۱۳۹۶/۰۲/۲۴
–
۱۸۸۶ بازدید
با سلام، پسر ۱۵ ساله ای دارم خیلی حواسش هست که گناه نکنه و نماز اول وقت بخونه…. ولی امسال تلاش نمیکنه برای درس خوندن، میگه درس و ریاضی و…. به درد آخرت من نمیخوره، ممنون میشم راهنمایی کنید
پرسشگر گرامی از اعتماد و ارتباط شما با این مجموعه سپاسگزاریم. به شما به خاطر تربیت دینی فرزندتان تبریک می گوییم.
در پاسخ به آنچه مطرح کرده اید نکات و مطالبی در اهمیت تحصیل علوم مختلف تقدیمتان می کنیم.
از نظر اسلام تحصیل بعضی علوم واجب عینی است و بر هرکسی واجب است مثل علم عقاید و اخلاق و احکام اسلامی؛ و تحصیل بعضی علوم واجب کفایی است که عده ای باید دنبال آن بروند مثل علوم حوزوی و علوم دانشگاهی که برای حفظ نظام و پیشرفت جامعه لازم است. بنابراین علوم مختلف دانشگاهی مثل ریاضی، گیاه پزشکی، زیست شناسی و… نیز برای عده ای که از عهده آن بر می آیند واجب و لازم است و بعنوان یک وظیفه شرعی می باشد. علاوه بر آنکه انسان با نیت خدایی همه امور را می تواند به عبادت تبدیل کند حتی راه رفتن و آب خوردن را.
اما در بین این علوم ریاضی و فیزیک و شیمی و … از علوم پایه است که تمام دانشها به آنها نیاز دارند و در واقع زیر ساخت تمام علوم را می سازند و در لزوم آموزش آنها تردید نیست مگر آنکه جایگاه آنها را بدست نیاوریم والا آیا شما می توانید دانشی را نام ببرید که به ریاضی نیاز نداشته باشد؟ لذا به این علوم دانش مادر گفته می شود. نگاه کار بردی به این علوم باعث شده است که برخی مانند فرزند شما در ثمر بخشی آنها و فایده آنها تردید نمایند.
توضیح بیشتر:
اهمیت و عظمت مقام علم؛ در حدی است که خداوند در قرآن به پیامبرش دستور می دهد: «قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون… ؛ [ای پیامبر!] بگو: آیا کسی که عالم است با کسی که نمی داند برابر است».(زمر، آیه 9)پیامبر اسلام در مقام ارزش گذاری به علم می فرماید: «طلب علم فریضه علی کل مسلم الا ان الله یحب بغاه علم؛ دانش آموختن بر هر مسلمانی واجب است همانا خدا، طلب کنندگان دانش را دوست دارد».(اصول کافی، ج1، کتاب فضل العلم، ح 1، ص 35)
توجه دارید که در این روایات نگفته اند که چه علمی، لذا تمام دانشها را شامل می شود چون علم آموزی یک ضرورت بی تردید زندگی است. البته گرایش به یادگیری علوم به انگیزه های مختلف صورت می گیرد و به طور معمول نیازهای اولیه حیاتی و طبیعی و محسوس جاذبه های بیشتری برای انسان ها دارد. لذا برای فراهم سازی بیشتر آسایش و تسلط بیشتر بر طبیعت، گرایش های مختلف علمی و تخصص های فراوان به وجود آمده است. اما تنها وارستگان و ژرف اندیشان هستند که فراتر از نیازهای اولیه طبیعی و محسوسات به ارتباط نهانی دانش ها و ارتباط جهان هستی با آفریننده آن فکر می کنند و از هدفمندی این همه جنب و جوش ها سخن به میان می آورند.
مهمترین رسالت دین ایجاد انگیزه فراطبیعی در میان انسان ها و جهت دهی صحیح به تلاش های روزانه است به طوری که علاوه بر تأمین نیازهای روزمره زندگی، به هدفمندی و تلاش برای دستیابی به مقصود هستی اقدام کند. از این رو در فرهنگ اسلامی تمام دانش های مورد نیاز برای زندگی بشری دارای اهمیت است و توصیه شده به مقدار لازم و نیاز جامعه، مردم برای فراگیری آن اقدام کنند و از آن به «واجب کفایی» تعبیر شده است. اما برای همه انسان ها در هر مرتبه علمی که قرار دارند توجه به هدف و هدفمندی جهان و ایمان به مبدأ و معاد لازم و «واجب عینی» شمرده شده است و غفلت اکثریت جامعه بشری جای تأسف دارد زیرا حتی از علوم تجربی و مهندسی نیز می توان به آن هدف مقدس دست یافت و منافاتی با زندگی روزمره ندارد، لذا از نظر قرآن و روایات، علم وسیله است نه هدف؛ آن هم وسیله اى که انسان را به کمال مى رساند و دنیا و آخرت او را آباد مى کند. گفتنى است که ارزش هر علم به ارزش موضوع آن علم است و در این جهت علوم الهى و دینى – با توجه به موضوع آن – از سایر علوم اشرف و برتر است؛ ولى این بدین معنا نیست که علوم دیگر بى اهمیت و بدون ارزش است و علم نیست. در نگاه کلى قرآن، هر علمى که انسان را به دنیاپرستى سوق دهد و به چنگال مادیات بسپرد و فهم و شعور او را به طرف خواب و عیش و نوش بکشاند هدف نهایى او را تنها وصول به مادیات قرار دهد، چیزى جز ضلالت و گمراهى نیست. در قرآن کریم آمده است: «ذلک مبلغهم من العلم ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله؛ این آخرین حد آگاهى آنها است و خداوند به حال آن که از راه حق گمراه شده آگاه است».(نجم، آیه 30)
پس علوم غیردینى نیز مى تواند نقش آفرین بوده و موجبات سعادت آدمى را فراهم کند. این در صورتى است که هدف تلقى نشود، بلکه وسیله پیشرفت و رسیدن به کمال باشد. از طرف دیگر علوم دینى نیز اگر طالب آن قصد رسیدن به دنیا را داشته باشد، موجب بدبختى انسان مى شود. افزون بر تاثیر مستقیم دانش اندوزی در این رشته ها، شخصی ممکن است از علم شیمی آن چنان خدا را بشناسد که از مطالعه کتاب های دینی نشناسد – پس آن چه مهم است شناخت کیمیای هستی است – البته باید پذیرفت بعضی از علوم و رشته ها به این هدف نزدیک تر و کم واسطه ترند. در غیر این صورت از علوم مختلف به عنوان فضل نام برده شده نه کمال.
بنابراین دروس دبیرستانی و دانشگاهی که در جهت حل مشکلات علمی و گسترش علمی افراد و جامعه خاص گام بر می دارد نه تنها علم لاینفع نیست، بلکه علومی هستند که در خدمت به جامعه و مردم است و کسی که به قصد کمک به مردم و کسب رضایت خداوند و خدمت رسانی به افراد جامعه به تحصیل آن علوم می پردازند، نه تنها پسندیده، بلکه در برخی موارد بر افراد این تحصیل واجب می شود. مثلا آنجا که حل مشکلات مردم و اداره جامعه متوقف بر تحصیل در یکی از رشته های تخصصی باشد. از طرف دیگر انسان موجودی اجتماعی و وابسته به اجتماع است و همچنان که از مواهب اجتماعی بهره می برد باید به حال اجتماع نیز سودمند باشد. گاهی اوقات تحصیل در رشته ای خاص ممکن است به ظاهر برای فردی به طور مستقیم سودی معنوی در بر نداشته باشد ولی چون باعث پیشرفت جامعه به ویژه جامعه اسلامی می گردد و موجب سربلندی و اقتدار و عزت علمی و اقتصادی آن می گردد، تحصیل آن لازم است و تحصیل با چنین انگیزه ای خود از عبادات مهم است. این از ویژگی های دین مقدس اسلام است که پیروان آن در هر حال و کار و شغلی که هستند می توانند با انگیزه و نیت خدایی و قصد خدمت به مردم در حال عبادت باشند.
با مطالعه در تاریخ به دست می آید که عده زیادی از مردان حق و بزرگان اهل کمال در علوم مختلف زمان خود استاد و متخصص بوده اند یعنی آنها میان تحصیل علومی مثل ریاضیات و زیست شناسی و فیزیک و شیمی و تحصیل در رشته های معارف دینی هیچ گونه تقابل و منافاتی نمی دیده اند و با آن نیت پاک همه را در راه رسیدن به قرب حق و پیمودن راه بندگی به کار می برده اند. پس تحصیل در علوم جانور شناسی نیز مانند علوم دیگر اگر با انگیزه عالم شدن و آشنایی بیشتر با شگفتی های خلقت و نیز تقویت بنیه علمی کشور و رفع نیازهای علمی و تخصصی آن باشد، کاری عبادی و آخرتی است، چون نیت و انگیزه خدایی و معنوی است. بر عکس اگر کسی در رشته معارف تحصیل کند ولی انگیزه او کسب شهرت یا درآمد و یا به دست آوردن منصب و مقامی باشد، هر چند موضوع تحصیلی اش ارزشمند است ولی چون با انگیزه ای الهی ومعنوی انجام نمی گیرد فاقد ارزش است.
در پاسخ به آنچه مطرح کرده اید نکات و مطالبی در اهمیت تحصیل علوم مختلف تقدیمتان می کنیم.
از نظر اسلام تحصیل بعضی علوم واجب عینی است و بر هرکسی واجب است مثل علم عقاید و اخلاق و احکام اسلامی؛ و تحصیل بعضی علوم واجب کفایی است که عده ای باید دنبال آن بروند مثل علوم حوزوی و علوم دانشگاهی که برای حفظ نظام و پیشرفت جامعه لازم است. بنابراین علوم مختلف دانشگاهی مثل ریاضی، گیاه پزشکی، زیست شناسی و… نیز برای عده ای که از عهده آن بر می آیند واجب و لازم است و بعنوان یک وظیفه شرعی می باشد. علاوه بر آنکه انسان با نیت خدایی همه امور را می تواند به عبادت تبدیل کند حتی راه رفتن و آب خوردن را.
اما در بین این علوم ریاضی و فیزیک و شیمی و … از علوم پایه است که تمام دانشها به آنها نیاز دارند و در واقع زیر ساخت تمام علوم را می سازند و در لزوم آموزش آنها تردید نیست مگر آنکه جایگاه آنها را بدست نیاوریم والا آیا شما می توانید دانشی را نام ببرید که به ریاضی نیاز نداشته باشد؟ لذا به این علوم دانش مادر گفته می شود. نگاه کار بردی به این علوم باعث شده است که برخی مانند فرزند شما در ثمر بخشی آنها و فایده آنها تردید نمایند.
توضیح بیشتر:
اهمیت و عظمت مقام علم؛ در حدی است که خداوند در قرآن به پیامبرش دستور می دهد: «قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون… ؛ [ای پیامبر!] بگو: آیا کسی که عالم است با کسی که نمی داند برابر است».(زمر، آیه 9)پیامبر اسلام در مقام ارزش گذاری به علم می فرماید: «طلب علم فریضه علی کل مسلم الا ان الله یحب بغاه علم؛ دانش آموختن بر هر مسلمانی واجب است همانا خدا، طلب کنندگان دانش را دوست دارد».(اصول کافی، ج1، کتاب فضل العلم، ح 1، ص 35)
توجه دارید که در این روایات نگفته اند که چه علمی، لذا تمام دانشها را شامل می شود چون علم آموزی یک ضرورت بی تردید زندگی است. البته گرایش به یادگیری علوم به انگیزه های مختلف صورت می گیرد و به طور معمول نیازهای اولیه حیاتی و طبیعی و محسوس جاذبه های بیشتری برای انسان ها دارد. لذا برای فراهم سازی بیشتر آسایش و تسلط بیشتر بر طبیعت، گرایش های مختلف علمی و تخصص های فراوان به وجود آمده است. اما تنها وارستگان و ژرف اندیشان هستند که فراتر از نیازهای اولیه طبیعی و محسوسات به ارتباط نهانی دانش ها و ارتباط جهان هستی با آفریننده آن فکر می کنند و از هدفمندی این همه جنب و جوش ها سخن به میان می آورند.
مهمترین رسالت دین ایجاد انگیزه فراطبیعی در میان انسان ها و جهت دهی صحیح به تلاش های روزانه است به طوری که علاوه بر تأمین نیازهای روزمره زندگی، به هدفمندی و تلاش برای دستیابی به مقصود هستی اقدام کند. از این رو در فرهنگ اسلامی تمام دانش های مورد نیاز برای زندگی بشری دارای اهمیت است و توصیه شده به مقدار لازم و نیاز جامعه، مردم برای فراگیری آن اقدام کنند و از آن به «واجب کفایی» تعبیر شده است. اما برای همه انسان ها در هر مرتبه علمی که قرار دارند توجه به هدف و هدفمندی جهان و ایمان به مبدأ و معاد لازم و «واجب عینی» شمرده شده است و غفلت اکثریت جامعه بشری جای تأسف دارد زیرا حتی از علوم تجربی و مهندسی نیز می توان به آن هدف مقدس دست یافت و منافاتی با زندگی روزمره ندارد، لذا از نظر قرآن و روایات، علم وسیله است نه هدف؛ آن هم وسیله اى که انسان را به کمال مى رساند و دنیا و آخرت او را آباد مى کند. گفتنى است که ارزش هر علم به ارزش موضوع آن علم است و در این جهت علوم الهى و دینى – با توجه به موضوع آن – از سایر علوم اشرف و برتر است؛ ولى این بدین معنا نیست که علوم دیگر بى اهمیت و بدون ارزش است و علم نیست. در نگاه کلى قرآن، هر علمى که انسان را به دنیاپرستى سوق دهد و به چنگال مادیات بسپرد و فهم و شعور او را به طرف خواب و عیش و نوش بکشاند هدف نهایى او را تنها وصول به مادیات قرار دهد، چیزى جز ضلالت و گمراهى نیست. در قرآن کریم آمده است: «ذلک مبلغهم من العلم ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله؛ این آخرین حد آگاهى آنها است و خداوند به حال آن که از راه حق گمراه شده آگاه است».(نجم، آیه 30)
پس علوم غیردینى نیز مى تواند نقش آفرین بوده و موجبات سعادت آدمى را فراهم کند. این در صورتى است که هدف تلقى نشود، بلکه وسیله پیشرفت و رسیدن به کمال باشد. از طرف دیگر علوم دینى نیز اگر طالب آن قصد رسیدن به دنیا را داشته باشد، موجب بدبختى انسان مى شود. افزون بر تاثیر مستقیم دانش اندوزی در این رشته ها، شخصی ممکن است از علم شیمی آن چنان خدا را بشناسد که از مطالعه کتاب های دینی نشناسد – پس آن چه مهم است شناخت کیمیای هستی است – البته باید پذیرفت بعضی از علوم و رشته ها به این هدف نزدیک تر و کم واسطه ترند. در غیر این صورت از علوم مختلف به عنوان فضل نام برده شده نه کمال.
بنابراین دروس دبیرستانی و دانشگاهی که در جهت حل مشکلات علمی و گسترش علمی افراد و جامعه خاص گام بر می دارد نه تنها علم لاینفع نیست، بلکه علومی هستند که در خدمت به جامعه و مردم است و کسی که به قصد کمک به مردم و کسب رضایت خداوند و خدمت رسانی به افراد جامعه به تحصیل آن علوم می پردازند، نه تنها پسندیده، بلکه در برخی موارد بر افراد این تحصیل واجب می شود. مثلا آنجا که حل مشکلات مردم و اداره جامعه متوقف بر تحصیل در یکی از رشته های تخصصی باشد. از طرف دیگر انسان موجودی اجتماعی و وابسته به اجتماع است و همچنان که از مواهب اجتماعی بهره می برد باید به حال اجتماع نیز سودمند باشد. گاهی اوقات تحصیل در رشته ای خاص ممکن است به ظاهر برای فردی به طور مستقیم سودی معنوی در بر نداشته باشد ولی چون باعث پیشرفت جامعه به ویژه جامعه اسلامی می گردد و موجب سربلندی و اقتدار و عزت علمی و اقتصادی آن می گردد، تحصیل آن لازم است و تحصیل با چنین انگیزه ای خود از عبادات مهم است. این از ویژگی های دین مقدس اسلام است که پیروان آن در هر حال و کار و شغلی که هستند می توانند با انگیزه و نیت خدایی و قصد خدمت به مردم در حال عبادت باشند.
با مطالعه در تاریخ به دست می آید که عده زیادی از مردان حق و بزرگان اهل کمال در علوم مختلف زمان خود استاد و متخصص بوده اند یعنی آنها میان تحصیل علومی مثل ریاضیات و زیست شناسی و فیزیک و شیمی و تحصیل در رشته های معارف دینی هیچ گونه تقابل و منافاتی نمی دیده اند و با آن نیت پاک همه را در راه رسیدن به قرب حق و پیمودن راه بندگی به کار می برده اند. پس تحصیل در علوم جانور شناسی نیز مانند علوم دیگر اگر با انگیزه عالم شدن و آشنایی بیشتر با شگفتی های خلقت و نیز تقویت بنیه علمی کشور و رفع نیازهای علمی و تخصصی آن باشد، کاری عبادی و آخرتی است، چون نیت و انگیزه خدایی و معنوی است. بر عکس اگر کسی در رشته معارف تحصیل کند ولی انگیزه او کسب شهرت یا درآمد و یا به دست آوردن منصب و مقامی باشد، هر چند موضوع تحصیلی اش ارزشمند است ولی چون با انگیزه ای الهی ومعنوی انجام نمی گیرد فاقد ارزش است.