طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چگونه عدم و نیستی می تواند منشأ و سرچشمه وجود و هستی باشد؟

چگونه عدم و نیستی می تواند منشأ و سرچشمه وجود و هستی باشد؟


تا به حال هیچ عالم موحّدی چنین ادّعایی نکرده است که عدم می تواند منشاء وجود باشد ؛ بلکه حتّی ملحدی هم چنین ادّعایی نکرده است ؛ منشاء یک چیز بودن یعنی علّت آن چیز بودن ؛ و علّت بر چهار قسم است ؛ علّت فاعلی ( علّت وجود بخش) ؛ علّت غایی ( آنچه فاعل به خاطر آن فعل انجام می دهد) ؛ علّت صوری ( که همان صورت شیء است ) و علّت مادی ( که صورت اشیاء را قبول می کند ) . همه این چهار قسم علّت ، امور وجودی هستند ؛ لذا عدم ، هیچکدام اینها نمی تواند باشد ؛ پس عدم منشاء چیزی نیست ؛ و نمی تواند هم منشاء چیزی باشد.
شاید این عبارت حضرت عالی ناظر به کلام برخی موحّدین باشد که فرموده اند: « عالم از عدم خلق شده است .» امّا مراد از این جمله این نیست که عدم منشاء وجود عالم است ؛ بلکه مقصود این است که موجودات عالم ازلی نیستند ؛ ابتدا وجود نداشتند آنگاه خداوند متعال آنها را به وجود آورد ؛ یعنی ابتدا موجود نبودند ، آنگاه خدا اراده کرد تا پدید آیند ؛ لذا منظور این نیست که عدم به وجود تبدیل شد یا خدا عدم را تبدیل به وجود کرد . موجودات ظهور اراده خدا هستند ؛ یعنی اراده اوست که به صورت موجودات عالم ظهور یافته است ؛ برای تقریب به ذهن می توانیم از اراده انسان مثال بزنیم ؛ ما وقتی می خواهیم موجودی را در ذهنمان ایجاد کنیم آن را اراده می کنیم و به محض اراده کردن ما آن موجود پدیدار می شود ؛ قبل از این که ما اراده کنیم ، چنین موجودی در ذهن ما نبود ، وقتی ما اراده کردیم آن موجود پدید آمد ؛ امّا چنین نیست که ما با اراده کردن ، عدم را تبدیل به وجود کرده باشیم ؛ بلکه اراده ماست که به آن صورت ظهور می یابد ؛ وقتی ما یک هواپیما را اراده می کنیم اراده ما به صورت آن هواپیما ظهور می یابد لذا اگر لحظه ای اراده خود را از آن برداریم آن هواپیما نابود می شود ؛ اما باید توجه کنیم که اراده ما تبدیل به هواپیما نمی شود ، هواپیمای موجود شده در ذهن ما ، هواپیماست نه اراده ، امّا در عین حال آن هواپیما بند به اراده ماست ؛ آن هواپیمای ذهنی ، ظهور و تجلّی و تنزّل اراده ماست ؛ معلول اراده ماست ؛ عالم نیز به همین صورت ، ولی در مرتبه ای بسیار قویتر ، ظهور اراده خداست .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد