی امکان پذیر نیست!
بنابراین، هر فضیلت اخلاقی رابطه ای میان انسان و خدا ایجاد می کند و او را گام به گام به ذات مقدسش نزدیکتر می سازد.
زندگی پیشوایان دینی نیز سرتاسر بیانگر همین مساله است که آن ها در همه جا به فضائل اخلاقی دعوت می کردند، و خود الگوی زنده و اسوه حسنه ای در این راه بودند و به خواست خدا در مباحث آینده در هر بحثی به نمونه های اخلاقی آن ها آشنا خواهیم شد; و همین بس که قرآن مجید به هنگام بیان مقام والای پیامبراسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: “وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم ; تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری!” [قلم 4]موفق ومؤید باشید.