ورزش در اسلام- دین و ورزش- فوتبال- هزینه فوتبال
۱۳۹۶/۰۳/۲۳
–
۱۶۳۳ بازدید
سلاماینکه اسلام سفارش به ورزش همگانی جهت تندرستی و سلامتی کرده باشد، امری مقبول و عقلی است.أما اینکه یک عده خاص یه ورزش خاص( فوتبال، اسکواش، هاکی و دیگر ورزش های وارداتی از غرب) را با بودجه بیت المال انجام بدهند چه دلیل عقلی و شرعی دارد؟؟
با عرض سلام خدمت پرسشگر محترم
ضمن تشکر از ارتباط جنابعالی با این مرکز،درابتدا بگوییم بدون تردید ورزش، یکی از مسایل و موضوعات با اهمیت هر جامعه به شمار می آید و تعداد بی شماری از افراد، به انواع ورزش علاقه مند هستند و بخشی از وقت خود را بدان اختصاص می دهند. دین مبین اسلام هم به ورزش و ورزشکار به دیده احترام می نگرد؛ زیرا ورزش می تواند آدمی را در رسیدن به کمال انسانی یاری رساند و اسلام هم هر عملی را که به آدمی در رسیدن به کمال کمک می کند، ارج می نهد و آن را مطلوب می داند.
پرسشگر گرامی قبل از بیان مطالبی درمورد اهمیت وفواید ورزش دردین، پیرامون ورزش مردود گفتنی است؛ امروزه گونه هایی از ورزش، یا ورزش نماها در جهان وجود دارد که با اهداف استعماری و ضد انسانی، طراحی، قانون گذاری و اجرا می شوند. این ورزش ها سبب دشمنی ورزش کاران یا تماشاچیان شده و آن گاه روحیه انسانی آن ها را به روحیه حیوانی و درنده خوبی تبدیل نموده و آن ها را به آسیب رساندن به دیگران تشویق می نمایند.
در این ورزش ها، ورزش کار و یا تماشاچی و یا هر دو، مورد بهره برداری سیاسی قرار گرفته و استعمار یا استحمار می شوند، و هدف برگزار کنندگان این قسم ورزش ها، به چنگ آوردن پول بی حساب و باد آورده، دور کردن مردم از مسائل سیاسی و سرگرم کردن آن ها به مسائل ورزشی و از این سنخ اهداف می باشد، که از نظر دین و عقلا مردود است.
بنابر این:
1- ورزش نباید سبب دشمنی شود.
2- ورزش نباید روحیه انسانی را به روحیه حیوانی تبدیل کند.
3- هدف از ورزش نباید آسیب رسانیدن به دیگران باشد.
4- ورزش کار یا تماشاچی نباید مورد استعمار یا استحمار قرار گیرد.
5- ورزش نباید مردم را از مسائل اساسی جامعه و دردهای آن دور سازد.
بدون توجه به این امور، ورزش، امری نامطلوب و مردود خواهد بود. متاسفانه ورزشی که امروزه در غرب متداول بوده و جریان دارد، از این قبیل است:
“غرب، امروز از تربیت بدنی برای رسیدن به قهرمانی بهره می گیرد، که خود آفتی بزرگ است. پرورش روحیه قهرمانی که مترادف با حرفه ای شدن ورزش و حرفه ای گری است، که مخالف و ضد انسان و هویت انسانی است و یاد آور دوران گلادیاتوری و توسعه آن در قرون قبل از میلاد و بعد از میلاد می باشد، که بردگان با آموزش لازم در اختیار برگزار کنندگان ضیافت های آن چنانی قرار می گرفتند، که به جای رزم، بزم را با خونین شدن و یا به خاک و خون کشیدن حریف خویش به اوج رسانده، عیش را کامل می نمودند. و گاهی برای اجازه و کرایه، در اختیار بعضی از گروه ها یا افراد متشخص از نظر اقتصادی قرار می گرفتند… .
از تربیت بدنی در غرب، جز اسمی باقی نمانده، آن چه که امروزه برای آن اهمیت و ارزش قایلند، ورزش است و بس. ورزش فقط برای ورزش، و ورزش برای رسیدن به قهرمانی، ورزش برای شهرت و کسب حیثیت شخصی، و ورزش برای تحقیق مقاصد استعماری، نه برای سلامت، نه برای بهسازی نسل، نه برای وارد کردن آن در امور زندگی، نه برای سلامت، نه برای بهسازی نسل، نه برای وارد کردن آن در امور زندگی، نه به عنوان خادم تربیت بدنی، نه برای تربیت انسان کامل و نه برای تحقق همه جانبه پرورش ابعاد وجودی انسان، نه برای رساندن انسان به مقام واقع اش، در خاتمه، نه برای رساندن انسان به اطمینان لازم برای زیستن ایدئال و آینده ای مطلوب و موافق فطرت پاک انسانی و رساندن انسان به مرحله ای که قرب الهی است.”
ورزش اگر بدون هدف و غرض عقلایی و تنها برای وقت کشی صورت گیرد نیز، مردود خواهد بود، زیرا در محدوده “لهو باطل” و “لغو” قرار خواهد گرفت.( http://article.tebyan.net/13372/ورزش-مردود)
اهمیت و فواید ورزش دردین اسلام
1- از منظر عقل و دین, ورزش براى تقویت و سلامتى جسم ضرورت دارد. ملتى که بدنى سالم, بانشاط و نیرومند ندارد از عقل و تفکر شایسته کمتر بهره مند است. مثلى است معروف که مى گوید: (عقل سالم در بدن سالم است), زیرا تأثیر متقابل جسم و جان, مسئله اى ثابت شده و مسلّم است. انسان هایى که بر اثر تنبلى و عدم تحرکات جسمى, بدنى نحیف و علیل دارند و یا بیش از حد فربه و چاق هستند, نمى توانند روحیه اى آرام و بانشاط داشته باشند. این گونه افراد معمولاً عصبى مزاج, کم حوصله, بهانه گیر و داراى روحیه اى ناهنجار و فکرى بیمار هستند و همین مسائل در جسم آنان نیز اثر سویى مى گذارد. حضرت على فرمود: من از حسودان تعجب مى کنم که چگونه جسمى سالم دارند. حسد, بدبینى و نگرانى هاى روحى و روانى, بدن را ضعیف و بیمار مى کند. پیامبر(ص) مى فرماید: خوشا به حال کسى که سالم و زندگى اش در حد کفایت و قوى و نیرومند باشد. از همین رو در تاریخ ادیان مى خوانیم: وقتى قوم بنى اسرائیل پادشاهى از خدا خواستند, طالوت با دو ویژگى معرفى مى شود: (خداوند طالوت را براى شما برگزید و قدرت علمى و جسمى فزون ترى به او عطا فرمود).1 درباره قدرت موسى بن عمران قرآن مى فرماید که در نزاع دو قبیله (قِبطى و سِبطى) حضرت موسى تنها یک مشت به آن مرد زد و او درگذشت: (فوکزه موسى فقضى علیه2). معلوم مى شود حضرت موسى از قدرت جسمانى و مشت پولادین برخوردار بوده است. دختر حضرت شعیب هم به پدرش گفت: اى پدر, موسى را استخدام کن, زیرا آدمى نیرومند و امین است.3 قرآن درباره حضرت هود هم به قدرت جسمانى او اشاره مى کند: (وزادکم فى الخلق بَسْطَةً4). اسلام به مسئله سلامت و قدرت جسم و جان اهمیت خاصى مى دهد تا آن جا که بر این باور است که رهبران اسلام باید در سلامت جسم, اعتدال خلقت و قدرت علم و معنویت سرآمد دیگران باشند. رسول گرامى اسلام(ص) مى فرماید: به سرگرمى و بازى بپردازید, زیرا دوست ندارم که در دین شما خشکى و خشونت دیده شود. ائمه معصومین(ع) با این که تحت نظر شدید بودند ولى گاه گاهى قدرت علمى و احیاناً قدرت و مهارت جسمى خود را در تیراندازى و اسب دوانى به نمایش مى گذاشتند و اعجاب و تحسین حاضران را برمى انگیختند. امام على(ع) در مسابقات کشتى, پشت تمام اقران خود را به زمین مى زد. رسول خدا(ص) نیز گاهى در مسابقات اسب سوارى و شتر دوانى شرکت مى کردند. بعضى اوقات از رسول خدا(ص) تقاضا مى شد که در یک مسابقه, داور باشند و حضرت آن را مى پذیرفتند. پیامبر گرامى اسلام(ص) دستور اکید داده اند که کودکان را رها سازید تا هفت سال بازى کنند. پیامبر(ص) فرمود: هرکس در کنارش کودکى باشد لازم است با او کودکى کند (با او هم زبان و هم بازى شود).چون که با کودک سر و کارت فتادپس زبان کودکى باید گشاد . ورزش در ادیان الهى, ریشه تاریخى دارد. برادران یوسف براى بردن او به پدر گفتند: او را با ما بفرست تا بگردد و بازى کند. در سیره پیامبر است که با امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) بازى مى کردند; آن ها را روى دوش خود سوار مى کردند و به کشتى گرفتن تشویقشان مى نمودند.5 در فقه اسلامى بحثى با عنوان (سَبق و رِمایه) مطرح شده است, که یکى از مسائل آن, مسئله شرط بندى در مسابقات است. مى فرمایند: شرط بندى با پول در مسابقات اسب دوانى, تیراندازى و شمشیربازى جایز است. پیامبر(ص) فرمود: در هیچ مسابقه اى شرط بندى پولى جایز نیست مگر در تیراندازى, شمشیربازى, پرتاب نیزه, شتردوانى و حتى مسابقه با فیل و کلیه حیوانات سم دار. از این نکته نباید غفلت کرد که ورزش فقط منحصر در ورزش هاى رایج و معمول امروزى نیست, بلکه کشاورزى, آهنگرى, درخت کاری… نیز از ورزش هایى هستند که به عضلات بدن استحکام مى بخشند. به واقع هرکار مشروعى که به قوت جسم و قدرت روح منتهى شود, ورزش است. 2- هدف از ورزش چیست؟ در اسلام هدف از ورزش, جمع مال و ثروت و کسب وجهه و شهرت نیست; بلکه وسیله اى براى سالم زیستن, قوی بودن, بهتر عبادت کردن و خدمت بهینه به خلق است. در دعاى کمیل مى خوانیم: ((قوّ على خدمتک جوارحى; بار پروردگارا, اعضا و جوارحم را براى خدمت به تو نیرومند گردان) و یا در دعاى روز چهارم ماه مبارک رمضان مى خوانیم: (اللهم قوّنى فیه على اقامة امرک; خدایا, در این روز مرا براى اقامه فرمانت نیرومند گردان). بدون تردید تقویت جسم, بدون تمرین و ورزش ممکن نیست. در واقع ما از خدا توفیق ورزش کردن مى طلبیم. با وجود این که ورزش کردن داراى محاسن و امتیازات فراوانى است, اما این نکته را نباید از ذهن دور نگه داشت که اگر ورزش با اخلاق و اعتدال همراه نباشد, نتیجه مطلوبى را باز پس نخواهد داد. هم چنان که دین اسلام, دین اعتدال است, به اعتدال در همه امور نیز سفارش کرده است. ورزش کاران باستانى کار دیروز و امروز همواره در خط اعتدال قرار داشته و دارند. فرهنگ حاکم بر این ورزش, فرهنگ علوى است. نام خدا و یاد خدا, رعایت آداب ویژه باستانى و نیز رعایت اخلاق اسلامى از ویژگى هاى بارز این رشته ورزشى است. در این ورزش, پیش کسوتان تقدم دارند و نوآموزان و جوانان مورد احترام مى باشند. روحیه قهرمانى در تمام حرکات آنان مشهود است. آنان همواره یار مظلومان و خصم ستم گران بوده اند. ورزش هدفمند مورد توجه پیشوایان دین اسلام بوده و هست. ورزشی که باعث تقویت قدرت جسمانی انسان شود و یا او را در جهت مبارزه دشمنان دین یاری کند (مانند تیراندازی و سوارکاری) در دین مبین اسلام بیشتر مورد توجه است. قرآن کریم به مناسبت های مختلف قدرت جسمانی را یکی از مشخصه های انسان های برگزیده اعلام می فرماید. به عنوان مثال علت انتخاب طالوت به فرماندهی و رهبری عده از بنی اسرائیل قدرت علمی و جسمی او عنوان شده (بقره، آیه 247) و یا قدرت جسمانی قوم هود به عنوان یک نعمت «ارزشمند» یادآوری شده (تفسیر نمونه، ج 6، ص 228).3- در بعضی از رشته های ورزشی هدفمند روایات خاص وارد شده که در ذیل تقدیم می گردد:تیراندازی و سوارکاری:رسول خدا(ص) آیه شریفه «واعدو لهم ماستطعتم من قوه…؛ هر چه در توان دارید از نیرو و اسب های آماده بسیج کنید…» (انفال، آیه 60). در تفسیر «قوه» فرمودند: قوه یعنی تیراندازی. رسول خدا(ص) فرمودند: «محبوب ترین سرگرمی (بندگان) نزد خدای متعال اسب سواری و تیراندازی است» و نیز فرمودند: «کسی که تیراندازی را یاد بگیرد و سپس از روی بی علاقگی آن را رها کند کفران نعمت کرده است». و نیز در فرمایش دیگری فرمود: «… بدانید خدای عز وجل به سبب یک تیر صد نفر را به بهشت می برد: کسی آن را بسازد و کسی که آن را برای مجاهدان خریداری کند و کسی که آن را در راه خدا پرتاب کند» (محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 5، ص 2138).کشتی:رسول خدا(ص) شبی وارد خانه حضرت فاطمه زهرا(س) شد و به امام حسن و امام حسین(ع) فرمودند: برخیزید و کشتی بگیرید و آن دو برخاستند و کشتی گرفتند.4- برخی آثار و فواید ورزش:1- ورزش یکی از مفیدترین و سالم ترین سرگرمی هایی است که می تواند اوقات فراغت جوانان و نوجوانان را پر کند. 2- ورزش، کسالت و تنبلی را از انسان زدوده و به وی نشاط و شادابی بخشیده، او را برای انجام کارهای و وظایف فردی و اجتماعی آماده نموده و اخلاقش را بهبود می بخشد. 3- ورزش، روحیه شجاعت، از خود گذشتگی، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلوم را در انسان تقویت نموده، اراده وی را قوی می سازد. 4- ورزش، توان رزمی انسان را افزایش می دهد. بالا بودن توان جسمانی نیروهای نظامی و رزمی، تنها در زمان های گذشته که جنگ ها با سلاح های سرد صورت می گرفت، مورد توجه نبوده، بلکه امروزه نیز حائز اهمیت فراوان است و تمرینات بدنی قسمت عمده ای از آموزش های نظامیان و به ویژه کماندوها و نیروهای ویژه را تشکیل می دهد. همچنین افرادی که از نقطه نظر بدنی و جسمانی، ضعیف و یا ناقص باشند، در ارتش پذیرفته نشده و گاه از خدمت سربازی نیز معاف می گردند. 5- اهمیت سلامتی و توانمندی جسمانی بر کسی پوشیده نیست. پیامبر گرامی اسلام صلی علیه واله در باره حق بدن بر انسان می فرماید: اِنَّ لِرَبِّکَ عَلَیکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَیکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَیکَ حَقّاً؛ پروردگارت بر تو حقی دارد، و بدنت بر تو حقی دارد، و خانواده ات[نیز] بر تو حقی دارد. آن چه در این حدیث ارزنده قابل توجه است، این است که پیامبر بزرگوار اسلام، تا بدان پایه برای جسم و بدن ارزش و اهمیت قابل است که حق بدن را در ردیف حق پروردگار [آن هم بلافاصله بعد از آن] و در کنار حق خانواده [و حتی قبل از آن] ذکر می فرماید. زمانی انسان می تواند حق پروردگار و خانواده خویش را به بهترین نحوی ادا کند، که از بدنی سالم و نیرومند برخوردار باشد. پى نوشت ها: 1ـ بقره(2) آیه 247. 2ـ قصص(28) آیه 115. 3ـ همان, آیه 26. 4ـ اعراف(7) آیه 69. 5 ـ بحارالانوار, ج103, ص189.
پرسشگر گرامی،امروزه ورزش برای سلامت ،نشاط وسرزندگی جامعه امری است حتمی وضروری ،جوانان همانند سایرافراد اجتماع نیاز آشکاری به شور و نشاط ، شادی ، سرگرمی و ورزش …است .اینکه مردم تشویق به ورزش ونشاط شوند یا فوتبالی هم نگاه کنند ذاتا امر حرام یا مکروهی نیست بلکه به افراد واوقات فراغت آنها بستگی دارد.با فرض آن که انواع ورزش برای بدن سودمند است بازی فوتبال هم یکی از آنها است واشکال ندارد
درانتها توجه به چند نکته دراین زمینه لازم میباشد:
1 – حکومتها برای حفظ سلامتی افراد جامعه ودمیدن روح امید و نشاط و هیجان درمحیط جوامع خود و برای پیشگیری از به دام افتادن افراد جامعه درناهنجاریها ی جامعه ، اعتباراتی را از بودجه سالانه خود برای این امور تخصیص می دهند که کشور ما نیز مثتثنی از این قاعده نیست و برای ورزشهای همگانی ،قهرمانی و… ردیف بودجه های راتعیین می کند ، که شاید در مقابل مبالغ دولتهای دیگر در سایر حوزه ها از جمله هزینه های درمان و… مبلغ زیادی هم نباشد ، اما اینکه چقدر باید خرج یا تخصیص یابد و مقدار آن کم است یا زیاد چیزی است که نیازمند کار کارشناسی است و در تخصص ما نمی باشد و البته در مورد آن نیز در ادامه توضیحاتی خواهیم داد . با این حال آنچه مسلم است اصل تخصیص بودجه ای جداگانه به امر گسترش فرهنگ ورزش که باعث شادی و نشاط در جامعه می شود امری است مقبول که نباید به بهانه حواشی آن ، این اصل مهم را تعطیل نمود .
2 – پولهایی که به ورزشکاران مختلف داده می شود توسط باشگاههای ورزشی مربوطه به آنان پرداخت می گردد . بنابر این برای بررسی این موضوع باید نگاهی به وضعیت باشگاهها بیاندازیم . چرا که باشگاهها اساسا به دو نوع تقسیم می شوند که برخی از آنها باشگاههای خصوصی هستند مثل اکثر قریب به اتفاق باشگاههای مطرح دنیا و برخی از باشگاههای مطرح ایران که هزینه و درآمد این باشگاهها ارتباطی به دولت نداشته و نهادهای دولتی صرفا بر روند قانونی بودن بخش هزینه و درآمد آنها نظارت می کنند و بنابر این با توجه به اینکه هر کسی حق دارد پولی را که از راه مشروع تحصیل کرده است به هر میزان که بخواهد به فرد یاافرادی دیگر در قالب های مختلف مثل ورزشکار ، هنرپیشه و … بذل و بخشش کند لذا مشکلی از این بابت به وجود نمی آید .
اما در این میان مساله ای که باقی می ماند موضوع باشگاههای خصوصی می باشد که بیشترین اشکال از ناحیه این باشگاهها می باشد که در این زمینه نیز باز دو نکته قابل ذکر است : اول اینکه با توجه به اینکه سیاست گذاری های کشور به سمت خصوصی سازی هر چه بیشتر واحدهای دولتی (و از جمله باشگاههایی که دولتی محسوب می شوند) از طرق مختلف مثل عرضه سهام این واحدها در بورس پیش می رود لذا در حال حاضر صحبت های فراوانی در حال انجام است تا کلیه باشگاه های دولتی به بخش خصوصی واگذار شود تا هم این باشگاهها به شکل بهینه تری اداره شوند ، هم هیچ بار مالی برای بیت المال نداشته باشد ، هم از طریق اموری مثل مالیات نوعی درآمد زایی برای بیت المال داشته باشد و هم اینکه دیگر هیچ گونه شائبه و حرف وحدیثی بابت واریز پول بیت المال مردم به جیب بازیکنان نباشیم چرا که همانگونه که گفته شد با خصوصی سازی این باشگاهها وضعیت درآمد و هزینه باشگاهها به خودشان مربوط خواهد شد و آنان حق خواهند داشت تا در چارچوب قوانین و مقررات مربوطه پول های خود را به هر میزان که می خواهند مصرف نمایند . بر این اساس در حال حاضر برخی از باشگاههایی که قبلا دولتی بوده اند به بخش خصوصی واگذار شده است همچون باشگاه راه آهن و باشگاه نفت و باشگاههای دیگر نیز در صف انتظار واگذاری هستند که از جمله مهمترین آنها دو باشگاه مهم استقلال و پیروز ی هستند و امیدواریم با این واگذاری ها شاهد حرف و حدیثی در این زمینه نباشیم . نکته دوم این است که باشگاههای دولتی هم اگر چه از بودجه بیت المال ارتزاق می کنند اما با توجه به حجم کلان هزینه های این باشگاهها ، هرگز این بودجه ها پاسخگوی هزینه ها نخواهد بود و به نظر می رسد با توجه به مشکلات مالی و کمبود منابع مالی در بودجه های سالانه ما برای بخشهای مختلف دولتی ، هزینه ای که از بیت المال برای چنین باشگاههای عظیم وگسترده ای صورت می گیرد بیشتر جوابگوی اداره این باشگاهها و تامین امکانات لازم باشد تا پرداخت پول های کلان به بازیکنان و مربیان و اگر هم از این بودجه ها به بازیکنان و مربیان مبالغی پرداخت می شود قطعا بخش اندکی از این پرداختی ها که معادل حق الزحمه عادی یک فرد شاغل می باشد از این بودجه ها تامین خواهد شد بنابر این بخش مهمی از این هزینه ها نیازمند راهکارهای دیگری هستند که هر باشگاهی برای کسب در آمد به آنها متوسل می شود که مهمترین آنها عبارتند از : «جذب حامی و اسپانسر ، فروش بلیط ، فروش حق پخش بازی ها ، فروش محصولات ورزشی به هواداران ، راه اندازی مدارس و آموزشگاههای فوتبال و … » (در این زمینه رک : سایت راسخون ، مقاله روشهای کسب درآمد باشگاههای ورزشی ، http://rasekhoon.net/Article/Show-54598.aspx ) که در حال حاضر در کشور ما باشگاههای بزرگ دولتی قبلا عمدتا درآمدهای خود را از طریق راه اندازی مدارس و آموزشگاههای فوتبال به دست می آوردند و اخیرا عمده درآمدهای کلان آنها از طریق جذب حامی مالی و اسپانسر می باشد که در یکی از نمونه ها یک رستوران زنجیره ای به نام ماری براون قراردادی به مبلغ 3 میلیارد تومان با تیم پیروزی منعقد کرد و در هر فصل نیز حامیان مختلفی کار حمایت از این تیم را بر عهده دارند . بنابر این در شرایطی که خود باشگاهها نیز به امر درآمد زایی مشغول هستند در صورتی که بودجه های کلان پرداختی به بازیکنان را از طریق درآمدهای خود تامین نمایند باز هم مشکلی نیست و آنها حق دارند در ازای کار و تلاشی که برای درآمد زایی قانونی انجام می دهند و نیز از جیب حامیان مالی هر مقدار که تمایل داشتند به بازیکنان پرداخت نمایند چرا که این پول ها نیز همچون باشگاههای خصوصی به بیت المال ارتباطی پیدا نمی کنند .
3 – با تمامی آنچه در مورد اصل حق قانونی باشگاهها (به شرط اینکه خارج از چارچوب ها و ضوابط نباشد و مثلا به ریخت و پاش از بودجه های تخصیصی از ناحیه بیت المال منجر نگردد) در پرداخت هایی که انجام می دهند گفته شد باید نکته ای را متذکر گردیم و آن اینکه پرداخت های کلان در فوتبال و قراردادهای نجومی اگر چه ممکن است فاقد مشکلات قانونی باشد اما رواج این مساله پیامدهای منفی اجتماعی ، روانی و اخلاقی فراوانی به همراه دارد که از این ناحیه ما نیز معتقدیم که باید فکری به حال این مساله صورت گیرد که به نظر می رسد که دست اندرکاران امر نیز متوجه این مساله شده اند و در حال حاضر تکاپوهایی برای جلوگیری از این تبعات در حال انجام است که از جمله آنها بحث هایی پیرامون تعیین سقف قرارداد می باشد و امیدواریم با عنایت هر چه بیشتر دولت و قوه قانونگذاری که منتخبان خود مردم هستند به این مساله با طرح های بهتری که هم به رونق و شکوفایی هر چه بیشتر ورزش ملی وقهرمانی بیانجامد و هم به رفع حواشی غیر مرتبط با ورزش همچون موضوع قراردادها بپردازد بتوانیم ورزشی در خور شان نظام اسلامی داشته باشیم .
.
با عرض سلام خدمت پرسشگر محترم
ضمن تشکر از ارتباط جنابعالی با این مرکز،درابتدا بگوییم بدون تردید ورزش، یکی از مسایل و موضوعات با اهمیت هر جامعه به شمار می آید و تعداد بی شماری از افراد، به انواع ورزش علاقه مند هستند و بخشی از وقت خود را بدان اختصاص می دهند. دین مبین اسلام هم به ورزش و ورزشکار به دیده احترام می نگرد؛ زیرا ورزش می تواند آدمی را در رسیدن به کمال انسانی یاری رساند و اسلام هم هر عملی را که به آدمی در رسیدن به کمال کمک می کند، ارج می نهد و آن را مطلوب می داند.
پرسشگر گرامی، قبل از بیان مطالبی درمورد اهمیت وفواید ورزش دردین پیرامون ورزش مردود بگوییم که امروزه گونه هایی از ورزش، مانند:ورزش نماها در جهان وجود دارد که با اهداف استعماری و ضد انسانی، طراحی، قانون گذاری و اجرا می شوند. این ورزش ها سبب دشمنی ورزش کاران یا تماشاچیان شده و آن گاه روحیه انسانی آن ها را به روحیه حیوانی و درنده خوبی تبدیل نموده و آن ها را به آسیب رساندن به دیگران تشویق می نمایند.
در این ورزش ها، ورزش کار و یا تماشاچی و یا هر دو، مورد بهره برداری سیاسی قرار گرفته و استعمار یا استحمار می شوند، و هدف برگزار کنندگان این قسم ورزش ها، به چنگ آوردن پول بی حساب و باد آورده، دور کردن مردم از مسائل سیاسی و سرگرم کردن آن ها به مسائل ورزشی و از این سنخ اهداف می باشد، که از نظر دین و عقلا مردود است.
بنابر این:
1- ورزش نباید سبب دشمنی شود.
2- ورزش نباید روحیه انسانی را به روحیه حیوانی تبدیل کند.
3- هدف از ورزش نباید آسیب رسانیدن به دیگران باشد.
4- ورزش کار یا تماشاچی نباید مورد استعمار یا استحمار قرار گیرد.
5- ورزش نباید مردم را از مسائل اساسی جامعه و دردهای آن دور سازد.
بدون توجه به این امور، ورزش، امری نامطلوب و مردود خواهد بود. متاسفانه ورزشی که امروزه در غرب متداول بوده و جریان دارد، از این قبیل است:
“غرب، امروز از تربیت بدنی برای رسیدن به قهرمانی بهره می گیرد، که خود آفتی بزرگ است. پرورش روحیه قهرمانی که مترادف با حرفه ای شدن ورزش و حرفه ای گری است، که مخالف و ضد انسان و هویت انسانی است و یاد آور دوران گلادیاتوری و توسعه آن در قرون قبل از میلاد و بعد از میلاد می باشد، که بردگان با آموزش لازم در اختیار برگزار کنندگان ضیافت های آن چنانی قرار می گرفتند، که به جای رزم، بزم را با خونین شدن و یا به خاک و خون کشیدن حریف خویش به اوج رسانده، عیش را کامل می نمودند. و گاهی برای اجازه و کرایه، در اختیار بعضی از گروه ها یا افراد متشخص از نظر اقتصادی قرار می گرفتند… .
از تربیت بدنی در غرب، جز اسمی باقی نمانده، آن چه که امروزه برای آن اهمیت و ارزش قایلند، ورزش است و بس. ورزش فقط برای ورزش، و ورزش برای رسیدن به قهرمانی، ورزش برای شهرت و کسب حیثیت شخصی، و ورزش برای تحقیق مقاصد استعماری، نه برای سلامت، نه برای بهسازی نسل، نه برای وارد کردن آن در امور زندگی، نه برای سلامت، نه برای بهسازی نسل، نه برای وارد کردن آن در امور زندگی، نه به عنوان خادم تربیت بدنی، نه برای تربیت انسان کامل و نه برای تحقق همه جانبه پرورش ابعاد وجودی انسان، نه برای رساندن انسان به مقام واقع اش، در خاتمه، نه برای رساندن انسان به اطمینان لازم برای زیستن ایدئال و آینده ای مطلوب و موافق فطرت پاک انسانی و رساندن انسان به مرحله ای که قرب الهی است.”
ورزش اگر بدون هدف و غرض عقلایی و تنها برای وقت کشی صورت گیرد نیز، مردود خواهد بود، زیرا در محدوده “لهو باطل” و “لغو” قرار خواهد گرفت.( http://article.tebyan.net/13372/ورزش-مردود)
اهمیت و فواید ورزش دردین اسلام
1- از منظر عقل و دین, ورزش براى تقویت و سلامتى جسم ضرورت دارد. ملتى که بدنى سالم, بانشاط و نیرومند ندارد از عقل و تفکر شایسته کمتر بهره مند است. مثلى است معروف که مى گوید: (عقل سالم در بدن سالم است), زیرا تأثیر متقابل جسم و جان, مسئله اى ثابت شده و مسلّم است. انسان هایى که بر اثر تنبلى و عدم تحرکات جسمى, بدنى نحیف و علیل دارند و یا بیش از حد فربه و چاق هستند, نمى توانند روحیه اى آرام و بانشاط داشته باشند. این گونه افراد معمولاً عصبى مزاج, کم حوصله, بهانه گیر و داراى روحیه اى ناهنجار و فکرى بیمار هستند و همین مسائل در جسم آنان نیز اثر سویى مى گذارد. حضرت على فرمود: من از حسودان تعجب مى کنم که چگونه جسمى سالم دارند. حسد, بدبینى و نگرانى هاى روحى و روانى, بدن را ضعیف و بیمار مى کند. پیامبر(ص) مى فرماید: خوشا به حال کسى که سالم و زندگى اش در حد کفایت و قوى و نیرومند باشد. از همین رو در تاریخ ادیان مى خوانیم: وقتى قوم بنى اسرائیل پادشاهى از خدا خواستند, طالوت با دو ویژگى معرفى مى شود: (خداوند طالوت را براى شما برگزید و قدرت علمى و جسمى فزون ترى به او عطا فرمود).1 درباره قدرت موسى بن عمران قرآن مى فرماید که در نزاع دو قبیله (قِبطى و سِبطى) حضرت موسى تنها یک مشت به آن مرد زد و او درگذشت: (فوکزه موسى فقضى علیه2). معلوم مى شود حضرت موسى از قدرت جسمانى و مشت پولادین برخوردار بوده است. دختر حضرت شعیب هم به پدرش گفت: اى پدر, موسى را استخدام کن, زیرا آدمى نیرومند و امین است.3 قرآن درباره حضرت هود هم به قدرت جسمانى او اشاره مى کند: (وزادکم فى الخلق بَسْطَةً4). اسلام به مسئله سلامت و قدرت جسم و جان اهمیت خاصى مى دهد تا آن جا که بر این باور است که رهبران اسلام باید در سلامت جسم, اعتدال خلقت و قدرت علم و معنویت سرآمد دیگران باشند. رسول گرامى اسلام(ص) مى فرماید: به سرگرمى و بازى بپردازید, زیرا دوست ندارم که در دین شما خشکى و خشونت دیده شود. ائمه معصومین(ع) با این که تحت نظر شدید بودند ولى گاه گاهى قدرت علمى و احیاناً قدرت و مهارت جسمى خود را در تیراندازى و اسب دوانى به نمایش مى گذاشتند و اعجاب و تحسین حاضران را برمى انگیختند. امام على(ع) در مسابقات کشتى, پشت تمام اقران خود را به زمین مى زد. رسول خدا(ص) نیز گاهى در مسابقات اسب سوارى و شتر دوانى شرکت مى کردند. بعضى اوقات از رسول خدا(ص) تقاضا مى شد که در یک مسابقه, داور باشند و حضرت آن را مى پذیرفتند. پیامبر گرامى اسلام(ص) دستور اکید داده اند که کودکان را رها سازید تا هفت سال بازى کنند. پیامبر(ص) فرمود: هرکس در کنارش کودکى باشد لازم است با او کودکى کند (با او هم زبان و هم بازى شود).چون که با کودک سر و کارت فتادپس زبان کودکى باید گشاد . ورزش در ادیان الهى, ریشه تاریخى دارد. برادران یوسف براى بردن او به پدر گفتند: او را با ما بفرست تا بگردد و بازى کند. در سیره پیامبر است که با امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) بازى مى کردند; آن ها را روى دوش خود سوار مى کردند و به کشتى گرفتن تشویقشان مى نمودند.5 در فقه اسلامى بحثى با عنوان (سَبق و رِمایه) مطرح شده است, که یکى از مسائل آن, مسئله شرط بندى در مسابقات است. مى فرمایند: شرط بندى با پول در مسابقات اسب دوانى, تیراندازى و شمشیربازى جایز است. پیامبر(ص) فرمود: در هیچ مسابقه اى شرط بندى پولى جایز نیست مگر در تیراندازى, شمشیربازى, پرتاب نیزه, شتردوانى و حتى مسابقه با فیل و کلیه حیوانات سم دار. از این نکته نباید غفلت کرد که ورزش فقط منحصر در ورزش هاى رایج و معمول امروزى نیست, بلکه کشاورزى, آهنگرى, درخت کاری… نیز از ورزش هایى هستند که به عضلات بدن استحکام مى بخشند. به واقع هرکار مشروعى که به قوت جسم و قدرت روح منتهى شود, ورزش است. 2- هدف از ورزش چیست؟ در اسلام هدف از ورزش, جمع مال و ثروت و کسب وجهه و شهرت نیست; بلکه وسیله اى براى سالم زیستن, قوی بودن, بهتر عبادت کردن و خدمت بهینه به خلق است. در دعاى کمیل مى خوانیم: ((قوّ على خدمتک جوارحى; بار پروردگارا, اعضا و جوارحم را براى خدمت به تو نیرومند گردان) و یا در دعاى روز چهارم ماه مبارک رمضان مى خوانیم: (اللهم قوّنى فیه على اقامة امرک; خدایا, در این روز مرا براى اقامه فرمانت نیرومند گردان). بدون تردید تقویت جسم, بدون تمرین و ورزش ممکن نیست. در واقع ما از خدا توفیق ورزش کردن مى طلبیم. با وجود این که ورزش کردن داراى محاسن و امتیازات فراوانى است, اما این نکته را نباید از ذهن دور نگه داشت که اگر ورزش با اخلاق و اعتدال همراه نباشد, نتیجه مطلوبى را باز پس نخواهد داد. هم چنان که دین اسلام, دین اعتدال است, به اعتدال در همه امور نیز سفارش کرده است. ورزش کاران باستانى کار دیروز و امروز همواره در خط اعتدال قرار داشته و دارند. فرهنگ حاکم بر این ورزش, فرهنگ علوى است. نام خدا و یاد خدا, رعایت آداب ویژه باستانى و نیز رعایت اخلاق اسلامى از ویژگى هاى بارز این رشته ورزشى است. در این ورزش, پیش کسوتان تقدم دارند و نوآموزان و جوانان مورد احترام مى باشند. روحیه قهرمانى در تمام حرکات آنان مشهود است. آنان همواره یار مظلومان و خصم ستم گران بوده اند. ورزش هدفمند مورد توجه پیشوایان دین اسلام بوده و هست. ورزشی که باعث تقویت قدرت جسمانی انسان شود و یا او را در جهت مبارزه دشمنان دین یاری کند (مانند تیراندازی و سوارکاری) در دین مبین اسلام بیشتر مورد توجه است. قرآن کریم به مناسبت های مختلف قدرت جسمانی را یکی از مشخصه های انسان های برگزیده اعلام می فرماید. به عنوان مثال علت انتخاب طالوت به فرماندهی و رهبری عده از بنی اسرائیل قدرت علمی و جسمی او عنوان شده (بقره، آیه 247) و یا قدرت جسمانی قوم هود به عنوان یک نعمت «ارزشمند» یادآوری شده (تفسیر نمونه، ج 6، ص 228).3- در بعضی از رشته های ورزشی هدفمند روایات خاص وارد شده که در ذیل تقدیم می گردد:تیراندازی و سوارکاری:رسول خدا(ص) آیه شریفه «واعدو لهم ماستطعتم من قوه…؛ هر چه در توان دارید از نیرو و اسب های آماده بسیج کنید…» (انفال، آیه 60). در تفسیر «قوه» فرمودند: قوه یعنی تیراندازی. رسول خدا(ص) فرمودند: «محبوب ترین سرگرمی (بندگان) نزد خدای متعال اسب سواری و تیراندازی است» و نیز فرمودند: «کسی که تیراندازی را یاد بگیرد و سپس از روی بی علاقگی آن را رها کند کفران نعمت کرده است». و نیز در فرمایش دیگری فرمود: «… بدانید خدای عز وجل به سبب یک تیر صد نفر را به بهشت می برد: کسی آن را بسازد و کسی که آن را برای مجاهدان خریداری کند و کسی که آن را در راه خدا پرتاب کند» (محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 5، ص 2138).کشتی:رسول خدا(ص) شبی وارد خانه حضرت فاطمه زهرا(س) شد و به امام حسن و امام حسین(ع) فرمودند: برخیزید و کشتی بگیرید و آن دو برخاستند و کشتی گرفتند.4- برخی آثار و فواید ورزش:1- ورزش یکی از مفیدترین و سالم ترین سرگرمی هایی است که می تواند اوقات فراغت جوانان و نوجوانان را پر کند. 2- ورزش، کسالت و تنبلی را از انسان زدوده و به وی نشاط و شادابی بخشیده، او را برای انجام کارهای و وظایف فردی و اجتماعی آماده نموده و اخلاقش را بهبود می بخشد. 3- ورزش، روحیه شجاعت، از خود گذشتگی، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلوم را در انسان تقویت نموده، اراده وی را قوی می سازد. 4- ورزش، توان رزمی انسان را افزایش می دهد. بالا بودن توان جسمانی نیروهای نظامی و رزمی، تنها در زمان های گذشته که جنگ ها با سلاح های سرد صورت می گرفت، مورد توجه نبوده، بلکه امروزه نیز حائز اهمیت فراوان است و تمرینات بدنی قسمت عمده ای از آموزش های نظامیان و به ویژه کماندوها و نیروهای ویژه را تشکیل می دهد. همچنین افرادی که از نقطه نظر بدنی و جسمانی، ضعیف و یا ناقص باشند، در ارتش پذیرفته نشده و گاه از خدمت سربازی نیز معاف می گردند. 5- اهمیت سلامتی و توانمندی جسمانی بر کسی پوشیده نیست. پیامبر گرامی اسلام صلی علیه واله در باره حق بدن بر انسان می فرماید: اِنَّ لِرَبِّکَ عَلَیکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَیکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَیکَ حَقّاً؛ پروردگارت بر تو حقی دارد، و بدنت بر تو حقی دارد، و خانواده ات[نیز] بر تو حقی دارد. آن چه در این حدیث ارزنده قابل توجه است، این است که پیامبر بزرگوار اسلام، تا بدان پایه برای جسم و بدن ارزش و اهمیت قابل است که حق بدن را در ردیف حق پروردگار [آن هم بلافاصله بعد از آن] و در کنار حق خانواده [و حتی قبل از آن] ذکر می فرماید. زمانی انسان می تواند حق پروردگار و خانواده خویش را به بهترین نحوی ادا کند، که از بدنی سالم و نیرومند برخوردار باشد. پى نوشت ها: 1ـ بقره(2) آیه 247. 2ـ قصص(28) آیه 115. 3ـ همان, آیه 26. 4ـ اعراف(7) آیه 69. 5 ـ بحارالانوار, ج103, ص189.
پرسشگر گرامی،امروزه ورزش برای سلامت ،نشاط وسرزندگی جامعه امری است حتمی وضروری ،جوانان همانند سایرافراد اجتماع نیاز آشکاری به شور و نشاط ، شادی ، سرگرمی و ورزش …است .اینکه مردم تشویق به ورزش ونشاط شوند یا فوتبالی هم نگاه کنند ذاتا امر حرام یا مکروهی نیست بلکه به افراد واوقات فراغت آنها بستگی دارد.با فرض آن که انواع ورزش برای بدن سودمند است بازی فوتبال هم یکی از آنها است واشکال ندارد
درانتها توجه به چند نکته دراین زمینه لازم میباشد:
1 – حکومتها برای حفظ سلامتی افراد جامعه ودمیدن روح امید و نشاط و هیجان درمحیط جوامع خود و برای پیشگیری از به دام افتادن افراد جامعه درناهنجاریها ی جامعه ، اعتباراتی را از بودجه سالانه خود برای این امور تخصیص می دهند که کشور ما نیز مثتثنی از این قاعده نیست و برای ورزشهای همگانی ،قهرمانی و… ردیف بودجه های راتعیین می کند ، که شاید در مقابل مبالغ دولتهای دیگر در سایر حوزه ها از جمله هزینه های درمان و… مبلغ زیادی هم نباشد ، اما اینکه چقدر باید خرج یا تخصیص یابد و مقدار آن کم است یا زیاد چیزی است که نیازمند کار کارشناسی است و در تخصص ما نمی باشد و البته در مورد آن نیز در ادامه توضیحاتی خواهیم داد . با این حال آنچه مسلم است اصل تخصیص بودجه ای جداگانه به امر گسترش فرهنگ ورزش که باعث شادی و نشاط در جامعه می شود امری است مقبول که نباید به بهانه حواشی آن ، این اصل مهم را تعطیل نمود .
2 – پولهایی که به ورزشکاران مختلف داده می شود توسط باشگاههای ورزشی مربوطه به آنان پرداخت می گردد . بنابر این برای بررسی این موضوع باید نگاهی به وضعیت باشگاهها بیاندازیم . چرا که باشگاهها اساسا به دو نوع تقسیم می شوند که برخی از آنها باشگاههای خصوصی هستند مثل اکثر قریب به اتفاق باشگاههای مطرح دنیا و برخی از باشگاههای مطرح ایران که هزینه و درآمد این باشگاهها ارتباطی به دولت نداشته و نهادهای دولتی صرفا بر روند قانونی بودن بخش هزینه و درآمد آنها نظارت می کنند و بنابر این با توجه به اینکه هر کسی حق دارد پولی را که از راه مشروع تحصیل کرده است به هر میزان که بخواهد به فرد یاافرادی دیگر در قالب های مختلف مثل ورزشکار ، هنرپیشه و … بذل و بخشش کند لذا مشکلی از این بابت به وجود نمی آید .
اما در این میان مساله ای که باقی می ماند موضوع باشگاههای خصوصی می باشد که بیشترین اشکال از ناحیه این باشگاهها می باشد که در این زمینه نیز باز دو نکته قابل ذکر است : اول اینکه با توجه به اینکه سیاست گذاری های کشور به سمت خصوصی سازی هر چه بیشتر واحدهای دولتی (و از جمله باشگاههایی که دولتی محسوب می شوند) از طرق مختلف مثل عرضه سهام این واحدها در بورس پیش می رود لذا در حال حاضر صحبت های فراوانی در حال انجام است تا کلیه باشگاه های دولتی به بخش خصوصی واگذار شود تا هم این باشگاهها به شکل بهینه تری اداره شوند ، هم هیچ بار مالی برای بیت المال نداشته باشد ، هم از طریق اموری مثل مالیات نوعی درآمد زایی برای بیت المال داشته باشد و هم اینکه دیگر هیچ گونه شائبه و حرف وحدیثی بابت واریز پول بیت المال مردم به جیب بازیکنان نباشیم چرا که همانگونه که گفته شد با خصوصی سازی این باشگاهها وضعیت درآمد و هزینه باشگاهها به خودشان مربوط خواهد شد و آنان حق خواهند داشت تا در چارچوب قوانین و مقررات مربوطه پول های خود را به هر میزان که می خواهند مصرف نمایند . بر این اساس در حال حاضر برخی از باشگاههایی که قبلا دولتی بوده اند به بخش خصوصی واگذار شده است همچون باشگاه راه آهن و باشگاه نفت و باشگاههای دیگر نیز در صف انتظار واگذاری هستند که از جمله مهمترین آنها دو باشگاه مهم استقلال و پیروز ی هستند و امیدواریم با این واگذاری ها شاهد حرف و حدیثی در این زمینه نباشیم . نکته دوم این است که باشگاههای دولتی هم اگر چه از بودجه بیت المال ارتزاق می کنند اما با توجه به حجم کلان هزینه های این باشگاهها ، هرگز این بودجه ها پاسخگوی هزینه ها نخواهد بود و به نظر می رسد با توجه به مشکلات مالی و کمبود منابع مالی در بودجه های سالانه ما برای بخشهای مختلف دولتی ، هزینه ای که از بیت المال برای چنین باشگاههای عظیم وگسترده ای صورت می گیرد بیشتر جوابگوی اداره این باشگاهها و تامین امکانات لازم باشد تا پرداخت پول های کلان به بازیکنان و مربیان و اگر هم از این بودجه ها به بازیکنان و مربیان مبالغی پرداخت می شود قطعا بخش اندکی از این پرداختی ها که معادل حق الزحمه عادی یک فرد شاغل می باشد از این بودجه ها تامین خواهد شد بنابر این بخش مهمی از این هزینه ها نیازمند راهکارهای دیگری هستند که هر باشگاهی برای کسب در آمد به آنها متوسل می شود که مهمترین آنها عبارتند از : «جذب حامی و اسپانسر ، فروش بلیط ، فروش حق پخش بازی ها ، فروش محصولات ورزشی به هواداران ، راه اندازی مدارس و آموزشگاههای فوتبال و … » (در این زمینه رک : سایت راسخون ، مقاله روشهای کسب درآمد باشگاههای ورزشی ، http://rasekhoon.net/Article/Show-54598.aspx ) که در حال حاضر در کشور ما باشگاههای بزرگ دولتی قبلا عمدتا درآمدهای خود را از طریق راه اندازی مدارس و آموزشگاههای فوتبال به دست می آوردند و اخیرا عمده درآمدهای کلان آنها از طریق جذب حامی مالی و اسپانسر می باشد که در یکی از نمونه ها یک رستوران زنجیره ای به نام ماری براون قراردادی به مبلغ 3 میلیارد تومان با تیم پیروزی منعقد کرد و در هر فصل نیز حامیان مختلفی کار حمایت از این تیم را بر عهده دارند . بنابر این در شرایطی که خود باشگاهها نیز به امر درآمد زایی مشغول هستند در صورتی که بودجه های کلان پرداختی به بازیکنان را از طریق درآمدهای خود تامین نمایند باز هم مشکلی نیست و آنها حق دارند در ازای کار و تلاشی که برای درآمد زایی قانونی انجام می دهند و نیز از جیب حامیان مالی هر مقدار که تمایل داشتند به بازیکنان پرداخت نمایند چرا که این پول ها نیز همچون باشگاههای خصوصی به بیت المال ارتباطی پیدا نمی کنند .
3 – با تمامی آنچه در مورد اصل حق قانونی باشگاهها (به شرط اینکه خارج از چارچوب ها و ضوابط نباشد و مثلا به ریخت و پاش از بودجه های تخصیصی از ناحیه بیت المال منجر نگردد) در پرداخت هایی که انجام می دهند گفته شد باید نکته ای را متذکر گردیم و آن اینکه پرداخت های کلان در فوتبال و قراردادهای نجومی اگر چه ممکن است فاقد مشکلات قانونی باشد اما رواج این مساله پیامدهای منفی اجتماعی ، روانی و اخلاقی فراوانی به همراه دارد که از این ناحیه ما نیز معتقدیم که باید فکری به حال این مساله صورت گیرد که به نظر می رسد که دست اندرکاران امر نیز متوجه این مساله شده اند و در حال حاضر تکاپوهایی برای جلوگیری از این تبعات در حال انجام است که از جمله آنها بحث هایی پیرامون تعیین سقف قرارداد می باشد و امیدواریم با عنایت هر چه بیشتر دولت و قوه قانونگذاری که منتخبان خود مردم هستند به این مساله با طرح های بهتری که هم به رونق و شکوفایی هر چه بیشتر ورزش ملی وقهرمانی بیانجامد و هم به رفع حواشی غیر مرتبط با ورزش همچون موضوع قراردادها بپردازد بتوانیم ورزشی در خور شان نظام اسلامی داشته باشیم .
4 – در مورد وضعیت اخلاقی ورزشکاران نیز اگر چه برخی اخبار از مسایل ضد اخلاقی برخی ورزشکاران هر از چندگاهی پخش می شود و اگر چه بخشی از بروز چنین مسائلی به موضوع قراردادهای کلان ورزشی مربوط می شود (چرا که همانگونه که گفتیم این قبیل مسایل پیامدهایی داردکه یکی از پیامدهای آن رخت بربستن اخلاق مداری از ورزش و جایگزینی برخی مسائل ضد اخلاقی در آن می باشد) با این حال ما معتقدیم نباید کلیه ورزشکاران و قهرمانان کشور را به این دید نگریست بلکه در میان این ورزشکاران ، افراد زیادی وجود دارند که همواره مسائل اخلاقی را مد نظر خویش قرار داده و یا حداقل تلاش می کنند تا از هر گونه مسائل خلاف اخلاق و منش ورزشکارانه به دور باشند که به خاطر و جود برخی موارد خلاف (حتی اگر زیاد باشند) نباید همه را به عنوان افراد فاسد الاخلاق و فاسد العقیده معرفی کرد .
ضمن تشکر از ارتباط جنابعالی با این مرکز،درابتدا بگوییم بدون تردید ورزش، یکی از مسایل و موضوعات با اهمیت هر جامعه به شمار می آید و تعداد بی شماری از افراد، به انواع ورزش علاقه مند هستند و بخشی از وقت خود را بدان اختصاص می دهند. دین مبین اسلام هم به ورزش و ورزشکار به دیده احترام می نگرد؛ زیرا ورزش می تواند آدمی را در رسیدن به کمال انسانی یاری رساند و اسلام هم هر عملی را که به آدمی در رسیدن به کمال کمک می کند، ارج می نهد و آن را مطلوب می داند.
پرسشگر گرامی قبل از بیان مطالبی درمورد اهمیت وفواید ورزش دردین، پیرامون ورزش مردود گفتنی است؛ امروزه گونه هایی از ورزش، یا ورزش نماها در جهان وجود دارد که با اهداف استعماری و ضد انسانی، طراحی، قانون گذاری و اجرا می شوند. این ورزش ها سبب دشمنی ورزش کاران یا تماشاچیان شده و آن گاه روحیه انسانی آن ها را به روحیه حیوانی و درنده خوبی تبدیل نموده و آن ها را به آسیب رساندن به دیگران تشویق می نمایند.
در این ورزش ها، ورزش کار و یا تماشاچی و یا هر دو، مورد بهره برداری سیاسی قرار گرفته و استعمار یا استحمار می شوند، و هدف برگزار کنندگان این قسم ورزش ها، به چنگ آوردن پول بی حساب و باد آورده، دور کردن مردم از مسائل سیاسی و سرگرم کردن آن ها به مسائل ورزشی و از این سنخ اهداف می باشد، که از نظر دین و عقلا مردود است.
بنابر این:
1- ورزش نباید سبب دشمنی شود.
2- ورزش نباید روحیه انسانی را به روحیه حیوانی تبدیل کند.
3- هدف از ورزش نباید آسیب رسانیدن به دیگران باشد.
4- ورزش کار یا تماشاچی نباید مورد استعمار یا استحمار قرار گیرد.
5- ورزش نباید مردم را از مسائل اساسی جامعه و دردهای آن دور سازد.
بدون توجه به این امور، ورزش، امری نامطلوب و مردود خواهد بود. متاسفانه ورزشی که امروزه در غرب متداول بوده و جریان دارد، از این قبیل است:
“غرب، امروز از تربیت بدنی برای رسیدن به قهرمانی بهره می گیرد، که خود آفتی بزرگ است. پرورش روحیه قهرمانی که مترادف با حرفه ای شدن ورزش و حرفه ای گری است، که مخالف و ضد انسان و هویت انسانی است و یاد آور دوران گلادیاتوری و توسعه آن در قرون قبل از میلاد و بعد از میلاد می باشد، که بردگان با آموزش لازم در اختیار برگزار کنندگان ضیافت های آن چنانی قرار می گرفتند، که به جای رزم، بزم را با خونین شدن و یا به خاک و خون کشیدن حریف خویش به اوج رسانده، عیش را کامل می نمودند. و گاهی برای اجازه و کرایه، در اختیار بعضی از گروه ها یا افراد متشخص از نظر اقتصادی قرار می گرفتند… .
از تربیت بدنی در غرب، جز اسمی باقی نمانده، آن چه که امروزه برای آن اهمیت و ارزش قایلند، ورزش است و بس. ورزش فقط برای ورزش، و ورزش برای رسیدن به قهرمانی، ورزش برای شهرت و کسب حیثیت شخصی، و ورزش برای تحقیق مقاصد استعماری، نه برای سلامت، نه برای بهسازی نسل، نه برای وارد کردن آن در امور زندگی، نه برای سلامت، نه برای بهسازی نسل، نه برای وارد کردن آن در امور زندگی، نه به عنوان خادم تربیت بدنی، نه برای تربیت انسان کامل و نه برای تحقق همه جانبه پرورش ابعاد وجودی انسان، نه برای رساندن انسان به مقام واقع اش، در خاتمه، نه برای رساندن انسان به اطمینان لازم برای زیستن ایدئال و آینده ای مطلوب و موافق فطرت پاک انسانی و رساندن انسان به مرحله ای که قرب الهی است.”
ورزش اگر بدون هدف و غرض عقلایی و تنها برای وقت کشی صورت گیرد نیز، مردود خواهد بود، زیرا در محدوده “لهو باطل” و “لغو” قرار خواهد گرفت.( http://article.tebyan.net/13372/ورزش-مردود)
اهمیت و فواید ورزش دردین اسلام
1- از منظر عقل و دین, ورزش براى تقویت و سلامتى جسم ضرورت دارد. ملتى که بدنى سالم, بانشاط و نیرومند ندارد از عقل و تفکر شایسته کمتر بهره مند است. مثلى است معروف که مى گوید: (عقل سالم در بدن سالم است), زیرا تأثیر متقابل جسم و جان, مسئله اى ثابت شده و مسلّم است. انسان هایى که بر اثر تنبلى و عدم تحرکات جسمى, بدنى نحیف و علیل دارند و یا بیش از حد فربه و چاق هستند, نمى توانند روحیه اى آرام و بانشاط داشته باشند. این گونه افراد معمولاً عصبى مزاج, کم حوصله, بهانه گیر و داراى روحیه اى ناهنجار و فکرى بیمار هستند و همین مسائل در جسم آنان نیز اثر سویى مى گذارد. حضرت على فرمود: من از حسودان تعجب مى کنم که چگونه جسمى سالم دارند. حسد, بدبینى و نگرانى هاى روحى و روانى, بدن را ضعیف و بیمار مى کند. پیامبر(ص) مى فرماید: خوشا به حال کسى که سالم و زندگى اش در حد کفایت و قوى و نیرومند باشد. از همین رو در تاریخ ادیان مى خوانیم: وقتى قوم بنى اسرائیل پادشاهى از خدا خواستند, طالوت با دو ویژگى معرفى مى شود: (خداوند طالوت را براى شما برگزید و قدرت علمى و جسمى فزون ترى به او عطا فرمود).1 درباره قدرت موسى بن عمران قرآن مى فرماید که در نزاع دو قبیله (قِبطى و سِبطى) حضرت موسى تنها یک مشت به آن مرد زد و او درگذشت: (فوکزه موسى فقضى علیه2). معلوم مى شود حضرت موسى از قدرت جسمانى و مشت پولادین برخوردار بوده است. دختر حضرت شعیب هم به پدرش گفت: اى پدر, موسى را استخدام کن, زیرا آدمى نیرومند و امین است.3 قرآن درباره حضرت هود هم به قدرت جسمانى او اشاره مى کند: (وزادکم فى الخلق بَسْطَةً4). اسلام به مسئله سلامت و قدرت جسم و جان اهمیت خاصى مى دهد تا آن جا که بر این باور است که رهبران اسلام باید در سلامت جسم, اعتدال خلقت و قدرت علم و معنویت سرآمد دیگران باشند. رسول گرامى اسلام(ص) مى فرماید: به سرگرمى و بازى بپردازید, زیرا دوست ندارم که در دین شما خشکى و خشونت دیده شود. ائمه معصومین(ع) با این که تحت نظر شدید بودند ولى گاه گاهى قدرت علمى و احیاناً قدرت و مهارت جسمى خود را در تیراندازى و اسب دوانى به نمایش مى گذاشتند و اعجاب و تحسین حاضران را برمى انگیختند. امام على(ع) در مسابقات کشتى, پشت تمام اقران خود را به زمین مى زد. رسول خدا(ص) نیز گاهى در مسابقات اسب سوارى و شتر دوانى شرکت مى کردند. بعضى اوقات از رسول خدا(ص) تقاضا مى شد که در یک مسابقه, داور باشند و حضرت آن را مى پذیرفتند. پیامبر گرامى اسلام(ص) دستور اکید داده اند که کودکان را رها سازید تا هفت سال بازى کنند. پیامبر(ص) فرمود: هرکس در کنارش کودکى باشد لازم است با او کودکى کند (با او هم زبان و هم بازى شود).چون که با کودک سر و کارت فتادپس زبان کودکى باید گشاد . ورزش در ادیان الهى, ریشه تاریخى دارد. برادران یوسف براى بردن او به پدر گفتند: او را با ما بفرست تا بگردد و بازى کند. در سیره پیامبر است که با امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) بازى مى کردند; آن ها را روى دوش خود سوار مى کردند و به کشتى گرفتن تشویقشان مى نمودند.5 در فقه اسلامى بحثى با عنوان (سَبق و رِمایه) مطرح شده است, که یکى از مسائل آن, مسئله شرط بندى در مسابقات است. مى فرمایند: شرط بندى با پول در مسابقات اسب دوانى, تیراندازى و شمشیربازى جایز است. پیامبر(ص) فرمود: در هیچ مسابقه اى شرط بندى پولى جایز نیست مگر در تیراندازى, شمشیربازى, پرتاب نیزه, شتردوانى و حتى مسابقه با فیل و کلیه حیوانات سم دار. از این نکته نباید غفلت کرد که ورزش فقط منحصر در ورزش هاى رایج و معمول امروزى نیست, بلکه کشاورزى, آهنگرى, درخت کاری… نیز از ورزش هایى هستند که به عضلات بدن استحکام مى بخشند. به واقع هرکار مشروعى که به قوت جسم و قدرت روح منتهى شود, ورزش است. 2- هدف از ورزش چیست؟ در اسلام هدف از ورزش, جمع مال و ثروت و کسب وجهه و شهرت نیست; بلکه وسیله اى براى سالم زیستن, قوی بودن, بهتر عبادت کردن و خدمت بهینه به خلق است. در دعاى کمیل مى خوانیم: ((قوّ على خدمتک جوارحى; بار پروردگارا, اعضا و جوارحم را براى خدمت به تو نیرومند گردان) و یا در دعاى روز چهارم ماه مبارک رمضان مى خوانیم: (اللهم قوّنى فیه على اقامة امرک; خدایا, در این روز مرا براى اقامه فرمانت نیرومند گردان). بدون تردید تقویت جسم, بدون تمرین و ورزش ممکن نیست. در واقع ما از خدا توفیق ورزش کردن مى طلبیم. با وجود این که ورزش کردن داراى محاسن و امتیازات فراوانى است, اما این نکته را نباید از ذهن دور نگه داشت که اگر ورزش با اخلاق و اعتدال همراه نباشد, نتیجه مطلوبى را باز پس نخواهد داد. هم چنان که دین اسلام, دین اعتدال است, به اعتدال در همه امور نیز سفارش کرده است. ورزش کاران باستانى کار دیروز و امروز همواره در خط اعتدال قرار داشته و دارند. فرهنگ حاکم بر این ورزش, فرهنگ علوى است. نام خدا و یاد خدا, رعایت آداب ویژه باستانى و نیز رعایت اخلاق اسلامى از ویژگى هاى بارز این رشته ورزشى است. در این ورزش, پیش کسوتان تقدم دارند و نوآموزان و جوانان مورد احترام مى باشند. روحیه قهرمانى در تمام حرکات آنان مشهود است. آنان همواره یار مظلومان و خصم ستم گران بوده اند. ورزش هدفمند مورد توجه پیشوایان دین اسلام بوده و هست. ورزشی که باعث تقویت قدرت جسمانی انسان شود و یا او را در جهت مبارزه دشمنان دین یاری کند (مانند تیراندازی و سوارکاری) در دین مبین اسلام بیشتر مورد توجه است. قرآن کریم به مناسبت های مختلف قدرت جسمانی را یکی از مشخصه های انسان های برگزیده اعلام می فرماید. به عنوان مثال علت انتخاب طالوت به فرماندهی و رهبری عده از بنی اسرائیل قدرت علمی و جسمی او عنوان شده (بقره، آیه 247) و یا قدرت جسمانی قوم هود به عنوان یک نعمت «ارزشمند» یادآوری شده (تفسیر نمونه، ج 6، ص 228).3- در بعضی از رشته های ورزشی هدفمند روایات خاص وارد شده که در ذیل تقدیم می گردد:تیراندازی و سوارکاری:رسول خدا(ص) آیه شریفه «واعدو لهم ماستطعتم من قوه…؛ هر چه در توان دارید از نیرو و اسب های آماده بسیج کنید…» (انفال، آیه 60). در تفسیر «قوه» فرمودند: قوه یعنی تیراندازی. رسول خدا(ص) فرمودند: «محبوب ترین سرگرمی (بندگان) نزد خدای متعال اسب سواری و تیراندازی است» و نیز فرمودند: «کسی که تیراندازی را یاد بگیرد و سپس از روی بی علاقگی آن را رها کند کفران نعمت کرده است». و نیز در فرمایش دیگری فرمود: «… بدانید خدای عز وجل به سبب یک تیر صد نفر را به بهشت می برد: کسی آن را بسازد و کسی که آن را برای مجاهدان خریداری کند و کسی که آن را در راه خدا پرتاب کند» (محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 5، ص 2138).کشتی:رسول خدا(ص) شبی وارد خانه حضرت فاطمه زهرا(س) شد و به امام حسن و امام حسین(ع) فرمودند: برخیزید و کشتی بگیرید و آن دو برخاستند و کشتی گرفتند.4- برخی آثار و فواید ورزش:1- ورزش یکی از مفیدترین و سالم ترین سرگرمی هایی است که می تواند اوقات فراغت جوانان و نوجوانان را پر کند. 2- ورزش، کسالت و تنبلی را از انسان زدوده و به وی نشاط و شادابی بخشیده، او را برای انجام کارهای و وظایف فردی و اجتماعی آماده نموده و اخلاقش را بهبود می بخشد. 3- ورزش، روحیه شجاعت، از خود گذشتگی، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلوم را در انسان تقویت نموده، اراده وی را قوی می سازد. 4- ورزش، توان رزمی انسان را افزایش می دهد. بالا بودن توان جسمانی نیروهای نظامی و رزمی، تنها در زمان های گذشته که جنگ ها با سلاح های سرد صورت می گرفت، مورد توجه نبوده، بلکه امروزه نیز حائز اهمیت فراوان است و تمرینات بدنی قسمت عمده ای از آموزش های نظامیان و به ویژه کماندوها و نیروهای ویژه را تشکیل می دهد. همچنین افرادی که از نقطه نظر بدنی و جسمانی، ضعیف و یا ناقص باشند، در ارتش پذیرفته نشده و گاه از خدمت سربازی نیز معاف می گردند. 5- اهمیت سلامتی و توانمندی جسمانی بر کسی پوشیده نیست. پیامبر گرامی اسلام صلی علیه واله در باره حق بدن بر انسان می فرماید: اِنَّ لِرَبِّکَ عَلَیکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَیکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَیکَ حَقّاً؛ پروردگارت بر تو حقی دارد، و بدنت بر تو حقی دارد، و خانواده ات[نیز] بر تو حقی دارد. آن چه در این حدیث ارزنده قابل توجه است، این است که پیامبر بزرگوار اسلام، تا بدان پایه برای جسم و بدن ارزش و اهمیت قابل است که حق بدن را در ردیف حق پروردگار [آن هم بلافاصله بعد از آن] و در کنار حق خانواده [و حتی قبل از آن] ذکر می فرماید. زمانی انسان می تواند حق پروردگار و خانواده خویش را به بهترین نحوی ادا کند، که از بدنی سالم و نیرومند برخوردار باشد. پى نوشت ها: 1ـ بقره(2) آیه 247. 2ـ قصص(28) آیه 115. 3ـ همان, آیه 26. 4ـ اعراف(7) آیه 69. 5 ـ بحارالانوار, ج103, ص189.
پرسشگر گرامی،امروزه ورزش برای سلامت ،نشاط وسرزندگی جامعه امری است حتمی وضروری ،جوانان همانند سایرافراد اجتماع نیاز آشکاری به شور و نشاط ، شادی ، سرگرمی و ورزش …است .اینکه مردم تشویق به ورزش ونشاط شوند یا فوتبالی هم نگاه کنند ذاتا امر حرام یا مکروهی نیست بلکه به افراد واوقات فراغت آنها بستگی دارد.با فرض آن که انواع ورزش برای بدن سودمند است بازی فوتبال هم یکی از آنها است واشکال ندارد
درانتها توجه به چند نکته دراین زمینه لازم میباشد:
1 – حکومتها برای حفظ سلامتی افراد جامعه ودمیدن روح امید و نشاط و هیجان درمحیط جوامع خود و برای پیشگیری از به دام افتادن افراد جامعه درناهنجاریها ی جامعه ، اعتباراتی را از بودجه سالانه خود برای این امور تخصیص می دهند که کشور ما نیز مثتثنی از این قاعده نیست و برای ورزشهای همگانی ،قهرمانی و… ردیف بودجه های راتعیین می کند ، که شاید در مقابل مبالغ دولتهای دیگر در سایر حوزه ها از جمله هزینه های درمان و… مبلغ زیادی هم نباشد ، اما اینکه چقدر باید خرج یا تخصیص یابد و مقدار آن کم است یا زیاد چیزی است که نیازمند کار کارشناسی است و در تخصص ما نمی باشد و البته در مورد آن نیز در ادامه توضیحاتی خواهیم داد . با این حال آنچه مسلم است اصل تخصیص بودجه ای جداگانه به امر گسترش فرهنگ ورزش که باعث شادی و نشاط در جامعه می شود امری است مقبول که نباید به بهانه حواشی آن ، این اصل مهم را تعطیل نمود .
2 – پولهایی که به ورزشکاران مختلف داده می شود توسط باشگاههای ورزشی مربوطه به آنان پرداخت می گردد . بنابر این برای بررسی این موضوع باید نگاهی به وضعیت باشگاهها بیاندازیم . چرا که باشگاهها اساسا به دو نوع تقسیم می شوند که برخی از آنها باشگاههای خصوصی هستند مثل اکثر قریب به اتفاق باشگاههای مطرح دنیا و برخی از باشگاههای مطرح ایران که هزینه و درآمد این باشگاهها ارتباطی به دولت نداشته و نهادهای دولتی صرفا بر روند قانونی بودن بخش هزینه و درآمد آنها نظارت می کنند و بنابر این با توجه به اینکه هر کسی حق دارد پولی را که از راه مشروع تحصیل کرده است به هر میزان که بخواهد به فرد یاافرادی دیگر در قالب های مختلف مثل ورزشکار ، هنرپیشه و … بذل و بخشش کند لذا مشکلی از این بابت به وجود نمی آید .
اما در این میان مساله ای که باقی می ماند موضوع باشگاههای خصوصی می باشد که بیشترین اشکال از ناحیه این باشگاهها می باشد که در این زمینه نیز باز دو نکته قابل ذکر است : اول اینکه با توجه به اینکه سیاست گذاری های کشور به سمت خصوصی سازی هر چه بیشتر واحدهای دولتی (و از جمله باشگاههایی که دولتی محسوب می شوند) از طرق مختلف مثل عرضه سهام این واحدها در بورس پیش می رود لذا در حال حاضر صحبت های فراوانی در حال انجام است تا کلیه باشگاه های دولتی به بخش خصوصی واگذار شود تا هم این باشگاهها به شکل بهینه تری اداره شوند ، هم هیچ بار مالی برای بیت المال نداشته باشد ، هم از طریق اموری مثل مالیات نوعی درآمد زایی برای بیت المال داشته باشد و هم اینکه دیگر هیچ گونه شائبه و حرف وحدیثی بابت واریز پول بیت المال مردم به جیب بازیکنان نباشیم چرا که همانگونه که گفته شد با خصوصی سازی این باشگاهها وضعیت درآمد و هزینه باشگاهها به خودشان مربوط خواهد شد و آنان حق خواهند داشت تا در چارچوب قوانین و مقررات مربوطه پول های خود را به هر میزان که می خواهند مصرف نمایند . بر این اساس در حال حاضر برخی از باشگاههایی که قبلا دولتی بوده اند به بخش خصوصی واگذار شده است همچون باشگاه راه آهن و باشگاه نفت و باشگاههای دیگر نیز در صف انتظار واگذاری هستند که از جمله مهمترین آنها دو باشگاه مهم استقلال و پیروز ی هستند و امیدواریم با این واگذاری ها شاهد حرف و حدیثی در این زمینه نباشیم . نکته دوم این است که باشگاههای دولتی هم اگر چه از بودجه بیت المال ارتزاق می کنند اما با توجه به حجم کلان هزینه های این باشگاهها ، هرگز این بودجه ها پاسخگوی هزینه ها نخواهد بود و به نظر می رسد با توجه به مشکلات مالی و کمبود منابع مالی در بودجه های سالانه ما برای بخشهای مختلف دولتی ، هزینه ای که از بیت المال برای چنین باشگاههای عظیم وگسترده ای صورت می گیرد بیشتر جوابگوی اداره این باشگاهها و تامین امکانات لازم باشد تا پرداخت پول های کلان به بازیکنان و مربیان و اگر هم از این بودجه ها به بازیکنان و مربیان مبالغی پرداخت می شود قطعا بخش اندکی از این پرداختی ها که معادل حق الزحمه عادی یک فرد شاغل می باشد از این بودجه ها تامین خواهد شد بنابر این بخش مهمی از این هزینه ها نیازمند راهکارهای دیگری هستند که هر باشگاهی برای کسب در آمد به آنها متوسل می شود که مهمترین آنها عبارتند از : «جذب حامی و اسپانسر ، فروش بلیط ، فروش حق پخش بازی ها ، فروش محصولات ورزشی به هواداران ، راه اندازی مدارس و آموزشگاههای فوتبال و … » (در این زمینه رک : سایت راسخون ، مقاله روشهای کسب درآمد باشگاههای ورزشی ، http://rasekhoon.net/Article/Show-54598.aspx ) که در حال حاضر در کشور ما باشگاههای بزرگ دولتی قبلا عمدتا درآمدهای خود را از طریق راه اندازی مدارس و آموزشگاههای فوتبال به دست می آوردند و اخیرا عمده درآمدهای کلان آنها از طریق جذب حامی مالی و اسپانسر می باشد که در یکی از نمونه ها یک رستوران زنجیره ای به نام ماری براون قراردادی به مبلغ 3 میلیارد تومان با تیم پیروزی منعقد کرد و در هر فصل نیز حامیان مختلفی کار حمایت از این تیم را بر عهده دارند . بنابر این در شرایطی که خود باشگاهها نیز به امر درآمد زایی مشغول هستند در صورتی که بودجه های کلان پرداختی به بازیکنان را از طریق درآمدهای خود تامین نمایند باز هم مشکلی نیست و آنها حق دارند در ازای کار و تلاشی که برای درآمد زایی قانونی انجام می دهند و نیز از جیب حامیان مالی هر مقدار که تمایل داشتند به بازیکنان پرداخت نمایند چرا که این پول ها نیز همچون باشگاههای خصوصی به بیت المال ارتباطی پیدا نمی کنند .
3 – با تمامی آنچه در مورد اصل حق قانونی باشگاهها (به شرط اینکه خارج از چارچوب ها و ضوابط نباشد و مثلا به ریخت و پاش از بودجه های تخصیصی از ناحیه بیت المال منجر نگردد) در پرداخت هایی که انجام می دهند گفته شد باید نکته ای را متذکر گردیم و آن اینکه پرداخت های کلان در فوتبال و قراردادهای نجومی اگر چه ممکن است فاقد مشکلات قانونی باشد اما رواج این مساله پیامدهای منفی اجتماعی ، روانی و اخلاقی فراوانی به همراه دارد که از این ناحیه ما نیز معتقدیم که باید فکری به حال این مساله صورت گیرد که به نظر می رسد که دست اندرکاران امر نیز متوجه این مساله شده اند و در حال حاضر تکاپوهایی برای جلوگیری از این تبعات در حال انجام است که از جمله آنها بحث هایی پیرامون تعیین سقف قرارداد می باشد و امیدواریم با عنایت هر چه بیشتر دولت و قوه قانونگذاری که منتخبان خود مردم هستند به این مساله با طرح های بهتری که هم به رونق و شکوفایی هر چه بیشتر ورزش ملی وقهرمانی بیانجامد و هم به رفع حواشی غیر مرتبط با ورزش همچون موضوع قراردادها بپردازد بتوانیم ورزشی در خور شان نظام اسلامی داشته باشیم .
.
با عرض سلام خدمت پرسشگر محترم
ضمن تشکر از ارتباط جنابعالی با این مرکز،درابتدا بگوییم بدون تردید ورزش، یکی از مسایل و موضوعات با اهمیت هر جامعه به شمار می آید و تعداد بی شماری از افراد، به انواع ورزش علاقه مند هستند و بخشی از وقت خود را بدان اختصاص می دهند. دین مبین اسلام هم به ورزش و ورزشکار به دیده احترام می نگرد؛ زیرا ورزش می تواند آدمی را در رسیدن به کمال انسانی یاری رساند و اسلام هم هر عملی را که به آدمی در رسیدن به کمال کمک می کند، ارج می نهد و آن را مطلوب می داند.
پرسشگر گرامی، قبل از بیان مطالبی درمورد اهمیت وفواید ورزش دردین پیرامون ورزش مردود بگوییم که امروزه گونه هایی از ورزش، مانند:ورزش نماها در جهان وجود دارد که با اهداف استعماری و ضد انسانی، طراحی، قانون گذاری و اجرا می شوند. این ورزش ها سبب دشمنی ورزش کاران یا تماشاچیان شده و آن گاه روحیه انسانی آن ها را به روحیه حیوانی و درنده خوبی تبدیل نموده و آن ها را به آسیب رساندن به دیگران تشویق می نمایند.
در این ورزش ها، ورزش کار و یا تماشاچی و یا هر دو، مورد بهره برداری سیاسی قرار گرفته و استعمار یا استحمار می شوند، و هدف برگزار کنندگان این قسم ورزش ها، به چنگ آوردن پول بی حساب و باد آورده، دور کردن مردم از مسائل سیاسی و سرگرم کردن آن ها به مسائل ورزشی و از این سنخ اهداف می باشد، که از نظر دین و عقلا مردود است.
بنابر این:
1- ورزش نباید سبب دشمنی شود.
2- ورزش نباید روحیه انسانی را به روحیه حیوانی تبدیل کند.
3- هدف از ورزش نباید آسیب رسانیدن به دیگران باشد.
4- ورزش کار یا تماشاچی نباید مورد استعمار یا استحمار قرار گیرد.
5- ورزش نباید مردم را از مسائل اساسی جامعه و دردهای آن دور سازد.
بدون توجه به این امور، ورزش، امری نامطلوب و مردود خواهد بود. متاسفانه ورزشی که امروزه در غرب متداول بوده و جریان دارد، از این قبیل است:
“غرب، امروز از تربیت بدنی برای رسیدن به قهرمانی بهره می گیرد، که خود آفتی بزرگ است. پرورش روحیه قهرمانی که مترادف با حرفه ای شدن ورزش و حرفه ای گری است، که مخالف و ضد انسان و هویت انسانی است و یاد آور دوران گلادیاتوری و توسعه آن در قرون قبل از میلاد و بعد از میلاد می باشد، که بردگان با آموزش لازم در اختیار برگزار کنندگان ضیافت های آن چنانی قرار می گرفتند، که به جای رزم، بزم را با خونین شدن و یا به خاک و خون کشیدن حریف خویش به اوج رسانده، عیش را کامل می نمودند. و گاهی برای اجازه و کرایه، در اختیار بعضی از گروه ها یا افراد متشخص از نظر اقتصادی قرار می گرفتند… .
از تربیت بدنی در غرب، جز اسمی باقی نمانده، آن چه که امروزه برای آن اهمیت و ارزش قایلند، ورزش است و بس. ورزش فقط برای ورزش، و ورزش برای رسیدن به قهرمانی، ورزش برای شهرت و کسب حیثیت شخصی، و ورزش برای تحقیق مقاصد استعماری، نه برای سلامت، نه برای بهسازی نسل، نه برای وارد کردن آن در امور زندگی، نه برای سلامت، نه برای بهسازی نسل، نه برای وارد کردن آن در امور زندگی، نه به عنوان خادم تربیت بدنی، نه برای تربیت انسان کامل و نه برای تحقق همه جانبه پرورش ابعاد وجودی انسان، نه برای رساندن انسان به مقام واقع اش، در خاتمه، نه برای رساندن انسان به اطمینان لازم برای زیستن ایدئال و آینده ای مطلوب و موافق فطرت پاک انسانی و رساندن انسان به مرحله ای که قرب الهی است.”
ورزش اگر بدون هدف و غرض عقلایی و تنها برای وقت کشی صورت گیرد نیز، مردود خواهد بود، زیرا در محدوده “لهو باطل” و “لغو” قرار خواهد گرفت.( http://article.tebyan.net/13372/ورزش-مردود)
اهمیت و فواید ورزش دردین اسلام
1- از منظر عقل و دین, ورزش براى تقویت و سلامتى جسم ضرورت دارد. ملتى که بدنى سالم, بانشاط و نیرومند ندارد از عقل و تفکر شایسته کمتر بهره مند است. مثلى است معروف که مى گوید: (عقل سالم در بدن سالم است), زیرا تأثیر متقابل جسم و جان, مسئله اى ثابت شده و مسلّم است. انسان هایى که بر اثر تنبلى و عدم تحرکات جسمى, بدنى نحیف و علیل دارند و یا بیش از حد فربه و چاق هستند, نمى توانند روحیه اى آرام و بانشاط داشته باشند. این گونه افراد معمولاً عصبى مزاج, کم حوصله, بهانه گیر و داراى روحیه اى ناهنجار و فکرى بیمار هستند و همین مسائل در جسم آنان نیز اثر سویى مى گذارد. حضرت على فرمود: من از حسودان تعجب مى کنم که چگونه جسمى سالم دارند. حسد, بدبینى و نگرانى هاى روحى و روانى, بدن را ضعیف و بیمار مى کند. پیامبر(ص) مى فرماید: خوشا به حال کسى که سالم و زندگى اش در حد کفایت و قوى و نیرومند باشد. از همین رو در تاریخ ادیان مى خوانیم: وقتى قوم بنى اسرائیل پادشاهى از خدا خواستند, طالوت با دو ویژگى معرفى مى شود: (خداوند طالوت را براى شما برگزید و قدرت علمى و جسمى فزون ترى به او عطا فرمود).1 درباره قدرت موسى بن عمران قرآن مى فرماید که در نزاع دو قبیله (قِبطى و سِبطى) حضرت موسى تنها یک مشت به آن مرد زد و او درگذشت: (فوکزه موسى فقضى علیه2). معلوم مى شود حضرت موسى از قدرت جسمانى و مشت پولادین برخوردار بوده است. دختر حضرت شعیب هم به پدرش گفت: اى پدر, موسى را استخدام کن, زیرا آدمى نیرومند و امین است.3 قرآن درباره حضرت هود هم به قدرت جسمانى او اشاره مى کند: (وزادکم فى الخلق بَسْطَةً4). اسلام به مسئله سلامت و قدرت جسم و جان اهمیت خاصى مى دهد تا آن جا که بر این باور است که رهبران اسلام باید در سلامت جسم, اعتدال خلقت و قدرت علم و معنویت سرآمد دیگران باشند. رسول گرامى اسلام(ص) مى فرماید: به سرگرمى و بازى بپردازید, زیرا دوست ندارم که در دین شما خشکى و خشونت دیده شود. ائمه معصومین(ع) با این که تحت نظر شدید بودند ولى گاه گاهى قدرت علمى و احیاناً قدرت و مهارت جسمى خود را در تیراندازى و اسب دوانى به نمایش مى گذاشتند و اعجاب و تحسین حاضران را برمى انگیختند. امام على(ع) در مسابقات کشتى, پشت تمام اقران خود را به زمین مى زد. رسول خدا(ص) نیز گاهى در مسابقات اسب سوارى و شتر دوانى شرکت مى کردند. بعضى اوقات از رسول خدا(ص) تقاضا مى شد که در یک مسابقه, داور باشند و حضرت آن را مى پذیرفتند. پیامبر گرامى اسلام(ص) دستور اکید داده اند که کودکان را رها سازید تا هفت سال بازى کنند. پیامبر(ص) فرمود: هرکس در کنارش کودکى باشد لازم است با او کودکى کند (با او هم زبان و هم بازى شود).چون که با کودک سر و کارت فتادپس زبان کودکى باید گشاد . ورزش در ادیان الهى, ریشه تاریخى دارد. برادران یوسف براى بردن او به پدر گفتند: او را با ما بفرست تا بگردد و بازى کند. در سیره پیامبر است که با امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) بازى مى کردند; آن ها را روى دوش خود سوار مى کردند و به کشتى گرفتن تشویقشان مى نمودند.5 در فقه اسلامى بحثى با عنوان (سَبق و رِمایه) مطرح شده است, که یکى از مسائل آن, مسئله شرط بندى در مسابقات است. مى فرمایند: شرط بندى با پول در مسابقات اسب دوانى, تیراندازى و شمشیربازى جایز است. پیامبر(ص) فرمود: در هیچ مسابقه اى شرط بندى پولى جایز نیست مگر در تیراندازى, شمشیربازى, پرتاب نیزه, شتردوانى و حتى مسابقه با فیل و کلیه حیوانات سم دار. از این نکته نباید غفلت کرد که ورزش فقط منحصر در ورزش هاى رایج و معمول امروزى نیست, بلکه کشاورزى, آهنگرى, درخت کاری… نیز از ورزش هایى هستند که به عضلات بدن استحکام مى بخشند. به واقع هرکار مشروعى که به قوت جسم و قدرت روح منتهى شود, ورزش است. 2- هدف از ورزش چیست؟ در اسلام هدف از ورزش, جمع مال و ثروت و کسب وجهه و شهرت نیست; بلکه وسیله اى براى سالم زیستن, قوی بودن, بهتر عبادت کردن و خدمت بهینه به خلق است. در دعاى کمیل مى خوانیم: ((قوّ على خدمتک جوارحى; بار پروردگارا, اعضا و جوارحم را براى خدمت به تو نیرومند گردان) و یا در دعاى روز چهارم ماه مبارک رمضان مى خوانیم: (اللهم قوّنى فیه على اقامة امرک; خدایا, در این روز مرا براى اقامه فرمانت نیرومند گردان). بدون تردید تقویت جسم, بدون تمرین و ورزش ممکن نیست. در واقع ما از خدا توفیق ورزش کردن مى طلبیم. با وجود این که ورزش کردن داراى محاسن و امتیازات فراوانى است, اما این نکته را نباید از ذهن دور نگه داشت که اگر ورزش با اخلاق و اعتدال همراه نباشد, نتیجه مطلوبى را باز پس نخواهد داد. هم چنان که دین اسلام, دین اعتدال است, به اعتدال در همه امور نیز سفارش کرده است. ورزش کاران باستانى کار دیروز و امروز همواره در خط اعتدال قرار داشته و دارند. فرهنگ حاکم بر این ورزش, فرهنگ علوى است. نام خدا و یاد خدا, رعایت آداب ویژه باستانى و نیز رعایت اخلاق اسلامى از ویژگى هاى بارز این رشته ورزشى است. در این ورزش, پیش کسوتان تقدم دارند و نوآموزان و جوانان مورد احترام مى باشند. روحیه قهرمانى در تمام حرکات آنان مشهود است. آنان همواره یار مظلومان و خصم ستم گران بوده اند. ورزش هدفمند مورد توجه پیشوایان دین اسلام بوده و هست. ورزشی که باعث تقویت قدرت جسمانی انسان شود و یا او را در جهت مبارزه دشمنان دین یاری کند (مانند تیراندازی و سوارکاری) در دین مبین اسلام بیشتر مورد توجه است. قرآن کریم به مناسبت های مختلف قدرت جسمانی را یکی از مشخصه های انسان های برگزیده اعلام می فرماید. به عنوان مثال علت انتخاب طالوت به فرماندهی و رهبری عده از بنی اسرائیل قدرت علمی و جسمی او عنوان شده (بقره، آیه 247) و یا قدرت جسمانی قوم هود به عنوان یک نعمت «ارزشمند» یادآوری شده (تفسیر نمونه، ج 6، ص 228).3- در بعضی از رشته های ورزشی هدفمند روایات خاص وارد شده که در ذیل تقدیم می گردد:تیراندازی و سوارکاری:رسول خدا(ص) آیه شریفه «واعدو لهم ماستطعتم من قوه…؛ هر چه در توان دارید از نیرو و اسب های آماده بسیج کنید…» (انفال، آیه 60). در تفسیر «قوه» فرمودند: قوه یعنی تیراندازی. رسول خدا(ص) فرمودند: «محبوب ترین سرگرمی (بندگان) نزد خدای متعال اسب سواری و تیراندازی است» و نیز فرمودند: «کسی که تیراندازی را یاد بگیرد و سپس از روی بی علاقگی آن را رها کند کفران نعمت کرده است». و نیز در فرمایش دیگری فرمود: «… بدانید خدای عز وجل به سبب یک تیر صد نفر را به بهشت می برد: کسی آن را بسازد و کسی که آن را برای مجاهدان خریداری کند و کسی که آن را در راه خدا پرتاب کند» (محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 5، ص 2138).کشتی:رسول خدا(ص) شبی وارد خانه حضرت فاطمه زهرا(س) شد و به امام حسن و امام حسین(ع) فرمودند: برخیزید و کشتی بگیرید و آن دو برخاستند و کشتی گرفتند.4- برخی آثار و فواید ورزش:1- ورزش یکی از مفیدترین و سالم ترین سرگرمی هایی است که می تواند اوقات فراغت جوانان و نوجوانان را پر کند. 2- ورزش، کسالت و تنبلی را از انسان زدوده و به وی نشاط و شادابی بخشیده، او را برای انجام کارهای و وظایف فردی و اجتماعی آماده نموده و اخلاقش را بهبود می بخشد. 3- ورزش، روحیه شجاعت، از خود گذشتگی، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلوم را در انسان تقویت نموده، اراده وی را قوی می سازد. 4- ورزش، توان رزمی انسان را افزایش می دهد. بالا بودن توان جسمانی نیروهای نظامی و رزمی، تنها در زمان های گذشته که جنگ ها با سلاح های سرد صورت می گرفت، مورد توجه نبوده، بلکه امروزه نیز حائز اهمیت فراوان است و تمرینات بدنی قسمت عمده ای از آموزش های نظامیان و به ویژه کماندوها و نیروهای ویژه را تشکیل می دهد. همچنین افرادی که از نقطه نظر بدنی و جسمانی، ضعیف و یا ناقص باشند، در ارتش پذیرفته نشده و گاه از خدمت سربازی نیز معاف می گردند. 5- اهمیت سلامتی و توانمندی جسمانی بر کسی پوشیده نیست. پیامبر گرامی اسلام صلی علیه واله در باره حق بدن بر انسان می فرماید: اِنَّ لِرَبِّکَ عَلَیکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَیکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَیکَ حَقّاً؛ پروردگارت بر تو حقی دارد، و بدنت بر تو حقی دارد، و خانواده ات[نیز] بر تو حقی دارد. آن چه در این حدیث ارزنده قابل توجه است، این است که پیامبر بزرگوار اسلام، تا بدان پایه برای جسم و بدن ارزش و اهمیت قابل است که حق بدن را در ردیف حق پروردگار [آن هم بلافاصله بعد از آن] و در کنار حق خانواده [و حتی قبل از آن] ذکر می فرماید. زمانی انسان می تواند حق پروردگار و خانواده خویش را به بهترین نحوی ادا کند، که از بدنی سالم و نیرومند برخوردار باشد. پى نوشت ها: 1ـ بقره(2) آیه 247. 2ـ قصص(28) آیه 115. 3ـ همان, آیه 26. 4ـ اعراف(7) آیه 69. 5 ـ بحارالانوار, ج103, ص189.
پرسشگر گرامی،امروزه ورزش برای سلامت ،نشاط وسرزندگی جامعه امری است حتمی وضروری ،جوانان همانند سایرافراد اجتماع نیاز آشکاری به شور و نشاط ، شادی ، سرگرمی و ورزش …است .اینکه مردم تشویق به ورزش ونشاط شوند یا فوتبالی هم نگاه کنند ذاتا امر حرام یا مکروهی نیست بلکه به افراد واوقات فراغت آنها بستگی دارد.با فرض آن که انواع ورزش برای بدن سودمند است بازی فوتبال هم یکی از آنها است واشکال ندارد
درانتها توجه به چند نکته دراین زمینه لازم میباشد:
1 – حکومتها برای حفظ سلامتی افراد جامعه ودمیدن روح امید و نشاط و هیجان درمحیط جوامع خود و برای پیشگیری از به دام افتادن افراد جامعه درناهنجاریها ی جامعه ، اعتباراتی را از بودجه سالانه خود برای این امور تخصیص می دهند که کشور ما نیز مثتثنی از این قاعده نیست و برای ورزشهای همگانی ،قهرمانی و… ردیف بودجه های راتعیین می کند ، که شاید در مقابل مبالغ دولتهای دیگر در سایر حوزه ها از جمله هزینه های درمان و… مبلغ زیادی هم نباشد ، اما اینکه چقدر باید خرج یا تخصیص یابد و مقدار آن کم است یا زیاد چیزی است که نیازمند کار کارشناسی است و در تخصص ما نمی باشد و البته در مورد آن نیز در ادامه توضیحاتی خواهیم داد . با این حال آنچه مسلم است اصل تخصیص بودجه ای جداگانه به امر گسترش فرهنگ ورزش که باعث شادی و نشاط در جامعه می شود امری است مقبول که نباید به بهانه حواشی آن ، این اصل مهم را تعطیل نمود .
2 – پولهایی که به ورزشکاران مختلف داده می شود توسط باشگاههای ورزشی مربوطه به آنان پرداخت می گردد . بنابر این برای بررسی این موضوع باید نگاهی به وضعیت باشگاهها بیاندازیم . چرا که باشگاهها اساسا به دو نوع تقسیم می شوند که برخی از آنها باشگاههای خصوصی هستند مثل اکثر قریب به اتفاق باشگاههای مطرح دنیا و برخی از باشگاههای مطرح ایران که هزینه و درآمد این باشگاهها ارتباطی به دولت نداشته و نهادهای دولتی صرفا بر روند قانونی بودن بخش هزینه و درآمد آنها نظارت می کنند و بنابر این با توجه به اینکه هر کسی حق دارد پولی را که از راه مشروع تحصیل کرده است به هر میزان که بخواهد به فرد یاافرادی دیگر در قالب های مختلف مثل ورزشکار ، هنرپیشه و … بذل و بخشش کند لذا مشکلی از این بابت به وجود نمی آید .
اما در این میان مساله ای که باقی می ماند موضوع باشگاههای خصوصی می باشد که بیشترین اشکال از ناحیه این باشگاهها می باشد که در این زمینه نیز باز دو نکته قابل ذکر است : اول اینکه با توجه به اینکه سیاست گذاری های کشور به سمت خصوصی سازی هر چه بیشتر واحدهای دولتی (و از جمله باشگاههایی که دولتی محسوب می شوند) از طرق مختلف مثل عرضه سهام این واحدها در بورس پیش می رود لذا در حال حاضر صحبت های فراوانی در حال انجام است تا کلیه باشگاه های دولتی به بخش خصوصی واگذار شود تا هم این باشگاهها به شکل بهینه تری اداره شوند ، هم هیچ بار مالی برای بیت المال نداشته باشد ، هم از طریق اموری مثل مالیات نوعی درآمد زایی برای بیت المال داشته باشد و هم اینکه دیگر هیچ گونه شائبه و حرف وحدیثی بابت واریز پول بیت المال مردم به جیب بازیکنان نباشیم چرا که همانگونه که گفته شد با خصوصی سازی این باشگاهها وضعیت درآمد و هزینه باشگاهها به خودشان مربوط خواهد شد و آنان حق خواهند داشت تا در چارچوب قوانین و مقررات مربوطه پول های خود را به هر میزان که می خواهند مصرف نمایند . بر این اساس در حال حاضر برخی از باشگاههایی که قبلا دولتی بوده اند به بخش خصوصی واگذار شده است همچون باشگاه راه آهن و باشگاه نفت و باشگاههای دیگر نیز در صف انتظار واگذاری هستند که از جمله مهمترین آنها دو باشگاه مهم استقلال و پیروز ی هستند و امیدواریم با این واگذاری ها شاهد حرف و حدیثی در این زمینه نباشیم . نکته دوم این است که باشگاههای دولتی هم اگر چه از بودجه بیت المال ارتزاق می کنند اما با توجه به حجم کلان هزینه های این باشگاهها ، هرگز این بودجه ها پاسخگوی هزینه ها نخواهد بود و به نظر می رسد با توجه به مشکلات مالی و کمبود منابع مالی در بودجه های سالانه ما برای بخشهای مختلف دولتی ، هزینه ای که از بیت المال برای چنین باشگاههای عظیم وگسترده ای صورت می گیرد بیشتر جوابگوی اداره این باشگاهها و تامین امکانات لازم باشد تا پرداخت پول های کلان به بازیکنان و مربیان و اگر هم از این بودجه ها به بازیکنان و مربیان مبالغی پرداخت می شود قطعا بخش اندکی از این پرداختی ها که معادل حق الزحمه عادی یک فرد شاغل می باشد از این بودجه ها تامین خواهد شد بنابر این بخش مهمی از این هزینه ها نیازمند راهکارهای دیگری هستند که هر باشگاهی برای کسب در آمد به آنها متوسل می شود که مهمترین آنها عبارتند از : «جذب حامی و اسپانسر ، فروش بلیط ، فروش حق پخش بازی ها ، فروش محصولات ورزشی به هواداران ، راه اندازی مدارس و آموزشگاههای فوتبال و … » (در این زمینه رک : سایت راسخون ، مقاله روشهای کسب درآمد باشگاههای ورزشی ، http://rasekhoon.net/Article/Show-54598.aspx ) که در حال حاضر در کشور ما باشگاههای بزرگ دولتی قبلا عمدتا درآمدهای خود را از طریق راه اندازی مدارس و آموزشگاههای فوتبال به دست می آوردند و اخیرا عمده درآمدهای کلان آنها از طریق جذب حامی مالی و اسپانسر می باشد که در یکی از نمونه ها یک رستوران زنجیره ای به نام ماری براون قراردادی به مبلغ 3 میلیارد تومان با تیم پیروزی منعقد کرد و در هر فصل نیز حامیان مختلفی کار حمایت از این تیم را بر عهده دارند . بنابر این در شرایطی که خود باشگاهها نیز به امر درآمد زایی مشغول هستند در صورتی که بودجه های کلان پرداختی به بازیکنان را از طریق درآمدهای خود تامین نمایند باز هم مشکلی نیست و آنها حق دارند در ازای کار و تلاشی که برای درآمد زایی قانونی انجام می دهند و نیز از جیب حامیان مالی هر مقدار که تمایل داشتند به بازیکنان پرداخت نمایند چرا که این پول ها نیز همچون باشگاههای خصوصی به بیت المال ارتباطی پیدا نمی کنند .
3 – با تمامی آنچه در مورد اصل حق قانونی باشگاهها (به شرط اینکه خارج از چارچوب ها و ضوابط نباشد و مثلا به ریخت و پاش از بودجه های تخصیصی از ناحیه بیت المال منجر نگردد) در پرداخت هایی که انجام می دهند گفته شد باید نکته ای را متذکر گردیم و آن اینکه پرداخت های کلان در فوتبال و قراردادهای نجومی اگر چه ممکن است فاقد مشکلات قانونی باشد اما رواج این مساله پیامدهای منفی اجتماعی ، روانی و اخلاقی فراوانی به همراه دارد که از این ناحیه ما نیز معتقدیم که باید فکری به حال این مساله صورت گیرد که به نظر می رسد که دست اندرکاران امر نیز متوجه این مساله شده اند و در حال حاضر تکاپوهایی برای جلوگیری از این تبعات در حال انجام است که از جمله آنها بحث هایی پیرامون تعیین سقف قرارداد می باشد و امیدواریم با عنایت هر چه بیشتر دولت و قوه قانونگذاری که منتخبان خود مردم هستند به این مساله با طرح های بهتری که هم به رونق و شکوفایی هر چه بیشتر ورزش ملی وقهرمانی بیانجامد و هم به رفع حواشی غیر مرتبط با ورزش همچون موضوع قراردادها بپردازد بتوانیم ورزشی در خور شان نظام اسلامی داشته باشیم .
4 – در مورد وضعیت اخلاقی ورزشکاران نیز اگر چه برخی اخبار از مسایل ضد اخلاقی برخی ورزشکاران هر از چندگاهی پخش می شود و اگر چه بخشی از بروز چنین مسائلی به موضوع قراردادهای کلان ورزشی مربوط می شود (چرا که همانگونه که گفتیم این قبیل مسایل پیامدهایی داردکه یکی از پیامدهای آن رخت بربستن اخلاق مداری از ورزش و جایگزینی برخی مسائل ضد اخلاقی در آن می باشد) با این حال ما معتقدیم نباید کلیه ورزشکاران و قهرمانان کشور را به این دید نگریست بلکه در میان این ورزشکاران ، افراد زیادی وجود دارند که همواره مسائل اخلاقی را مد نظر خویش قرار داده و یا حداقل تلاش می کنند تا از هر گونه مسائل خلاف اخلاق و منش ورزشکارانه به دور باشند که به خاطر و جود برخی موارد خلاف (حتی اگر زیاد باشند) نباید همه را به عنوان افراد فاسد الاخلاق و فاسد العقیده معرفی کرد .