صراط مستقیم بندگی و قرب به خدا
۱۳۹۶/۰۲/۲۵
–
۴۵۰ بازدید
سلام اینکه می گویند راههای رسیدن به خدا زیاد است درست است یا فقط یک راه وجود دارد و آن صراط مستقیم است؟
دوست گرامی. یک راه برای رسیدن به خدا بیشتر وجود ندارد و آن صراط مستقیم توحید و خداپرستی است.
آنچه ادیان الهی در طول تاریخ برای پرستش به بشر معرفی کرده اند؛ خدای یگانه است.
انبیای الهی به انسان آموخته اند که تو مظهر و مخلوق خدای یگانه هستی و تنها با پرستش و نزدیک شدن به الله، به کمال و سعادت خود در دنیا و آخرت می رسد.
توحیدی که انبیای الهی به مردم آموخته و به آن دعوت کرده اند، به معنای خداپرستی است. قرآن کریم هم روی موضوع خداپرستی متمرکز است، اما توحیدی که در مباحث نظری ما اکنون مورد توجه عالمان حوزه است، بیشتر خداشناسی است.
به نظر می رسد که این تلقی از توحید درست و کامل نیست. توحیدی که در قرآن کریم مطرح شده همان خداپرستی است که انبیای الهی همگی آنرا تبلیغ می کردند، بنابراین منظور ما نیز از طرح توحید در این مباحث، بیشتر خداپرستی است.
ما در مباحث نظری و بنیادین تفکر توحیدی، به این معنا از توحید توجه داریم، زیرا بر این اعتقادیم که خداپرستی موضوع اصلی و روح دین اسلام و همه ادیان توحیدی است و این علم است که در ساخت انسان و جامعه تاثیر مستقیم دارد.
برای خداپرستی، خداشناسی و خدایابی نیز لازم است، اما مقصود اصلی از توحید در آموزه های اسلام و قرآن کریم، خداپرستی است.
اگر کمی دقت کنیم، مشاهده می کنیم که بخش اعظمی از آیات قرآن کریم درباره خداپرستی صحبت می کند و دائم به ما می گوید:
خدایی را بپرستید که خالق شما است، خالق آسمان و زمین است، مربی شما است، مهربان است، علم دارد، قدرت دارد، مالک شما و عالم است، سمیع و بصیر است، او کسی است که همه نعمت ها را در اختیار شما قرار داده است و مانند آن.
قرآن کریم در مورد خدا و توحید، صحبت می کند، اما خداوند را به عنوان معبود و کسی که فقط او را باید پرستید، سخن می گوید.
در قرآن کریم هیچ واژه ای مانند الله تکرار نشده است. از معجم المفهرس فواد باقی استفاده می شود که این کلمه 980 بار در قرآن کریم تکرار شده است.
الله از اله، به معنای معبودی است که مستجمع جمیع صفات کمال می باشد و به همین دلیل شایسته پرستش انسان است. انسان طالب کمال مطلق است و کمال مطلق، تنها الله، یعنی ذات مستجمع جمیع صفات است.
قرآن کریم تلاشی برای اثبات وجود خدا نمی کند. اغلب مباحثی که در این کتاب مقدس درباره خداوند مطرح می شود، در جهت معرفی معبود است.
بسیاری خیال می کنند، آیات توحیدی قرآن کریم می خواهد خدا را اثبات کند، در صورتی که موضوع تمامی این آیات دعوت به پرستش خدای یگانه است.
قرآن کریم تنها در مقام توصیف معبود عالم و اثبات توحید در پرستش و تبیین صفات معبود سخن می گوید و می خواهد بگوید، معبود شما الله است، پس تنها او را بپرستید و از پرستش خداوند منحرف نشوید.
همان گونه که اشاره کردیم، مرکز ثقل دعوت انبیاء الهی نیز خداپرستی بوده است. در قرآن کریم می خوانیم که تمام انبیاء به خداپرستی دعوت می کردند.
در سوره نحل آیه 36 آمده است: ولقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت. هر آینه در هر امتی رسولی مبعوث کردیم تا به مردم بگوید: تنها خدا را عبادت کنید و از پرستش طاغوت خودداری نمایید.
پرستش خدا است که اکسیر اعظم انسان سازی است و می تواند مس وجود آدمی را طلا کند، می تواند روح مرده را زنده نماید، آب حیات است و قادر است به انسان زندگی جاودان ببخشد.
علم توحید و خداپرستی برگرفته از جمله (لا اله الا الله) به انسان قدرت و اراده و کمال می دهد، انسان با خداپرستی، مظهر کامل خداوند و خلیفه خدا در روی زمین می شود.
امام خمینی (رض) از طریق تفکر توحیدی وخداپرستی علمی و عملی بود که به این مقام رفیع عرفانی و اجتماعی رسیده بود.
آنچه ادیان الهی در طول تاریخ برای پرستش به بشر معرفی کرده اند؛ خدای یگانه است.
انبیای الهی به انسان آموخته اند که تو مظهر و مخلوق خدای یگانه هستی و تنها با پرستش و نزدیک شدن به الله، به کمال و سعادت خود در دنیا و آخرت می رسد.
توحیدی که انبیای الهی به مردم آموخته و به آن دعوت کرده اند، به معنای خداپرستی است. قرآن کریم هم روی موضوع خداپرستی متمرکز است، اما توحیدی که در مباحث نظری ما اکنون مورد توجه عالمان حوزه است، بیشتر خداشناسی است.
به نظر می رسد که این تلقی از توحید درست و کامل نیست. توحیدی که در قرآن کریم مطرح شده همان خداپرستی است که انبیای الهی همگی آنرا تبلیغ می کردند، بنابراین منظور ما نیز از طرح توحید در این مباحث، بیشتر خداپرستی است.
ما در مباحث نظری و بنیادین تفکر توحیدی، به این معنا از توحید توجه داریم، زیرا بر این اعتقادیم که خداپرستی موضوع اصلی و روح دین اسلام و همه ادیان توحیدی است و این علم است که در ساخت انسان و جامعه تاثیر مستقیم دارد.
برای خداپرستی، خداشناسی و خدایابی نیز لازم است، اما مقصود اصلی از توحید در آموزه های اسلام و قرآن کریم، خداپرستی است.
اگر کمی دقت کنیم، مشاهده می کنیم که بخش اعظمی از آیات قرآن کریم درباره خداپرستی صحبت می کند و دائم به ما می گوید:
خدایی را بپرستید که خالق شما است، خالق آسمان و زمین است، مربی شما است، مهربان است، علم دارد، قدرت دارد، مالک شما و عالم است، سمیع و بصیر است، او کسی است که همه نعمت ها را در اختیار شما قرار داده است و مانند آن.
قرآن کریم در مورد خدا و توحید، صحبت می کند، اما خداوند را به عنوان معبود و کسی که فقط او را باید پرستید، سخن می گوید.
در قرآن کریم هیچ واژه ای مانند الله تکرار نشده است. از معجم المفهرس فواد باقی استفاده می شود که این کلمه 980 بار در قرآن کریم تکرار شده است.
الله از اله، به معنای معبودی است که مستجمع جمیع صفات کمال می باشد و به همین دلیل شایسته پرستش انسان است. انسان طالب کمال مطلق است و کمال مطلق، تنها الله، یعنی ذات مستجمع جمیع صفات است.
قرآن کریم تلاشی برای اثبات وجود خدا نمی کند. اغلب مباحثی که در این کتاب مقدس درباره خداوند مطرح می شود، در جهت معرفی معبود است.
بسیاری خیال می کنند، آیات توحیدی قرآن کریم می خواهد خدا را اثبات کند، در صورتی که موضوع تمامی این آیات دعوت به پرستش خدای یگانه است.
قرآن کریم تنها در مقام توصیف معبود عالم و اثبات توحید در پرستش و تبیین صفات معبود سخن می گوید و می خواهد بگوید، معبود شما الله است، پس تنها او را بپرستید و از پرستش خداوند منحرف نشوید.
همان گونه که اشاره کردیم، مرکز ثقل دعوت انبیاء الهی نیز خداپرستی بوده است. در قرآن کریم می خوانیم که تمام انبیاء به خداپرستی دعوت می کردند.
در سوره نحل آیه 36 آمده است: ولقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت. هر آینه در هر امتی رسولی مبعوث کردیم تا به مردم بگوید: تنها خدا را عبادت کنید و از پرستش طاغوت خودداری نمایید.
پرستش خدا است که اکسیر اعظم انسان سازی است و می تواند مس وجود آدمی را طلا کند، می تواند روح مرده را زنده نماید، آب حیات است و قادر است به انسان زندگی جاودان ببخشد.
علم توحید و خداپرستی برگرفته از جمله (لا اله الا الله) به انسان قدرت و اراده و کمال می دهد، انسان با خداپرستی، مظهر کامل خداوند و خلیفه خدا در روی زمین می شود.
امام خمینی (رض) از طریق تفکر توحیدی وخداپرستی علمی و عملی بود که به این مقام رفیع عرفانی و اجتماعی رسیده بود.
این علم همان علم سلوک نظری و مبنای تفکر توحیدی است که تمامی سالکان راه خدا از طریق آن مشی می کنند و به مقصد و معرفت می رسند.
علم خداشناسی و توحید ذات و صفات و افعال و همچنین علوم توحیدی مانند علم فقه؛ اخلاق، کلام، فلسفه و عرفان کم و بیش مورد بحث عالمان دینی قرار دارد و در حوزه علوم دینی آموزش داده می شود، اما علم خداپرستی تا حدی جدید است و کمتر به آن پرداخته شده است.