چون به بررسی حوزه های و زمینه های مطالعات دینی می پردازیم با مضامینی مانند: تاریخ، اخلاق، اقتصاد، فقه، اعتقادات و .. بر خورد می کنیم برای مطالعه تمام اینها نیازی به منطق و فلسفه نیست. باید توجه داشت که ماهیت و هدف منطق رفع شبهات و ارائه پاسخ مسائل نیست بلکه تنها راه صحیح اندیشیدن و گرفتار نشدن در مغالطه را به ما می آموزد نه چیز دیگر را . در مورد مسائل کلامی و اعتقادی باید خاطر نشان کرد که بسیاری از دلایل ارائه شده در این زمینه نیز بیشتر جنبه تذکر و تنبیه را دارند مثلا اثبات خدا، یگانگی او، عدل و حکمت او، خلقت و آفرینش او ، بری بودن دامان پاکش از نا پاکی ها و راه نداشتن شر و بدی در خلقت و آفریندگی اش، توانایی و آگاهی او از اسرار آشکار و نهان و ارسال رسل و راهنما برای هدایت انسانها ، برگزیدن کسی که دارای برتری خاص است بعنوان امام و رهبر و …. از این روست که ابن سینا نام کتاب فلسفی خود را «تنبهات و اشارات» نهاد تا نشان دهد که مسائل فراموش شده ذهن ما با بیان و یاد آوری آن مورد تصدیق واقع می شود و از این رو آنها را تنبیهات نام نهاد و برخی را که تا حدی از ما دور بود و نیاز به استدلال داشت را اشارات نامید.
خلاصه باید گفت که براهین و مسائل کلامی که در مورد مسائل دینی وجود دارد و با اصطلاحات و مطالب فلسفی و گاهی منطقی همراه شده اند معمولا با توضیحی از آنها قرین گشتداند و چون نیاز به آگاهی بیشتری نیز باشد می توان به کتابهای در این باره رجوع کرد مانند کتابهای شهید مطهری و مصباح یزدی ، جوادی آملی، مگارم شیرازی و …. به هر حال ، چنین نیست که فرد نا آگاه از منطق و فلسفه نتواند به مطالعات دینی بپردازد و در مقابل شبهات آن عاجز ماند بلکه او می تواند با مطالعه کتابهای کلامی خود را از خواندن تخصصی منطق و فلسفه بی نیاز گرداند.
در این باره می توان به کتابهای کلامی و کتابهای شهید مطهری و نیز کتابهای که نهاد رهبری تحت عنوان «پرسش ها و پاسخ های دانشجویی» در مورد مسائل مختلف عرضه کرده ، مراجعه و با خواندن آنها اطلاعات کافی ای را کسب کرد و هر جایی نیز که با مساله و اصطلاحی فلسفی روبرو گشتید می توانید به کتابهای مانند «قواعد کلی فلسفی اسلامی، دکتر ابراهیم دینایی» و یا کتابهای از این دست در این زمینه مراجعه نمایید.
هر چند مطالعه منطق و فلسفه، امری است که دانشجوی مشتاق فکر و اندیشه نمی تواند خود را از آن محروم سازد اما چه بسا بخاطر بیان سخت و دشواری های آن و نیز ارائه نادرست آن حتی در رشته های دانشگاهی ناخواسته خوانده را دل زده و فراری می سازد. شاید بتوان کتابی مانند «محاورات افلاطون» را معرفی کرد تا با خواندن آن لذت فلسفه را احساس کنید.