آتش به اختیار – وظایف دانشجویان – افسران جنگ نرم
۱۳۹۶/۰۳/۲۱
–
۱۳۴۹ بازدید
سلام اینکه رهبر معظم فرمودن آتش به اختیار، شامل چه اقداماتی است؟ اقدامی مثل نصب اطلاعیه محترمانه در سراسر شهر علیه اقدامات غیر اسلامی دولت، میتونه مناسب باشه؟
با سلام و تحیت. در راستای پاسخ به سوال فوق ابتدا لازم است منظور صحیح از این اصطلاح و چرایی طرح آن را مورد بررسی قرار داد.
یکم. تحلیل چیستی و چرایی.
برای غلبه گفتمان انقلاب در دانشگاه و جامعه، آتش به اختیار:
«خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتش به اختیار.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷) این عبارت در میان بیانات رمضانی رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان یکی از پربحثترین بخشها از بیانات ایشان در محافل، رسانهها و شبکههای اجتماعی بود. برخی کلیدواژه «آتش به اختیار» را به مثابه فرمان حمله همهجانبه فرمانده و یا تآیید پیشاپیش اقدامات غیرقانونی و خودسرانه در مواجهه با کاستیها و کژیهای جامعه و مسئولان ارزیابی کردند. اما اشاره و تآکید رهبر انقلاب در این فراز بسیار مهم از سخنان ایشان به چیست؟
رهبر انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان با ایشان پیش از افطار دوازدهم ماه مبارک رمضان، به روال دیدارهای رمضانی سالهای گذشته با دانشجویان، بخشی از سخنان خود را به توصیه و تجویز برای تشکلهای دانشجویی مومن و انقلابی دانشگاهها اختصاص دادند و انتظارات و مطالبات خود را از این تشکلها به صورت شفاف و صریح بیان کردند. مخاطب خود را هم در این مطالبه تدقیق کردند: «تشکّلهایی را میگویم که تحت هر نامی، معتقد به انقلابند، معتقد به دینند، معتقد به نظام اسلامیاند، معتقد به این مبارزهی عظیمند؛ تحت هر نامی که هستند فرق نمیکند؛ خطابم به آنها است.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
رهبر انقلاب در این سخنرانی توصیههای دهگانه ذیل را خطاب به تشکلهای دانشجویی مومن و انقلاب مطرح کردند:
۱. فراموش نکردن آرمانگرایی ۲. واقعبین بودن ۳. نقش فعال داشتن در جامعه ۴. تلاش جدّی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه ۵. اهتمام به تخاطب واقعی با مخاطبان ۶. تبیین درست کلیدواژههای اصلی انقلاب ۷. تدیّن و تعبّد در عمل و گفتار ۸. شجاعت در اقدام ۹. تبیین مسئلهی زن در غرب توسط دانشجویان خواهر ۱۰. تزریق امید در دانشگاهها
مطالباتی که به مثابه ۱۰ فرمانِ مهم فرمانده ارشد میدان مبارزه در جنگ فرهنگی برای افسران جنگ نرم قابل ارزیابی است. اما محل سخن در این یادداشت کلیدواژه مهم «آتش به اختیار» و تعریف جایگاه آن در منظومه بیانات و مطالبات ایشان از جنبش دانشجویی است.
رهبر انقلاب از دستور آتش به اختیار در ذیل مطالبه چهارم خود از تشکلهای دانشجویی و البته همه «هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور» استفاده کردند: «تلاش جدّی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷). مطالبهی مهمی که در سالهای اخیر از همه نیروهای مومن و انقلابی در گستره وسیعتری از دانشگاه یعنی کل جامعه داشتهاند. انقلابیگری و تفوق گفتمان انقلاب یکی از مهمترین مطالبات و البته نگرانیهای ایشان در همهی سالهای اخیر بوده است. حالا رهبر حکیم انقلاب برای غلبه گفتمان انقلابی در دانشگاه و بلکه کل جامعه خطاب به همهی افسران جوان جنگ نرم میگویند: «باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
اما آیا فرمانده یک فرمان مطلق و همیشگی برای آتش به اختیار صادر کرده و از افسران خواسته است که کاملا مستقل از فرماندهی اقدام کنند؟ رهبر انقلاب خود به این سوال پاسخ میدهند: «البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگرچنانچه رابطهی قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش به اختیار میدهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش به اختیارید.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷) و در همین دیدار میفرمایند: «نوع برخورد با مشکلات درون نظام، باید علاججویانه و طبیبانه باشد. طبیب، گاهی اوقات به مریض خودش هم ممکن است تشر بزند، یک حرف تلخی هم بزند، امّا مقصودش معالجهی او است. در مقابلهی با دشمن، نوع برخورد باید قاطع و صریح و طبق برخورد خود او -که خصمانه است- خصمانه باشد؛ امّا در داخل و با نظام، نه؛ دلسوزانه، علاججویانه و مانند اینها.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
از این بیان مشخص است که این اختیار برای گشودن آتش، اولاً در ذیل مطالبه تلاش فکری، فرهنگی، سیاسی برای غلبه گفتمان انقلاب در جامعه و دانشگاه است و ثانیاً علاججویانه و دلسوزانه و ثالثاً در حالتی است که دستگاههای فکری و فرهنگی و سیاسی دچار اختلال شده و یا وظایف طبیعی خود را انجام نمیدهند. این همان معنا و تلقی رهبر انقلاب از کلیدواژه «افسر جوان جنگ نرم» است که در سالهای گذشته بارها بر آن تأکید کرده بودند: «در این جنگ نرم، شما جوانهای دانشجو، افسران جوان این جبههاید. نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنی سرباز هیچگونه از خودش تصمیمگیری و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاهها و یگانهای بزرگ، چون آنها طراحیهای کلان را میکنند. افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست میبینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را میآزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم میبینند، در چهارچوب هم کار میکنند.»(۱۳۸۸/۰۶/۰۸)
با این نگاه و با این تعریف از افسران جوان جنگ نرم، رهبر انقلاب تکلیف را هم مشخص میکنند: «گاهی اوقات انسان احساس میکند دستگاههای مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند… این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسئلهی اصلی را از مسئلهی فرعی تشخیص نمیدهد و یک مسئلهی اصلاً بیاعتبارِ بیاهمّیّت فرعی را بهعنوان یک مسئلهی اصلی، درشت میکنند. وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا جای همان آتش به اختیاری است که عرض کردم.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
(منبع: http://farsi.khamenei.ir/weekly/#120,1,2161)
از آنجا که رسانههای جیرهخوار استعمار غرب و قلم به مزدان صهیونیزم موج گستردهای را برای هجوم به این بیان نورانی آغاز کردهاند و از آن تعبیر آنارشی میکنند لذا لازمست که این موضوع برای مردم کاملاً تبیین شود که این موضع امام خامنهای دقیقاً بند «م» وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی (ره) است و بهیچوجه تفاسیری که دشمنان از آن میکنند سازگار نیست.
بخشی از متن وصیتنامه امام خمینی (ره) اینست: “باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصاحل کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچا در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قازع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول میباشند. و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددکار همه باشد.”
هرچند این مسأله که تدبیر ولی امر لازم الاتباع است و مقوم آن که بیان امام خمینی (ره) است برای اغلب مردم کشور که پیرو ولایت و مکتب امام خمینی (ره) هستند کفایت دارد اما از آنجا که قلمهای مریض به هیچکدام از این مبانی پایبند نیستند لازمست اصل هشتم قانون اساسی که این اختیار را به همهی مردم ایران داده است را یادآوری کنیم آنجا که میگوید:
«اصل هشتم قانون اساسی»
“در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین میکند. «و المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»”
حضور مردم در صحنه که در مقدمه قانون اساسی بعنوان یکی از عوامل اصلی پیروزی و بقاء انقلاب در آن یاد شده و در چنین اصولی متجلّی است محدود به شرکت در انتخابات نیست بلکه اساس مسئولیت عمومی نسبت به آنچه در جامعه میگذرد ویژگی جدایی ناپذیر جمهوری اسلامی است.
دوم. وظایف دانشجویان در قبال این مطالبه رهبری:
1.درک و شناخت صحیح مطالبه رهبری و انتقال آن به جوانان انقلابی
2.ترسیم و تبیین مسایل اصلی کشور و مطالبه گری و گفتمان سازی پیرامون آن
3.ایجاد سازماندهی و انسجام لازم به منظور پیگیری مطالبات و گفتمان های اصلی نظام
4.مقابله با هر گونه تحریف و برداشت نادرست از این مطالبه رهبری
ممکن است برخی در داخل و خارج از کشور با تحریف و برداشت نادرست از این بیانات مقام معظم رهبری ، آتش به اختیار را مجوز فعالیت غیر قانونی تعریف نمایند ، اما جریان دانشجویی باید با هوشیاری مانع از چنین برداشت ها و تحریف هایی شود . آتش به اختیار به منظور مطالبه گری و گفتمان سازی در راستای گفتمان های اصلی کشور است . در حقیقت آتش به اختیار به منظور احیای گفتمان اصلی کشور در صورتی است که دستگاههای مربوطه به هر دلیلی در انجام وظایف خود دچار اختلال شده اند .
سربازی که آتش به اختیار می شود یعنی در حوزه مسئولیت خود معطل فرماندهی نماند؛ نه اینکه وظیفه خودش را رها کند و جای دیگران نشیند.
مگر نه اینکه مقابله و برخورد با فساد در همه سطوح و تحقق اقتصاد مقاومتی ، استکبار ستیزی و نفی سلطه جویی و حمایت از مظلومان از مطالبات جدی رهبری و نیازها و ضرورت های کشور است در صورتی که به هر دلیل دستگاههای ذی ربط در عمل به وظیفه خود در این زمینه کوتاهی کردند ، دانشجویان و تشکل های دانشجویی باید این محورها را به عنوان گفتمان نظام تبیین و پیگیری نمایند و از مسئولان مطالبه گری کنند .
البته باید توجه داشت اعمال این تدبیر و حضور موثر در صحنه به معنی آنارشی نیست، دانشجویان و جوانان عزیز انقلابی میدانند که در اعمال این تدبیر حتماً باید نکات زیر را مورد توجه قرار دهند:
1- همانطور که در وصیتنامه امام خمینی (ره) آمده است در مرحله اول کار را از دستگاه مربوط مطالبه کنند و زمانی وارد عمل مستقیم شوند که به فرموده مقام معظم رهبری وضعیت دستگاه مربوط مختل است و خود را بخواب زده و با تذکر هم نمیخواهد از خواب بیدار شود.
2- در وقت اقدام قطعاً به گونهای عمل کنند که نوع اقدامشان زمینه مظلوم نمایی متخلفان و کوتاهی کنندگان را فراهم نکند ولو خودشان مورد ظلم واقع شوند و به زحمت بیفتند.
3- در این مرحله قطعاً جنبههای حقوقی و قانونی را در نظر بگیرند و از مدار قانون خارج نشوند.
موضع آتش به اختیار همان بند «م» وصیتنامه امام خمینی (ره) است که تاکنون در پاسخ جوانانی که میگفتند میخواهیم آن را اجرا کنیم گفته میشد شرایط مصداق آن نیست ولی امروز که اخلال در بعضی دستگاههای فرهنگی بوضوح دیده میشود و بعضاً گوششان بدهکار به تذکرات و نصیحتهای مشفقانه نیست مصداق اجرای این بند وصیتنامه کاملاً آشکار شده و نباید به بهانه کوتاهی مسئولان و دستگاههای مربوط بنشینیم و نظارهگر باشیم.(فارس، محمدرضا حسینی، ۹۶/۰۳/۲۰)
سوم. روش ها. با توجه به مطالبی که بیان شد، هر روش فکری و فرهنگی که با رعایت معیارهای فوق به غلبه گفتمان انقلاب در سطح دانشگاهها و جامعه کمک می کند، مطلوب می باشد. رهبری معظم نیز به برخی از مصادیق اشاره فرمودند: «اهتمام به تخاطب واقعی. فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است امّا کافی نیست. بعضیها چسبیدهاند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریّه لازم است، بحثهای دونفره و سهنفره لازم است، جلسات تحلیل لازم است؛ اینجور با مخاطبینتان بنشینید؛ و مانند این کارها.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
یکم. تحلیل چیستی و چرایی.
برای غلبه گفتمان انقلاب در دانشگاه و جامعه، آتش به اختیار:
«خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتش به اختیار.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷) این عبارت در میان بیانات رمضانی رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان یکی از پربحثترین بخشها از بیانات ایشان در محافل، رسانهها و شبکههای اجتماعی بود. برخی کلیدواژه «آتش به اختیار» را به مثابه فرمان حمله همهجانبه فرمانده و یا تآیید پیشاپیش اقدامات غیرقانونی و خودسرانه در مواجهه با کاستیها و کژیهای جامعه و مسئولان ارزیابی کردند. اما اشاره و تآکید رهبر انقلاب در این فراز بسیار مهم از سخنان ایشان به چیست؟
رهبر انقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان با ایشان پیش از افطار دوازدهم ماه مبارک رمضان، به روال دیدارهای رمضانی سالهای گذشته با دانشجویان، بخشی از سخنان خود را به توصیه و تجویز برای تشکلهای دانشجویی مومن و انقلابی دانشگاهها اختصاص دادند و انتظارات و مطالبات خود را از این تشکلها به صورت شفاف و صریح بیان کردند. مخاطب خود را هم در این مطالبه تدقیق کردند: «تشکّلهایی را میگویم که تحت هر نامی، معتقد به انقلابند، معتقد به دینند، معتقد به نظام اسلامیاند، معتقد به این مبارزهی عظیمند؛ تحت هر نامی که هستند فرق نمیکند؛ خطابم به آنها است.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
رهبر انقلاب در این سخنرانی توصیههای دهگانه ذیل را خطاب به تشکلهای دانشجویی مومن و انقلاب مطرح کردند:
۱. فراموش نکردن آرمانگرایی ۲. واقعبین بودن ۳. نقش فعال داشتن در جامعه ۴. تلاش جدّی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه ۵. اهتمام به تخاطب واقعی با مخاطبان ۶. تبیین درست کلیدواژههای اصلی انقلاب ۷. تدیّن و تعبّد در عمل و گفتار ۸. شجاعت در اقدام ۹. تبیین مسئلهی زن در غرب توسط دانشجویان خواهر ۱۰. تزریق امید در دانشگاهها
مطالباتی که به مثابه ۱۰ فرمانِ مهم فرمانده ارشد میدان مبارزه در جنگ فرهنگی برای افسران جنگ نرم قابل ارزیابی است. اما محل سخن در این یادداشت کلیدواژه مهم «آتش به اختیار» و تعریف جایگاه آن در منظومه بیانات و مطالبات ایشان از جنبش دانشجویی است.
رهبر انقلاب از دستور آتش به اختیار در ذیل مطالبه چهارم خود از تشکلهای دانشجویی و البته همه «هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور» استفاده کردند: «تلاش جدّی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷). مطالبهی مهمی که در سالهای اخیر از همه نیروهای مومن و انقلابی در گستره وسیعتری از دانشگاه یعنی کل جامعه داشتهاند. انقلابیگری و تفوق گفتمان انقلاب یکی از مهمترین مطالبات و البته نگرانیهای ایشان در همهی سالهای اخیر بوده است. حالا رهبر حکیم انقلاب برای غلبه گفتمان انقلابی در دانشگاه و بلکه کل جامعه خطاب به همهی افسران جوان جنگ نرم میگویند: «باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
اما آیا فرمانده یک فرمان مطلق و همیشگی برای آتش به اختیار صادر کرده و از افسران خواسته است که کاملا مستقل از فرماندهی اقدام کنند؟ رهبر انقلاب خود به این سوال پاسخ میدهند: «البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگرچنانچه رابطهی قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش به اختیار میدهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش به اختیارید.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷) و در همین دیدار میفرمایند: «نوع برخورد با مشکلات درون نظام، باید علاججویانه و طبیبانه باشد. طبیب، گاهی اوقات به مریض خودش هم ممکن است تشر بزند، یک حرف تلخی هم بزند، امّا مقصودش معالجهی او است. در مقابلهی با دشمن، نوع برخورد باید قاطع و صریح و طبق برخورد خود او -که خصمانه است- خصمانه باشد؛ امّا در داخل و با نظام، نه؛ دلسوزانه، علاججویانه و مانند اینها.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
از این بیان مشخص است که این اختیار برای گشودن آتش، اولاً در ذیل مطالبه تلاش فکری، فرهنگی، سیاسی برای غلبه گفتمان انقلاب در جامعه و دانشگاه است و ثانیاً علاججویانه و دلسوزانه و ثالثاً در حالتی است که دستگاههای فکری و فرهنگی و سیاسی دچار اختلال شده و یا وظایف طبیعی خود را انجام نمیدهند. این همان معنا و تلقی رهبر انقلاب از کلیدواژه «افسر جوان جنگ نرم» است که در سالهای گذشته بارها بر آن تأکید کرده بودند: «در این جنگ نرم، شما جوانهای دانشجو، افسران جوان این جبههاید. نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنی سرباز هیچگونه از خودش تصمیمگیری و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاهها و یگانهای بزرگ، چون آنها طراحیهای کلان را میکنند. افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست میبینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را میآزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم میبینند، در چهارچوب هم کار میکنند.»(۱۳۸۸/۰۶/۰۸)
با این نگاه و با این تعریف از افسران جوان جنگ نرم، رهبر انقلاب تکلیف را هم مشخص میکنند: «گاهی اوقات انسان احساس میکند دستگاههای مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند… این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسئلهی اصلی را از مسئلهی فرعی تشخیص نمیدهد و یک مسئلهی اصلاً بیاعتبارِ بیاهمّیّت فرعی را بهعنوان یک مسئلهی اصلی، درشت میکنند. وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا جای همان آتش به اختیاری است که عرض کردم.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
(منبع: http://farsi.khamenei.ir/weekly/#120,1,2161)
از آنجا که رسانههای جیرهخوار استعمار غرب و قلم به مزدان صهیونیزم موج گستردهای را برای هجوم به این بیان نورانی آغاز کردهاند و از آن تعبیر آنارشی میکنند لذا لازمست که این موضوع برای مردم کاملاً تبیین شود که این موضع امام خامنهای دقیقاً بند «م» وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی (ره) است و بهیچوجه تفاسیری که دشمنان از آن میکنند سازگار نیست.
بخشی از متن وصیتنامه امام خمینی (ره) اینست: “باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصاحل کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچا در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قازع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول میباشند. و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددکار همه باشد.”
هرچند این مسأله که تدبیر ولی امر لازم الاتباع است و مقوم آن که بیان امام خمینی (ره) است برای اغلب مردم کشور که پیرو ولایت و مکتب امام خمینی (ره) هستند کفایت دارد اما از آنجا که قلمهای مریض به هیچکدام از این مبانی پایبند نیستند لازمست اصل هشتم قانون اساسی که این اختیار را به همهی مردم ایران داده است را یادآوری کنیم آنجا که میگوید:
«اصل هشتم قانون اساسی»
“در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین میکند. «و المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»”
حضور مردم در صحنه که در مقدمه قانون اساسی بعنوان یکی از عوامل اصلی پیروزی و بقاء انقلاب در آن یاد شده و در چنین اصولی متجلّی است محدود به شرکت در انتخابات نیست بلکه اساس مسئولیت عمومی نسبت به آنچه در جامعه میگذرد ویژگی جدایی ناپذیر جمهوری اسلامی است.
دوم. وظایف دانشجویان در قبال این مطالبه رهبری:
1.درک و شناخت صحیح مطالبه رهبری و انتقال آن به جوانان انقلابی
2.ترسیم و تبیین مسایل اصلی کشور و مطالبه گری و گفتمان سازی پیرامون آن
3.ایجاد سازماندهی و انسجام لازم به منظور پیگیری مطالبات و گفتمان های اصلی نظام
4.مقابله با هر گونه تحریف و برداشت نادرست از این مطالبه رهبری
ممکن است برخی در داخل و خارج از کشور با تحریف و برداشت نادرست از این بیانات مقام معظم رهبری ، آتش به اختیار را مجوز فعالیت غیر قانونی تعریف نمایند ، اما جریان دانشجویی باید با هوشیاری مانع از چنین برداشت ها و تحریف هایی شود . آتش به اختیار به منظور مطالبه گری و گفتمان سازی در راستای گفتمان های اصلی کشور است . در حقیقت آتش به اختیار به منظور احیای گفتمان اصلی کشور در صورتی است که دستگاههای مربوطه به هر دلیلی در انجام وظایف خود دچار اختلال شده اند .
سربازی که آتش به اختیار می شود یعنی در حوزه مسئولیت خود معطل فرماندهی نماند؛ نه اینکه وظیفه خودش را رها کند و جای دیگران نشیند.
مگر نه اینکه مقابله و برخورد با فساد در همه سطوح و تحقق اقتصاد مقاومتی ، استکبار ستیزی و نفی سلطه جویی و حمایت از مظلومان از مطالبات جدی رهبری و نیازها و ضرورت های کشور است در صورتی که به هر دلیل دستگاههای ذی ربط در عمل به وظیفه خود در این زمینه کوتاهی کردند ، دانشجویان و تشکل های دانشجویی باید این محورها را به عنوان گفتمان نظام تبیین و پیگیری نمایند و از مسئولان مطالبه گری کنند .
البته باید توجه داشت اعمال این تدبیر و حضور موثر در صحنه به معنی آنارشی نیست، دانشجویان و جوانان عزیز انقلابی میدانند که در اعمال این تدبیر حتماً باید نکات زیر را مورد توجه قرار دهند:
1- همانطور که در وصیتنامه امام خمینی (ره) آمده است در مرحله اول کار را از دستگاه مربوط مطالبه کنند و زمانی وارد عمل مستقیم شوند که به فرموده مقام معظم رهبری وضعیت دستگاه مربوط مختل است و خود را بخواب زده و با تذکر هم نمیخواهد از خواب بیدار شود.
2- در وقت اقدام قطعاً به گونهای عمل کنند که نوع اقدامشان زمینه مظلوم نمایی متخلفان و کوتاهی کنندگان را فراهم نکند ولو خودشان مورد ظلم واقع شوند و به زحمت بیفتند.
3- در این مرحله قطعاً جنبههای حقوقی و قانونی را در نظر بگیرند و از مدار قانون خارج نشوند.
موضع آتش به اختیار همان بند «م» وصیتنامه امام خمینی (ره) است که تاکنون در پاسخ جوانانی که میگفتند میخواهیم آن را اجرا کنیم گفته میشد شرایط مصداق آن نیست ولی امروز که اخلال در بعضی دستگاههای فرهنگی بوضوح دیده میشود و بعضاً گوششان بدهکار به تذکرات و نصیحتهای مشفقانه نیست مصداق اجرای این بند وصیتنامه کاملاً آشکار شده و نباید به بهانه کوتاهی مسئولان و دستگاههای مربوط بنشینیم و نظارهگر باشیم.(فارس، محمدرضا حسینی، ۹۶/۰۳/۲۰)
سوم. روش ها. با توجه به مطالبی که بیان شد، هر روش فکری و فرهنگی که با رعایت معیارهای فوق به غلبه گفتمان انقلاب در سطح دانشگاهها و جامعه کمک می کند، مطلوب می باشد. رهبری معظم نیز به برخی از مصادیق اشاره فرمودند: «اهتمام به تخاطب واقعی. فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است امّا کافی نیست. بعضیها چسبیدهاند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریّه لازم است، بحثهای دونفره و سهنفره لازم است، جلسات تحلیل لازم است؛ اینجور با مخاطبینتان بنشینید؛ و مانند این کارها.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)