۱۳۹۶/۰۵/۰۳
–
۵۶۹ بازدید
سلام.خسته نباشید.میخواهم مرا در این سوال یاری نمایید.من پانزده سالمه و در یک خانواده کمی مذهبی زندگی میکنم.فامیل ها ما هم از نظر دینی خیلی پایین هستند.من.در خانواده به دستورات دینی عمل میکنم ولی بعضی از اطرافیان و فامیل ها به من میگویند که پسر ما هم وقتی بچه بود از نظر دینی خوب بود ولی وقتی که بزرگ شد خیلی اوضاع دینیش ریخ به و نه نماز میخونه نه روزه میگیره. متاسفانه از هشت نه بچه ای که تو خانواده بودن و در بچگی نماز میخوانند الان هیچکدام نماز نمیخوانند و حتی بی حجاب هم شده اند. و خانواده این بچها با گفتن این داستان ها میخوان بگن تو هم اینجوری میشی. من نمیدونم چرا این بچه ها این بلا در بزرگسالی به سرشون اومد. اگر میشه به من بگویید دلایل احتمالی که باعث شد این بچه ها اینجور بشن چیه؟آیا نداشتن ایمان و سست بودن در اعتقادات بود با گناهان زیاد ؟ممنون از پاسخو یتون
ایمان تحقیقی و تقلیدی!
ایمان، یعنی عمیقا باور کنیم که جهان، خالق و مالکی دارد و زندگی انسان محدود به دنیا نیست و بعد از دنیا آخرتی هست و ما در این دنیا وظیفه ای جز حرکت در صراط مستقیم الهی و آماده سازی خود برای سفر آخرت نداریم.
ایمان، یعنی باور کنید که تنها با قرب به خدا و توحید و خداپرستی انسان در زندگی به کمال و سعادت می رسد و برای حیات آخرتی آماده می گردد.
چنین باوری باید مستند به دلیل باشد، دلیل و برهان خواستن یک خاصیت انسانی است. انسان واقعی بدون دلیل و منطق و عقلانیت صحیح هیچ سخنی را قبول نمی کند.
بنابراین هویت انسانی اقتضا می کند که هرعقیده را با برهان و عقل بپذیرد، حتی اگر در جایی لازم شود که تقلید کند، مانند احکام دین، حتی تقلید کردن نیز بایستی مبتنی بر برهان و دلیل عقلی باشد.
اهمیت بعضی امور آن قدر نیست که لازم باشد در مورد حکم آن هزینه زیادی برای کسب یقین عقلی صرف کنیم، ضمن آن که ادله عقلی و نقلی بر جواز تقلید و مراجعه به کارشناس در مورد بعضی از امور دنیوی و اخروی وجود دارد.
ولی در مورد اصول دین اولاً، احتمال ضرر و زیان در نادانی، آن قدر زیاد است که حصول یقین و شناخت قطعی ضرورت پیدا می کند.
چرا که زیان بی عقیدگی و بی ایمانی وحتی تزلزل ایمان و عقیده قابل جبران نیست و آثار منفی آن سرتاسر حیات بشر را در بر می گیرد.
در مقابل، منفعت ایمان و یقین به این اصول و لوازم آن، آن قدر زیاد است که تمام شئون و ابعاد زمانی و وجودی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد.
آسیب شناسی ایمان تقلیدی:
ما در اندیشه های بنیادین به ایمان یقینی نیازمندیم، ایمان نمی تواند حاصل تقلید باشد، زیرا چنین ایمانی ناپایدار است و با اندکی شبهه در معرض زوال قرار می گیرد.
ایمانی در باب اعتقادات معتبر است که حاصل تحقیق و استدلال عقلی قطعی و یقین آور باشد تا بتواند اراده و انگیزه انسان را برای عمل تقویت نماید.
البته تقلید در اصول عقاید نیز می تواند ابزار شناخت باشد، ولی دین داری تقلیدی، همانگونه که اشاره شد، عمق و پشتوانه علمی ندارد و با پیش آمدن شبهاتی ساده، دچار تزلزل میشود.
علاوه بر آن، ممکن است چنین فردی در اصل انتخاب دین خود نیز اشتباه کرده باشد و به دینی نادرست معتقد شده باشد.
ایمان اگر ناشی از تحقیق باشد، کمتر در معرض آسیب قرار دارد و ضعیف نمی شود، ولی ایمان تقلیدی که با شنیده ها و اطلاعات سطحی شکل می گیرد، به شدت در معرض انواع آسیب ها قرار دارد و ضعیف می شود.
هجوم فرهنگی دشمن و شبهات فکری و شایعات و خرافات و اندیشه های انحرافی و القائات شیطانی و تحریکات نفسانی و حتی رفتار متناقض اهل دین و مسئولین کشوری می تواند ایمان تقلیدی را مورد هجوم قرار دهد و تضعیف کند.
ضرورت جستجوی حقیقت حقیقت!
انسان در مسیر زندگی حیران و سرگردان بر سر چند راهی انتخاب، ایستاده است و می داند که برای ادامه حیات، چاره ای جز گزینش راه صحیح ندارد.
شما کاملا آگاهید که همه راه ها به سعادت ختم نمی شود، پس راهی که انتخاب می کنید ممکن است آرامش بخش و سعادت آفرین یا خطرناک و شقاوت بار باشد.
در حالی که ما در ابتدای زندگی و فصل جوانی آگاهی عمیقی به حقیقت نداریم و دقیق نمی دانیم راه کدام است و چاه کدام !
البته کتاب خدا به ما آموخته تنها یک راه مستقیم وجود دارد که انسان را به کمال و سعادت می رساند؛ ما صراط های مستقیم نداریم، بقیه راه ها، راه نیستند، گمراهی اند.
و همچنین به ما یاد داده که صراط مستقیم، عبودیت خدا است، و ان اعبدوه هذا صراط مستقیم – و ما تا حدودی در این زمینه اطلاع داریم، اما این نوع اطلاع کافی نیست، شناخت اجمالی و گفته ها و شنیده ها، نیاز ما را به ایمان ثابت و یقینی و اراده قوی برای حرکت و اقدام عملی، تامین نمی کند.
انسان به گونه ای ساخته شده است که نمی تواند در راهی قدم بگذارد که حقیقت آن را نمی شناسد و به حقانیت و نتایج مثبت آن اطمینان ندارد.
اگر انسان به باطلی به عنوان حق گرایش یابد و در مسیر آن گام بردارد، زمانی از نیرنگ و فریبی که خورده بیدار می شود که دیگر فرصت عمر از دست رفته و مرگ او را در آغوش کشیده است.
خداوند در سوره انبیاء بر لزوم شناخت حق از باطل تاکید می کند؛ زیرا انسان بی شناخت و تشخیص حق از باطل نمی تواند در مسیر کمالی گام بردارد و ممکن است امری باطل خود را حق جلوه دهد و اسباب گمراهی و شقاوت ابدی انسان را فراهم آورد.
آیا جز خدای یکتا خدایانی برای خود گرفته اند ؟ بگو : برهان تان را بیاورید. این قرآن برای همراهان من مایه یادآوری است و کتاب های آسمانی گذشته نیز برای امّت های پیشین مایه یادآوری بوده است؛ همه آنها از یکتایی خدا یاد کرده و تنها او را شایسته پرستش دانسته اند، بلکه بیشتر کافران حق را نمی شناسند و به همین سبب از آن روی گردانند . (انبیاء، 24)
پس چاره ای جز این نیست که قسمتی از عمر خود را به تحقیق و شناخت حقیقت اختصاص دهیم.
این موضوع خیلی مهم است، شما باید عمیقا به این نکته توجه داشته باشید که کمال و سعادت انسان در دنیا و آخرت در گرو شناخت حقیقت است و هیچ راهی غیر از این وجود ندارد!
حقیقت کلید واژه اصلی زندگی شما است. حقیقت نقش اساسی در تکامل انسانی ما دارد. قفل وجود انسان با حقیقت باز می شود. انسانیت انسان با حقیقت شکوفا می شود.
برتری حضرت آدم (ع) و سجده ملائکه بر او به خاطر علم به حقیقت بود. خداوند تمام حقایق را به انسان آموخت – و علم آدم الاسماء کلها- و سپس فرمان داد تا فرشتگان بر او سجده کنند.
نیاز به حقیقت بزرگترین و ریشه ای ترین نیاز روحی و عقلی انسان است و هیچ چیزی جای آنرا پر نمی کند.
تاکید می کنم که رشد و شکوفایی تو از شناخت حقیقت آغاز می شود، بسیاری از مردم به این موضوع توجه ندارند اما باید بدانند این موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت.
در قرآن کریم آمده است: انما یخشی الله من عباده العلماء. تنها عالمان هستند که نسبت به خدا خشیت و عبودیت دارند و از این راه به کمال مطلوب انسانی می رسند.
می دانید روایت معروف پیامبر (ص) که فرمود: طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه. علم آموزی بر هر مرد و زن مسلمان واجب است، یعنی چه. این روایت در حقیقت می خواهد بگوید: جستجوی حقیقت بر تمام افراد انسانی واجب و ضروری است.
موضوع علم حقیقت است و تمام آنچه در آیات و روایات و کلمات بزرگان در فضیلت علم و دانش بیان شده است، به خاطر نقش مهمی است که شناخت حقیقت در تربیت و شکوفایی انسان دارد.
این مطالب را برای شما درج کردیم تا بگوییم که علت دین گریزی برخی از جوانان این است که ایمان آنها تقلیدی است و چون تحقیقی نیست در معرض اسیب و آفت هست و بعد از مدتی ممکن است ضعیف شود و از دست برود. برای جلوگیری از این آفات لازم است که انسان مطالعه و تحقیق داشته باشد و اعتقادات را برای خود یقینی کند و از روی علم به دین داری بپردازد تا دین و ایمانش اسیب نبیند.
ایمان، یعنی عمیقا باور کنیم که جهان، خالق و مالکی دارد و زندگی انسان محدود به دنیا نیست و بعد از دنیا آخرتی هست و ما در این دنیا وظیفه ای جز حرکت در صراط مستقیم الهی و آماده سازی خود برای سفر آخرت نداریم.
ایمان، یعنی باور کنید که تنها با قرب به خدا و توحید و خداپرستی انسان در زندگی به کمال و سعادت می رسد و برای حیات آخرتی آماده می گردد.
چنین باوری باید مستند به دلیل باشد، دلیل و برهان خواستن یک خاصیت انسانی است. انسان واقعی بدون دلیل و منطق و عقلانیت صحیح هیچ سخنی را قبول نمی کند.
بنابراین هویت انسانی اقتضا می کند که هرعقیده را با برهان و عقل بپذیرد، حتی اگر در جایی لازم شود که تقلید کند، مانند احکام دین، حتی تقلید کردن نیز بایستی مبتنی بر برهان و دلیل عقلی باشد.
اهمیت بعضی امور آن قدر نیست که لازم باشد در مورد حکم آن هزینه زیادی برای کسب یقین عقلی صرف کنیم، ضمن آن که ادله عقلی و نقلی بر جواز تقلید و مراجعه به کارشناس در مورد بعضی از امور دنیوی و اخروی وجود دارد.
ولی در مورد اصول دین اولاً، احتمال ضرر و زیان در نادانی، آن قدر زیاد است که حصول یقین و شناخت قطعی ضرورت پیدا می کند.
چرا که زیان بی عقیدگی و بی ایمانی وحتی تزلزل ایمان و عقیده قابل جبران نیست و آثار منفی آن سرتاسر حیات بشر را در بر می گیرد.
در مقابل، منفعت ایمان و یقین به این اصول و لوازم آن، آن قدر زیاد است که تمام شئون و ابعاد زمانی و وجودی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد.
آسیب شناسی ایمان تقلیدی:
ما در اندیشه های بنیادین به ایمان یقینی نیازمندیم، ایمان نمی تواند حاصل تقلید باشد، زیرا چنین ایمانی ناپایدار است و با اندکی شبهه در معرض زوال قرار می گیرد.
ایمانی در باب اعتقادات معتبر است که حاصل تحقیق و استدلال عقلی قطعی و یقین آور باشد تا بتواند اراده و انگیزه انسان را برای عمل تقویت نماید.
البته تقلید در اصول عقاید نیز می تواند ابزار شناخت باشد، ولی دین داری تقلیدی، همانگونه که اشاره شد، عمق و پشتوانه علمی ندارد و با پیش آمدن شبهاتی ساده، دچار تزلزل میشود.
علاوه بر آن، ممکن است چنین فردی در اصل انتخاب دین خود نیز اشتباه کرده باشد و به دینی نادرست معتقد شده باشد.
ایمان اگر ناشی از تحقیق باشد، کمتر در معرض آسیب قرار دارد و ضعیف نمی شود، ولی ایمان تقلیدی که با شنیده ها و اطلاعات سطحی شکل می گیرد، به شدت در معرض انواع آسیب ها قرار دارد و ضعیف می شود.
هجوم فرهنگی دشمن و شبهات فکری و شایعات و خرافات و اندیشه های انحرافی و القائات شیطانی و تحریکات نفسانی و حتی رفتار متناقض اهل دین و مسئولین کشوری می تواند ایمان تقلیدی را مورد هجوم قرار دهد و تضعیف کند.
ضرورت جستجوی حقیقت حقیقت!
انسان در مسیر زندگی حیران و سرگردان بر سر چند راهی انتخاب، ایستاده است و می داند که برای ادامه حیات، چاره ای جز گزینش راه صحیح ندارد.
شما کاملا آگاهید که همه راه ها به سعادت ختم نمی شود، پس راهی که انتخاب می کنید ممکن است آرامش بخش و سعادت آفرین یا خطرناک و شقاوت بار باشد.
در حالی که ما در ابتدای زندگی و فصل جوانی آگاهی عمیقی به حقیقت نداریم و دقیق نمی دانیم راه کدام است و چاه کدام !
البته کتاب خدا به ما آموخته تنها یک راه مستقیم وجود دارد که انسان را به کمال و سعادت می رساند؛ ما صراط های مستقیم نداریم، بقیه راه ها، راه نیستند، گمراهی اند.
و همچنین به ما یاد داده که صراط مستقیم، عبودیت خدا است، و ان اعبدوه هذا صراط مستقیم – و ما تا حدودی در این زمینه اطلاع داریم، اما این نوع اطلاع کافی نیست، شناخت اجمالی و گفته ها و شنیده ها، نیاز ما را به ایمان ثابت و یقینی و اراده قوی برای حرکت و اقدام عملی، تامین نمی کند.
انسان به گونه ای ساخته شده است که نمی تواند در راهی قدم بگذارد که حقیقت آن را نمی شناسد و به حقانیت و نتایج مثبت آن اطمینان ندارد.
اگر انسان به باطلی به عنوان حق گرایش یابد و در مسیر آن گام بردارد، زمانی از نیرنگ و فریبی که خورده بیدار می شود که دیگر فرصت عمر از دست رفته و مرگ او را در آغوش کشیده است.
خداوند در سوره انبیاء بر لزوم شناخت حق از باطل تاکید می کند؛ زیرا انسان بی شناخت و تشخیص حق از باطل نمی تواند در مسیر کمالی گام بردارد و ممکن است امری باطل خود را حق جلوه دهد و اسباب گمراهی و شقاوت ابدی انسان را فراهم آورد.
آیا جز خدای یکتا خدایانی برای خود گرفته اند ؟ بگو : برهان تان را بیاورید. این قرآن برای همراهان من مایه یادآوری است و کتاب های آسمانی گذشته نیز برای امّت های پیشین مایه یادآوری بوده است؛ همه آنها از یکتایی خدا یاد کرده و تنها او را شایسته پرستش دانسته اند، بلکه بیشتر کافران حق را نمی شناسند و به همین سبب از آن روی گردانند . (انبیاء، 24)
پس چاره ای جز این نیست که قسمتی از عمر خود را به تحقیق و شناخت حقیقت اختصاص دهیم.
این موضوع خیلی مهم است، شما باید عمیقا به این نکته توجه داشته باشید که کمال و سعادت انسان در دنیا و آخرت در گرو شناخت حقیقت است و هیچ راهی غیر از این وجود ندارد!
حقیقت کلید واژه اصلی زندگی شما است. حقیقت نقش اساسی در تکامل انسانی ما دارد. قفل وجود انسان با حقیقت باز می شود. انسانیت انسان با حقیقت شکوفا می شود.
برتری حضرت آدم (ع) و سجده ملائکه بر او به خاطر علم به حقیقت بود. خداوند تمام حقایق را به انسان آموخت – و علم آدم الاسماء کلها- و سپس فرمان داد تا فرشتگان بر او سجده کنند.
نیاز به حقیقت بزرگترین و ریشه ای ترین نیاز روحی و عقلی انسان است و هیچ چیزی جای آنرا پر نمی کند.
تاکید می کنم که رشد و شکوفایی تو از شناخت حقیقت آغاز می شود، بسیاری از مردم به این موضوع توجه ندارند اما باید بدانند این موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت.
در قرآن کریم آمده است: انما یخشی الله من عباده العلماء. تنها عالمان هستند که نسبت به خدا خشیت و عبودیت دارند و از این راه به کمال مطلوب انسانی می رسند.
می دانید روایت معروف پیامبر (ص) که فرمود: طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه. علم آموزی بر هر مرد و زن مسلمان واجب است، یعنی چه. این روایت در حقیقت می خواهد بگوید: جستجوی حقیقت بر تمام افراد انسانی واجب و ضروری است.
موضوع علم حقیقت است و تمام آنچه در آیات و روایات و کلمات بزرگان در فضیلت علم و دانش بیان شده است، به خاطر نقش مهمی است که شناخت حقیقت در تربیت و شکوفایی انسان دارد.
این مطالب را برای شما درج کردیم تا بگوییم که علت دین گریزی برخی از جوانان این است که ایمان آنها تقلیدی است و چون تحقیقی نیست در معرض اسیب و آفت هست و بعد از مدتی ممکن است ضعیف شود و از دست برود. برای جلوگیری از این آفات لازم است که انسان مطالعه و تحقیق داشته باشد و اعتقادات را برای خود یقینی کند و از روی علم به دین داری بپردازد تا دین و ایمانش اسیب نبیند.