پاسخ به این سوال نیازمند ذکر چند مطلب است در حقیقت پاسخ شما چند قسمت دارد
اول اینکه چرا شانس ازدواج دختران کمتر از پسران است و گاهی ا حساس میشود دختران به لحاظ جمعیتی بیشتر از پسران هستند آیا واقعا این چنین است؟ پاسخ این است که نه تعداد ذکور در تمام جوامع بیشتر از اناث است جمیعت شناسان نسبت را چنین میگویند که در قبال هر صد دختر صد و پنج پسر وجود دارد و این مسئله را آمار نیز تایید میکند. به سرشماری سال 1375 مراجعه کنید.
اما اینکه چطور ما احساس میکنیم در جامعه ما تعداد دختران بیشتر است به این دلیل است که متاسفانه به خاطر بالا رفتن سن ازدواج پسران گزینه های بیشتری از دختران به لحاظ سنی دارند یعنی یک فرد مذکر 30 ساله میتواند با یک دختر حد اقل 20 تا حد اکثر 30 ساله ازدواج کند و معمولا هم چنین است که از سنین پایینتر انتخاب میکنند و دختران هم نسلی خود بدون ا زدواج میمانند اگر این روند چند نسل یا چندین سال اتفاق بیفتد باعث میشود که حدود بیشتر از یک و نیم میلیون دختر که در سن ازواج هستند در قبال خود پسری برای ازدواج نبینند بنابراین نتیجه با بیشتر بودن دختر مساوی میشود البته این مسئله جدای از کسانی است که اصلا ازدواج نمیکنند و سن آنها از 30 سال نیز میگذرد بنابراین راه حل در تسهیل مسئله ازدواج و کاهش سن ازدواج است.
اما قسمت دوم سوال که ظاهرا درباره خواستگاری است باید گفت
این مسئله نیز جدای از توضیحی که در بالا گفته شد نیست به علاوه این مطلب با غریزه و طبیعت انسان نیز هماهنگ است خداوند طبیعت زن و مرد را طوری آفریده است که غریزه مرد ، طلب و نیاز است و غریزه زن جلوه و ناز.شهید مطهری ا ین مسئله را چنین توضیح میدهد:
نوع احساسات زن و مرد نسبت بیکدیگر یک جور نیست . قانون خلقت ، جمال و غرور و بی نیازی را در جانب زن ، و نیازمندی و طلب و عشق و تغزل را در جانب مرد قرار داده است . ضعف زن در مقابل نیرومندی بدنی به همین وسیله تعدیل شده است و همین جهت موجب شده که همواره مرد از زن خواستگاری میکرده است ، قبلا دیدیم که طبق گفته جامعه شناسان ، هم در دوره مادرشاهی و هم در دوره پدرشاهی مرد بوده است که بسراغ زن میرفته است . نظام حقوق زن در اسلام ص 32
شما فقط تصور کنید که دختری به خواستگاری پسری برود و پسر جواب رد بدهد این از نظر روحی چه ضربه ای برای خود دختر خواهدبود اما برای مردان تلاش برای رسیدن به هدف و محبوب امری طبیعی است لذا ادبیات ما نیز مملو از داستانهایی مانند شیرین و فرهاد و لیلی و مجنون است که جنس مذکر در پی مونث بوده است این امر حتی در طبیعت و غریزه حیوانات نیز هست در میان حیوانات نیز جنس نر به دنبال ماده است و مشکلات را قبول کرده و تقاضای ازدواج میکند.
بنابراین آنچه که در طول تاریخ بوده و نیز همه جوامع بوده است همین بوده قانون عرفی نانوشته بوده که مرد به خواستگاری زن میرفته است. اما این به معنی سلب انتخاب از دختران نیست چراکه آنها نیز از بین خواستگاران یکی را انتخاب میکنند و کسی آنها را مجبور به پذیرش همسر خاصی نمیکند مخصوصا در جوامع کنونی که والدین همانند قدیم نظرات خود را بر فرزندان اجبار نمیکنند.
جهت اطلاعات بیشتر رجوع کنید به کتاب: نظام حقوق زن در اسلام اثر شهید مطهری
در حوزه انتخاب بدون هیچ شک و تردید زن ها یا دختران حق انتخاب دارند و معمولا در بیشتر موارد وقتی کسی به خواستگاری آنها می آید می توانند در مورد آن فرد تحقیق دقیق انجام دهند و سپس بعد از تحقیقات لازم انتخاب کنند یعنی جواب آری یا نه بگویند و انتخاب شرعا و قانونا حق طبیعی زنان در مورد همسر آینده شان می باشد و از لحاظ عرفی نیز در حال حاضر در بیشتر مناطق کشور ما تقریبا همین طور عمل می شود مگر در موارد بسیار نادری که ممکن است خانواده از روی تعصبات، فردی را به دختر تحمیل کند.
مسأله خواستگاری گرچه مقدمه یک انتخاب است ولی بیشتر شبیه به پیشنهاد است یعنی آنچه در فرآیند خواستگاری رخ می دهد این است که از طرف خانواده پسر یا از طرف خود پسر به خواستگاری دختر می روند یعنی در واقع پیشنهاد ازدواج با دختر را مطرح می کنند و دختر حق دارد انتخاب کند و جواب مثبت دهد و همچنین حق دارد رد کند و جواب منفی بدهد.اما اینکه خواستگاری ازطرف دختر چه پیامدهایی دارد .باید عرض کنیم که این مساله بیشتر تابع آداب و رسوم است .
از این رو در بعضی از کشورها مانند هندوستان در بعضی از مناطق آن مرسوم است که خانواده دختر به خانواده پسر پیشنهاد ازدواج می کند یعنی خواستگاری بیشتر از ناحیه خانواده دختر انجام می گیرد یا حداقل از طرف خانواده دختر پیشنهاد می شود که ما آمادگی داریم که دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوریم. ولی تحقیقات نشان می دهد که اگر خواستگاری از طرف پسر باشد بهتر است و عکس این قضیه حتی در جوامعی که عرف است که از طرف خانواده دختر اول پیشنهاد ازدواج داده شود اثرات نامطلوبی برای دختران دارد. براساس گفته یکی از جامعه شناسان چند سال پیش مشخص شد که آمار خودکشی در میان دختران جوان هندی از سایر کشورها بیشتر است. گروهی از جامعه شناسان و روان شناسان از سوی سازمان یونسکو برای ریشه یابی این موضوع به کشور هندوستان رفتند بعد از تحقیق مشخص شد که چون در جامعه هندوستان این دختران هستند که به خواستگاری آقایان می روند. بعداز شنیدن چند جواب رد از سوی آنها به افسردگی و شکست عاطفی مبتلا می شوند بنابراین آنها که روحیه لطیف تر و حساس تری دارند دست به خودکشی می زنند.
در کشورهایی مانند کشور ما که خواستگاری مستقیم زن از مرد مورد علاقه مطلوب نیست عوارض بیشتری دارد که در نهایت از نظر روانی و شخصیتی و حیثیت اجتماعی و خانوادگی به ضرر زن تمام می شود به ویژه اگر زن در این رابطه پاسخ منفی دریافت کند زیرا زنان از نظر عاطفی و هیجانی در عین حال که در سطح بالاتری از جنس مخالف هستند اما شکنندگی آنها نیز به همین میزان از نظر عاطفی بیشتر از مردهاست بنابراین در این گونه مسائل که هم احتمال دریافت پاسخ منفی و هم پاسخ مثبت وجود دارد با یک درایت خاصی باید عمل شود و در صورت لزوم اولا با افراد کارشناس و مجرب مشورت شود ثانیا بعد از مشورت از واسطه استفاده شود آن هم واسطه ای که از نظر تعهد، دلسوزی و رازداری مورد اعتماد باشد تا به صورت کاملا محرمانه کار را پیگیری کند و با مهارت و کیاست خاصی، فرد مورد نظر را تشویق و ترغیب به ازدواج کند و بعد از این که آمادگی ازدواج در او ایجاد شد به او جهت دهی کند و هدایت کند او را به سمتی که از این دختر خانم خواستگاری نماید با این شیوه هم دختر از حق انتخاب خود به خوبی استفاده نموده است و هم با واسطه و به صورت غیر مستقیم از فرد مورد نظر خواستگاری کرده و هم از آسیب های خواستگاری مستقیم در امان مانده است.
اول اینکه چرا شانس ازدواج دختران کمتر از پسران است و گاهی ا حساس میشود دختران به لحاظ جمعیتی بیشتر از پسران هستند آیا واقعا این چنین است؟ پاسخ این است که نه تعداد ذکور در تمام جوامع بیشتر از اناث است جمیعت شناسان نسبت را چنین میگویند که در قبال هر صد دختر صد و پنج پسر وجود دارد و این مسئله را آمار نیز تایید میکند. به سرشماری سال 1375 مراجعه کنید.
اما اینکه چطور ما احساس میکنیم در جامعه ما تعداد دختران بیشتر است به این دلیل است که متاسفانه به خاطر بالا رفتن سن ازدواج پسران گزینه های بیشتری از دختران به لحاظ سنی دارند یعنی یک فرد مذکر 30 ساله میتواند با یک دختر حد اقل 20 تا حد اکثر 30 ساله ازدواج کند و معمولا هم چنین است که از سنین پایینتر انتخاب میکنند و دختران هم نسلی خود بدون ا زدواج میمانند اگر این روند چند نسل یا چندین سال اتفاق بیفتد باعث میشود که حدود بیشتر از یک و نیم میلیون دختر که در سن ازواج هستند در قبال خود پسری برای ازدواج نبینند بنابراین نتیجه با بیشتر بودن دختر مساوی میشود البته این مسئله جدای از کسانی است که اصلا ازدواج نمیکنند و سن آنها از 30 سال نیز میگذرد بنابراین راه حل در تسهیل مسئله ازدواج و کاهش سن ازدواج است.
اما قسمت دوم سوال که ظاهرا درباره خواستگاری است باید گفت
این مسئله نیز جدای از توضیحی که در بالا گفته شد نیست به علاوه این مطلب با غریزه و طبیعت انسان نیز هماهنگ است خداوند طبیعت زن و مرد را طوری آفریده است که غریزه مرد ، طلب و نیاز است و غریزه زن جلوه و ناز.شهید مطهری ا ین مسئله را چنین توضیح میدهد:
نوع احساسات زن و مرد نسبت بیکدیگر یک جور نیست . قانون خلقت ، جمال و غرور و بی نیازی را در جانب زن ، و نیازمندی و طلب و عشق و تغزل را در جانب مرد قرار داده است . ضعف زن در مقابل نیرومندی بدنی به همین وسیله تعدیل شده است و همین جهت موجب شده که همواره مرد از زن خواستگاری میکرده است ، قبلا دیدیم که طبق گفته جامعه شناسان ، هم در دوره مادرشاهی و هم در دوره پدرشاهی مرد بوده است که بسراغ زن میرفته است . نظام حقوق زن در اسلام ص 32
شما فقط تصور کنید که دختری به خواستگاری پسری برود و پسر جواب رد بدهد این از نظر روحی چه ضربه ای برای خود دختر خواهدبود اما برای مردان تلاش برای رسیدن به هدف و محبوب امری طبیعی است لذا ادبیات ما نیز مملو از داستانهایی مانند شیرین و فرهاد و لیلی و مجنون است که جنس مذکر در پی مونث بوده است این امر حتی در طبیعت و غریزه حیوانات نیز هست در میان حیوانات نیز جنس نر به دنبال ماده است و مشکلات را قبول کرده و تقاضای ازدواج میکند.
بنابراین آنچه که در طول تاریخ بوده و نیز همه جوامع بوده است همین بوده قانون عرفی نانوشته بوده که مرد به خواستگاری زن میرفته است. اما این به معنی سلب انتخاب از دختران نیست چراکه آنها نیز از بین خواستگاران یکی را انتخاب میکنند و کسی آنها را مجبور به پذیرش همسر خاصی نمیکند مخصوصا در جوامع کنونی که والدین همانند قدیم نظرات خود را بر فرزندان اجبار نمیکنند.
جهت اطلاعات بیشتر رجوع کنید به کتاب: نظام حقوق زن در اسلام اثر شهید مطهری
در حوزه انتخاب بدون هیچ شک و تردید زن ها یا دختران حق انتخاب دارند و معمولا در بیشتر موارد وقتی کسی به خواستگاری آنها می آید می توانند در مورد آن فرد تحقیق دقیق انجام دهند و سپس بعد از تحقیقات لازم انتخاب کنند یعنی جواب آری یا نه بگویند و انتخاب شرعا و قانونا حق طبیعی زنان در مورد همسر آینده شان می باشد و از لحاظ عرفی نیز در حال حاضر در بیشتر مناطق کشور ما تقریبا همین طور عمل می شود مگر در موارد بسیار نادری که ممکن است خانواده از روی تعصبات، فردی را به دختر تحمیل کند.
مسأله خواستگاری گرچه مقدمه یک انتخاب است ولی بیشتر شبیه به پیشنهاد است یعنی آنچه در فرآیند خواستگاری رخ می دهد این است که از طرف خانواده پسر یا از طرف خود پسر به خواستگاری دختر می روند یعنی در واقع پیشنهاد ازدواج با دختر را مطرح می کنند و دختر حق دارد انتخاب کند و جواب مثبت دهد و همچنین حق دارد رد کند و جواب منفی بدهد.اما اینکه خواستگاری ازطرف دختر چه پیامدهایی دارد .باید عرض کنیم که این مساله بیشتر تابع آداب و رسوم است .
از این رو در بعضی از کشورها مانند هندوستان در بعضی از مناطق آن مرسوم است که خانواده دختر به خانواده پسر پیشنهاد ازدواج می کند یعنی خواستگاری بیشتر از ناحیه خانواده دختر انجام می گیرد یا حداقل از طرف خانواده دختر پیشنهاد می شود که ما آمادگی داریم که دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوریم. ولی تحقیقات نشان می دهد که اگر خواستگاری از طرف پسر باشد بهتر است و عکس این قضیه حتی در جوامعی که عرف است که از طرف خانواده دختر اول پیشنهاد ازدواج داده شود اثرات نامطلوبی برای دختران دارد. براساس گفته یکی از جامعه شناسان چند سال پیش مشخص شد که آمار خودکشی در میان دختران جوان هندی از سایر کشورها بیشتر است. گروهی از جامعه شناسان و روان شناسان از سوی سازمان یونسکو برای ریشه یابی این موضوع به کشور هندوستان رفتند بعد از تحقیق مشخص شد که چون در جامعه هندوستان این دختران هستند که به خواستگاری آقایان می روند. بعداز شنیدن چند جواب رد از سوی آنها به افسردگی و شکست عاطفی مبتلا می شوند بنابراین آنها که روحیه لطیف تر و حساس تری دارند دست به خودکشی می زنند.
در کشورهایی مانند کشور ما که خواستگاری مستقیم زن از مرد مورد علاقه مطلوب نیست عوارض بیشتری دارد که در نهایت از نظر روانی و شخصیتی و حیثیت اجتماعی و خانوادگی به ضرر زن تمام می شود به ویژه اگر زن در این رابطه پاسخ منفی دریافت کند زیرا زنان از نظر عاطفی و هیجانی در عین حال که در سطح بالاتری از جنس مخالف هستند اما شکنندگی آنها نیز به همین میزان از نظر عاطفی بیشتر از مردهاست بنابراین در این گونه مسائل که هم احتمال دریافت پاسخ منفی و هم پاسخ مثبت وجود دارد با یک درایت خاصی باید عمل شود و در صورت لزوم اولا با افراد کارشناس و مجرب مشورت شود ثانیا بعد از مشورت از واسطه استفاده شود آن هم واسطه ای که از نظر تعهد، دلسوزی و رازداری مورد اعتماد باشد تا به صورت کاملا محرمانه کار را پیگیری کند و با مهارت و کیاست خاصی، فرد مورد نظر را تشویق و ترغیب به ازدواج کند و بعد از این که آمادگی ازدواج در او ایجاد شد به او جهت دهی کند و هدایت کند او را به سمتی که از این دختر خانم خواستگاری نماید با این شیوه هم دختر از حق انتخاب خود به خوبی استفاده نموده است و هم با واسطه و به صورت غیر مستقیم از فرد مورد نظر خواستگاری کرده و هم از آسیب های خواستگاری مستقیم در امان مانده است.