خانه » همه » مذهبی » راستش من به خدا اعتقاد دارم. به نماز، روزه، دعا و قرآن. ولی به حجاب نه! برای ادامه تحصیل راهی خارج از کشور هستم. می خواستم بدونم اگر بی حجاب باشم نماز و روزه ام صحیح هست یا نه؟ و اگر نه، دلیل و مدرک و یا آیه ای از قرآن من باب این قضیه وجود دارد یا خیر؟

راستش من به خدا اعتقاد دارم. به نماز، روزه، دعا و قرآن. ولی به حجاب نه! برای ادامه تحصیل راهی خارج از کشور هستم. می خواستم بدونم اگر بی حجاب باشم نماز و روزه ام صحیح هست یا نه؟ و اگر نه، دلیل و مدرک و یا آیه ای از قرآن من باب این قضیه وجود دارد یا خیر؟

باید بین آنچه بدست می آورید وانچه از دست می دهید مقایسه کنید،پاسخ معلوم می شود.در هر صورت باید مسیری را انتخاب نمود که مضربرای ارزشهای اسلامی نباشد.محل تحصیل را می شود طوری انتخاب کرد که پشیمانی نداشته باشد.

رعایت پوشش از احکام ضروری اسلام است و تمامی علمای اسلام بر آن اجماع دارند. احکام ضروری در هیچ موقعیتی قابل ترک نیست. اما در مورد صحت نماز و روزه گفتنی است. بی حجاب بودن در جامعه باعث بطلان شرعی نماز و روزه نیست، ولی بحث قبولی اعمال فراتر از بحث صحت اعمال است. برای قبولی و تاثیر مثبت اعمال شرعی لازم است انسان تقوا را رعایت کند و تمامی اعمال خود را مطابق دستور خداوند و برای رضایت او انجام دهد. ترک یک حکم ضروری دین باعث بی تقوایی می شود و تمامی اعمال دیگر انسان را خنثی می کند و از تاثیر مثبت می اندازد.
در مورد اثبات وجوب پوشش از نظر اسلام و قرآن کریم گفتنی است: در سوره نور، آیه 31 در مورد حجاب خداوند مى فرماید: «و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ماظهر منها ولیضربن بخمرهن على جیوبهن…؛ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که از آن پیداست و باید روسرى خود را بر گردن خویش [فرو [اندازند…». (این آیه در چند بخش به وظیفه زنان در زمینه نگاه، پوشش و… پرداخته است). 1- آیه درباره احکام نگاه کردن بانوان به مردان است. 2- آیه: [ولا یبدین زینتهن الا ماظهر منها…] درباره احکام حفظ و رعایت حجاب شرعى در مقابل نامحرم است. واژه «ابداء» که در آیه شریفه آمده است به معناى اظهار و آشکار نمودن است و مراد از «زینت» در آیه شریفه مواضع و جایگاه هاى زینت است؛ مانند: محل زینت هاى گوناگون از بدن که ابداء و آشکار نمودن آنها جایز نیست مگر مواردى که استثناء شده است؛ مانند: محل انگشترى (که انگشتان دست و خود دست است) و محل سرمه کشیدن (که چشمان است). واژه «خُمُر» که در آیه شریفه وارد شده است لباس و جامه اى است که بانوان با آن سر خود را مى پوشانند و بر سینه خود آویزان مى نمایند و معناى این قسمت از آیه چنین است که با اطراف خمر و مقنعه خود سرها و موها و شانه و سینه خود را بپوشانند. (براى آگاهى بیشتر ر.ک: المیزان، ج 15، ص 111 و 112.) دانشمندان و فقیهان نیز در بحث از آیه شریفه، روایات وارده را متذکر شده و مورد بحث قرار داده اند؛ از جمله مرحوم آیت اللّه حکیم در ج 14 کتاب فقهى مشهور «مستمسک العروة الوثقى»، ص 27 مى گوید: در روایت صحیحه فضیل از امام صادق(ع) مى گوید: «از حضرت درباره نگاه به ساق دست زنان پرسیدم که آیا از جمله زینتى است که خداى سبحان در قرآن مى فرماید: «ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن»؟ حضرت فرمود: «آرى آنچه به زیر خمار و مقنعه است زینت است و آنچه زیر دستبند است زینت است». (به نقل از وسائل الشیعه، کتاب نکاح، ابواب مقدمات نکاح، باب 109، ح 1) مقصود این است که صورت و دو کف جزء زینتى که باید پوشیده شود نیست و سر و گردن و ساق جزو زینتى است که باید پوشیده شود (خلاصه فرمایش آقاى حکیم) در روایت موثقه زرارة از امام صادق(ع) در آیه شریفه که فرمود: «الا ما ظهر منها» مى فرماید: «زینت ظاهر و آشکار سرمه و انگشترى است» (به نقل از همان منبع حدیث 3) و این دو در صورت و در کف مى باشند (و هم چنین به حدیث 4 و 5 باب نیز که مضمون مشابه دارند استدلال نموده است) نتیجه: بیشتر فقها از این بخش آیه استفاده کرده اند که پوشش براى زن به جز صورت و کفین در صورتى که باز بودن منشأ فساد و انحراف نشود در مقابل نامحرم واجب است. 3- ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن… حکم مواردى را که زنان مى توانند در آنجا حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند بیان کرده است. 4- ولایضربن بارجلهن… براى حفظ عفت عمومى و دور نگه داشتن افراد جامعه از عوامل شهوت زا، به زنان دستور داده شده است حتى از رساندن صداى خلخالى را که در پاى دارند به گوش مردان بیگانه خوددارى کنند. مى دانید که تصریح به خلخال پا، تخصیص را نمى رساند بلکه هر چیزى را که سبب شعله ور شدن آتش شهوت است شامل مى شود. پس آنچه در قرآن و روایات به آن پرداخته شده اصل پوشش است و تصریحی به چادر یا مانتو نشده. هر پوششی که موجب جلب نظر نامحرم و مفسده نباشد از نظر اسلام پذیرفته است و معلوم است که پوشش های جائز همه در یک سطح نیستند و بعضی بهتر می باشند و آنها که چادر را معرفی می کنند از جهت بهتر بودن آن نسبت به بقیه پوشش ها است. (براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- المیزان، ج 16، ص 339 2- تفسیر نمونه، ج 14، ص 434 – 454 3- مسأله حجاب، شهید مطهرى)
کیفیت پوشش و اهمیت چادر
حجاب منحصر در چادر و حتى مانتو نیست، بلکه هر لباسى که غیر از وجه و کفین (دست ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد کافى است ولى باید توجه داشت که همان طور که بقیه واجبات داراى مراتب مختلفى مى باشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى گردد. در این جا چند نکته وجود دارد که براى روشن شدن آنها باید دید اساساً فلسفه حجاب چیست؟
حجاب دو فلسفه اساسى دارد که با یکدیگر ارتباط تام دارند:
1) مصونیت زن در برابر طمع ورزى هاى هوس بازان.
2) پیشگیرى از تحریکات شهوانى خارج از ضوابط و هنجارهاى الهى و تأمین سلامت و بهداشت معنوى جامعه. حجاب با چنین نقش و کارکرد مهم و اساسى پیامى قاطع و کوبنده با خود دارد، و آن این است که در برابر همه مردان اجنبى نوعى هشدار و اعلام «دور باش!» مى دهد، اکنون باید دید چه عواملى در رساندن این پیام و اثرگذارى آن مؤثر است:

1) حدود و میزان پوشش:

بدون شک هر اندازه بدن زن پوشیده تر باشد نقش نیرومندترى در دورسازى دیدگان نظاره گر ایفا مى کند. اگر نگاه هاى آلوده را همچنان که در روایات آمده است «تیرهاى زهرآلود شیطان» بدانیم، پوشش زن همانند قوسى است که تیر از آن کمانه مى کند و منحرف مى شود و از اصابت و نفوذ در هدف باز مى ماند. بر عکس هر اندازه بدن زن برهنه تر باشد تیرهاى شیطانى را بیشتر متوجه خود ساخته و از آن آسیب خواهد دید. از همین روست که چادر را حجاب برتر شناخته اند، زیرا با وجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئن ترین مصونیت را فراچنگ مى آورد.

2)
کیفیت پوشش:

میزان ضخامت و حتى کیفیت دوخت لباس خود بخش مهمى از حجاب را تشکیل مى دهد بدون شک لباس هاى نازک و تنگ و بدن نما فرودگاه پیکان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشم هاى هرزه و آلوده و به فساد کشاننده جامعه است. در مقابل لباس هاى غیربدن نما، دیده ها را از خود دور مى سازد، و سلامت معنوى نفوس را تأمین مى کند.

3) رنگ ها:

تردیدى نیست که برخى از رنگ ها دیده ها را خیره مى سازد، و پاره اى دیگر نگاه ها را از خود مى راند و دور مى سازد. اکنون سؤال مى شود کدامیک از این دو براى تأمین حجاب واقعى و مصونیت معنوى جامعه و خیره نکردن چشم ها و بر نیفروختن آتش شهوت مفیدتر است؟ مگر ما در جامعه اى زندگى نمى کنیم که میلیونها جوان در اوج غریزه جنسى به سر مى برند و در سخت ترین شرایط جوانى از امکان ازدواج محرومند و کافى است با اندک جرقه اى شعله هاى غریزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهان و ناراحتى ها مبتلا گردند؟ پس چرا به هر وسیله ممکن – حتى با گزینش رنگ مناسب لباس در جامعه – به سلامت دینى و روحى و روانى آنان کمک نکنیم و موجب جلب توجه آنان و قرارگرفتن شان در دام مفاسد نشویم؟ در عین حال علماى دین نسبت به خصوص رنگ ها تأکید چندانى نکرده، ولى بر این مسأله پاى مى فشارند که لباس نباید موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشى از آن باشد. ازاین رو است که در طول تاریخ زنان مسلمان به میل خود لباس مشکى را براى حجاب برگزیدند و این سنت حسنه مورد تقریر و پذیرش پیامبر(ص) و امامان(ع) قرار گرفت، زیرا آنان به این وسیله احساس امنیت و مصونیت بیشترى مى کردند، (ر.ک: حجاب در ادیان الهى، محمدى آشنانى).

4) شیوه هاى رفتارى:

طرز صحبت و چگونگى راه رفتن و … نیز بخشى از حجاب به معناى وسیع کلمه است. حفظ وقار و متانت هم همان نقشى را دارد که پوشش زن دارد و عدم رعایت آن نیز برآیندى چون برهنگى در پى دارد. ازاین رو قرآن مجید یکى از صفات خوب زنان مؤمن را که در رفتار دختران شعیب بیان مى کند همان «حیا» و وقار است.

دیدگاه مراجع:

از دیدگاه همه مراجع براى زن کافى است که حجاب کامل [شرعى ] را با هر لباس مناسبى، در برابر مرد نامحرم رعایت کند، ولى بى شک چادر به عنوان حجاب برتر [به ویژه در اماکن مذهبى ] از ارزش والایى برخوردار است.آیت اللّه خامنه اى، استفتاء، س 580؛ آیت اللّه فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1701؛ آیت اللّه مکارم، استفتاءات، ج 2، س 1022؛ آیت اللّه نورى، استفتاءات، ج 1، س 485؛ آیت اللّه سیستانى، sistani.org، (حجاب)، س 7؛ آیت اللّه صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1669؛ امام خمینى، استفتاءات، ج 3، (احکام حجاب)، س 7؛ دفتر آیات عظام وحید، بهجت و تبریزى.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد