قوی ترین طلسمات+قویترین دعا و طلسم+قوی ترین کتاب طلسم و دعانویسی مطالب مذهبی+طلسم سیاهی و طلاق+طلسم احضار محبت معشوق+دانلود کتاب طلسم محبت و طلاق قوی
انسان موجودی است شکل یافته از روح و جسم، این دو بخش آنقدر به هم وابسته و مرتبط اند که جداگانه در نظر گرفتن آنها غیر ممکن است. روح انسان همواره در جسم و قالبی قرار می گیرد و اصلاً یکی از مقومات روح آدمی همراه جسم و قالبی بودن آن است. در واقع روح همانند حاکمی به تدبیر بدن و جسم مشغول است.
باید خاطر نشان کرد که روح امری مجرد و غیر مادی است و تصور نقض و عیب در آن به معنایی که در جسم و بدن مطرح است وجود ندارد هر چند در مورد امور مجرد و غیر مادی شدت و ضعف وجودی مطرح است. روح آدمی در هر عالمی با بدن و جسمی متناسب با آن عالم قرین و همراه می گردد؛ آنگاه که در عالم ماده است با بدنی مادی و طبیعی خواهد بود و چون به عالمی دیگر مثلاً برزخ پا می گذارد با بدنی برزخی و مثالی جلوه خواهد کرد.
نقض و عیبی که ممکن است فردی در این دنیا داشته باشد مربوط به جسم و بدن و قالب روح اوست. مثلاً در چشمانش عیبی است که روح وی از آن طریق قادر به دیدن عالم نیست یا به قسمتی از مغز وی عاصیبی وارده شده است که توان کنترل برخی از اعضاء و انجام برخی کارها را از او سلب نموده است. البته این عیوب نیز به علت بروز برخی مشکلات در پیش از تولد یا در حین تولد و با در دوران پس از آن برای وی روی داده است. به هر حال چون روح او پا به عالم برزخ گذارد متناسب با آن عالم و نیز به سبب اعمال و رفتار و نیاتی که در این دنیا داشته است در بدنی مناسب با رفتار هایش و شرایط آن عالم جایی خواهد گرفت.
البته باید توجه داشت که کمال انسان مربوط به روح اوست این روح وی است که با رفتارهای خوب یا بد موجب تکامل وی به سوی خوبی یا بدی و آشکار شدن این کمال در عالم برزخ می گردد. اگر وی رفتارهای خوب و نیکویی داشته باشد روحش با خوبی ها شکل می گیرد و به سوی نیکی ها کمال می یابد و چون رفتارهایش ناپسند باشد به سوی بدی ها کمال می یابد. البته باید توجه داشت که کمال در اینجا دار بار معنای مثبت یا منفی نیست، بلکه کمال به معنای رشد روحی اوست که ممکن است به سمت بدی ها یا خوبی ها حرکت کند، به عبارت دیگر کمال یافتن روح او یعنی به فعلیت رساندن قوای موجود در روح او که این قوا هم مربوط به خوبی ها و هم مربوط به بدی هاست.بنابر این تا انجا که معلولیت به بعد جسمانی مربوط باشد دلیلی ندارد که به عوالم دیگر سرایت کند .اما نقصانهای روحی و معنوی در عوالم دیگر نیز ظهور و بروز دارد.
باید خاطر نشان کرد که روح امری مجرد و غیر مادی است و تصور نقض و عیب در آن به معنایی که در جسم و بدن مطرح است وجود ندارد هر چند در مورد امور مجرد و غیر مادی شدت و ضعف وجودی مطرح است. روح آدمی در هر عالمی با بدن و جسمی متناسب با آن عالم قرین و همراه می گردد؛ آنگاه که در عالم ماده است با بدنی مادی و طبیعی خواهد بود و چون به عالمی دیگر مثلاً برزخ پا می گذارد با بدنی برزخی و مثالی جلوه خواهد کرد.
نقض و عیبی که ممکن است فردی در این دنیا داشته باشد مربوط به جسم و بدن و قالب روح اوست. مثلاً در چشمانش عیبی است که روح وی از آن طریق قادر به دیدن عالم نیست یا به قسمتی از مغز وی عاصیبی وارده شده است که توان کنترل برخی از اعضاء و انجام برخی کارها را از او سلب نموده است. البته این عیوب نیز به علت بروز برخی مشکلات در پیش از تولد یا در حین تولد و با در دوران پس از آن برای وی روی داده است. به هر حال چون روح او پا به عالم برزخ گذارد متناسب با آن عالم و نیز به سبب اعمال و رفتار و نیاتی که در این دنیا داشته است در بدنی مناسب با رفتار هایش و شرایط آن عالم جایی خواهد گرفت.
البته باید توجه داشت که کمال انسان مربوط به روح اوست این روح وی است که با رفتارهای خوب یا بد موجب تکامل وی به سوی خوبی یا بدی و آشکار شدن این کمال در عالم برزخ می گردد. اگر وی رفتارهای خوب و نیکویی داشته باشد روحش با خوبی ها شکل می گیرد و به سوی نیکی ها کمال می یابد و چون رفتارهایش ناپسند باشد به سوی بدی ها کمال می یابد. البته باید توجه داشت که کمال در اینجا دار بار معنای مثبت یا منفی نیست، بلکه کمال به معنای رشد روحی اوست که ممکن است به سمت بدی ها یا خوبی ها حرکت کند، به عبارت دیگر کمال یافتن روح او یعنی به فعلیت رساندن قوای موجود در روح او که این قوا هم مربوط به خوبی ها و هم مربوط به بدی هاست.بنابر این تا انجا که معلولیت به بعد جسمانی مربوط باشد دلیلی ندارد که به عوالم دیگر سرایت کند .اما نقصانهای روحی و معنوی در عوالم دیگر نیز ظهور و بروز دارد.