نماز در اسلام به عنوان ستون دین معرفى شده است و معیار قبولى سایر اعمال با نماز است و ترک نماز کفر عملى نسبت به دستور و امر خداست. البته آیات و روایات متعددى دلالت بر نقش کلیدى نماز دارند از جمله اینکه پیامبر(ص) فرمودند: «اول ماسئلت یوم القیامه الصلاه ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ماسواها . در قیامت اول چیزى که مورد پرسش قرار مى گیرد نماز مى باشد. اگر قبول شد دیگر اعمال نیز مقبول است و اگر رد شد بقیه نیز مردود مى باشد» (نهج الفصاحه).
همچنین می توان گفت: تقوا شرط کلی قبولی اعمال است، در قرآن کریم آمده است: انما یتقبل الله من المتقین (27مائده) تنها خداوند از متقین می پذیرد. نماز که از واجب ترین واجبات دینی است، شرط اصلی تحقق تقوا نیز هست، بنابراین در صورت ترک نماز، روح تقوا در انسان می میرد و باعث می شود اعمال دیگر انسان نیز شرط قبولی و تاثیر را نداشته باشد.
هیچ عبادتی جای نماز را پر نمی کند و در قیامت اولین چیزی که از انسان می پرسند نماز است که اگر قبول شود سایر اعمال او هم قبول خواهد شد و اگر پذیرفته نشود، سایر اعمال او بیهوده می گردد.
درباره اینکه شرط قبولی سایر اعمال انسان، قبولی نماز است، اخبار و روایتهای زیادی رسیده است از جمله امیرمؤمنان در نامه 27 نهج البلاغه می فرمایند: «… و اعلم ان کل شی من عملک تبع لصلاتک» و بدان که محور قبولی تمام کارهای تو نماز است» چون نماز از ارکان اسلام و دارای آثار تربیتی بسیاری است.
انسان اگر در هر زمینه زندگی قصور و کوتاهی داشته باشد، اهتمام به نماز آنرا جبران می کند. حتی نماز بعنوان یک عامل «گناه زدا» بر شمرده شده است چنانکه امیر مؤمنان می فرماید: «و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها اطلاق الربق؛ نماز گناهان را مثل برگ درختان می ریزد و گردن انسان را از ریسمان گناه آزاد می کند. آنگاه در ادامه تشبیهی جالب از پیامبر اکرم(ص) نقل می فرماید که: «رسول خدا (ص) نماز را به چشمه آب گرم تشبیه فرموده که بر در خانه مردی باشد و شبانه روزی پنج مرتبه از آن شستشو کند، پس (معلوم است) دیگر بر چنین کسی چرک باقی نخواهد ماند» (نهج البلاغه، خ 199) هدف این روایات یادآوری اهمیت و ارزش و تأثیر عمیق نماز در روح و جان آدمی و ایجاد توفیق برای انجام کارهای خیر دیگر است نه کم ارزش جلوه دادن کارهای خیر دیگر، مانند خانه ای که اگر سقف نداشته باشد هر چقدر درونش نیز زیبا باشد باران آن را خراب می کند هر چند چیزهای درون آن ارزنده باشد. پس نماز که از ارکان اسلام است، تا زمانی که با دقت و سر وقت خوانده شود؛ کوتاهی در سایر کارهای انسانرا جبران می کند ولی اگر نماز ضایع شود (مثلاً شخص مسائل نماز را نداند یا گاهی آنرا ترک کند یا بطور عادت آنرا در آخر وقت بجا آورد) هیچ عمل دیگری نمی تواند نماز را جبران بکند.
بهتر است که ما این دستورالعمل خداوند را سرمشق خود قرار دهیم. «واستعینوا بالصبر و الصلاه و انها لکبیره الا علی الخاشعین» از صبر و نماز در برخورد با مشکلات نیرو بگیرید؛ همانا نماز سنگین است مگر برای خاشعان (سوره بقره، آیه 45) خلاصه این که از روایات فهمیده می شود که اگر نماز کسی قبول شود کارهای نیک دیگرش قبول می شود و اگر قبول نشود کارهای دیگر او قبول نمی گردد و توضیح این نکته ضروری است که این مسأله موجب نمی شود که اگر کسی نماز مقبول نداشت یا اصلا نماز نخواند دست از سایر تکالیف خود بردارد زیرا روایت می فرماید اعمال دیگر او قبول نمی شود نه این که صحیح نمی باشد. پس ممکن است اعمال دیگر انسان صحیح باشد گرچه مقبول نباشد یعنی در روز قیامت او را به جهت نپرداختن خمس و انجام ندادن حج و امر به معروف یا روزه مجازات نمی کنند زیرا این اعمال را به شکل صحیح انجام داده و تکلیف او ساقط گشته گرچه به خاطر کوتاهی در نماز مزد یک عمل مورد قبول را به او نمی دهند.
خدمت به خلق هم کار خوب ولازمی است ولی معنایش جایگزین شدن به جای نماز نیست ،خیلی از کارها خوب ومفیدند ،لکن هر کدام در جای خود،هیچ عملی جای عمل دیگر را پر نمی کند مخصوصاً نماز را که نشانه وپرچم اسلام است.
همچنین می توان گفت: تقوا شرط کلی قبولی اعمال است، در قرآن کریم آمده است: انما یتقبل الله من المتقین (27مائده) تنها خداوند از متقین می پذیرد. نماز که از واجب ترین واجبات دینی است، شرط اصلی تحقق تقوا نیز هست، بنابراین در صورت ترک نماز، روح تقوا در انسان می میرد و باعث می شود اعمال دیگر انسان نیز شرط قبولی و تاثیر را نداشته باشد.
هیچ عبادتی جای نماز را پر نمی کند و در قیامت اولین چیزی که از انسان می پرسند نماز است که اگر قبول شود سایر اعمال او هم قبول خواهد شد و اگر پذیرفته نشود، سایر اعمال او بیهوده می گردد.
درباره اینکه شرط قبولی سایر اعمال انسان، قبولی نماز است، اخبار و روایتهای زیادی رسیده است از جمله امیرمؤمنان در نامه 27 نهج البلاغه می فرمایند: «… و اعلم ان کل شی من عملک تبع لصلاتک» و بدان که محور قبولی تمام کارهای تو نماز است» چون نماز از ارکان اسلام و دارای آثار تربیتی بسیاری است.
انسان اگر در هر زمینه زندگی قصور و کوتاهی داشته باشد، اهتمام به نماز آنرا جبران می کند. حتی نماز بعنوان یک عامل «گناه زدا» بر شمرده شده است چنانکه امیر مؤمنان می فرماید: «و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها اطلاق الربق؛ نماز گناهان را مثل برگ درختان می ریزد و گردن انسان را از ریسمان گناه آزاد می کند. آنگاه در ادامه تشبیهی جالب از پیامبر اکرم(ص) نقل می فرماید که: «رسول خدا (ص) نماز را به چشمه آب گرم تشبیه فرموده که بر در خانه مردی باشد و شبانه روزی پنج مرتبه از آن شستشو کند، پس (معلوم است) دیگر بر چنین کسی چرک باقی نخواهد ماند» (نهج البلاغه، خ 199) هدف این روایات یادآوری اهمیت و ارزش و تأثیر عمیق نماز در روح و جان آدمی و ایجاد توفیق برای انجام کارهای خیر دیگر است نه کم ارزش جلوه دادن کارهای خیر دیگر، مانند خانه ای که اگر سقف نداشته باشد هر چقدر درونش نیز زیبا باشد باران آن را خراب می کند هر چند چیزهای درون آن ارزنده باشد. پس نماز که از ارکان اسلام است، تا زمانی که با دقت و سر وقت خوانده شود؛ کوتاهی در سایر کارهای انسانرا جبران می کند ولی اگر نماز ضایع شود (مثلاً شخص مسائل نماز را نداند یا گاهی آنرا ترک کند یا بطور عادت آنرا در آخر وقت بجا آورد) هیچ عمل دیگری نمی تواند نماز را جبران بکند.
بهتر است که ما این دستورالعمل خداوند را سرمشق خود قرار دهیم. «واستعینوا بالصبر و الصلاه و انها لکبیره الا علی الخاشعین» از صبر و نماز در برخورد با مشکلات نیرو بگیرید؛ همانا نماز سنگین است مگر برای خاشعان (سوره بقره، آیه 45) خلاصه این که از روایات فهمیده می شود که اگر نماز کسی قبول شود کارهای نیک دیگرش قبول می شود و اگر قبول نشود کارهای دیگر او قبول نمی گردد و توضیح این نکته ضروری است که این مسأله موجب نمی شود که اگر کسی نماز مقبول نداشت یا اصلا نماز نخواند دست از سایر تکالیف خود بردارد زیرا روایت می فرماید اعمال دیگر او قبول نمی شود نه این که صحیح نمی باشد. پس ممکن است اعمال دیگر انسان صحیح باشد گرچه مقبول نباشد یعنی در روز قیامت او را به جهت نپرداختن خمس و انجام ندادن حج و امر به معروف یا روزه مجازات نمی کنند زیرا این اعمال را به شکل صحیح انجام داده و تکلیف او ساقط گشته گرچه به خاطر کوتاهی در نماز مزد یک عمل مورد قبول را به او نمی دهند.
خدمت به خلق هم کار خوب ولازمی است ولی معنایش جایگزین شدن به جای نماز نیست ،خیلی از کارها خوب ومفیدند ،لکن هر کدام در جای خود،هیچ عملی جای عمل دیگر را پر نمی کند مخصوصاً نماز را که نشانه وپرچم اسلام است.