۱۳۹۶/۰۴/۲۶
–
۷۱۲ بازدید
چراطهارت باطنی شرط واقعی عبادت است
شرط قبول عبادات
عباداتی که انسان انجام می دهد، برای اینکه مؤثر واقع شوند غیر از شرط صحّت، باید واجد شرط قبول یا کمال نیز باشند.
شرط صحّت، یعنی اینکه انجام عبادت سبب شود مؤاخذه و عقاب ترک عبادت از انسان برداشته شود که به سبب انجام دادن صحیح ظواهر عبادات امکان پذیر می باشد، اما شرط قبول و کمال عبادت، در واقع به روح عبادات بر می گردد یعنی آنچه که علاوه بر ظواهر، مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوی می رساند و در فرد و جمع، تأثیر می گذارد. گاهی عبادت، صحیح است، ولی رشد آور نیست، مثل دارویی که شفابخش نیست و فقط جلوی شیوع بیشتر بیماری را می گیرد. و به بیانی دیگر از کیفر می رهاند ولی ما را محبوب خدا نمی سازد.
امیرمؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: (کُونُوا عَلی قَبُول الْعَمَلِ اَشَدَّ عِنایة مِنکُم عَلَی الْعَمَل – به قبولی عمل، بیش از اصل عمل توجّه داشته باشید. بحارالانوار، ج 71، ص 173 ). انسان ممکن است برای پذیرش در جایی، هم کارت ورود بگیرد، هم طبق مقررات ظاهری عمل کند، ولی در مصاحبه به دلائلی مانند فساد اخلاق یا سوء سابقه یا … رد شود.
عبادات هم ممکن است از نظر مقررات الهی، درست انجام گیرند، ولی به دلایلی مورد قبول خداوند واقع نشوند، چون شرط قبولی را ندارد ، یکی از شرایط قبولی عبادت « طهارت باطنی » است .
برخی از علمای اخلاق ، طهارت را بر دو قسم ظاهری و باطنی دانسته و هر یک را دارای درجاتی دانستهاند که در واقع تفصیل چهار دستهی فوق است:
مراتب طهارت ظاهری
۱. طهارت بدن از آلودگی و نجاسات .
۲. طهارت حواس از رها شدن در کارهای غیر لازم.
۳. طهارت اعضاء از رها کردن آنها در تصرفات خارج از دایره اعتدال که به حسب شرع و عقل مذموم است؛ مثلاً سکوت زبان از بیهودهگویی و مراعات عدل در آنچه که از آن تعبیر میکند بدون گزافهگویی و یا کمارزش کردن آن چیز.
مراتب طهارت باطنی
۱. طهارت ذهن
۲. طهارت عقل
۳. طهارت قلب
۴. طهارت سرّ : که این طهارت، مهمترین شعبهی تزکیه است که در اثر آن، دل با نور معرفت از ظلمات اوهام، به در آمده و به زینت توحید حقیقی که توحید قرآنی است آراسته میگردد. [۲۴]جهت توضیخ بیشتر این مراتب به کتاب « نورعلینور » تالیف استاد حسنزاده آملی ، ص ۱۵۳ مراجعه شود.
سه نکتهی مهم
۱. حقیقت طهارت درونی با ایمان به دست میآید و به همین جهت است که هر عملی که این طهارت را قبلاً نداشته باشد، مورد قبول نیست و همه آنچه گفته شد در واقع مراتب تقوی است که امام علی (ع) فرمود: تقوی، پاککننده چرک جانهای شماست.
۲. طهارت مخصوص مقام انسانی (مقامی که والاتر از فرشتگان است) بعد از عبور او از طهارت بدن و روح و سرّش، به دست میآید که عبارت است از بهرهی او از تجلی ذاتی حق سبحانه و این مرتبه از طهارت، اعلی مراتب طهارت است. و بعد از تجلی ذاتی حجابی بین بنده و خدای متعال نیست و کاملان را جز این تجلی جایگاهی نیست.
۳. باید همواره در نظر داشت که تا آدمی از طهارت دل از اخلاق ناپسندیده و آراستن آن به صفات پسندیده فارغ نشود به پاکی دل از غیر خدا نمیرسد و به آباد ساختن آن به معرفت خدا نائل نمیگردد و جلال و عظمت او برایش کشف و آشکار نمیشود. وصول به این مرتبه میسّر نیست مگر با طهارت اعضاء و جوارح از معاصی و آباد کردن آنها به طاعات و به این مرتبه نمیرسد مگر به زدودن پلیدی و نجاست از ظاهر و آباد ساختن آن به پاکی و پاکیزگی . بنابراین، طهارت ظاهر وسیله حصول طهارت باطن است و اگر اولی حاصل نشود، دومی حاصل نخواهد شد. بنابراین نباید به خیالات واهی بدون مراعات دستورات ظاهری شریعت دل در سراب طهارات روحی بست.
عباداتی که انسان انجام می دهد، برای اینکه مؤثر واقع شوند غیر از شرط صحّت، باید واجد شرط قبول یا کمال نیز باشند.
شرط صحّت، یعنی اینکه انجام عبادت سبب شود مؤاخذه و عقاب ترک عبادت از انسان برداشته شود که به سبب انجام دادن صحیح ظواهر عبادات امکان پذیر می باشد، اما شرط قبول و کمال عبادت، در واقع به روح عبادات بر می گردد یعنی آنچه که علاوه بر ظواهر، مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوی می رساند و در فرد و جمع، تأثیر می گذارد. گاهی عبادت، صحیح است، ولی رشد آور نیست، مثل دارویی که شفابخش نیست و فقط جلوی شیوع بیشتر بیماری را می گیرد. و به بیانی دیگر از کیفر می رهاند ولی ما را محبوب خدا نمی سازد.
امیرمؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: (کُونُوا عَلی قَبُول الْعَمَلِ اَشَدَّ عِنایة مِنکُم عَلَی الْعَمَل – به قبولی عمل، بیش از اصل عمل توجّه داشته باشید. بحارالانوار، ج 71، ص 173 ). انسان ممکن است برای پذیرش در جایی، هم کارت ورود بگیرد، هم طبق مقررات ظاهری عمل کند، ولی در مصاحبه به دلائلی مانند فساد اخلاق یا سوء سابقه یا … رد شود.
عبادات هم ممکن است از نظر مقررات الهی، درست انجام گیرند، ولی به دلایلی مورد قبول خداوند واقع نشوند، چون شرط قبولی را ندارد ، یکی از شرایط قبولی عبادت « طهارت باطنی » است .
برخی از علمای اخلاق ، طهارت را بر دو قسم ظاهری و باطنی دانسته و هر یک را دارای درجاتی دانستهاند که در واقع تفصیل چهار دستهی فوق است:
مراتب طهارت ظاهری
۱. طهارت بدن از آلودگی و نجاسات .
۲. طهارت حواس از رها شدن در کارهای غیر لازم.
۳. طهارت اعضاء از رها کردن آنها در تصرفات خارج از دایره اعتدال که به حسب شرع و عقل مذموم است؛ مثلاً سکوت زبان از بیهودهگویی و مراعات عدل در آنچه که از آن تعبیر میکند بدون گزافهگویی و یا کمارزش کردن آن چیز.
مراتب طهارت باطنی
۱. طهارت ذهن
۲. طهارت عقل
۳. طهارت قلب
۴. طهارت سرّ : که این طهارت، مهمترین شعبهی تزکیه است که در اثر آن، دل با نور معرفت از ظلمات اوهام، به در آمده و به زینت توحید حقیقی که توحید قرآنی است آراسته میگردد. [۲۴]جهت توضیخ بیشتر این مراتب به کتاب « نورعلینور » تالیف استاد حسنزاده آملی ، ص ۱۵۳ مراجعه شود.
سه نکتهی مهم
۱. حقیقت طهارت درونی با ایمان به دست میآید و به همین جهت است که هر عملی که این طهارت را قبلاً نداشته باشد، مورد قبول نیست و همه آنچه گفته شد در واقع مراتب تقوی است که امام علی (ع) فرمود: تقوی، پاککننده چرک جانهای شماست.
۲. طهارت مخصوص مقام انسانی (مقامی که والاتر از فرشتگان است) بعد از عبور او از طهارت بدن و روح و سرّش، به دست میآید که عبارت است از بهرهی او از تجلی ذاتی حق سبحانه و این مرتبه از طهارت، اعلی مراتب طهارت است. و بعد از تجلی ذاتی حجابی بین بنده و خدای متعال نیست و کاملان را جز این تجلی جایگاهی نیست.
۳. باید همواره در نظر داشت که تا آدمی از طهارت دل از اخلاق ناپسندیده و آراستن آن به صفات پسندیده فارغ نشود به پاکی دل از غیر خدا نمیرسد و به آباد ساختن آن به معرفت خدا نائل نمیگردد و جلال و عظمت او برایش کشف و آشکار نمیشود. وصول به این مرتبه میسّر نیست مگر با طهارت اعضاء و جوارح از معاصی و آباد کردن آنها به طاعات و به این مرتبه نمیرسد مگر به زدودن پلیدی و نجاست از ظاهر و آباد ساختن آن به پاکی و پاکیزگی . بنابراین، طهارت ظاهر وسیله حصول طهارت باطن است و اگر اولی حاصل نشود، دومی حاصل نخواهد شد. بنابراین نباید به خیالات واهی بدون مراعات دستورات ظاهری شریعت دل در سراب طهارات روحی بست.