۱۳۹۶/۰۳/۲۳
–
۱۳۶ بازدید
باسلام خسته نباشید خدمت شماخواستم بدانم مولفه وزیرمولفه های ارزش اخلاقی کدامند.ممنون میشم اگرباذکر منبع توضیح بدید
مقدمه
اهمیت مفهوم ارزش اخلاقی را از توجه به این نکته میتوان دریافت که نظریههای اخلاقی در واقع در صدد ارائه معیارها و ملاکهایی برای ارزشگذاری رفتارهای انسانند و مکاتب گوناگون اخلاقی از این رهگذر شکل یافتهاند. واژه ارزش در اقتصاد در دو معنا استعمال میشود. گاهی ارزش در جایی به کار میرود که با یک شیء میتوان نیازی را برطرف کرد. میگوییم آن چیز ارزش مند است. برای انسان گرسنه غذا ارزشمند است زیرا یک نیاز طبیعی را از او برطرف میکند. این ارزش یک ارزش طبیعی است. ارزشمندی در این موارد به معنای مطلوبیت است. برای یک نیازمند، چیزهایی که نیاز او را برطرف میکنند مطلوبیت دارند. این مطلوبیت در واقع تفسیر ارزشمندی آن اشیاء است. اما گاهی ارزش در مقام مبادله بکار میرود. به این معنا که ما دو چیز مطلوب را میسنجیم و میگوییم این دو چیز از نظر مطلوبیت برابرند. یا هم ارزشند.[1] تأمل در این کاربردها نشان میدهد هر جا سخن از ارزش باشد قطعاً یک نحوه مطلوبیتی در کار است.
الف ) واژه ارزش در فلسفه اخلاق
واژه ارزش در فلسفه اخلاق نیز دوکاربرد متفاوت دارد:
1 . گاهی ارزش در مقابل الزام و ارزش اخلاقی در مقابل الزام اخلاقی به کار میرود. الزام اخلاقی در جایی استعمال میشود که موضوع احکام اخلاقی ما افعال و کارها هستند. مثلاً میگوییم باید راست گفت. یا شما امروز باید فلان کار را انجام میدادی. در الزام اخلاقی به این معنا، معمولاً واژه باید برای بیان حکم اخلاقی به کار میرود. اما اگر موضوع حکم اخلاقی اشخاص، انگیزهها، نیت ها یا منش ها باشد؛ مثلاً این که سعید آدم خوبی است. یا حسد از رذائل است. در این صورت سخن از ارزش اخلاقی است. در این موارد عمدتاً از واژه خوب و بد برای بیان احکام اخلاقی استفاده میشود. در اصطلاح به احکام ارزش اخلاقی در این کاربرد احکام ناظر به فضیلت نیز گفته میشود. چنانچه به احکام الزام اخلاقی، احکام ناظر به فریضه میگویند.[2]2 . اما گاهی معنای وسیع تر و عام تری از واژه ارزش اراده میشود که هم الزامات اخلاقی و هم ارزش های اخلاقی و امور ناظر به فضیلت را شامل میشود. ارزش های اخلاقی در این کاربرد به معنای کلیه اموری است که مطلوبیت اخلاقی دارند چه افعال باشند و چه غیر افعال.[3] ب ) عناصر ارزش اخلاقی
چنانچه گفته شد علیرغم این که ارزش اخلاقی و ارزش اقتصادی در معنای مطلوبیت با هم اشتراک دارند اما بدون شک ارزشهای اخلاقی عین ارزشهای اقتصادی نیست. بنابراین قبل از پرداختن به منشأ ارزشهای اخلاقی باید ببینیم ارزشهای اخلاقی چه ویژگیهایی دارند.
1. مطلوبیت
این ویژگی در ذات معنای ارزش نهفته است هر جا از ارزش صحبت میکنیم چه در اخلاق و چه در اقتصاد در واقع میخواهیم اشاره به این نکته داشته باشیم که این شیء دارای مطلوبیت است. بنابراین مطلوبیت یکی از ویژگیهای عام تمام معانی ارزش به حساب میآید.
2. اختیار
از آن رو که موضوع ارزشهای اخلاقی رفتار اختیاری انسان است. پس زمانی میتوان سخن از ارزشهای اخلاقی گفت که امور مطلوب -که از عناصر عمومی ارزشمندی است- از روی اختیار کسب شود. یعنی انسان از روی اختیار و اراده خود راست بگوید. پس تا اینجا ویژگی ارزش اخلاقی این شد که چیزی مطلوب باشد و این مطلوب بودن مربوط به فعل اختیاری انسان باشد.[4]3. مطلوبیت انسانی
به طور طبیعی انسان در زندگی گرسنه و تشنه میشود و برای اشباع غریزهاش غذا میخورد و آب مینوشد. بنابراین آب نوشیدن برای او مطلوب است. همچنین این عمل کاملاً اختیاری است. با توجه به معیار بالا باید این عمل ارزش اخلاقی داشته باشد قطعاً این معنا را نمیتوان پذیرفت. بنابراین باید بگوئید مطلوبیتی اخلاقی است که تنها برای اشباع غرایز نباشد پس برای چه سر بزند؟ پاسخ به این پرسش قید دیگری را به عناصر ارزشمندی اخلاقی میافزاید و آن انسانی بودن مطلوبیت است. «ارزش اخلاقی مطلوبیتی است که در اثر کارهایی که به انگیزه خواستهای فوق غرایز حیوانی انجام میگیرند؛ برای روح انسان حاصل شود».[5] یا به تعبیر شهید مطهری کارهایی که مربوط به من علوی انسان است. آن ساحت از وجود انسان که خواستهای متعالی و مقدس دارد.[6] ج ) معیار ارزش اخلاقی
یکی از مباحث مهم در باره ارزش اخلاقی این است که براساس چه معیاری میتوان ارزشمندی اخلاقی یک عمل را تشخیص داد؟ در این زمینه دیدگاههای کاملاً متفاوتی به چشم میخورد. برخی از این دیدگاهها برای ارزش اخلاقی اصلاً پایگاه ثابتی در نظر نمیگیرند. این رویکردها که غالباً گرایشهای پوزیتیویستی در اخلاق هستند معتقدند ارزشمندی اخلاقی هیچ منشأ ثابتی ندارد بلکه تابع امیال و خواست و خوشایند انسان است. در دانش اخلاق اینان را نسبیگرایان اخلاقی می خوانند. معتقدین به این نظر خود به دو دسته تقسیم شدهاند.
ذهنیگرایان و ارزش اخلاقی
گروهی از معتقدین به نسبیت ارزشهای اخلاقی. اخلاق را کاملا شخصی و فردی میدانند و میگویند ارزشمندی عمل تابع احساسات و سلیقههای تک تک افراد جامعه است. ارزش اخلاقی به معنای ابراز خوشایندی اشخاص نسبت به یک عمل یا یک چیز است. بنابر این وقتی کسی میگوید فلان چیز خوب است، معادل این است که بگوید من از آن خوشم میآید. و در من احساس خوبی ایجاد میکند.[7] ملاحظه میشود که اخلاق در این صورت کاملا نسبی و شخصی است.
د ) نسبیگرایی فرهنگی و ارزش اخلاقی
دسته دوم از کسانی که ارزش اخلاقی را نسبی میدانند، معتقدند ارزشهای اخلاقی بر اساس نوعی توافق اجتماعی صورت میگیرد. منشأ ارزش اخلاقی خواست عمومی جامعه است. «باید» به معنای لزوم اجتماعی است. بنابر این دیدگاه ارزش های اخلاقی بر اساس نوعی توافق و قرارداد اجتماعی تعیین میشود.[8] پس اگر چیزی برای یک جامعه خوشایند ومطلوب بود آن چیز لباس خوب اخلاقی به تن میکند. در غیر این صورت آن چیز بد خواهد بود.
ه ) دید گاههای دیگر
اما دیدگاههای دیگری در باب ارزش اخلاقی وجود دارد که در این نکته مشترکاند که ارزشهای اخلاقی پایگاه ثابتی دارند. خود این دیدگاهها به دو دسته کلی نتیجهگرا و وظیفهگرا تقسیم میشوند.
1 . نتیجه گرایان
این دیدگاه ارزش اخلاقی افعال را بر اساس نتایج خارجی آنها معین میکند. عملی ارزشمند است که نتایج خوبی داشته باشد. نتیجه گرایان در تفسیر نتایج خوب دیدگاههای متفاوتی دارند. برخی از آنها لذت شخصی را نتیجه خوب میدانند و ارزشمندی عمل را بر اساس میزان لذت آفرینی آن برای اشخاص ارزیابی میکنند. این نظر هم در یونان باستان پیروانی داشته[9] هم در میان فیلسوفان متأخر در غرب طرفدارانی یافته است. این فیلسوفان اخلاق، بر اساس یک اصل روان شناختی با عنوان «خودگروی روان شناختی»[10] به این نظر در باب معیار اخلاقی روی آوردهاند. این اصل میگوید هیچ فعلی بدون انگیزه خودخواهانه صورت نمیگیرد.
برخی دیگر از نتیجهگرایان سود عمومی را معیار ارزش اخلاقی میدانند. سودگرایان معتقدند غایت اخلاقی ای که باید در تمام اعمال و رفتارمان به دنبال آن باشیم بیشترین غلبه ممکن خیر برشر یا کمترین غلبه ممکن شر بر خیر در کل جهان و برای همه انسانها است. معیارهای دیگری که در این زمینه مطرح شده عبارتند از قدرت، سود، رفاه و کمال.
2 . وظیفهگرایان
وظیفهگرایان در ارزش اخلاقی بر این باورند که ارزش اخلاقی را نباید در نتایج خارج از ذات عمل جستجو کرد. بلکه ارزشمندی عمل به خاطر ویژگیهایی در دل خود عمل است. به عنوان مثال کانت یکی از مشهورترین وظیفهگرایان معتقد است عملی دارای ارزش اخلاقی است که به انگیزه انجام وظیفه صورت گرفته باشد. یا برخی دیگر از وظیفهگرایان میگویند عمل تنها و تنها از آن جهت ارزشمند است که خدا به آن دستور داده است حتی اگر آن عمل هیچ سودی نداشته باشد یا شاید چه بسا کاملاً مضر باشد.[11] و ) ارزشمندی عمل در نظام اخلاق اسلامی
در نظام اخلاقی اسلام ارزشمندی عمل منوط به دو چیز شده است. خوبی خود عمل و خوبی انگیزهای که منشأ صدور آن عمل شده است. به عبارت دیگر حسن فعلی و حسن فاعلی. یا خوبی پیکره عمل و خوبی نیت فاعل آن عمل.
منابع :
[1]. مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق اسلامی، تهران، انتشارات اطلاعات، 1373، ص 45
[2]. فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، قم، کتاب طه، 1383، ص 36
[3]. مصباح یزدی، محمد تقی، فلسفه اخلاق، نگارش و تحقیق احمد حسین شریفی، تهران، چاپ و نشر بین الملل، 1380، ص 105
[4]. مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق اسلامی، تهران، انتشارات اطلاعات، 1373، ص 46
[5]. مصباح یزدی، محمد تقی. فلسفه اخلاق، نگارش و تحقیق، احمد حسین شریفی، تهران، چاپ و نشر بین الملل، 1380، ص 111
[6]. مطهری، مرتضی، نقدی بر مارکسیسم، تهران، صدرا، 1363، ص 207- 209
[7]. خرمشاهی، بهاءالدین، پوزیتیویسم منطقی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1378، چاپ دوم، ص11
[8]. اتکینسون، آر.اف، درآمدی به فلسفه اخلاق، ترجمه سهراب علوی نیا، تهران، مرکز نشر و ترجمه کتاب، 1370، ص 96
[9]. آریستیپوس از فلاسفه یونان و مؤسس مکتب کورنایی چنین اعتقادی داشته است. نک به: کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج1، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی 1368، ص 145
همچنین اپیکور نیز چنین دیدگاهی در معیار ارزش اخلاقی داشته است. نک به: کاپلستون، همان، ص 467
[10]. Psychological egoism
[11]. این دیدگاه را در فلسفه اخلاق نظریه امر الاهی نامیدهاند. برای مطالعه بیشتر نک به: فرانکنا، فلسفه اخلاق، ص 72
اهمیت مفهوم ارزش اخلاقی را از توجه به این نکته میتوان دریافت که نظریههای اخلاقی در واقع در صدد ارائه معیارها و ملاکهایی برای ارزشگذاری رفتارهای انسانند و مکاتب گوناگون اخلاقی از این رهگذر شکل یافتهاند. واژه ارزش در اقتصاد در دو معنا استعمال میشود. گاهی ارزش در جایی به کار میرود که با یک شیء میتوان نیازی را برطرف کرد. میگوییم آن چیز ارزش مند است. برای انسان گرسنه غذا ارزشمند است زیرا یک نیاز طبیعی را از او برطرف میکند. این ارزش یک ارزش طبیعی است. ارزشمندی در این موارد به معنای مطلوبیت است. برای یک نیازمند، چیزهایی که نیاز او را برطرف میکنند مطلوبیت دارند. این مطلوبیت در واقع تفسیر ارزشمندی آن اشیاء است. اما گاهی ارزش در مقام مبادله بکار میرود. به این معنا که ما دو چیز مطلوب را میسنجیم و میگوییم این دو چیز از نظر مطلوبیت برابرند. یا هم ارزشند.[1] تأمل در این کاربردها نشان میدهد هر جا سخن از ارزش باشد قطعاً یک نحوه مطلوبیتی در کار است.
الف ) واژه ارزش در فلسفه اخلاق
واژه ارزش در فلسفه اخلاق نیز دوکاربرد متفاوت دارد:
1 . گاهی ارزش در مقابل الزام و ارزش اخلاقی در مقابل الزام اخلاقی به کار میرود. الزام اخلاقی در جایی استعمال میشود که موضوع احکام اخلاقی ما افعال و کارها هستند. مثلاً میگوییم باید راست گفت. یا شما امروز باید فلان کار را انجام میدادی. در الزام اخلاقی به این معنا، معمولاً واژه باید برای بیان حکم اخلاقی به کار میرود. اما اگر موضوع حکم اخلاقی اشخاص، انگیزهها، نیت ها یا منش ها باشد؛ مثلاً این که سعید آدم خوبی است. یا حسد از رذائل است. در این صورت سخن از ارزش اخلاقی است. در این موارد عمدتاً از واژه خوب و بد برای بیان احکام اخلاقی استفاده میشود. در اصطلاح به احکام ارزش اخلاقی در این کاربرد احکام ناظر به فضیلت نیز گفته میشود. چنانچه به احکام الزام اخلاقی، احکام ناظر به فریضه میگویند.[2]2 . اما گاهی معنای وسیع تر و عام تری از واژه ارزش اراده میشود که هم الزامات اخلاقی و هم ارزش های اخلاقی و امور ناظر به فضیلت را شامل میشود. ارزش های اخلاقی در این کاربرد به معنای کلیه اموری است که مطلوبیت اخلاقی دارند چه افعال باشند و چه غیر افعال.[3] ب ) عناصر ارزش اخلاقی
چنانچه گفته شد علیرغم این که ارزش اخلاقی و ارزش اقتصادی در معنای مطلوبیت با هم اشتراک دارند اما بدون شک ارزشهای اخلاقی عین ارزشهای اقتصادی نیست. بنابراین قبل از پرداختن به منشأ ارزشهای اخلاقی باید ببینیم ارزشهای اخلاقی چه ویژگیهایی دارند.
1. مطلوبیت
این ویژگی در ذات معنای ارزش نهفته است هر جا از ارزش صحبت میکنیم چه در اخلاق و چه در اقتصاد در واقع میخواهیم اشاره به این نکته داشته باشیم که این شیء دارای مطلوبیت است. بنابراین مطلوبیت یکی از ویژگیهای عام تمام معانی ارزش به حساب میآید.
2. اختیار
از آن رو که موضوع ارزشهای اخلاقی رفتار اختیاری انسان است. پس زمانی میتوان سخن از ارزشهای اخلاقی گفت که امور مطلوب -که از عناصر عمومی ارزشمندی است- از روی اختیار کسب شود. یعنی انسان از روی اختیار و اراده خود راست بگوید. پس تا اینجا ویژگی ارزش اخلاقی این شد که چیزی مطلوب باشد و این مطلوب بودن مربوط به فعل اختیاری انسان باشد.[4]3. مطلوبیت انسانی
به طور طبیعی انسان در زندگی گرسنه و تشنه میشود و برای اشباع غریزهاش غذا میخورد و آب مینوشد. بنابراین آب نوشیدن برای او مطلوب است. همچنین این عمل کاملاً اختیاری است. با توجه به معیار بالا باید این عمل ارزش اخلاقی داشته باشد قطعاً این معنا را نمیتوان پذیرفت. بنابراین باید بگوئید مطلوبیتی اخلاقی است که تنها برای اشباع غرایز نباشد پس برای چه سر بزند؟ پاسخ به این پرسش قید دیگری را به عناصر ارزشمندی اخلاقی میافزاید و آن انسانی بودن مطلوبیت است. «ارزش اخلاقی مطلوبیتی است که در اثر کارهایی که به انگیزه خواستهای فوق غرایز حیوانی انجام میگیرند؛ برای روح انسان حاصل شود».[5] یا به تعبیر شهید مطهری کارهایی که مربوط به من علوی انسان است. آن ساحت از وجود انسان که خواستهای متعالی و مقدس دارد.[6] ج ) معیار ارزش اخلاقی
یکی از مباحث مهم در باره ارزش اخلاقی این است که براساس چه معیاری میتوان ارزشمندی اخلاقی یک عمل را تشخیص داد؟ در این زمینه دیدگاههای کاملاً متفاوتی به چشم میخورد. برخی از این دیدگاهها برای ارزش اخلاقی اصلاً پایگاه ثابتی در نظر نمیگیرند. این رویکردها که غالباً گرایشهای پوزیتیویستی در اخلاق هستند معتقدند ارزشمندی اخلاقی هیچ منشأ ثابتی ندارد بلکه تابع امیال و خواست و خوشایند انسان است. در دانش اخلاق اینان را نسبیگرایان اخلاقی می خوانند. معتقدین به این نظر خود به دو دسته تقسیم شدهاند.
ذهنیگرایان و ارزش اخلاقی
گروهی از معتقدین به نسبیت ارزشهای اخلاقی. اخلاق را کاملا شخصی و فردی میدانند و میگویند ارزشمندی عمل تابع احساسات و سلیقههای تک تک افراد جامعه است. ارزش اخلاقی به معنای ابراز خوشایندی اشخاص نسبت به یک عمل یا یک چیز است. بنابر این وقتی کسی میگوید فلان چیز خوب است، معادل این است که بگوید من از آن خوشم میآید. و در من احساس خوبی ایجاد میکند.[7] ملاحظه میشود که اخلاق در این صورت کاملا نسبی و شخصی است.
د ) نسبیگرایی فرهنگی و ارزش اخلاقی
دسته دوم از کسانی که ارزش اخلاقی را نسبی میدانند، معتقدند ارزشهای اخلاقی بر اساس نوعی توافق اجتماعی صورت میگیرد. منشأ ارزش اخلاقی خواست عمومی جامعه است. «باید» به معنای لزوم اجتماعی است. بنابر این دیدگاه ارزش های اخلاقی بر اساس نوعی توافق و قرارداد اجتماعی تعیین میشود.[8] پس اگر چیزی برای یک جامعه خوشایند ومطلوب بود آن چیز لباس خوب اخلاقی به تن میکند. در غیر این صورت آن چیز بد خواهد بود.
ه ) دید گاههای دیگر
اما دیدگاههای دیگری در باب ارزش اخلاقی وجود دارد که در این نکته مشترکاند که ارزشهای اخلاقی پایگاه ثابتی دارند. خود این دیدگاهها به دو دسته کلی نتیجهگرا و وظیفهگرا تقسیم میشوند.
1 . نتیجه گرایان
این دیدگاه ارزش اخلاقی افعال را بر اساس نتایج خارجی آنها معین میکند. عملی ارزشمند است که نتایج خوبی داشته باشد. نتیجه گرایان در تفسیر نتایج خوب دیدگاههای متفاوتی دارند. برخی از آنها لذت شخصی را نتیجه خوب میدانند و ارزشمندی عمل را بر اساس میزان لذت آفرینی آن برای اشخاص ارزیابی میکنند. این نظر هم در یونان باستان پیروانی داشته[9] هم در میان فیلسوفان متأخر در غرب طرفدارانی یافته است. این فیلسوفان اخلاق، بر اساس یک اصل روان شناختی با عنوان «خودگروی روان شناختی»[10] به این نظر در باب معیار اخلاقی روی آوردهاند. این اصل میگوید هیچ فعلی بدون انگیزه خودخواهانه صورت نمیگیرد.
برخی دیگر از نتیجهگرایان سود عمومی را معیار ارزش اخلاقی میدانند. سودگرایان معتقدند غایت اخلاقی ای که باید در تمام اعمال و رفتارمان به دنبال آن باشیم بیشترین غلبه ممکن خیر برشر یا کمترین غلبه ممکن شر بر خیر در کل جهان و برای همه انسانها است. معیارهای دیگری که در این زمینه مطرح شده عبارتند از قدرت، سود، رفاه و کمال.
2 . وظیفهگرایان
وظیفهگرایان در ارزش اخلاقی بر این باورند که ارزش اخلاقی را نباید در نتایج خارج از ذات عمل جستجو کرد. بلکه ارزشمندی عمل به خاطر ویژگیهایی در دل خود عمل است. به عنوان مثال کانت یکی از مشهورترین وظیفهگرایان معتقد است عملی دارای ارزش اخلاقی است که به انگیزه انجام وظیفه صورت گرفته باشد. یا برخی دیگر از وظیفهگرایان میگویند عمل تنها و تنها از آن جهت ارزشمند است که خدا به آن دستور داده است حتی اگر آن عمل هیچ سودی نداشته باشد یا شاید چه بسا کاملاً مضر باشد.[11] و ) ارزشمندی عمل در نظام اخلاق اسلامی
در نظام اخلاقی اسلام ارزشمندی عمل منوط به دو چیز شده است. خوبی خود عمل و خوبی انگیزهای که منشأ صدور آن عمل شده است. به عبارت دیگر حسن فعلی و حسن فاعلی. یا خوبی پیکره عمل و خوبی نیت فاعل آن عمل.
منابع :
[1]. مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق اسلامی، تهران، انتشارات اطلاعات، 1373، ص 45
[2]. فرانکنا، ویلیام کی، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، قم، کتاب طه، 1383، ص 36
[3]. مصباح یزدی، محمد تقی، فلسفه اخلاق، نگارش و تحقیق احمد حسین شریفی، تهران، چاپ و نشر بین الملل، 1380، ص 105
[4]. مصباح یزدی، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق اسلامی، تهران، انتشارات اطلاعات، 1373، ص 46
[5]. مصباح یزدی، محمد تقی. فلسفه اخلاق، نگارش و تحقیق، احمد حسین شریفی، تهران، چاپ و نشر بین الملل، 1380، ص 111
[6]. مطهری، مرتضی، نقدی بر مارکسیسم، تهران، صدرا، 1363، ص 207- 209
[7]. خرمشاهی، بهاءالدین، پوزیتیویسم منطقی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1378، چاپ دوم، ص11
[8]. اتکینسون، آر.اف، درآمدی به فلسفه اخلاق، ترجمه سهراب علوی نیا، تهران، مرکز نشر و ترجمه کتاب، 1370، ص 96
[9]. آریستیپوس از فلاسفه یونان و مؤسس مکتب کورنایی چنین اعتقادی داشته است. نک به: کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج1، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی 1368، ص 145
همچنین اپیکور نیز چنین دیدگاهی در معیار ارزش اخلاقی داشته است. نک به: کاپلستون، همان، ص 467
[10]. Psychological egoism
[11]. این دیدگاه را در فلسفه اخلاق نظریه امر الاهی نامیدهاند. برای مطالعه بیشتر نک به: فرانکنا، فلسفه اخلاق، ص 72