۱۳۹۶/۰۵/۳۱
–
۱۷۰ بازدید
با سلام و احترام یه سوال داشتم دنبال پاسخ واضح و منطقی بودم سایت شما معرفی شد . ممنون میشم به تفکیک پاسخ بفرمائید:تو جامعه گهگداری در مورد نقد سهمیه شهدا و جانبازان برای فرزندان و اطرافیان مطالبی مطرح میشه . من به شخصه به شهدا بسیار ارادت دارم و دور و برم نمونه شو دارم و میبینم ۱- ولی به نظر شما این سهمیه قبولی در کنکور در مقاطع مختلف و سهمیه استخدامی واقعا عدالته؟ که چندین صفر از رتبه کنکور کم میشه و طرف که استعداد مثلا رشته پزشکی رو نداره .در اون رشته پذیرفته میشه ۲- پدران بزرگوار انها برای رضای خدا و بدون درخواست امکانات یا… رفتن و شهید شدن پس چرا این جور سهمیه که برای استخدام بچه هاشون چند گزینه پیشنهاد میشه هر کدوم رو که خواستن؟؟۳- بهتر نیست قبل کنکور بجای دستکاری رتبه ، امکانات کلاس خصوصی آزمون ها و .. برای اونها رایگان تهیه بشه و خودشون تلاش کنن و رتبه خوب بیارن۴- اگه بحث رسیدگی است خوب تکلیف بچه هایی که پدرشون رو از دست دادن ولی طی یک حادثه مثلا تصادف چیه؟ یا بچه های خانواده های کارگری که پدرشون نه سواد داره نه درامدی نه آشنایی؟؟ مگه در روایات نداریم مردی که برای روزی زن و بچه ش میره بیرون کار کنه اگه بمیره شهید شده خوب این مرد زحمتکش خانواده ضعیف سر کارش فوت میشه و اون یکی باباسش در جبهه شهید میشه یا جانباز به یکی رسیدگی بشه به اون یکی نه؟؟؟ جنباز ۴۰ درصد حداقل سایش رو سر بچه ش هست و امتیازها و لی اون بچه بدون پدر چی؟؟/ اینهارو از روی دردمندی که دارم می بینم خدمتتون عرض می کنم و ذره ای از ارادتم به خانواده های شهدا کم نشده لطفا پاسخ بفرمائید تشکر
با سلام و تحیت.فرهیخته عزیز دغدغه عدالت طلبیتان ستودنی است اما در پاسخ اجمالی به پرسشتان باید بگوییم:خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: کسانیکه جهاد میکنند با کسانیکه در خانه های خود می نشینند و در جهاد شرکت نمیکنند مساوی نیستند. چنین امتیازاتی که در چارچوب ضوابط قانونی به افراد واجد شرایط اختصاص یافته، کاملا شرعی و قانونی، عادلانه و مطابق با سیره معصومین (ع) بوده و در برخی کشورها نیز وجود دارد. با این توضیح سهمیه ها و امتیازاتی که برای ایثارگران از جانب دولتها در نظر گرفته می شود قابل قبول بوده وبی عدالتی نمی باشد.
پاسخ تفصیلی:
فرهیخته گرامی، باید بگوییم اختصاص بعضی از سهمیهها مانند سهمیه دانشگاه برای جانبازان ، رزمندگان و خانواده شهدا تبعیض و بر خلاف دستورات دین نیست، زیرا تبعیض در جایی است که افراد با شرایط مساوی، سهم نامساوی داده شود؛ در حالی که شرایط جانبازان و خانواده شهدا با افراد دیگر مساوی نیست. در زمانی که برخی افراد به کارهای خود مشغول بودند و تحصیل میکردند، آنان وقت خود را برای دفاع از کشور صرف کردند و جان خود را دادند. برخی دیگر عضوی از اعضای بدن خود را از دست دادند . این مسئله مطمئناً آنان را آسیب پذیر کرده و از امکانات مادی آنان کاسته است، پس باید به نوعی جبران شود. از طرف دیگر. آنان با فداکاری، سهم عمده در حفظ نظام و تمامیت ارضی کشور داشتهاند. اگر فداکاری شهدا و جانبازان و رزمندگان نبود، ما امروزه شاهد امنیت و اقتدار ملی و عظمت در عرصههای مختلف نبودیم، بدینسان به پاس خدمات و فداکاری شهیدان و جانبازان، اختصاص برخی از سهمیهها برای فرزندان آنان، امر معقول و منطقی است.
حمایت از فرزندان قهرمانان و جانبازان ریشة عقلانی و بینالمللی دارد. امروزه در کشورهای دیگر نیز از جانبازان و قهرمانان خود تجلیل و در ابعاد گسترده از آنان حمایت میکنند. به خانواده های آنان نیز بها می دهند. همچنین حمایت از خانواده شهیدان و جانبازان سبب میشود اگر در آینده خطرات کشور را تهدید کند، فرزندان شهدا با اطمینان از نظام دفاع می کنند.
در عصر رسول خدا(ص) و علی (ع) حمایت از خانواده شهدا ، رزمندگان و جانبازان قطعا وجود داشته است. اینکه غنایم جنگی بین سربازان و لشگریان اسلام تقسیم می شد ، در حقیقت کمک خوبی برای خانواده و رزمندگان بود، زیرا همین اموال بعد در اختیار خانواده سربازان اسلام قرار می گرفت.
از طرف دیگر قانون در مجلس شورای اسلامی نوشته می شود و مخالفان و موافقان بحث می کنند و بالاخره یک طرف رای بیش تر می آورد و نظر آن طرف به عنوان قانون پذیرفته می شود و این قانون در شورای نگهبان مطرح و بررسی می شود، اگر با مبانی دینی و مبانی قانون اساسی مخالف نبود، تایید می شود. ممکن است ما و شما قانونی را صحیح ندانیم و استدلال های پشتوانه آن را سست شمرده و نپذیریم ،ولی بالاخره تا زمانی که قانون است، باید بدان عمل کنیم.
قانون تسهیلات برای آزادگان و جانبازان هم برای خود آزادگان و جانبازان و خانواده های شان ،یعنی زن و فرزندشان امتیازاتی قائل شده ، ممکن است بعضی از امتیازها از نظر ما هم صحیح نباشد، ولی الآن این قانون است و باید اجرا شود.
البته درست است که بیت المال باید به طور مساوی تقسیم شود اما حاکم اسلامی بودجه اختصاصی هم در اختیار دارد که بتواند مطابق اقتضای مصالح از آن استفاده کند . نمونه های آن در تاریخ کم نیست .
براین اساس دریک جمع بندی باید بگوییم:
یک: اصل عدل و قسط در جامعه ایجاب می کند که هر کسی به اندازه پولی که داده آش بخوره یعنی بر اساس میزان خدمات و اقداماتش برای جامعه بهش توجه بشه و حقوق مادی و معنوی دریافت کنه. پس رزمنده ای که جونش رو یا قسمتی از اعضای بدنش رو و یا بهترین سالهای جوونیش رو برای حفظ امنیت و منافع دینی و ملی فدا کرده و از فرصتهای اقتصادی و تحصیلی خودش بازمونده، به صورت طبیعی و منطقی خیلی فرق داره با اونی که در سالهای سخت جنگ، برای حفاظت از مام میهن خوابیده .
حضرت علی علیه السلام خطاب به مالک مینویسد:
« هر گاه کسی از سپاه تو به شهادت رسید و یا شخصی … در اثر قتل و جرح به گرفتاری شدید مبتلا شد مانند وصی دلسوز و مورد اعتمادی امور خانواده آنان را اداره کن تا اثر فقدانش در میان اهل بیت او ظاهر نگردد»
دو: در جنگهای صدر اسلام غنایم بین رزمندگان توزیع می شد و آنهایی هم که در جهاد شرکت نداشتن، سهمی هم نداشتن. اما امروزه دیگه نمیشه توپ وتانک و هواپیما رو بین رزمنده ها پخش کرد ولی خب عوضش میشه خشکه حساب کرد.
سه: یکی از اصول استراتژی امیر المومنین علیه السلام دراداره جامعه، اصل تشویق بود. ارائه این جور خدمات به نوعی تشویق بقیه افراد جامعه برای خدمت بیشتر به همراه اطمینان به این مطلبه که رشادتها و زحماتشون هدر نمیره.
چهار: در بسیاری از کشورهای دیگه مثل آمریکا، ژاپن، متفقین جنگ دوم جهانی و … بودجه های کلانی برای بازمانده های این جنگها اختصاص میدن و به عنوان قهرمانان ملی، همه جوره زندگی شغلی اونا رو تضمین میکنن و درگزینشها براشون امتیاز ویژه قائل می شوند.و همچنین برای ورود به دانشگاه ها.
پنج: بسیاری ازین عزیزان بدون استفاده از سهمیه و با رتبه خوب توی مراکز آموزش عالی قبول شدن و اونایی هم که از سهمیه استفاده کردن خیلیهاشون لیاقت خودشونو نشون دادن و افتخار آفریدن.
ششم: خود این بزرگمردان کوچکترین چشم داشتی به ثروت و مدرک نداشتن ( که اگه داشتن از اولش هم پا به این راه نمیذاشتن ) بلکه با صبر واستقامت مثال زدنی روزگار میگذرونن و منتظرن تا سهمیه واقعی شون رو از جانباز بزرگ کربلا بگیرن. سهمیه ای که من و تو ازآن بهره ای نداریم.
آخرسرهم دیدن بعضی واقعیت هاست: مثلا: آیا آزاده ای که بیش از ده سال دراسارت بوده و فرصت های تحصیلی اش سوخته و حافظه اش به نسبت سنش تحلیل رفته با شما رقابت عادلانه می تواند داشته باشد؟
آیا جانباز قطع نخاعی که مشکلاتش دود ازکله آدم بلند می کند می تواند با شما یی که ان شاالله هیچ مشکلی نداری رقابت سالمی داشته باشد؟
آیا فرزند شهیدی که با انواع مشکلات روحی و عاطفی مواجه بوده و مثل شما پدری نداشته که به او دلگرمی دهد و دنبال کارهایش را بگیرد شرایط برابری دارد؟
آیا فرزند جانبازی که پدرش جانباز اعصاب وروان است و هرروز درخانه غوغایی است با شما که پدرت از گل نازکتر به شما نمی گوید می تواند رقابت سالم داشته باشد؟
آیا در نظر نگرفتن اینها خود بی عدالتی نیست؟
پاسخ تفصیلی:
فرهیخته گرامی، باید بگوییم اختصاص بعضی از سهمیهها مانند سهمیه دانشگاه برای جانبازان ، رزمندگان و خانواده شهدا تبعیض و بر خلاف دستورات دین نیست، زیرا تبعیض در جایی است که افراد با شرایط مساوی، سهم نامساوی داده شود؛ در حالی که شرایط جانبازان و خانواده شهدا با افراد دیگر مساوی نیست. در زمانی که برخی افراد به کارهای خود مشغول بودند و تحصیل میکردند، آنان وقت خود را برای دفاع از کشور صرف کردند و جان خود را دادند. برخی دیگر عضوی از اعضای بدن خود را از دست دادند . این مسئله مطمئناً آنان را آسیب پذیر کرده و از امکانات مادی آنان کاسته است، پس باید به نوعی جبران شود. از طرف دیگر. آنان با فداکاری، سهم عمده در حفظ نظام و تمامیت ارضی کشور داشتهاند. اگر فداکاری شهدا و جانبازان و رزمندگان نبود، ما امروزه شاهد امنیت و اقتدار ملی و عظمت در عرصههای مختلف نبودیم، بدینسان به پاس خدمات و فداکاری شهیدان و جانبازان، اختصاص برخی از سهمیهها برای فرزندان آنان، امر معقول و منطقی است.
حمایت از فرزندان قهرمانان و جانبازان ریشة عقلانی و بینالمللی دارد. امروزه در کشورهای دیگر نیز از جانبازان و قهرمانان خود تجلیل و در ابعاد گسترده از آنان حمایت میکنند. به خانواده های آنان نیز بها می دهند. همچنین حمایت از خانواده شهیدان و جانبازان سبب میشود اگر در آینده خطرات کشور را تهدید کند، فرزندان شهدا با اطمینان از نظام دفاع می کنند.
در عصر رسول خدا(ص) و علی (ع) حمایت از خانواده شهدا ، رزمندگان و جانبازان قطعا وجود داشته است. اینکه غنایم جنگی بین سربازان و لشگریان اسلام تقسیم می شد ، در حقیقت کمک خوبی برای خانواده و رزمندگان بود، زیرا همین اموال بعد در اختیار خانواده سربازان اسلام قرار می گرفت.
از طرف دیگر قانون در مجلس شورای اسلامی نوشته می شود و مخالفان و موافقان بحث می کنند و بالاخره یک طرف رای بیش تر می آورد و نظر آن طرف به عنوان قانون پذیرفته می شود و این قانون در شورای نگهبان مطرح و بررسی می شود، اگر با مبانی دینی و مبانی قانون اساسی مخالف نبود، تایید می شود. ممکن است ما و شما قانونی را صحیح ندانیم و استدلال های پشتوانه آن را سست شمرده و نپذیریم ،ولی بالاخره تا زمانی که قانون است، باید بدان عمل کنیم.
قانون تسهیلات برای آزادگان و جانبازان هم برای خود آزادگان و جانبازان و خانواده های شان ،یعنی زن و فرزندشان امتیازاتی قائل شده ، ممکن است بعضی از امتیازها از نظر ما هم صحیح نباشد، ولی الآن این قانون است و باید اجرا شود.
البته درست است که بیت المال باید به طور مساوی تقسیم شود اما حاکم اسلامی بودجه اختصاصی هم در اختیار دارد که بتواند مطابق اقتضای مصالح از آن استفاده کند . نمونه های آن در تاریخ کم نیست .
براین اساس دریک جمع بندی باید بگوییم:
یک: اصل عدل و قسط در جامعه ایجاب می کند که هر کسی به اندازه پولی که داده آش بخوره یعنی بر اساس میزان خدمات و اقداماتش برای جامعه بهش توجه بشه و حقوق مادی و معنوی دریافت کنه. پس رزمنده ای که جونش رو یا قسمتی از اعضای بدنش رو و یا بهترین سالهای جوونیش رو برای حفظ امنیت و منافع دینی و ملی فدا کرده و از فرصتهای اقتصادی و تحصیلی خودش بازمونده، به صورت طبیعی و منطقی خیلی فرق داره با اونی که در سالهای سخت جنگ، برای حفاظت از مام میهن خوابیده .
حضرت علی علیه السلام خطاب به مالک مینویسد:
« هر گاه کسی از سپاه تو به شهادت رسید و یا شخصی … در اثر قتل و جرح به گرفتاری شدید مبتلا شد مانند وصی دلسوز و مورد اعتمادی امور خانواده آنان را اداره کن تا اثر فقدانش در میان اهل بیت او ظاهر نگردد»
دو: در جنگهای صدر اسلام غنایم بین رزمندگان توزیع می شد و آنهایی هم که در جهاد شرکت نداشتن، سهمی هم نداشتن. اما امروزه دیگه نمیشه توپ وتانک و هواپیما رو بین رزمنده ها پخش کرد ولی خب عوضش میشه خشکه حساب کرد.
سه: یکی از اصول استراتژی امیر المومنین علیه السلام دراداره جامعه، اصل تشویق بود. ارائه این جور خدمات به نوعی تشویق بقیه افراد جامعه برای خدمت بیشتر به همراه اطمینان به این مطلبه که رشادتها و زحماتشون هدر نمیره.
چهار: در بسیاری از کشورهای دیگه مثل آمریکا، ژاپن، متفقین جنگ دوم جهانی و … بودجه های کلانی برای بازمانده های این جنگها اختصاص میدن و به عنوان قهرمانان ملی، همه جوره زندگی شغلی اونا رو تضمین میکنن و درگزینشها براشون امتیاز ویژه قائل می شوند.و همچنین برای ورود به دانشگاه ها.
پنج: بسیاری ازین عزیزان بدون استفاده از سهمیه و با رتبه خوب توی مراکز آموزش عالی قبول شدن و اونایی هم که از سهمیه استفاده کردن خیلیهاشون لیاقت خودشونو نشون دادن و افتخار آفریدن.
ششم: خود این بزرگمردان کوچکترین چشم داشتی به ثروت و مدرک نداشتن ( که اگه داشتن از اولش هم پا به این راه نمیذاشتن ) بلکه با صبر واستقامت مثال زدنی روزگار میگذرونن و منتظرن تا سهمیه واقعی شون رو از جانباز بزرگ کربلا بگیرن. سهمیه ای که من و تو ازآن بهره ای نداریم.
آخرسرهم دیدن بعضی واقعیت هاست: مثلا: آیا آزاده ای که بیش از ده سال دراسارت بوده و فرصت های تحصیلی اش سوخته و حافظه اش به نسبت سنش تحلیل رفته با شما رقابت عادلانه می تواند داشته باشد؟
آیا جانباز قطع نخاعی که مشکلاتش دود ازکله آدم بلند می کند می تواند با شما یی که ان شاالله هیچ مشکلی نداری رقابت سالمی داشته باشد؟
آیا فرزند شهیدی که با انواع مشکلات روحی و عاطفی مواجه بوده و مثل شما پدری نداشته که به او دلگرمی دهد و دنبال کارهایش را بگیرد شرایط برابری دارد؟
آیا فرزند جانبازی که پدرش جانباز اعصاب وروان است و هرروز درخانه غوغایی است با شما که پدرت از گل نازکتر به شما نمی گوید می تواند رقابت سالم داشته باشد؟
آیا در نظر نگرفتن اینها خود بی عدالتی نیست؟